رضا داوری‌اردکانی از غرب و غربزدگی می‌گوید
رضا داوری‌اردکانی بدون‌شک مهم‌ترین فیلسوف معاصر ماست. درباره اهمیت او تاکنون صحبت‌های فراوانی انجام و حتی آثاری نیز در این باره نوشته شده است. اما آنچه او را از بخش مهمی از هم‌کیشان جدا می‌کند، نگاه ویژه‌اش به فلسفه است.
  • ۱۳۹۶-۰۲-۰۶ - ۱۷:۴۰
  • 00
رضا داوری‌اردکانی از غرب و غربزدگی می‌گوید
خروج از غربزدگی از درون‌غرب
خروج از غربزدگی از درون‌غرب

رضا داوری‌اردکانی بدون‌شک مهم‌ترین فیلسوف معاصر ماست. درباره اهمیت او تاکنون صحبت‌های فراوانی انجام و حتی آثاری نیز در این باره نوشته شده است. اما آنچه او را از بخش مهمی از هم‌کیشان جدا می‌کند، نگاه ویژه‌اش به فلسفه است. رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی در حالی که 84 سال از عمر خود را گذرانده است اکنون نه‌تنها به فلسفه توجه ویژه‌ای دارد که آن را در ساحت‌های دیگر زندگی و جامعه نیز بررسی و تبیین می‌کند. این فیلسوف معاصر نشان داده که بحث فلسفه را می‌توان از حوزه مباحث مربوط به علوم انسانی فراتر برد و به کارزار فرهنگ، هنر، ورزش و... نیز راه داد. بحث‌های او پیرامون مباحثی چون فوتبال و چگونگی پیوند آن با فلسفه یا نقادی‌هایش بر برخی نمایشنامه‌ها نشانگر تفاوت‌ رویکرد داوری‌اردکانی به مباحث فلسفی است.
بعدازظهر سه‌شنبه پنجم اردیبهشت و همزمان با عید مبعث، رضا داوری‌اردکانی با حضور در کاخ جشنواره جهانی فیلم فجر در مراسم رونمایی از کتاب «غربی‌زدایی مطالعات فیلم» شرکت کرد. کتابی مشتمل بر ترجمه‌ مقدمه، چهار مقاله و سه گفت‌وگوی منتخب از کتاب «DE-WESTERNIZING FILM STUDIES» که با دبیری سائر متی با و ویل هیگبی و توسط انتشارات راتلج در سال 2012 وارد بازار کتاب شده است. کتابی که به کوشش سید‌عماد حسینی و توسط گروهی از مترجمان – سید‌محمد آوینی، مجید اخگر، شهاب اسفندیاری، فرزام امین صالحی، رحیم قاسمیان و احسان لطفی - منتشر شده است. به گفته سید‌عماد حسینی  موضع کلیدی این کتاب «رابطه میان غرب و غیرغرب» است. حسینی درباره این رابطه می‌گوید: «‌این رابطه، رابطه‌ای دستخوش تغییر بوده‌ است. برخی معتقد بودند سینما به عنوان مولود غرب، نمی‌تواند جوابگوی فرهنگ‌های غیرغربی باشد. اما تاریخ سینما نشان داده این برداشت نادرستی است. تا پیش از دهه ۵۰، غربی‌ها سینما را با رویکرد غربی تحلیل می‌کردند؛ اما از این زمان به بعد، تفاوت‌ها در سینما باعث شده در غرب هم به تحلیل‌های غیرغربی توجه کنند و رویکردهای تازه‌ای ارائه شود که اروپا- محور نیست.»
در نشست رونمایی از این کتاب علاوه‌بر داوری‌اردکانی، انیس دویکتور، استاد و پژوهشگر از دانشگاه پاریس و نسیم پاک‌شیراز، از دانشگاه ادینبرو نیز حضور داشتند و به بیان نکاتی درباره این کتاب پرداختند. این کتاب در بخش پایانی این مراسم، با حضور رضا داوری‌اردکانی، رضا میرکریمی، دبیر جشنواره جهانی فیلم فجر و شهاب اسفندیاری رونمایی شد.
