عصر روز دوشنبه خبری مبنیبر حصول توافق برای آزادسازی پولهای بلوکهشده ایران در کرهجنوبی و ژاپن رسانهای شد. خبرگزاریهای نزدیک به دولت بهاتفاق این توافق را پوشش دادند و حتی برخی جلوتر از اصل خبر نسبتبه انتشار خبر آزادسازی پولهای ایران اقدام کردند.
دیگر رسانهها همچنان بهدنبال منبع خبر بودند که عبدالناصر همتی، رئیسکل بانک مرکزی جزئیات آن را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد. او نوشت که به درخواست سفارتخانههای کرهجنوبی و ژاپن ملاقاتهای جداگانهای را با سفرای دو کشور یادشده داشته است؛ بدینصورت که «در دیدار با سفیر کره درخصوص نحوه جابهجایی و مصرف بخشی از منابع ارزی بانک مرکزی در این کشور به مقاصد موردنظر توافق و همچنین تصمیمات بانک مرکزی درخصوص میزان منابع موردانتقال و بانکهای مقصد به طرف کرهای اعلام شده است.»
همتی که در این متن از «تغییر رویکرد کرهجنوبی» خبر میداد، اضافه کرد: «اگرچه جمهوری اسلامی ایران از تغییر رویکرد کشورها و افزایش همکاریها استقبال میکند، اما پیگیریهای حقوقی این بانک بهمنظور مطالبه خسارتهای ناشیاز عدم همکاری بانکهای کرهای در سالهای اخیر بهقوت خود باقی خواهد بود.»
رئیسکل بانک مرکزی در بخش دوم متن خود از دیدار با طرف ژاپنی نوشت و توضیح داد که در این جلسه از سفیر ژاپن خواسته شده نسبتبه آزادسازی پولهای ایران اقدام کند و درمقابل پیشنهاد مصرف پولهای بلوکهشده ایران در توکیو برای خرید واکسن کرونا را شنیده است.
این خبر خوشحالکننده که بهعنوان گشایشی برای کشور در دوران تحریم محسوب میشود و احتمالا میتواند کمکی به معیشت مردم در روزگار شرایط سخت اقتصادی باشد، با استقبال مردم در شبکههای اجتماعی هم مواجه شد و چند ساعت بعد همه خبردار شدند که ایران و کره پس از حدود 2.5 سال به توافق رسیده و حجم قابلتوجهی که میتواند حدود 10 میلیارد دلار باشد، آزاد خواهد شد.
کرهجنوبی و تغییر رویکرد؟
در این میان البته اهالی رسانه که معمولا قدری پیگیرتر از عامه مردم هستند و میخواهند زیر و بم یک خبر مهم مانند همین ماجرای توافق برای آزادسازی پولهای بلوکهشده را کشف کنند، همچنان با دیده شک و تردید به ماجرا نگاه میکردند و منتظر بودند تا خبرهای تکمیلی هم درباره آن منتشر شود. در این حین اما ناگهان خبری آمد که نهتنها تکمیلکننده نبود و جزئیات این توافق را بیان نمیکرد که دقیقا برعکس، از ریشه حصول توافق و نهایی شدن آن را زیر سوال میبرد.
سهشنبه صبح منابع رسمی در کرهجنوبی تلویحا خبر رئیسکل بانک مرکزی را رد کردند و گفتند: «پولهای بلوکهشده ایران را بعد از مذاکره با آمریکا آزاد میکنیم.» حرفی که دقیقا 2.5 سال است آن را بیان میکنند و هیچ وجه جدیدی هم در آن دیده نمیشود. خبرگزاری یونهاپ با انتشار بیانیه رسمی وزارت امور خارجه کرهجنوبی ضمن تشریح اینکه دولت این کشور برای آزادسازی داراییهای بلوکهشده ایران با کشورهای مربوطه ازجمله آمریکا درحال مذاکره است، حرف متضادی با اظهارات رئیسکل بانک مرکزی ایران ذکر کرده و نوشت که در این خصوص «طرف ایرانی با پیشنهادهای کرهجنوبی» موافقت کرده است.
این خبر مانند آب سردی بود که بر پیکر حاضران در فضای مجازی ریخته شد، اگرچه برای کارشناسان و فعالان رسانهای چنین حسی را درپی نداشت؛ چراکه آنها طی 2 سال گذشته بهخوبی فهمیدهاند کرهایها به این سادگی نمیتوانند خارج از اراده ایالاتمتحده اقدام کرده و بدون صدور مجوز اوفک پولهای بلوکهشده ایران ولو به یک سنت را آزاد کنند. آشنایان با این ماجرا که دیده بودند کره حتی پس از توقیف نفتکش خود نتوانست اقدام موثری در این زمینه انجام دهد، میدانستند بدون صدور مجوز اوفک هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
علاوهبر این مساله دو نکته دیگر هم در این اخبار ضدونقیض دیده میشد؛ اول اینکه عبدالناصر همتی از تغییر رویکرد کره خبر داده بود که خب با بیانیه رسمی وزارت امور خارجه این کشور مشخص شد چنین خبری نمیتواند صحت داشته باشد و در همچنان بر پاشنه قبلی میچرخد و دوم اینکه همتی گفته بود تصمیمات بانک مرکزی درباره انتقال پول، روش و مقصد به کرهایها اعلام شده، که درمقابل پاسخی که از سئول شنیده شد، عکس آن بود و آنها گفتند ایران پیشنهاداتشان را قبول کرده است.
