ندا اظهری، روزنامهنگار: مجموعه مقالات علم، مرز بیپایان خلاصه دیدگاههای کارشــناسی متخصصان حوزه سیاستگذاری علموفنــــاوری درخصـــوص آینده تحقیقات و پژوهشهای علمی است که «فرهیختگان» بخشهای مختلف آن را هر روز در همین ستون منتشر میکند.
اگر دولت فدرال در پژوهشهای پایه و اساسی و کنجکاومحور سرمایهگذاری نکند، ما بذری برای رونق نوآوری نخواهیم داشت. به همین ترتیب، پژوهشهای جستوجوگرانه اولیه همچنان مهم باقی میمانند بنابراین، به افرادی که ایدههای جدیدی دارند فرصتهایی برای کشف این ایدهها داده میشود، حتی زمانی پیش میآید که لازم است پروژههای بزرگی چون برخورد ذرات و پروژه ژنوم انسانی بر مرزهای علم هم فراتر روند.
به گفته «تیلگان»، نکته کلیدی که گزارش «بوش» درباره آن پیشگویی کرد، نیاز به وجود ارتباط آموزش دانشجویان تحصیلات تکمیلی با بودجه فدرال به امر پژوهش است. با وجود این، «بوش» روزی را پیشبینی نکرده بود که آموزش تحصیلات تکمیلی بتواند دانشجویان خارجی بیشتری را در مقایسه با دانشجویان بومی آمریکایی به دانشگاهها و کالجهای این کشور جذب کند. درحالیکه قدرت آموزش عالی در آمریکا نشانه کیفیت هدایت درست بخش پژوهش است، اما «بوش» کنجکاو است که چرا دانشجویان آمریکایی مشاغل پژوهشی را انتخاب نمیکنند.
«تیلگان» اشاره میکند: «زمانی «بوش» معتقد بود که باید به اندازه کافی به دانشجویان تحصیلات تکمیلی آموزش دهیم. این توصیه در بسیاری از رشتههای علمی، جایی که دانشمندان جوان تا دهه 30 سالگی نمیتوانند مشاغل پژوهشی خود را آغاز کنند، کاملا نادیده گرفته شده است. این مساله پیامدهای شگرفی در نوع نگاه دانشجویان به شروع اشتغال در رشتههای مرتبط با علم دارد.»
«رابرت دیکگراف»، مدیر موسسه مطالعات پیشرفته میگوید: «75 سال آینده بهطور قطع نسبت به 75 سال گذشته هیجانانگیزتر خواهد بود. عناصر اساسی ساخت طبیعت از اتمها تا ژنها بهخوبی شناخته خواهند شد. درحال حاضر میتوانیم با این عناصر ساختاری شروع به ساخت کنیم که به وضوح جامعه و اقتصاد ما را حتی بیشتر از 75 سال گذشته تحتتاثیر قرار خواهد داد. ایدههای تحولآفرین که از آزمایشگاههای پژوهشی منشأ میگیرند حتی ممکن است برخی اثرات منفی را نقض کند که پیشرفت علموفناوری به تولید در گذشته کمک کرده است.»
«دیکگراف» معتقد است که دلیل دیگر برای خوشبینی این است که سیاستگذاران علموفناوری به دنبال شناخت اهمیت موجودی سرمایهگذاری متنوع هستند. او هشدار داد که برنامههای کار تحقیقاتی همواره مستعد بازگشت به حد میانگین هستند، که میتوانند پژوهش را از نشاط آن محروم کنند و آمریکا هنوز میتواند از روشهای دیگر کشورها که برای سیستمهای تحقیق و توسعه خود سازمان دادهاند، درسهای مهمی بگیرد.
ضرورت تنوع
«فریمن هابووسکی»، رئیس دانشگاه مریلند، کشور بالتیمور، موضوعات اصلی این سمپوزیوم را در ابعاد مختلف بررسی میکند. سال 1945 دوران خوشی برای خانواده او یا بسیاری دیگر از خانوادهها نبود. در آن سال، تنها 5 درصد از آمریکاییها موفق به فارغالتحصیلی از دانشگاه شدند. حتی آمار زنان و سیاهپوستان آمریکایی به پایینترین حد خود رسید و فرصتهای کمی برای پیشرفت اعضای این گروهها وجود داشت. اگرچه پیشرفت این کشور از همان زمان شروع شد، اما بیشتر جمعیت آمریکا هنوز با موانع اساسی بر سر راه آموزش عالی و اشتغال در حوزه علموفناوری روبهرو هستند. همانطور که «هابووسکی» اشاره کرده، حتی امروزه، بیش از دوسوم آمریکاییها هرگز فردی را در خانواده نداشتهاند که از دانشگاه فارغالتحصیل شده باشد.
این نبود فرصت برای کسری از جمعیت آمریکا، اعتماد مردم این کشور را به علم و مشارکت گستردهتر در امر پژوهش از بین میبرد و آنها را دلسرد میکرد. ما باید قدرت رویارویی با این مشکلات را داشته باشیم و با خود صادق باشیم. زمانی که درباره تنوع و نتیجه حرف میزنیم، اصطلاحات گرم و مبهمی را شامل میشود. ما در صحبت پیرامون اجرای این ایدهها و بهویژه اهمیت حرف زدن درباره ارزیابیها، الزاما تحلیلهای سختی را اعمال نکردهایم. او معتقد است این تنها مشکل گروه کوچکی از مردم آمریکا نیست. در میان سیاهپوستان و مردم آمریکای لاتین، تنها 20 درصد از کسانی که قصد تحصیل در رشتههای علمی یا مهندسی را بهعنوان دانشجویان سال اول داشتند، با مدرک علمی فارغالتحصیل شدند اما این مساله مشابه تنها در 32 درصد از سفیدپوستان مصداق پیدا میکند.