رضا داوری‌اردکانی در این نشست که پایگاه خبری سی‌و‌پنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر آن را منتشر کرده با اشاره به ارتباط فلسفه و هنر و از عدم نزدیکی آنان به یکدیگر گفت: «با اینکه فلسفه و هنر در ارتباط با یکدیگرند اما به علت گوشه‌گیری یا کم‌ذوقی، ارتباط زیادی با هنرمندان نداشته‌ام و بیشتر از آثار آنها استفاده کرده‌ام. فلسفه و هنر چندان به هم نزدیک نیستند و چون دو زبان دارند، خیلی با هم انس نمی‌گیرند. اما به هر حال وقتی صحبت از «هنر چیست؟» می‌شود، قطعا یک فیلسوف این سوال را پرسیده و به دنبال جوابی برای آن بوده است.»
این فیلسوف معاصر در ادامه بحث خود به واکاوی زبان سخن گفتن هنرمندان و فیلسوفان پرداخت: «هنرمندان هم با فیلسوف‌ها همدلی می‌کنند، هر دو به سخن یکدیگر گوش می‌کنند. روی دو قله با زبان‌های متفاوت؛ اما به موازات یکدیگر حضور دارند. هنرمند و شاعر زبان مردمی و سهلی دارند؛ ساده حرف می‌زنند، اما همه نمی‌توانند آنقدر ساده باشند. وقتی سعدی می‌‌خوانید، آن را درک می‌کنید اما همه نمی‌توانند این‌گونه سخن بگویند. سعدی ساده حرف می‌زند، اما تکرارشدنی نیست. هنرمند دوست مردم است و چراغ شب زندگی مردم را برمی‌افروزد. هنرمند و فیلسوف با یکدیگر در مسیر رستگاری جامعه تلاش می‌کنند.»
اما مهم‌ترین بحث رئیس فرهنگستان علوم در این مراسم گفته‌های او درباره غرب و «غربی‌زدایی» بود: «غربی‌زدایی موضوعی مشکل است؛ زیرا شناخت غرب بسیار مشکل است. من سال‌هاست در باب «غرب» و «غربی» فکر می‌کنم و با این‌‌حال نمی‌توانم ادعا کنم که درک کاملا روشنی از «غرب» و «غربی» دارم. غرب را روی نقشه جغرافی می‌توانیم دقیق پیدا کنیم و می‌توانیم بگوییم آمریکا و اروپا غرب و ژاپن و چین در شرق هستند. غرب جغرافیایی معلوم است کجاست. اما وقتی از غربی‌زدایی حرف می‌زنیم، مگر می‌شود به سادگی غرب را از غیرغرب جدا کرد؟»
داوری‌اردکانی مانند بخش عمده‌ای از سخنرانی‌های خود سوال پر‌اهمیت «غرب چیست؟» را مطرح کرد که شاید پاسخ به آن دغدغه بسیاری از فیلسوفان بوده است: «اولین بار که مساله غرب مطرح شده، در «تراژدی پارسیان» یونانی بوده است. تقابل تاریخی که نویسنده یونانی به آن اشاره می‌کند، تقابل فرهنگ یونانی و فرهنگ ایرانی است که البته بیشتر به صورت تقابل فرهنگ عقلی و فرهنگ دینی جلوه‌گر شده است. البته به فرهنگ غیر و بیگانه جسارت نمی‌کند؛ ولی تفکیک می‌کند.»
او در ادامه بحث خود به مفهوم غربزدگی پرداخت و گفت: «مفهوم غربزدگی هنوز جای بحث و تامل زیادی دارد ولی به دلایلی اجتماعی متاسفانه زود از آن گذشتند. به گفته یک شاعر «غرب؛ شب مهتابی تاریخ است، به این معنی که خورشید را نمی‌بینید اما نور خورشید در ماه منعکس می‌شود و می‌تابد.» حالا غربزدگی منفعل آن است که به عکس ماه در حوض آب خیره باشیم. اما باید دنبال راه خروج از غربزدگی و اروپا‌محوری بود؛ راه خروج از درون‌غرب است. باید طول و عرض غرب را بپیماییم تا بتوانیم راه خروج را پیدا کنیم و از آن خارج شویم.»
بخش پایانی صحبت‌های فیلسوف معاصر به گرامیداشت عباس کیارستمی، هنرمند فقید اختصاص داشت. حرف‌های داوری‌اردکانی درباره کیارستمی را می‌توان مثالی برای راه‌حل او پیرامون «راه خروج» دانست: «آقای کیارستمی بی‌آنکه جنگ و ناسازگاری داشته باشد، به دنبال راه خروج بود و اینکه در جست‌وجوی راه «خانه دوست» بود و سراغ آن را می‌گرفت شاید نشان همین معنا باشد.»

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران