گزارش «فرهیختگان» از اقداماتی که دانشگاه‌های آفریقا برای اصلاح نظام آموزشی و ایجاد فرصت‌های شغلی بیشتر در این کشور در پیش گرفته‌اند

کشورهای آفریقایی دنبال الگوبرداری مدل آموزش عالی کره جنوبی هستند تا از این طریق بتوانند فرصت‌های ایجاد اشتغال را برای فارغ التحصیلان خود افزایش داده و کارگرانی بامهارت آموزش دهند.

  • ۱۳۹۹-۱۲-۰۹ - ۰۸:۱۸
  • 10
گزارش «فرهیختگان» از اقداماتی که دانشگاه‌های آفریقا برای اصلاح نظام آموزشی و ایجاد فرصت‌های شغلی بیشتر در این کشور در پیش گرفته‌اند

الگوبرداری توسعه ملی دانشگاه‌های آفریقا از کره

الگوبرداری توسعه ملی دانشگاه‌های آفریقا از کره
ندا اظهریندا اظهریخبرنگار

ندا اظهری، مترجم: آموزش عالی در آفریقا به‌رغم گسترده بودن این قاره، با چالش‌های جدی روبه‌رو است و دولت این کشور تلاش کرده تا حد امکان نیازهای این بخش را برطرف کند اما به نظر می‌رسد هنوز مشکلات زیادی در مسیر توسعه آموزش عالی وجود دارد. به‌طور قطع، مانند هر کشور دیگری، نمی‌توان نقش آموزش عالی آفریقا را در رشد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن نادیده گرفت. با توجه به کمبود منابع، ظرفیت‌های ناکافی و سابقه عدم موفقیتی که در آموزش عالی آفریقا به چشم می‌خورد، این بخش سال‌ها برای برآوردن نیازها و از بین بردن این شکاف‌ها تلاش کرده است. یکی از موضوعات مهمی که بخش آموزش عالی این کشور با آن دست به گریبان است، امر پژوهش و ظرفیت نوآوری و قابلیت استفاده از این دو برای ایجاد تحول در این قاره بزرگ است.

  نقش دانشگاه‌های توسعه‌ای در رفع نیاز کشور

دانشگاه‌های آفریقا همواره در جایگاه توسعه کشور موردتوجه بوده‌اند. ایده دانشگاه‌های توسعه‌ای، نقش دانشگاه‌ها را در توسعه برآوردن نیازهای اقتصادی منابع انسانی مهم‌تر جلوه می‌دهد. درواقع، آنها در رفع چالش‌های رشدی و توسعه‌ای به کشور کمک می‌کنند و ماموریت اصلی آنها تمرکز روی این بخش است که در قالب توسعه بخش‌های پژوهش و نوآوری صورت می‌گیرد. یکی از این نقش‌ها، تولید پژوهش‌های توسعه‌ای است که شامل ارائه دانش متنی ارزشمند، دیدگاه‌ها و توصیه‌های مرتبط با تدوین و اجرای سیاست، حل مشکلات وجودی، خلق محصولات فناورانه و تولید دانش جدیدی که بتواند با بهبود اقتصادی، سیاسی و اجتماعی سازگاری پیدا کند.

نقش دیگر پروژه‌های پژوهشی توسعه‌ای این است که فارغ‌التحصیلان مرتبط و اثرگذار با مهارت‌ها، دانش و توانایی لازم برای تامین نیازهای دانشگاه‌های مختلف آفریقا پرورش دهند. بر این اساس، دانشگاه، یک موسسه آموزشی قدرتمند به حساب می‌آید که نسل بعدی دانشمندان کشاورزی، اجتماعی و سیاستگذاران، رهبران و مدیران تجاری و کارآفرینان، کارمندان دولتی و دیگر متخصصان حرفه‌ها را آماده می‌کند. دانشگاه‌های توسعه‌ای با بررسی‌های دوره‌ای و هدایت جلسات گروهی متمرکز با فارغ‌التحصیلان، جوامع، سازمان‌های دولتی و صنعت درباره اینکه چه تخصصی برای حمایت از اقتصاد و جامعه یک کشور لازم است، این نقش و ماموریت را به انجام می‌رسانند. داده‌های ثانویه نیز از طریق وزارتخانه‌ها، ادارات و سازمان‌های دولتی جمع‌آوری می‌شوند.

تمام دانشگاه‌های آفریقا در زمان استقلال سیاسی از قدرت‌های اروپایی با عنوان دانشگاه‌های توسعه‌ای شناخته شدند. از این نظر، انتظار می‌رفت که این مراکز آموزشی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی مرتبط و اثرگذار را به‌گونه‌ای تربیت کنند که مشکلات توسعه ملی را موردتوجه قرار دهند. البته وجود این چالش‌های ملی به فقر شدید، نابرابری‌های گسترده اجتماعی و اقتصادی، بهره‌وری پایین کار، بیکاری، خدمات ضعیف سلامت، زیرساخت‌های لازم برای سد و جاده، عدم امنیت غذایی، قبیله‌گرایی، خدمات محدود دولتی و بهداشت کم‌ارزش‌شده محدود نمی‌شود.

درحال‌حاضر، دانشگاه‌های آفریقایی مستقل‌ این ماموریت‌ها را دارند یا‌ ماموریت اصلی‌شان پرورش فارغ‌التحصیلانی است که بتوانند توسعه ملی را محقق کنند. به‌عنوان مثال، Makerere که یکی از قدیمی‌ترین دانشگاه‌های آفریقایی است، به‌تازگی عملکرد خود را به‌عنوان موتور توسعه اوگاندا اعلام کرده است. اما سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که آیا این دانشگاه به‌گونه‌ای طراحی شده که بتواند با موفقیت پروژه‌های توسعه‌ای را انجام دهد و فارغ‌التحصیلانی اثربخش را برای توسعه اوگاندا پرورش دهد؟ این پرسش از آنجا حائز اهمیت است که دانشگاه‌های متعدد آفریقایی نمادی از وضعیت آموزش عالی این کشور هستند. این مساله بیشتر در مواردی اهمیت پیدا می‌کند که دانشگاه‌های آفریقا هنوز به‌دنبال کسب معیارهای لازم برای ارزیابی تاثیر فارغ‌التحصیلانی هستند که به نظر می‌رسد برای توسعه ملی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

  چالش‌های آموزشی برای توسعه ملی

با وجود این، سه چالش عمده را می‌توان با ماموریت دانشگاه‌های آفریقا برای پرورش فارغ‌التحصیلان مرتبط و اثرگذار شناسایی کرد که به توسعه ملی کمک می‌کند. یکی از این چالش‌ها این است که دانشگاه‌های آفریقایی هیچ‌گونه اطلاعات تجربی درمورد ویژگی‌ها و نوع فارغ‌التحصیلان جوامع و اقتصادهای آفریقایی که برای توسعه نیاز دارند، جمع‌آوری نمی‌کنند. بنابراین، در بیشتر دانشگاه‌های این کشور، ارزیابی اثربخشی فارغ‌التحصیلانی که به دست آنها پرورش یافته‌اند، براساس گمانه‌زنی‌ها و نیز تقلیدهایی است که در غرب اتفاق می‌افتد. بدون داده‌ها و اطلاعات موردنیاز، دانستن اینکه چه تعدادی از فارغ‌التحصیلان طی یک برهه زمانی در یک حوزه آموزش داده شده‌اند؛ چه تعدادی از آنها در فرآیند پرورش‌یافتن هستند؛ چه تعدادی را باید در هر سال آموزشی پروراند؛ این که ویژگی‌های موردنیاز این فارغ‌التحصیلان کدام‌ها هستند و با خروج فارغ‌التحصیلان از دانشگاه چه اتفاقی برای آنها رخ می‌دهد، دشوار است. البته، این واقعیت غیرقابل انکار است که جوامع و اقتصادهای آفریقایی به مهندس، مدیر، حسابدار، دانشمند، تکنسین، کشاورز، برنامه‌نویس کامپیوتر، مدرس مقاطع مختلف و پزشک هم نیاز دارند. به‌عنوان مثال، از نظر دانش، مهارت‌ها و استعدادها، چه نوع مهندس یا مدرسی موردنیاز است؟ یا چنانچه مهندسان یا مدرسانی که دانشگاه‌های آفریقایی پرورش می‌دهند تنها قادر به انجام عملکردهای موثر در محیط‌های شهری به جای محیط‌های روستایی باشند، چه اتفاقی می‌افتد؟

به گزارشuniversityworldnews ، دومین مساله، فقدان ارتباط تجربی میان پرورش دانشجویان تحصیلات تکمیلی و راهکارهای موردنیاز برای چالش‌های توسعه آفریقاست. البته پرورش و تربیت فارغ‌التحصیلان دانشگاهی به‌طور خودکار منجر به حل چالش‌های توسعه‌ای آفریقا نمی‌شود. داشتن فهرستی از فارغ‌التحصیلان دانشگاه در حوزه‌های مختلف تخصصی به این معنا نیست که تمام مشکلات و چالش‌های پیش‌روی آفریقا در شرف حل شدن قرار می‌گیرد.

درواقع، راه‌حل‌های چالش‌های توسعه‌ای نیاز به اقدامات سیاسی و مدیریتی کارآمد دارد. در این میان، نیاز به تاسیس نهادهای ملی یا چارچوب‌های برنامه‌ریزی است که به‌عنوان مثال، مهندسانی را برای توسعه ملی هماهنگ کرده و آنها را به‌کار می‌گیرند. بدون این چارچوب‌های سازمانی یا برنامه‌ریزی، صرف‌نظر از تعداد مهندسانی که دانشگاه‌ها تولید می‌کنند، هیچ تاثیری در این چالش‌های توسعه‌ای نخواهد داشت. تا جایی که به دانشگاه‌های آفریقا مربوط می‌شود، باید یک ساختار سازمانی برای تقویت یادگیری مادام‌العمر از طریق سمینارهای شغلی، مشاوره شغلی، یادگیری خدمات و کارآموزی ایجاد شود. این کار به دانشجویان در کسب مهارت‌های لازم برای مشاغل منتخب‌شان کمک می‌کند تا بتوانند عادت یادگیری مداوم را پرورش دهند. درواقع، در کشورهای آفریقایی واضح است که بیشتر فارغ‌التحصیلان دانشگاهی از مطالعه مواردی چون روزنامه خودداری می‌کنند. به‌عبارتی، باور اینکه یادگیری به جای تداوم یافتن پس از فارغ‌التحصیلی خاتمه می‌یابد، در میان فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های آفریقا جا افتاده است.

آخرین مساله‌ای که به‌عنوان چالش آموزش عالی آفریقا مدنظر قرار دارد، این است که دانشگاه‌های آفریقا چگونه فارغ‌التحصیلانی را پرورش می‌دهند که عملکرد آنها بتواند توسعه کشور را به‌همراه داشته باشد؟ این امر مستلزم به‌کارگیری انواع خاصی از روش‌های آموزشی است. متاسفانه، بعید به نظر می‌رسد که صرف سخنرانی‌ها، گروهی از آزمون‌ها و مدل‌های سنتی آموزش بانکی، یادگیری و ارزیابی در دانشگاه‌های آفریقا بتوانند فارغ‌التحصیلان مرتبط و اثربخشی را پرورش دهند. آموزش بانکی، اصطلاحی است که توسط پائولو فرایر، مربی و فیلسوف منتقد برزیلی ابداع شده که به سیستم آموزشی مبتنی‌بر بازتولید دانش، حفظ مطالب و برگرداندن پاسخ‌ها به سیستم آموزشی دانشگاهی اشاره می‌کند. درواقع، در این سیستم آموزشی، دانشجویان به‌عنوان ظروفی درنظر گرفته می‌شوند که مدرسان باید دانش را در آنها قرار دهند. در این شیوه آموزشی، فقدان تصمیم‌گیری حیاتی تقویت می‌شود. به‌عبارتی، در این روش، آموزش نوعی عمل سپرده‌گذاری محسوب می‌شود که در آن دانشجویان حکم سپرده‌گذاری و مدرس نقش سپرده‌گذار را ایفا می‌کنند. استاد به جای برقراری ارتباط، سپرده‌هایی را ایجاد می‌کند که دانشجویان آنها را دریافت کرده و به خاطر می‌سپارند. در سیستم آموزش بانکی به جای اینکه با دانشجویان در قالب اهدافی برای تحقق فرآیند یادگیری و آموزش برخورد شود که قادر به تعامل، مشارکت و ایجاد تحول باشند، به‌عنوان ابزارهایی برای پیشبرد این روش برخورد می‌شود. یک ابزار آموزشی که به دانشگاه‌های آفریقایی امکان پرورش فارغ‌التحصیلان مرتبط و اثربخش برای توسعه ملی می‌دهد، باید با ارائه یادگیری خدمات و کارآموزی به دانشجویان، فرصت‌های کافی برای استفاده از دانش، یادگیری طراحی‌شده مبتنی‌بر مساله برای شناسایی و حل مشکلات واقعی، ایجاد مسئولیت شخصی دانشجویان برای یادگیری و پرورش عمل انعکاسی و یادگیری مادام‌العمر ایجاد کند.

  نتایج یادگیری دانشجویان

درنهایت، پرورش فارغ‌التحصیلان مرتبط و اثربخش از طریق دانشگاه‌های آفریقایی نیاز به رویکردی متمرکز بر آموزش، یادگیری و ارزیابی دارد. این نشان می‌دهد که محتوای دوره باید تبدیل به نتایج یادگیری دانشجویان شده یا با آن جایگزین شود. دوره‌های آموزشی مشخص می‌کنند که استاد دانشگاه قصد دارد در این دوره علاوه‌بر آنچه دانشجویان یاد می‌گیرند، چه دروسی را پوشش دهد. از آنجا که محتوا و شرح دوره، اهداف سخنران یا استاد را نشان می‌دهد، می‌توان آنها را به جای هم استفاده کرد. از سوی دیگر، در نتایج یادگیری دانشجویان انتظار می‌رود مشخص شود که دانشجویان پس از اتمام دوره تحصیل، از برنامه‌ها، تکالیف و فعالیت‌های انجام‌شده چه چیزهایی را آموخته و درک کرده‌اند. درنتیجه، این نتایج، مرجع استانداردهای عملکرد و کیفیت آموزش، یادگیری و ارزیابی در یک موسسه به شمار می‌روند.

  الگوبرداری از مدل آموزش کره‌ای‌ها برای اشتغال‌زایی

کشورهای آفریقایی دنبال الگوبرداری مدل آموزش عالی کره‌جنوبی هستند تا از این طریق بتوانند فرصت‌های ایجاد اشتغال را برای فارغ‌التحصیلان خود افزایش داده و کارگرانی بامهارت آموزش دهند. داده‌های به‌دست‌آمده از مرکز آمار مراکز دانشگاهی نشان می‌دهد که میزان ثبت‌نام دانشجویان در کره‌جنوبی در سال 2018 حدود 96درصد بود و این درحالی است که این آمار در آفریقا تنها به 9درصد می‌رسد. کشورهای آفریقایی در برنامه‌ریزی‌های صورت‌گرفته به‌دنبال آن هستند که با الگوبرداری از سیستم آموزشی حاکم بر دانشگاه‌های کره‌جنوبی، نرخ ثبت‌نام دانشجویان خود را به 34درصد برسانند. اگر این الگوبرداری طبق برنامه‌ریزی‌های صورت‌گرفته پیش رود، شمار دانشجویان آفریقایی 15 تا 29 ساله از 77 میلیون نفر در سال 2020 به 233 میلیون نفر تا سال 2040 خواهد رسید که شاهد 73درصد افزایش خواهند بود. قابلیت تبدیل فناوری‌های دیجیتال به ابزارهای قدرتمند نوآوری و اشتغال‌زایی، رمز موفقیت الگوی آموزش عالی کره‌جنوبی است که امید می‌رود در کشورهای آفریقایی هم بتواند اثربخش باشد.

دولت آفریقا برای ایجاد اشتغال در مقیاس بزرگ باید راه‌حل‌های دیجیتال را در قالب اقتصادهای غیردیجیتال قاره آفریقا ارائه دهد. آنها فناوری‌های دیجیتال را راهی برای حل مشکل بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی خود عنوان می‌کنند.  دانشگاه‌های آفریقایی برای دستیابی به این هدف باید علاوه‌بر آموزش و تربیت دانشجویان برای فعالیت در بخش‌های رسمی، به اندازه کافی ترغیب شوند و همچنین فارغ‌التحصیلان باید برای خوداشتغالی در آینده هم آماده شوند. گزارش‌ها حاکی از آن است که اقتصاد غیررسمی تا سال 2040 و پس از آن همچنان غالب‌ترین اشتغال‌زایی را در این قاره خواهد داشت. انتظار می‌رود که در آینده، فناوری‌های دیجیتال مشاغل جدیدی را ایجاد کنند که از آن جمله می‌توان به تحلیلگر داده، رمزگذار، متخصص امنیت دیجیتال، بازاریاب دیجیتال، طراح، بازاریاب شبکه‌های اجتماعی و توسعه‌دهنده واقعیت مجازی اشاره کرد. این مشاغل به احتمال زیاد بیشترین تعداد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی را تشکیل خواهند داد.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران