در سلسله مطالبی که به مناسبت «دهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت» به میزبانی استان کردستان و همچنین تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «عصرهای کریسکان» در این روزها منتشر میکنیم، امروز به سراغ یکی از فعالان اجتماعی-اقتصادی استان کردستان رفتیم و با او به گفتوگو نشستیم. بابک هدایی، استاد دانشگاه و از فعالان این حوزه در استان کردستان، از سالیان قبل مطالعات گستردهای در سطح این استان انجام داده است. مشروح گفتوگو را در ادامه از نظر میگذرانید.
وضعیت اقتصادی استان کردستان و مسالهای که بعضا در آن به چشم میخورد یعنی قیاس این سوی مرز با اقلیم کردستان چگونه است؟
قبل از اینکه وارد حوزه اقتصادی شویم باید بحث فرهنگی میان استان کردستان با اقلیم کردستان عراق را که یک ارتباط فرهنگی تنگاتنگی است، مورد توجه قرار دهیم. رابطه فامیلی بعضا قابلتوجهی بین این دو قسمت وجود دارد که این خود بستری برای بررسی بسیاری از موضوعات است.
اما در بحث اقتصادی مخصوصا صنعت و تولیدات مختلف، استان کردستان به لحاظ اینکه در ایران قرار دارد یک قدم جلوتر از اقلیم است. اقلیم یک مصرفکننده واقعی است و ما هم صادرات زیادی به آنجا داریم، یعنی تقریبا محصولات لبنی، کشاورزی و باغی را ما تولید و به آنجا صادر میکنیم. کردستان عراق به علت اینکه در معرض انواع و اقسام تهدیدات خارجی و داخلی بوده به لحاظ اقتصادی رشد چندانی نکرده است. شاید مردم آنجا از نظر مالی وضعیت خوبی هم داشته باشند ولی فقط مصرفکننده هستند یعنی هیچوقت از لحاظ اقتصادی توانمندیهای بنیادی ندارند که بتوانند روی پای خودشان بایستند، این اتفاق باعث شده فعالان اقتصادی استان کردستان تولیدات خود را به آنجا صادر کنند. بازار اقلیم برای فعالان اقتصادی ما بازار قابلتوجهی است.
این همبستگی بومی و فرهنگی که گفتید در کردستان ایران و کردستان عراق میتواند چه ظرفیتهای اقتصادی را بین دو کشور ایجاد کند؟
فرهنگ روی بحث اقتصاد خیلی تاثیر میگذارد چون فرهنگ یکسری مصارف را به وجود میآورد که این مصارف بین دو کشور مشترک است. نزدیک بودن سبک زندگی باعث شده مصارف مختلف ازجمله مصارف فرهنگی مانند شکل و نوع لباس یا سبد غذایی خانوار شباهتهای زیادی داشته باشد. تولید هرکدام از اینها با هدف صادرات به اقلیم میتواند خیلی موثر واقع شود و یک بازار خیلیخوب برایش در آنجا پیدا شود.
نکته جالبتوجه این است که قرابت فرهنگی و فامیلی که بین مردم این دو خطه وجود دارد باعث شده تمایل مردم اقلیم به مصرف تولیداتی که در ایران است خیلی بیشتر از تولیدات کشورهای دیگر باشد. برای مثال و حتی در مصداقی کلی همین بحث حلال بودن خوراکیها امروز در اقلیم کردستان یک مساله است، حلال بودن خوراکیها برای آنها خیلی مهم است و تنها جایی که میتوانند به آن اطمینان کنند بازار کردستان ایران است. یک فرصت مهم در این میان استفاده از ظرفیت دامپروریها و حتی تولیدات مشترکی است که میتوانیم داشته باشیم. در این میان مطالعات ما نشان میدهد قاچاق دام یک چالش مهم است و اگر بتوانیم فعالیت رسمی را توسعه دهیم میتوانیم به معاش مردم هم کمک ویژهای کنیم. ما باید روی این مقوله خیلی کار کنیم. در بحث خوراک و پوشاک، میتواند اینجا تولید شود و در آنجا مصرف شود. رغبت خوبی که بهخاطر بحث فرهنگی در اینجا وجود دارد، شاید نسبت به ترکیه و کشورهای دیگر وجود نداشته باشد.
