

سال 1392 بود که یکی از اهالی روستای «گلفرج» در استان آذربایجان شرقی، تصمیم گرفت موزهای راهاندازی کند تا گوشهای از داراییهای طبیعی و تاریخی روستایش را به گردشگران نشان دهد. روستای کوچکی که در محور ترانزیتی جلفا- خوی قرار دارد و علاوهبر جاذبههای تاریخی، بخشی از منطقه حفاظت شده مراکان هم به شمار میرود و میزبان گونههای جانوری و گیاهی کمیابی است. اسکندر ابدالی، روستانشین خوشذوق، مقابل تمامی سختیهای راهاندازی موزه ایستاد و اشیای موزه را خانه به خانه از روستاییان جمع و اکوموزه «گلفرج» را برای بازدید آماده کرد، موزهای که سالانه 10 هزارنفر از آن بازدید میکنند اما هنوز هم پس از گذشت نزدیک به پنج سال از افتتاح، به جز دریافت کمکی اندک از سوی سازمان منطقه آزاد ارس، هیچ سازمان دیگری به یاری این مجموعه نیامده است. این موزه در حالی به فعالیت خود ادامه میدهد که تمامی هزینههای جاری آن از سوی بنیانگذار موزه و اهالی روستا تامین میشود و هزینه بازدید از موزه هم به اختیار گردشگران است.
قانع کردن مسئولان سختترین بخش ماجرا
اسکندر ابدالی، بنیانگذار اکوموزه «گلفرج» درباره ایده راهاندازی موزه به «فرهیختگان» میگوید: «بنابر اسناد موجود، بیش از چهارهزارسال از سکونت بشر در روستای گلفرج میگذرد. فسیلهای بسیاری از این منطقه کشف شده و هنوز هم در خانههای مردم یافت میشود اما این روستا هر روز بیشتر در معرض نابودی و فراموشی بود، به همین دلیل تصمیم گرفتم از طریق راهاندازی یک موزه، این روستا را در سطح ملی و بینالمللی معرفی کنم. اینکه مسئولان به ضرورت ایجاد یک موزه در روستایی محروم و دورافتاده قانع شوند، سختترین بخش ماجرا بود، بعد از آن اشیای تاریخی از منازل اهالی روستا جمع و به ساختمان موزه منتقل شد. روستای ما در نزدیکی شهرهای مرند و جلفا قرار داد اما هیچ کدام از این شهرها، موزه ندارند و تاکنون هیچ مقام مسئولی هم به این منطقه نیامده تا موزهای راهاندازی کند، به همین دلیل با وجود تمام سختیهایی که ایجاد نوآوری در جوامع سنتی و روستایی دارد، موزه را راهاندازی کردم که اکنون تمامی امورش از معرفی آثار تا پذیرایی از بازدیدکنندگان با کمک روستاییان انجام میشود.»
موزهداری بدون کمکهای دولتی
ابدالی درباره تامین هزینههای این موزه افزود: «تلاش من بر این است که اداره موزه با حداقل هزینه باشد، چراکه تمامی هزینهها از جمله هزینه مربوط به آب، برق و گاز را به تنهایی و با کمک مردم روستا تامین میکنم و هیچ بودجهای از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری و سایر نهادهای مربوط، به موزه ما اختصاص داده نشده است. تنها کمکی که تاکنون دریافت کردیم ساختمان موزه است که پیش از این بنایی مخروبه متعلق به آموزش و پرورش بود و با کمکهای سازمان منطقه آزاد ارس مرمت شد.» او داشتن یک ساختمان آبرومند برای معرفی تاریخ روستا را یکی از بزرگترین آرزوهای مردم «گلفرج» دانست و افزود: «بعد از گذشت پنج سال از افتتاح این موزه، تنها کمک مالی که از سوی سازمان منطقه آزاد به این موزه شد، کمکهایی با عنوان نیروی کار ساعتی و مبلغ ماهانه یک میلیون تومان بوده که دربرابر هزینه برق و گاز موزه، هیچ است.»
منتظر اقدام دولت نباشیم
اسکندر ابدالی معتقد است، سازمان میراث فرهنگی در تامین اعتبار برای رسیدگی به محوطههای بزرگ و جهانی هم با مشکل مواجه است بنابراین روستاهای کوچک برای معرفی تاریخ و فرهنگ خود نباید منتظر قدمی از سوی این سازمان باشند و خود باید گامی بردارند. او هدف از ایجاد این موزه را کسب درآمد نمیداند و تنها به دنبال معرفی روستای خود است به همین دلیل برای بازدید از موزه که نمایشدهنده فسیلهای به دست آمده از منطقه، اشیا و ابزار تاریخی موجود در دست مردم روستاست، هزینه ورودی دریافت نمیکند و بازدیدکنندگان هر اندازه که از موزه لذت بردند بهعنوان مبلغ ورودی
پرداخت میکنند.
