محمدتقی فاضلمیبدی، فعال اصلاحطلب و عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در گفتوگو با «فرهیختگان» به تحلیل نامه اخیر سیدمحمد خاتمی به رهبر معظم انقلاب پرداخت و دلایل احتمالی نگارش این نامه 37 صفحهای را مورد بررسی قرار داد که در ادامه آمده است.
درحالیکه برخی معتقدند نامه اخیر خاتمی بهنوعی اعلام حضور ایشان در دایره انقلاب است، برخی نیز آن را تلاش برای پر کردن خلأ وجود هاشمی برای حفظ ارتباط اصلاحطلبان با حاکمیت و عدم انقطاع این رابطه میدانند، تحلیل شما از نامه اخیر خاتمی به رهبر معظم انقلاب چیست؟
نفس انجام این اقدام را خوب ارزیابی میکنم و معتقدم هرچه گفتوگو و مراوده بین گروههای سیاسی بیشتر شود به نفع کشور است و ما بهجای تخاصم سیاسی باید دیالوگ سیاسی برقرار کنیم، اما مشکل ما در کشور اکثرا این است که بهدنبال تخاصم سیاسی بودهایم، بنابراین نامهنگاری اخیر را به فال نیک میگیرم و معتقدم فردی همچون خاتمی که مورد قبول قشر وسیعی از جامعه است، تنها نیرویی است که میتواند اختلافات را به یک ملایمت تبدیل کرده و عرصه را برای همه گروههای سیاسی باز نگه دارد.
درحالحاضر متاسفانه عرصه سیاست و میدان رقابت با عملکرد شورای نگهبان یا موضعگیریهای تندی که در مجلس صورت میگیرد، برای گروههای سیاسی تنگ شده و جامعه هرچه در تنگنا قرار گیرد و صداهای مختلف کمتر در آن شنیده شود، دچار اضمحلال سیاسی میشود که این امر خطرناک است.
از جزئیات این نامه خبر دارید؟
مضمون نامه خاتمی این بود که باید سوی بهتر شدن برویم و راههای بهتر شدن را نشان دادهاند، بالاخره این نکته نیز نظری است که ارائه شده، خاتمی تجربه سیاسی بالایی در کشور دارد و هشت سال رئیسجمهور بوده و دوران ریاستجمهوری او نیز از دورههای خوب بود.
با توجه به حمایت قاطع خاتمی از دولتهای روحانی، برخی تاکید دارند خاتمی باید ابتدا موضع خود را با عملکرد روحانی و مجلس دهم مشخص کند؛ چراکه فعالیت آنها منتج به این شرایط سخت اقتصادی برای مردم شده است، اما با این وجود برخی نظام را مسئول مشکلات فعلی جلوه میدهند. درخصوص نسبت خاتمی با دولت روحانی تحلیل شما چیست؟
بنده بر این باور هستم شخص خاتمی بر نظام نبوده است و فرد معتقدی نسبت به حاکمیت و دولت روحانی بوده است؛ اینکه توقع داشته باشیم ایشان بر نظام باشد و در برابر نظام یا دولت بایستد، شخصا قبول ندارم و ایشان هم این کار را نمیکند اما قطعا ایشان تمام سیاستهای دولت یا حاکمیت را قبول ندارد و طبیعی است که قبول نداشته باشد؛ چراکه یکی از اشکالات اصلاحطلبان به حاکمیت پارهای از رویکردهای کلان اقتصادی و سیاسی است که مورد قبول خیلی از اصلاحطلبان نیست اما این به معنای رودررویی با نظام یا به معنای ایفای نقش اپوزیسیون نیست، لذا ممکن است این نگاه بسیاری از افراد اصلاحطلب باشد، ازاینرو وظیفه است که تذکر داده شود.
بهطور مثال چنانچه سیاستهای خارجی به این شکل جلو برود، ممکن است برای نظام مطلوب نباشد و نمونه آن اوضاع اقتصادی ما و تحریمهای بسیار نامطلوب است که مردم واقعا ناراضی هستند؛ ازاینرو این نامه را به فال نیک میگیرم و اگر خاتمی در این نامه به این نکات اشاره کرده باشد، مفید و خوب است.
یکی از نکات قابلتوجه تغییر نقش خاتمی از سال 88 به اینسو است؛ ایشان در سال 87 کاندیدا شدند اما چرا کار به جایی رسید که این همه فاصله بین ایشان و جریان اصلاحات با رهبری ایجاد شد که اکنون ایشان مجبور هستند به نوشتن نامه اقدام کنند؟
افراد زیادی بودند که نمیخواستند رفتوآمد خاتمی و رهبری برقرار باشد، یعنی گروههای افراطی بسیاری وجود خاتمی را برای خود خطر میدیدند، ازاینرو مانع برقراری این رفتوآمدها شدند. این جریانات منافع خود را در این میدیدند که بین رهبری و خاتمی فاصله بیندازند، درحالیکه این امر به زیان کشور بود. بعد از دوران ریاستجمهوری هاشمی، آنطور علیه وی در روزنامهها نوشتند، خاتمی هم اینطور متهم شد و میرحسین و کروبی هم محصور شدند.
نکته مهم دلیل این اتفاقات است، به نظر شما چرا عدهای به اصطلاح نمیخواستند خاتمی حضور داشته باشد؟
عدهای منافع خود را در این میبینند که بتوانند این نوع اختلافات داخلی را زنده نگه دارند و نگذارند افراد صاحبنام در عرصه سیاست باشند؛ چراکه اگر افراد صاحبنام در عرصه سیاست باشند، یک روزی در بخشی از حاکمیت به قدرت میرسند، لذا سال 88 نیز اتفاقی بود که افتاد و ادامه دادن و طرد افراد بهخاطر آن به نفع نظام نیست.
اگر این استدلال شما را بپذیریم، پس باید درباره طرد شدن احمدینژاد هم همین را بگوییم. آیا شما این استدلال خودتان را درباره شخص احمدینژاد هم قبول دارید؟
من در عین اینکه برای هر سلیقهای احترام قائل هستم و معتقدم احمدینژاد هم این حق را دارد که حرف بزند ولی به نظرم فاصله زیادی بین احمدینژاد و خاتمی وجود دارد.
بحث ما نقد پارادایم فکری جریان شماست که معتقد است باید وقایع 88 را فراموش کنیم و نباید بهخاطر آن اتفاقات فردی را حذف کرده و کنار گذاشت، حتی اگر از ادعای تقلب حمایت کرده باشد.
دعوای 88 و ادعای تقلب بحث دیگری است که درحالحاضر وارد این امر نمیشوم، چون نه متخصص آن هستم و نه اطلاعاتی دارم. ولی اگر گروههای سیاسی بتوانند، باید به یکدیگر نزدیک شوند و ازاینرو از حق احمدینژاد تا حق خاتمی، میرحسین و سایر افراد ازجمله حق زندانیان سیاسی دفاع میکنیم؛ چراکه هیچ فردی نباید در کشور بهخاطر سخن و هویت سیاسی خود از حقوق خود محروم شود.
خاتمی در این دوره کاندیدا میشود؟
تا جایی که من خبر دارم فکر نمیکنم؛ چراکه بنده زمان زیادی است ایشان را ندیدهام و خاتمی در حصر کروناست و ارتباطات ما نیز ضعیف است، اما نمیدانم و باید از خود ایشان سوال شود.