نکته مهم در این میان بحث کیفیت است. ما باید روی کیفیت صادرات خیلی توجه داشته باشیم. اگر به خاطر بیاورید چند وقت پیش در مرز پرویزخان چالشی درمورد گوجهفرنگی شکل گرفت که محصولات ما مرجوع شد که اتفاق تاسفباری بود. ما باید به این نکته توجه کنیم که بازار را از دست ندهیم.
بحث بسیار مهم این است که مصرفکننده باید به محصولی که خریداری میکند، اطمینان داشته باشد، مخصوصا از لحاظ سلامت غذایی. در سلامت غذایی، موضوع تولید و توجه به امر سلامت خیلی مهم است. اطمینان خیلی دیر به وجود میآید و با کوچکترین چالشی از دست میرود. عدماطمینان برای ما ضربه مهلکی است و بازار بزرگ و مهمی را از دست میدهیم. علت این امر فعال بودن طرفهای دیگر ازجمله ترکیه در این منطقه است. ترکیه بهشدت فعالیت میکند و بعد از آن کشورهای عربی و حتی رژیم صهیونیستی تلاش دارند تا مأمنی برای حضور در اقلیم از لحاظ اقتصادی بیابند. لذا ما باید با بالابردن کیفیت اجناس و تولیداتی که به آنجا میفرستیم، این تهدیدات را کمتر کنیم.
افزونبر همه این مباحث، موضوع گردشگری یا بحث استفاده از منابع طبیعی ظرفیتهای مهمی هستند.
ظرفیتهای گردشگری و توریستی کردستان چگونه است؟
خیلی ظرفیتها در استان کردستان در موضوع گردشگری وجود دارد. طبیعت، روستاهای زیبا، باغها و... از ظرفیتهای گردشگری در استان کردستاناند و یکسری کارها هم شروع شده است. بحث بومگردی در روستاها راه انداخته شده اما خب چالش کرونا تا حدودی آن را تعطیل کرد. درعینحال تمام مناطق استان کردستان کاملا ظرفیتهای گردشگری دارند. در استان کردستان بحث گردشگری سلامت هم میتواند وجود داشته باشد که یک بحث اقتصادی است که ما باید به آن توجه داشته باشیم. در استان کردستان بحث گردشگری سلامت برای اقلیم کردستان یک ظرفیت بزرگ است. ظرفیتهای پزشکی، بهداشتی و درمانی ما در استان کردستان ظرفیتهای زیادی است. باید به گردشگری سلامت برای اقلیم توجه کنیم. این مساله درکنار بحث گردشگری داخلی است که میتواند بسیار مهم و در اقتصاد منطقه بسیار موثر باشد.
مهمترین چالش اقتصادی-اجتماعی در کردستان ایران چیست؟
مهمترین چالش ما عدمتوجه به ظرفیتهاست. ظرفیتها را نشناختند. ما بعضی مواقع نمیدانیم و این باعث معضلات بزرگی چون بیکاری و دیگر آسیبهای اجتماعی میشود. یک مثال ساده بگویم. کردستان در حوزه تولید توتفرنگی حرف اول را در کشور میزند ولی صنایع تولیدی و صنایع تبدیلی ما اینجا چقدر است؟ میتوانم بگویم صفر است. بهترین تولید توتفرنگی را در اینجا داریم ولی آن را به سختی و مشقت فراوان با ضایعات زیاد و از بین رفتن درصد بالایی از محصول به شهرهای دیگر کشور یا حتی کردستان عراق صادر میکنیم. ما در کردستان حتی به اندازه کافی سردخانه هم نداریم. اگر ما صنایع تبدیلی در اینجا داشته باشیم میتوانیم سطح معیشت مردم را به صورت گسترده افزایش دهیم.
حتی در مبحث معادن و ذخایر طبیعی هم ما با این مشکل در استان کردستان مواجهیم و مردم از این بابت گلایه زیادی دارند. صنایعی برای ارزشافزوده معادن ما در استان کردستان نیست.
فاز دوم این بحث مساله اشتغالزایی است، متاسفانه وضعیت اشتغال اصلا خوب نیست. سطح بیکاری دراستان مخصوصا در میان جوانان بالاست و این خود معضلی برای جامعه شده است. از همین منظر هم توضیح دادم که وجود صنایع تبدیلی میتواند معضلی از جامعه کردستان را مرتفع سازد.
چالش مهم برای رفع این معضل را چه میدانید؟
ما در استان کردستان سرمایه انباشته و کافی در بخش دولتی و در بخش خصوصی نداریم و لذا احتیاج به سرمایهگذار داریم. هزینهها اکنون بسیار بالاست و همکاری با دلالان صرفه اقتصادی بسیار پایینی برای باغدار و کشور ما دارد، حتی گاهی آنقدر این درآمدها پایین و هزینهها بالاست که برای کشور صرفه اقتصادی ندارد که باغدار محصولات خود را بچیند یا از روی زمین جمعآوری کند. صنایع نگهداری هم نیست، حتی صنعت خشک کردن میوه هم به ندرت دیده میشود. بسیاری از کارها را مردم بهصورت سنتی و خانگی انجام میدهند که خب کیفیت مناسبی برای فروش خارج از استان یا صادرات ندارد. مهمترین بحث هم بحث بستهبندی است که از وجود آن بهطور جدی محروم هستیم.
با یک مصداق دیگر تلاش میکنم موضوع را بازتر کنم. تولید توتفرنگی در منطقه ما عموما طبیعی است. توتفرنگی در این منطقه کنار رودخانه کاشت میشود. روستای شیان بهعنوان یک روستای توریستی از لحاظ تولید این محصول سرآمد است، علاوهبر اینکه روستای بسیار زیبایی است و مخصوصا در زمان برداشت محصول پذیرای گردشگران.
اما خب این روستای مهم برای ما اخیرا صاحب جاده آسفالته شده است، یعنی جاده مناسب بهمثابه بنیان توسعه اصلا در این منطقه برای مدتها نبوده است. خب همین مساله باعث شده بسیاری از ظرفیتها دیده نشده یا فراموش شود و مغفول باقی بماند.
ظرفیت کشاورزی و دامداری دو موضوعی است که در کردستان خیلی اهمیت دارد؛ هم در بحث کشاورزی و هم بحث دامداری این ظرفیت در استان به چه صورت است؟
به ظرفیت دامداری توجه شده است ولی نه به صورت کامل. حرکتهایی شروع شده است ولی کار بیشتری میطلبد چون حوزهای است که میتوانیم روی آن کار کنیم. دامداری در این استان همچنان سنتی است و به روشهای قدیمی صورت میگیرد. در این استان اقداماتی چون اصلاح نژاد و تلاش برای افزایش راندمان صورت نگرفته است و همچنان چالشهای قدیمی وجود دارد. بنیاد برکت در این مسیر گامهایی برداشته ولی همچنان چالش زیادی وجود دارد.
درمورد کشاورزی هم باید بگویم بخش عمدهای از فعالیت استان مربوط به دیم است. یکسری کارهایی انجام میشود؛ یکسری زمینهای دیم تبدیل به آبی میشود اما شتاب این موضوع کم است و تبدیل کشاورزی سنتی به صنعتی و مدرن همچنان بسیار آرام است.
