به گزارش «فرهیختگان»، شاید دور از ذهن باشد، اما گرانی و تورم کالاها و اقلام مصرفی خانوارهای کشور یکی از عوامل موثر بر تولید زبالهها و پسماندها و از سوی دیگر تاثیرگذار بر صنعت بازیافت و فواید اقتصادی آن است. زمانی که کاهش تولید زباله و پسماند خانوارهای کشور بر اساس تحول فرهنگی یا صرفهجویی بیشتر تغییری نکند و عمدتا ناشی از گرانی کالاها باشد، نمیتوان در آن بهدنبال نکات مثبت چندانی گشت. بهعنوان نمونه تولید زباله در شهر تهران در 6 ماهه نخست سال 98 در حدود 10 درصد درمقایسه با مدت مشابه خود در سال 97 تغییر کرده است. همچنین تولید زباله در سال 97 نیز نسبتبه سال 96 کاهش 21 درصدی را نشان میدهد. چنین وضعیتی را میتوان براساس آمار به کلانشهرهای اصفهان و مشهد و بر اساس تخمینها به کل کشور تعمیم داد. هرچند کاهش تولید پسماند و زباله میتواند از آسیب روزافزون به طبیعت جلوگیری کند، اما در عینحال اگر این عامل با کاهش انگیزه و میل به صنعت بازیافت همراه بوده و بدون تحول فرهنگی و صرفا بر اساس تورم و فشارهای اقتصادی رخ دهد، همزمان میتواند بهعنوان یک چالش نیز مطرح شود. کاهش انگیزه برای بازیافت محصولات و تولید ماده اولیه محصولات دیگر منجربه عدم استفاده اقتصادی از این طلای کثیف میشود. بر اساس آمار منتشرشده، سالانه 20میلیون تن زباله در ایران تولید میشود که تنها 20درصد از آنها بازیافت میشود، درحالیکه نرخ متوسط جهانی بازیافت 70درصد است. تجربیات جهانی حاکی از آن است که دفن هر 10000تن زباله منجر به اشتغالزایی برای دو نفر میشود، این درحالی است که با بازیافت همین حجم از زباله 9 نفر مشغول بهکار میشوند، لذا ازجمله راهکارها برای جلوگیری از دفن زباله در طبیعت و همچنین ایجاد محلی پایدار برای درآمد شهرداریها و دیگر نهادهای شهری مدیریت پسماندها ازطریق مکانیسمهای بازیافت و بازتولید است. بررسی آمارهای جهانی نشان میدهد درحال حاضر ارزش بازار جهانی بازیافت پسماند حدود 450میلیارد دلار است و پیشبینی میشود این میزان تا سال 2025 به 530 میلیارد دلار برسد. در این گزارش «فرهیختگان» به فرصتها و چالشهای کاهش تولید زباله، کاهش توجه به صنعت بازیافت و مرور الگوهای موفق در دنیا پرداخته است.