چه اتفاقی باعث چنین تناقضاتی شده است؟
آنچنانکه ما اطلاع داریم و مدتهاست در خبرهای مختلف حکایت آن را شنیدهایم، کرهایها در مسیر تعامل با ایران همه پیشنهادهای مطرحشده را رد کردند؛ چه تهاتر، چه خرید کالا از کره یا کشورهای ثانویه و حتی صرف بخشی از پول ایران برای خرید واکسن کرونا. آنها البته در آخرین اقدام نسبتبه انتقال پول برای پرداخت حق عضویت ایران در سازمان ملل هم کارشکنی کرده و مسیر را به بنبست کشانده بودند.
از اینرو فرض اینکه آنها ناگهان تغییر موضع داده و دقیقا به همکاری با ایران روی بیاورند، فرضی تقریبا محال بود که در شرایط استثنایی امکان حصول آن وجود داشت. این شرایط استثنایی فقط در یک مورد خلاصه میشد و آنهم رفع تحریمها یا صدور مجوز ازسوی اوفک بود؛ اتفاقاتی که البته هیچ نشانهای مبنیبر وجودشان حداقل در فضای اخبار آَشکار وجود نداشت و همچنان هم اثری از آن دیده نمیشود. البته بحث اخبار یا مذاکرات پنهانی ماجرای دیگری است که در ادامه به آن هم خواهیم پرداخت. باتوجه به این مساله میتوان حدس زد که انتشار این خبر در چنین برههای آن هم ازجانب رسانههای نزدیک به دولت میتواند چند علت احتمالی داشته باشد و اهداف خاصی را دنبال کند.
اول، برگزاری جلسه با طرف کرهای در حد سفیر و حل شدن موضوع 7.5 میلیارد دلار پولهای بلوکهشده ایران در شرایطی که پیش از این معاون وزیر امور خارجه این کشور (که از شخصیتهای بسیار نزدیک به هسته مرکزی دولت کره بهحساب میآید)، طرف مذاکره قرار گرفته و توفیقی حاصل نشده بود، یک اتفاق عجیب است و اگر فرض خوشخیالی طرف ایرانی را کنار بگذاریم، محتملترین حالت عملیات احتمالا هماهنگی واشنگتن و سئول برای تداوم راهبرد بازی با جامعه ایران است؛ بازی خطرناکی که شاید اینبار هم مقامات ایرانی در آن گرفتار شده باشند، اعلام خبر توافق و بعدا تکذیب آن حالت تعلیق مرگآوری برای جامعه پدید میآورد که خسارت آن چیزی کمتر از تعلیق دوران برجام و مذاکرات منتهی به آن نیست. این فرآیند جامعهای که پیش از این درمعرض شرطی شدن قرار گرفته را به سادگی فروریخته و باعث نابودی آن میشود.
فرض دوم در این خصوص، انجام یک عملیات رسانهای در داخل است؛ تلاشی برای نشان دادن اضطرار مذاکره که مدتهاست ازسوی برخی نزدیکان دولت پیگیری میشود. تهییج جامعه و ایجاد فشار از پایین برای اجبار حاکمیت به مذاکره با آمریکا متاسفانه در مقاطعی دستورکار این تیم رسانهای بوده است و بعید نیست اینبار هم دوباره اجرای آن آغاز شده باشد.
عامل فشار جدید برای تصویب FATFدر مجمع
در این خصوص البته یک فرض دیگر هم هست که شاید درکنار ماجرای مذاکره با آمریکا، بتواند پروندهای مهم بهحساب آید. این روزها بررسی مجدد FATF در دستورکار کمیسیونهای مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار دارد و دولتها هفتهای چندروز را با حضور در مجمع به پیگیری تصویب دو لایحه عضویت ایران در پالرمو و CFT میگذرانند. دستورکار این کمیسیونها در جلسات اخیر معطوف به بررسی پیشنهاد دولت درخصوص «حق شرط جدید» برای FATF بوده است. این پیشنهاد جدید دولت که چندی پیش ازسوی محسن رضایی رسانهای شد، ظاهرا بدین صورت ارائه شده که ایران یک بند برای عضویت در هرکدام از این کمیسیونها تعیین میکند مبنیبر اینکه تا زمان باقی ماندن تحریمها هیچکدام از اطلاعات مالی که منجربه شناخت راههای دورزدن تحریم میشود، به نهادهای متصل به گروه ویژه اقدام مالی ارائه نخواهد شد.