یکی از موضوعات مهم این است که کشاورزی ما در استان پایه دامپروری هم هست، چراکه تامینکننده علوفه لازم برای دام است ولی متاسفانه امروزه با کافی نبودن تولید نمیتوانیم بهصورت کامل پاسخگوی نیاز استان باشیم و لذا دوباره به همین علت هم تسریع در انجام امور ضروری است.
مساله فقر چقدر در استان جدی است و چه راههایی برای مقابله با آن در ذهن افرادی چون شماست؟
بحث فقر و اقتصاد یک پازل است و نمیتواند از هم جدا باشد ولی بالاخره یک ظرفیتهایی اینجاست که باید به آن توجه کنیم. استان کردستان یک استان توسعهیافته نیست، پس یکسری ظرفیتها را نسبت به سایر استانهای کشور کمتر دارد. برای مثال هر کسی که سرمایه دارد محافظهکار میشود و سرمایهاش را هر جایی هزینه نمیکند. چالش امنیت در قدیم از موضوعات مهمی بود که اجازه رشد و توسعه به استان نمیداد. اما الحمدلله امروزه ما در استان کردستان یک استان امن داریم، ظرفیتها هم هست، ما باید به شناسایی ظرفیتهای خودمان برای سرمایهگذاران بپردازیم. این اولین موضوع است. باید برای ورود سرمایه به این منطقه مشوقهایی گذاشته شود. مساله دیگر این است که خیلی از خانوادههای روستایی شاید مساحت کل باغشان به یک هکتار هم نرسد، نیمهکتار، 3000 متر و بعضی وقتها 500 متر، گاهی یک فرد فقط چند درخت گردو دارد و اقتصاد زندگی خود را با آن میچرخاند. کشاورزی بدون توسعه و خردهبازیگرانی که برای جمع شدنشان دور هم تدبیری نشده چالشهای زیادی در منطقه ایجاد کرده است. چنین معضلاتی باعث شده حاشیهنشینی در سنندج زیاد شده است. در روستا درآمدی نیست و مردم مجبور میشوند به کلانشهرها هجرت کنند و آنجا هم رویآوری به یکسری حرفههای غیرمولد چون دستفروشی و... است.
در سالهای اخیر ما درمورد کولبری و بحث قاچاق کالا خیلی میشنویم. به نظر شما مهمترین علتهای این کولبری و قاچاق کالا در منطقه کردستان چیست؟ چه سهمی از این مساله فرهنگی اســـــت و چه بخشی به فقر مردم مربوط میشود؟
یک عامل که به تنهایی موثر نیست، چندین عامل تاثیر میگذارند. بحث کولبری عوامل مختلفی دارد؛ یکی بیکاری است. موقعی که جوان تحصیلکرده ما دارد کولبری میکند یعنی چالش بیکاری جدی است. این جوان ما اگر شغلی داشت هیچ وقت به سمت کولبری نمیآمد. وقتی جوانی کولبری برای خودش انجام میدهد یک چالش است و چالش بعدی کسانی که بهصورت سیستماتیک و برای منافع فردی کولبرها را به خدمت میگیرند و به توسعه و حفظ آن هم کمک میکنند. لذا یک قسمت بیکاری است اگر توجه شود که بیکاری کمتر شود یعنی جوان ما شغل داشته باشد به آن سمت نمیرود.
دومین بحث درمورد ساماندهی مرزها و بازارچههای مرزی است. باید برای بازارچه مرزی قانون درست و حسابی و با کمترین قابلیت تغییر، تعیین کنند. معتقدم در جریان ایجاد این مرزها و سامانههای قانونی باید یکسری امتیازهایی برای کولبران قرار دهند تا آنها برای فعالیت مرسوم و قانونی تشویق شوند. تعرفه مناسب وجود داشته باشد، عوامل تسهیلگر هم فعال شوند تا هم شغل ایجاد شود و هم قاچاق کمتر شود.
تحریکات قومی و ایجاد ناامنی توسط دشمن در منطقه کردستان و اختلافات درونی چه میزان در عدمپیشرفت اقتصادی کردستان اثرگذار بوده است؟
کردستان یک استان مرزی است. گروهکهای معاند که در خاک عراق وجود دارند دوست ندارند کردستان روی خوش و آرامش ببیند، تحت هر شرایطی تحریکات خود را انجام میدهند و دوست هم ندارند که جوان ما راحت کار بکند، دوست دارند که تحریکش کنند، مثلا در کولبری تحریکش کنند. اگر شما توجه داشته باشید خیلی از این کولبرها اعتراف میکنند که وسط راه از ما پول گرفتند. ضدانقلاب به کولبر هم رحم نمیکند. خودشان را حامی خلق میدانند ولی اصلا حامی خلق نیستند این یکسری دروغهایی است که آنها بافتهاند برای اینکه به اهداف خودشان برسند. اینها واقعا یک موانع عظیمی در مقابل توسعه کردستان است بهخصوص در شهرستانهای مرزی که ناامنی ایجاد میکنند و باعث میشوند فرد سرمایهگذار هم به آن سمت نرود. درکنار این سرویسهای جاسوسی که در کردستان عراق وجود دارد تعدادشان خیلی زیاد است. اینها دشمن سرسخت ما هستند، آنها میخواهند ناامنی ایجاد کنند. البته به این هم باید دقت کنید که استان کردستان ناامن نیست ولی ذهنیت ناامنی ایجاد کردند! در واقع در ذهن ایجاد ناامنی میکنند. همین وضعیت باعث میشود قطعا سرمایهگذاری که از مرکز میآید با اطمینانخاطر فعالیت خود را در استان آغاز نکند. علاوهبر اینکه دولت باید حمایت کند باید خود مردم دست به دست هم بدهند و تصور شکلگرفته نسبت به کردستان را تغییر دهند. ببینید ضدانقلاب آن سوی مرز بیکار ننشسته، فعال است و نمیخواهد استان کردستان و جمهوری اسلامی ایران روی خوش ببینند پس ما باید به این هم توجه داشته باشیم که یکی از مشکلات اصلی ما و یکی از چیزهایی که باعث میشود سرمایهگذاری در این استان کردستان نباشد، تحریکات آنهاست.
مهمترین برنامه دشمن برای نفوذ بین نوجوانان و جوانان چیست؟
دشمن با اختلاف و تفرقهافکنی بهدنبال ایجاد چالش برای استان و مردم کرد است. دشمنان این مردم تلاش میکنند کرد بودن و اهل سنت بودن را بهعنوان یک چالش برای منطقه توصیف و تصویر کنند و ظرفیت برای ایجاد تفرقه به وجود بیاورند. آنها از محرومیتهای استان استفاده زیادی میکنند و آنها را پایه تفرقهانگیزی میدانند.
تاثیر نوجوانان و جوانان بر وضعیت فرهنگی سیاسی حال حاضر و آینده کردستان چیست؟
ما در استان کردستان جوانان خیلی خوبی داریم، جوانان الان جوانان معتقد به کشور هستند. اگر با آنها صحبت کنید خیلی دل در گرو کشور دارند. به حضور آنها در سفر مقام معظم رهبری سال 88 به کردستان توجه کنید. آن اشتیاق جوانان ما جالبتوجه است. جوانان اینجا محب اهلبیت هستند، جوانان اینجا باشعور و با تدبیر و در همه حوزهها فعال هستند ولی خب بیکاری آنها را رنج میدهد و باید به آن توجه کرد. من خودم شب و روز با جوانان سروکار دارم. کار من طوری هست که روزانه با جوانان کار دارم. این جوانان پای کار نظام هستند. بعضی شاید خیلی گلهمندی هم داشته باشند ولی از کشور دست برنمیدارند، گلهمندی دارند ولی ته دل نسبت به آرمانهای کشور کاملا امیدوار و پایبند به آن هستند.