سیدمهدی طالبی، روزنامهنگار: عربستان سعودی اول هفته خود را بدون تاریکی شروع کرد. شامگاه شنبه در پی حملات پهپادی و موشکی ارتش یمن به ریاض پایتخت عربستان و دیگر مناطق این کشور، آسمان شهرهای سعودی از شامگاه شنبه تا ساعات بامداد روز یکشنبه عرصه درگیری موشکهای مهاجم و موشکهای سامانههای پدافند هوایی بود.سرتیپ یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن روز گذشته (یکشنبه) در جریان کنفرانس خبری خود به بیان جزئیات این عملیات پرداخت.
به گزارش فارس به نقل از وبگاه شبکه المسیره، سخنگوی نیروهای مسلح یمن نام این عملیات را «توازن الردع الخامسة» (موازنه پاسخگویی پنجم) اعلام کرد و از استفاده ترکیبی پهپادها و موشک بالستیک در آن خبر داد.
یحیی سریع افزود: «مواضع و اماکن حساس در ریاض پایتخت دشمن، با یک موشک بالستیک از نوع ذوالفقار و ۹ فروند پهپاد صماد ۳ هدف قرار گرفت. 6 فروند پهپاد قاصف k۲ نیز مواضع نظامی در مناطق ابها و خمیس مشیط را هدف قرار دادند که به فضل خدا به دقت اصابت کرد.» یحیی سریع همچنین روشن ساخت که عملیات «توازن الردع الخامسه» از شامگاه شنبه تا صبح روز یکشنبه به طول انجامیده است. او تاکید کرد: «تا زمانی که حملات و محاصره بر کشورمان ادامه دارد، عملیاتهای ما نیز ادامه خواهد داشت و بیش از پیش گسترده خواهد بود.» سخنگوی نیروهای مسلح یمن به نیابت از سازمان متبوع خود به طور رسمی از ساکنان عربستان سعودی خواست خود را از تمامی مواضع و اماکن و فرودگاههای نظامی، دور نگه دارند.
ائتلاف سعودی شنبهشب ضمن اعلام حملات موشکی به خاک خود مدعی شده بود توانسته پهپادها و موشکهای مهاجم به پایتخت این کشور و شهرهای جنوبیاش را بر فراز آسمان نابود کند. با اینحال فیلمهای منتشرشده در فضای مجازی از سوی شهروندان عربستانی حاکی از اصابت تعداد زیادی از پهپادها به اهداف خود هستند. این حملات تاسیسات مهم نظامی سعودیها را در تلافی بمباران شهرهای یمن هدف قرار گرفته بودند. در پی این حملات، دولت سعودی بلافاصله فعالیت فرودگاههای شهرهای ریاض (مرکز) و جده (غرب) را متوقف کرده و تمامی پروازهای هوایی بر فراز آسمان این کشور را لغو کرد.
دولت سعودی اما درمقابل به دلیل ناتوانی از پاسخگویی به نیروهای نظامی یمن مجددا در تجاوزی آشکار به اصول حقوق بشر بامداد یکشنبه در حملهای پهپادی به یک منزل مسکونی در شهر الحدیده در غرب یمن، پنج تن از اعضای یک خانواده ازجمله یک کودک را به شهادت رساند.پهپاد نیروهای سعودی درحالی با بمباران منزل فردی با نام «صابر أمین عبدالله فتینی» در منطقه الربصه اعضای خانواده وی را به شهادت رساند که این منطقه جزئی از الحدیده است و برمبنای توافق استکهلم سوئد از آذرماه 1397 در شرایط آتشبس قرار دارد. سعودیها با این حال در عمل روزانه دهها بار آتشبس شکل گرفته را با اقدامات نظامی خود نقض کردهاند.
بر اساس اعلام سازمان ملل متحد هماکنون حدود ۱۶ میلیون شهروند یمن که شامل نیمی از ساکنان این کشور میشوند به دلیل محاصره و جنگ با گرسنگی دستوپنجه نرم میکنند. این سازمان هشدار داده پنجمیلیون تن از این افراد در آستانه قرار گرفتن در شرایط قحطی هستند. طبق آمارهای منتشرشده توسط سازمانهای بینالمللی از زمان آغاز جنگ یمن در سال 2015 بیش از 18هزار نفر از غیرنظامیان یمنی در جریان درگیریها کشته شدهاند. برخی منابع تعداد این افراد را بسیار بیشتر از آمار موجود تخمین میزنند. به گفته سازمان ملل، درکنار رنج بردن میلیونها تن از گرسنگی در یمن دیگر ساکنان یمنی نیز به شکل عمومی نیازمند کمکرسانی هستند. این سازمان ۸۰درصد یمنیها شامل ۲۹میلیون را نیازمند کمکهای انسانی میداند که 16 میلیون نفر از آنها به دلیل روبهرو بودن با گرسنگی به کمکهای فوری نیاز دارند. این مشکلات عمیق در یمن به دلیل تجاوزات ائتلاف به رهبری عربستان سعودی ایجاد شده است. سعودیها با بمباران و محاصره یمن، مردم این کشور را در رنجی بیسابقه قرار دادهاند. به همین دلیل است که نیروهای مسلح یمن برای شکستن محاصره و تنبیه سعودیها حملات پهپادی و موشکی به عمق خاک عربستان را در دستور کار خود قرار دادهاند. صنعا امیدوار است بتواند از طریق فشار سنگین نظامی به ریاض مسئولان این کشور را به خروج از جنگ یمن وادار کند. این حملات تا حد زیادی موثر بودهاند؛ بهگونهای که محور غربی-عربی بهخصوص جناح آمریکایی و اروپایی آن را وادار به تجدید محاسبات کردهاند.
مخمصه بایدن در یمن
عربستانسعودی با ائتلافی که مدعی بود شامل 30کشور اسلامی میشود به یمن حمله کرد. در این حمله اما درعمل بهطور عمده نیروهای عربستان و کشورهای شورای همکاری خلیجفارس مانند امارات شرکت داشتند و در یمن نیز از نیروهای مزدور یمنی استفاده میشد. درسوی دیگر نیز کشورهای غربی تا جایی که ممکن بود تجهیزات، مشاور و حتی افسران میدانی و کماندو دراختیار جبهه ائتلاف متجاوز عربی قرار دادند بهشکلی که در این جنگ چندین عضو نیروهای ویژه بریتانیا و فرانسه کشته شدند.
حاصل تمام توان جبهه غربی-عربی در جنگ یمن وضعیت کنونی است که پس از 6سال، دولت نجات ملی یمن همچنان در صنعا قدرت را در دست داشته و درحال رقم زدن پیروزیهای جدید در داخل این کشور است. تمام توان ماهوارهای، هوایی، اطلاعاتی، زمینی، مالی و سیاسی جبهه غربی-عربی بیبهره از پیروزی نظارهگر آزادسازی قریبالوقوع مارب و همچنین حملات معمولشده به خاک عربستان است. جنگ به مرحلهای رسیده است که دیگر کاری از هیچکس ساخته نیست. در این میان آمریکا نیز میداند به شکل غیرعلنی هرچه در دست داشته دراختیار عربستان قرار داده و دیگر متحدانش را نیز برای کمک به سعودیها گسیل کرده است. واشنگتن آنچه از بمبهای پیشرفته و نقطهزن به تعداد زیاد میتوانسته دراختیار ریاض قرار داده است و ضمن پشتیبانی و سوخترسانی به جنگندههای عربستانی به آنها دادههای اطلاعاتی بهروز از اهدف را نیز رسانده است. پس از ورود علنی آمریکا به میدان جنگ نیز تنها فرقش با حالت کنونی دادن بهانه به دست نیروهای مقاومت یمن است تا حملاتی را که به تاسیسات سعودی انجام میشود تا محل استقرار نظامیان آمریکایی بکشانند. کاخسفید در سایه مقاومت سنگین ملت یمن در مخمصهای بیسابقه گرفتار شده که در ادامه به بررسی زوایای آن میپردازیم.
۱ _وسیعتر شدن محدوده تهدید منافع آمریکا درصورت ورود علنی به جنگ یمن
هماکنون مناطق اصلی درگیری آمریکا با محور مقاومت که با زدوخوردهایی نیز همراه بوده شامل دریایعمان، تنگههرمز، خلیجفارس، عراق، سوریه و با اغماض لبنان است. تاکنون منافع آمریکا در این مناطق بهگونههای مختلف علنی و غیرعلنی در پاسخ به تجاوزات آمریکا مورد اصابت قرار گرفتهاند. ورود علنی آمریکا به درگیری با یمن میتواند به شکلی ناگهانی منافع واشنگتن و پایگاههای محل استقرار نظامیان آمریکا در عربستانسعودی، بخشهایی از اقیانوس هند، تنگه بابالمندب، دریایسرخ، شاخ آفریقا و دیگر مناطق اطراف آن را زیر آتش قرار دهد. هماکنون بهدلیل هوشمندی آمریکا در وارد نشدن عملی به جنگ یمن این مناطق تا حد زیادی برای آمریکا آرام بودهاند. با توجه به سابقه حملات پهپادی و موشکی یمن به اهدافی در بیشینه برد 1500کیلومتر میتوان گفت درصورت ورود علنی آمریکا به جنگ یمن برای حمایت مستقیم از آلسعود منافع واشنگتن در شعاعی بهاندازه 1500کیلومتر در خطری جدی خواهد افتاد. باید توجه داشت هنگامی که یک ایدئولوژی و روش فکری توسط جمعیت انبوه از یک کشور مورد پذیرش قرار گیرد دیگر بهسختی میتوان آن را از بین برد. آمریکاییها با چنین پدیدهای در انقلاب ایران روبهرو شدهاند. پیروزی انقلابیون با دستان خالی بر ارتش مسلح محمدرضا شاه و پیوستن نظامیان به مردم و سپس بیفایده بودن ترور رئیسجمهور، نخستوزیر، رئیس قوهقضائیه، دادستان کشور، وزرا و نمایندگان مجلس در میانه جنگی سهمگین ایران با رژیم صدام به واشنگتن این درس را داد که درصورت درونیشدن یک ایده ملی نمیتوان آن را به شکلی موثر سرکوب یا ساکت کرد. آمریکاییها چنین پدیدهای را در یمن نیز طی 6سال اخیر به وضوح دیدهاند. سرکوب نیروهای مقاومت یمن به مدت دو دهه به شکلی سنگین توسط علیعبدالله صالح، فتح صنعا توسط این نیروها و کشتهشدن صالح، بینتیجه بودن حملات 6ساله ائتلاف جهانی و بیفایده بودن محاصره یمن به آمریکاییها فهمانده است که نمیتوان معادلات این کشور را بهطور کامل تغییر داد. کاخسفید درصورت ادامه یافتن درگیری عربستان در یمن و با توجه به ضربات سهمگینی که ریاض از صنعا بهطور روزانه دریافت میکند مجبور به مداخله خواهد شد؛ مداخلهای که به نیروهای مقاومت یمن این بهانه را خواهد داد تا در شعاع 1500کیلومتری محل حکومت خود یا حتی بیشتر، منافع آمریکا در شبهجزیره عربستان، دریای وسیع عمان، تنگه بابالمندب، دریایسرخ و شاخ آفریقا را با پهپاد، موشک کروز یا بالستیک هدف بگیرد. این حملات در ماههای اخیر دستکم هر هفته دو نوبت و در دستههای چندده فروندی علیه تاسیسات حساس و حفاظتشده سعودیها در سراسر خاک عربستان انجام شده است. کاخسفید میداند آنچه از نقاط حساس یمن مورد نیاز بوده در طول جنگ تخریب شده ولی در اراده نیروهای یمنی و توانشان خللی وارد نکرده است. بنابراین ورود همهجانبه آمریکا نیز نخواهد توانست تغییری در معادلات ایجاد کند.
2 _ نقش محوری ریاض در سیاستهای منطقهای آمریکا و باتلاق یمن
واشنگتن در هر راهبرد خاورمیانهای که بخواهد در پیش گیرد، نیازمند همکاری عربستانسعودی است. اگر بخواهد رژیمصهیونیستی را هژمون منطقه کرده و از آن طریق غرب آسیا و شمال آفریقا را اداره کند نیازمند سعودیها است تا بهوسیله آن ایران را تضعیف کند. راه دیگر نیز تلاش برای هژمون شدن سعودیها است که حتی بدون درنظر گرفتن تواناییهای ریاض، شاید مطلوب واشنگتن نباشد. راه دیگر تشکیل ائتلافی از کشورهای منطقه ضدایران است که در آن نیز تنها مجموعه دارای وسعت و جمعیت و ثروت کافی عربستانسعودی است وگرنه ائتلافی از بحرین و امارات که عملا دو شهر است و نیز رژیمصهیونیستی نمیتوانند کاری از پیش ببرند. اگر واشنگتن قصد داشته باشد موازنهای منطقهای ایجاد کند، برای برقراری تعادل روبهروی تهران باز نیاز به وزنه ریاض دارد.
عربستان محور اصلی سیاستهای آمریکا در غرب آسیاست، اما مشکل آنجاست که یک پای سعودیها در یمن گیر افتاده و آنها درحال دست و پا زدن بیهوده در باتلاق هستند. عربستانسعودی فارغ از مباحث مادی از لحاظ حیثیتی نیز بهدلیل جنگ یمن متضرر شده است. ریاض بهدلیل جنایتهایش در یمن بهشدت در فضای بینالمللی درگیر مباحث حقوق بشری است. این فشارها تا حدی زیاد بوده است که سیاستمداران غربی سعی کردهاند با هر حربهای خود را از آن مبرا کنند. درسوی دیگر نیز عربستانسعودی بهعنوان یک کشور ثروتمند و داعیهدار رهبری جهان اسلام و عرب به شکل هفتگی و حتی روزانه پایتخت خود را زیر موشک و حملات پهپادی میبیند بدون آنکه بتواند راهحلی برای آن پیدا کند. این حملات از سالهای اول جنگ آغاز شدهاند. این مساله که سعودیها موفق به بازداشتن یمن از چنین حملاتی نشدهاند، مسالهای بغرنج برای وجهه سیاسی آنهاست. ناکامی و گرفتاری عربستانسعودی بهمعنای تضعیف و ناکارآمدی یک ابزار موثر در سیاست خارجی آمریکاست. کاخسفید بدون این ابزار قادر به اجرای سیاستهای منطقهای خود در غرب آسیا و شمال آفریقا نیست. عامل اصلی این تضعیف نیز جنگ سعودیها در یمن است. آمریکا حتی اگر برای دفاع از عربستان به شکلی علنی وارد جنگ یمن نشود باز با مساله تضعیف ابزارهای منطقهای خود درصورت ادامه جنگ روبهرو است؛ مشکلی که راهحل آن احتمالا درنهایت واشنگتن را به انتخابهای سخت راضی خواهد کرد.