با ارائه این فرض دولتیها تصور میکنند میتوانند به توافق موثری با FATF برسند، اما خب بهدلیل فقدان استدلالهای کافی، کارشناسان سیاسی، اقتصادی و حقوقی اعماز کارشناسان حاضر در مجمع همچنان بر نظر قبلی خود هستند و حرفهای اعضای دولت را بدون پشتوانه علمی و منطقی میدانند. از اینرو همچنان بعید است که اعضای مجمع زیر بار اصرارهای بیامان دولتیها بروند و آینده کشور را به این استدلالهای غیرعلمی بفروشند.
بنابراین با مدنظر داشتن چنین ماجرایی، حالا برخی میگویند خبر توافق برای آزادسازی پولهای ایران در کره و ژاپن آنهم بهطور همزمان برای تاثیرگذاری بر اعضای مجمع منتشر شده و فاقد صحت است. این تحلیلها بر این مبنا شکل گرفته که انتشار خبر توافق و بعدا گره زدن آن با FATF راهکار جدیدی برای تغییر نظر اعضای مجمع است تا آنها در این خصوص متقاعد شوند و اگر هم متقاعد نشدند، به جامعه این پیام ارسال شود که دولت پولهای بلوکهشده را آزاد کرد، ولی اعضای مجمع مانع از انتقال این پولها به ایران شدند.
کارشناسان چنین رفتارهایی را بیارتباط با نزدیک شدن به انتخابات نمیدانند و میگویند انگیزههای سیاسی ممکن است شکلدهنده چنین رفتارهایی باشد.
حداقل در این 4 ماه معقول رفتار کنید
بعد از این اخبار ضدونقیض، علی ربیعی، سخنگوی دولت در نشست خبری خود از قول عبدالناصر همتی اعلام کرد که «یک میلیارد دلار از منابع ارزی در کرهجنوبی آزاد میشود. همچنین با عراق و عمان مذاکره شده است تا بتوان از منابع بانک مرکزی برای تامین نیازهای ضروری کشور استفاده کرد.» اظهارنظری عجیب که نشان میداد سخنگوی دولت یا حرفهای کرهایها را نشنیده یا به منابعی متصل است و خبرهایی دارد که شاید کرهایها هم نداشته باشند. اینکه کدامیک از این دو مساله بیشتر قرین واقعیت است را ما نمیدانیم، اما درمقابل چند نکته معلوم و مشخص وجود دارد که نباید به هیچ عنوان در ایام پیشرو از ذهن دور شود.
1 _ وعده غیرقطعی ندهید
هرکسی که عرق ملی دارد و بهنوعی درپی حفظ و تامین منافع کشور است، باید بداند هرگونه تلاشی که خواسته یا ناخواسته مردم را در حالت تعلیق قرار دهد و جامعه را در فضای مبهم گرفتار کند، امروز بسان سم مهلکی برای بنیانهای کشور خواهد بود و خطرناکتر از گذشته ایران را تهدید میکند. وعده غیرقطعی بلای برجام را بهدنبال خواهد داشت و حتمیترین نتیجه آن ایجاد شکاف و بیاعتمادی میان مردم و حاکمیت است.
2 _ بازی سیاسی نکنید
چهارماه تا انتخابات و سهماه تاپایان فرصت غرب برای رفع تحریمها در قالب توافق با آژانس بینالمللی انرژی اتمی باقی مانده است. در چنین فضایی هرکسی که منافع جناحی را بر منافع ملی ارجح بداند، ممکن است وارد میدان شده و از التهاب این روزها بهرهبرداری سیاسی کند. اینکه احدی در ایران تصور کند آزاد شدن پولهای بلوکهشده (آنهم بهصورت قطرهچکانی یک میلیارد دلاری) بهجای تلاش برای رفع همه تحریمها میتواند گزینهای معقول باشد، یک خطای نابخشودنی است و حتما تحریم را برای همیشه ماندگار میکند، هرچند شاید بتواند در یک فرآیند سیاسی –رسانهای موجب پیروزی یک حزب و جناح خاص در انتخابات شود.
3 _برخورد غیرعلمی با FATF نکنید
دولت یکبار با تصور خام و بدون گرفتن ضمانتهای قطعی و یقینی، حدفاصل سالهای 92 تا 94 منافع ملی را ندید و در مقابلش تقریبا هیچ دریافت کرد. بعد از آن، در ماجرایFATF هم یکبار با انتقال اطلاعات صرافیهای مستقر در دبی و ابوظبی کشور ضربهای مهلک دریافت کرد. با این وصف رفتن به میانه چنین میدانی بدون داشتن استراتژی کلان و محاسبات دقیق بسیار خطرناک خواهد بود و باید بهشدت از آن پرهیز شود.