استفاده از پسماند برنامه راهبردی همه کشورها
اقتصادی که منابع را از طبیعت میگیرد، بهصورت انبوه کالا تولید میکند و به دست مصرفکننده میرساند و پسماند حاصل را به طبیعت بازمیگرداند و جز توسعه و رشد اقتصادی به موضوع دیگری نمیاندیشد، از سوی منتقدانی که دغدغههای زیست محیطی داشتند، به مدل اقتصاد خطی مشهور است. این مدل که همزمان با بروز انقلاب صنعتی و تحول عظیم در تولید و مصرف کالاها و اقلام بهوجود آمد، خیلی زود مورد انتقاد اقتصاددانان و طرفداران محیط زیست قرار گرفت. بهعنوان نمونه برخی اقتصاددانان انگلیسی در سال 1890 با نوشتن مقالات و جزوههای متعددی به مسئولان وقت دولت هشدار میدهند که آلودگی حاصل از تولید زبالهها و پسماندها و عدم امکان استفاده مجدد از آنها و همچنین دفن و محو آنها درطبیعت منجربه تخریب طبیعت و آلودگی زیست محیطی میشود. بعدها در مقابله با اقتصادی که کارش تنها رشد اقتصادی و تولید زباله بود، مدل چرخهای اقتصاد مطرح شد. به زبان ساده در این مدل از پسماندها و دورریز بهعنوان آغازگران چرخه دیگری برای تولید محصول یاد شد. بهطور کلی، در تعریف اقتصاد چرخهای هر پسماندی خود بهعنوان ماده اولیه فعالیت اقتصادی دیگری به مصرف میرسد. بازیافت نیز نامی برای این چرخه شد. در سالهای اخیر اسناد سیاستی مختلفی در برخی کشورها در زمینه دستیابی به اهداف مشخصی از اقتصاد چرخهای تنظیم شده است؛ چین در سال ۲۰۱۳، اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۵، فنلاند، فرانسه و هلند در سال ۲۰۱۶ نمونههایی از آن برنامهها هستند. بسیاری از این برنامهها اهداف کمی دارند، برای مثال چین درنظر داشت تا نرخ استفاده مجدد از پسماند جامد صنعتی را به ۷۲درصد در سال ۲۰۱۵ برساند و نیز بهرهوری استفاده از منابع را ۱۵درصد تا آن سال افزایش دهد. هلند نیز کاهش ۵۰درصدی در استفاده از نهادههای خام تا سال ۲۰۳۰ را هدفگذاری کرده و ژاپن درنظر داشت تا سال ۲۰۲۰ نرخ استفاده چرخهای از نهادهها را به ۱۷درصد برساند. برنامه راهبردی مدیریتی کشورها در مواجهه با این مساله در دو محور؛ کاهش دفن پسماند در طبیعت و افزایش استفاده اقتصادی از پسماندها (بازیافت) خلاصه میشود.
3 چالش اصلی پسماند در کشور
رشد شهرنشینی و بهبود استانداردهای زندگی و تغییر الگوی مصرف در 70 سال اخیر در ایران، باعث شده سالانه مقدار زیادی زباله تولید شود. بهدلیل افزایش جمعیت شهری و تغییر الگوی مصرف مردم و به عبارتی افزایش مصرف، این میزان باوجود نوساناتی همواره روبه افزایش بوده است. مساله اول پسماند در کشور عدم وجود صنعت بازیافت قدرتمند با بهرهوری کافی برای تبدیل پسماندها به مواد اولیه برای تولید دیگر کالاهاست. درواقع طلای کثیف در کشور ما بهدلیل نبود صنعت بازیافت در طبیعت یا زمینهای اطراف شهرها یا حتی زمینهای کشاورزی دفن و شاید هم سوزانده شود. مساله بعدی پسماند در کشور، عدم امکان استفاده از درآمدهای این بخش از اقتصاد است. بازیافت پسماندها میتواند تبدیل به منبع مناسبی برای تامین مالی و تامین درآمدی شهرداریها بوده و با مکانیزم بازیافت قوی در رده درآمدهای پایدار آنها قرار گیرد که متاسفانه در کشور ما و در انواع شهرداریهای کلانشهرها و... به آن توجه خاصی نمیشود. اما سوای عدم بازیافت پسماندها در کشور، با مساله جدیتر و البته جدیدتری تحت عنوان کاهش تولید پسماندها و دورریزها روبهرو شدهایم که باتوجه به شدت گرفتن آن در سالهای اخیر میتوان آن را به گرانیها و تورم و کاهش مصرف کالا و اقلام خانوارهای ایرانی نسبت داد.
کاهش 29 درصدی زبالههای تهران در 2 سال اخیر
طبق آمارهای موجود بهطور روزانه بیش از 5.3 میلیون تن زباله در جهان تولید میشود. این رقم برای کشور ما با میانگین سرانه ۷۰۰ گرم، ۴۰ هزار تن زباله در روز، یعنی دوبرابر استاندارد جهانی است. تولید زباله در تهران، بهعنوان بزرگترین شهر کشور بهازای هر نفر ۷۵۰ تا ۸۰۰ گرم است که بالا بودن این میزان عمدتا روی مصرف طبقات بالاست. بر اساس گفته مسئولان در مناطق مرفه و مرفهتر تهران یا شمال شهر تهران سرانه تولید پسماند توسط هر نفر حدود 1200 گرم در روز است که این عدد برای مناطق دیگر شهر ۵۵۰ تا ۶۰۰ گرم است. براساس آمارهای مدیریت پسماند شهرداری تهران، تولید پسماند در 6 ماهه اول امسال نسبتبه مدت مشابه سال قبل 10 درصد و تولید پسماند در سال 97 در مقایسه با سال 96 حدود 21 درصد کاهش پیدا کرده است. درمجموع مقایسه آمارهای تولید پسماند در دو سال اخیر نشان میدهد تولید زباله در تهران طی دو سال اخیر کاهش 29 درصدی داشته است. از سوی دیگر نیز بر اساس آمارهای ارائهشده در جدول مشخص است که میزان تولید پسماند همچنان در مناطق شمال شهر همانند مناطق یک، دو و سه و... بالا بوده و درعوض در مناطق جنوبیتر شهر روی اعداد پایینتری قرار دارد. بر همین میزان تولید پسماند در منطقه یک در 6 ماهه اول سال 98 حدود 361 تن است که این رقم برای منطقه 22 برابر با 116تن بوده است. این مساله عدم وجود تحول فرهنگی در مصرف صرفهجویی را تایید میکند، چراکه اگر قرار بوده کاهش پسماندها بهعنوان امری مثبت در بعد فرهنگ آن تلقی شود، تولید پسماند اقشار مرفهتر ساکن در شمال شهر تهران ثابت نمیماند.
بنابراین اگر بخواهیم بگوییم پسماندها کاهش پیدا کرده، این موضوع کاملا ملموس است، اما در مناطق جنوبی و مرکز شهر با شدت بیشتری کاهش پیدا کرده و این بدین مفهوم است که اقشار کمدرآمدتر بهاندازه مصرف خود کالا و مواد غذایی نیز تهیه و مصرف نکرده باشند. همانطور که گفتیم این مساله ممکن است نکته مثبتی برای محیط زیست خصوصا در کشوری با ضعف صنعت بازیافت محسوب شود، اما ممکن است قبل از آن به قیمت آسیب به سلامتی افراد تمام شده باشد. از سوی دیگر از آنجاکه شهرداریها آمار خروجی پسماند از شهر یا مناطق را گزارش میکنند، کاهش حجم تولید پسماند ممکن است بهخاطر افزایش زبالهگردی نیز باشد که بهنوعی خود از مشکلات معیشتی خانوارهای کمدرآمد حکایت میکند.
گرانی عامل کاهش زبالهها و دورریزها
این یک قانون کلی است و همیشه هم صادق بوده که با افزایش قیمتها مصرف مردم کاهش پیدا میکند یا میتوان اینگونه بیان کرد که مصرف آنها بهینه میشود و از دورریزهای بیهوده اجتناب میکنند. تولید پسماند با مشکلات اقتصادی عجین است و بهطور مستقیم میزان تولید پسماندها به نتیجه سبک مصرف مردم مرتبط خواهد بود. برخی کارشناسان معتقدند مشکلات اقتصادی باعث کاهش مصرفزدگی مردم (مصارف بیهوده) و ارزشمند شدن کالاها نزد مردم میشود که این موضوع سبک و الگوی مصرف مردم را تغییر میدهد و باعث کاهش تولید پسماند میشود. این دسته از کارشناسان کالاهای پلاستیکی تولیدشده را مثال میزنند و معتقدند گران شدن آن موجب کاهش مصرف خانوار از این کالاست که ازقضا برای محیط زیست نیز آسیبزا تلقی میشود. در مقابل اما عدهای اعتقاد به این مساله دارند که کاهش تولید پسماندها درصورتی بهلحاظ فرهنگی و اقتصادی نکته مثبتی فرض میشود که چنین نتیجهای حاصل صرفهجویی و تغییر سبک زندگی مردم باشد. اما اگر این اتفاق ناشی از کاهش مصرف مردم که آن نیز ناشی از کاهش متغیرهای اقتصادی است، بوده باشد، نمیتواند بهعنوان یک تحول فرهنگی تلقی شود. از سوی دیگر نیز میتواند به عدم بازیافت در کشور دامن بزند، چراکه با کاهش تولید پسماندها و دورریزها به طور قطع برنامهها و اهداف مدیریتی بازیافت نیز دچار کوتاهیهایی در اجرا خواهد شد و عمده پسماندها به شیوه سنتی دفن ادامه پیدا خواهد کرد. بنابراین کاهش هزار تنی میانگین تولید پسماند در ۹ماهه پایانی سال ۱۳۹۷ نسبت به سال قبل را میتوان به تغییر شاخصها و متغیرهای کلان اقتصادی نسبت داد که تنها نکته مثبتی برای طبیعت محسوب شده و به تحول فرهنگی و صنعت بازیافتی کشور کمکی نخواهد کرد.
نرخ بازیافت زباله در دنیا 2.5 برابر ایران
بازیافت، قطعا یک فرصت عالی برای تولیدکنندگان مواد خام در کشورهای در حال توسعه است تا به تحقیق و توسعه مواد جدید و محصولات جدید و محصولات مبتنی بر فناوریهای سازگار با محیط زیست روی آورند. بازیافت همچنین ابزار دستیابی به تعهد ملی و کمک به توسعه پایدار و اجرای آن برای صنایع است که میتواند نقاط قوتی از لحاظ فنی، اقتصادی و زیست محیطی را برای آن کشور به وجود آورد. اما در کشور ما این صنعت جدای از سطح آگاهی پایین افراد نسبت به صنعت بازیافت و لزوم فرهنگسازی برای آن، نقاط ضعفی بسیاری همراه با خود دارد که هنوز توجهی به این نقاط ضعف نشده است. مهمترین نقاط ضعف و مشکلاتی که صنعت بازیافت در ایران با آن مواجه است، پایین بودن مقدار بازیافت و پایین بودن سطح فناوریها و تجهیزات تولیدی جهت بازیافت است. همچنین یکی از اساسیترین مشکلات صنعت بازیافت و شاید عمدهترین آن، فقدان سازمانی واحد برای مدیریت بازیافت پسماندها و نبود برنامه مدون بازیافت از سوی سازمان مزبور است. درحال حاضر در کشور ما، جمعآوری زباله به عهده معاونت خدمات شهری شهرداریهاست؛ درحالیکه بازیافت آن را سازمان بازیافت انجام میدهد؛ اما در تمام دنیا متولی مستقیم این کار تنها یک نهاد است. از طرفی نیز جمعآوری زباله در ایران عمدتا توسط افراد غیرمسئول و به روشهای غیربهداشتی صورت میگیرد که علاوهبر مخاطرات بهداشتی، جلوه ناخوشایندی در اذهان عمومی نسبت به صنعت بازیافت ایجاد میکند.
کارشناسان با استناد به این مساله، فقدان قانونی مبنیبر مجرم بودن زبالهدزدی را یادآور میشوند، این درحالی است که در بسیاری از کشورهای جهان صنعت بازیافت سودآوری ندارد و کسی مایل به فعالیت در این صنعت نیست و تنها دلیل توسعه صنعت بازیافت مسائل زیست محیطی است؛ به همین دلیل در بسیاری از کشورها قوانینی برای تسهیل کار فعالان این صنعت در نظر گرفته شده است. ازجمله این قوانین معافیت فعالان این صنعت از مالیات است. متاسفانه در ایران قوانین حمایتی برای صنعت بازیافت تصویب نشده و مالیات مثل دیگر صنایع از این صنعت گرفته میشود. باتوجه به این شرایط فعالان بخش خصوصی به حضور در صنعت بازیافت تمایلی ندارند و درنهایت آسیبهای این بیانگیزگی به محیط زیست و زندگی افراد وارد میشود. بر اساس آمارها در ایران میتوان از بازیافت نهایتا 15 الی 26 درصد سخن گفت، این درحالی است که در برخی کشورها که منتخب آنها در نمودار آمده، نرخ بازیافت بین 50 تا 66 درصد است.
کاهش درآمد شهرداریها از محل پسماند
دو کلانشهر دیگر یعنی اصفهان و مشهد نیز همانند تهران با آمار کاهش پسماند در چند سال اخیر روبهرو بودهاند. براساس آمار در شهر اصفهان در اسفندماه 98 حدود 16هزار تن پسماند تولید شده که این رقم در مقایسه با اسفند 97 که تولید در آن برابر با 25هزار تن بوده است، 35درصد کاهش را نشان میدهد. همچنین در این کلانشهر میزان کل پسماند تولیدشده در سال 98 برابر با 328 هزار تن بوده که این رقم برای سال 97 تقریبا 347هزار تن ثبت شده است. علاوهبر این در شهر مشهد نیز 890هزار تن پسماند در سال 96 تولید شده که این رقم با کاهش 60هزار تنی در سال 97 به 830هزار تن رسیده است. کاهش پسماند در این دو کلانشهر و همچنین کلانشهر تهران را میتوان به تمامی کشور تعمیم داد و موارد مطرح شده برای تهران را نیز برای آن دو شهر و کل کشور بازگو کرد.
براساس آمارهای اقتصادی و وجود تورم اقلام و کالاهای مصرفی در کل کشور، کاهش پسماندها و دورریزها علاوهبر وجود نکاتی مثبت برای محیطزیست، نشاندهنده تحتتاثیر قرار گرفتن مصرف خانوارها نه براساس صرفهجویی یا تحول فرهنگی بلکه با تکیه بر فشارهای اقتصادی است. چنین کاهش تولید پسماندی میتواند علاوهبر کاهش میل سیاستگذاران بر تحول صنعت بازیافت باعث کاهش قابلتوجه درآمد شهرداریهای کلانشهرها و شهرهای کوچک شود. براساس تجربههای متفاوت در کشورهای مختلف، شهرداریها درآمد قابلتوجهی از بازیافت پسماند به دست میآورند که از قضا محلی پایدار برای تامین مالی آنها نیز محسوب میشود، چراکه سرانه تولید پسماند در شهرها و کشورهای توسعهیافته در حد معقول جهانی و بدون نوسانات دائمی است.
بازار 530میلیارد دلاری مدیریت پسماند در دنیا
در سال 2017 اندازه بازار بازیافت پسماند در جهان حدود 330.6 میلیارد دلار بوده که این میزان در سال 2019 به 450 میلیارد دلار رسیده و پیشبینی میشود اندازه این بازار تا سال 2025 به 530میلیارد دلار برسد. بازار مدیریت پسماند شامل جمعآوری، حملونقل، دفع، بازیافت و نظارت بر مواد زائد است. در سال 2017، بازار مدیریت پسماند تا حد زیادی تحتسلطه اروپا بود و پس از آن بازار آمریکای شمالی. جمعآوری زباله برای مدیریت صحیح پسماندها ضروری است، اما خدمات زباله هنوز در سراسر جهان بسیار متفاوت است. کشورهایی که تلاش میکنند از زبالههای آزاد دور شوند باید به دنبال روشهای دفع باشند که در عادات محلی مصرفی قابلاجرا باشد. Suez Environnement یکی از بزرگترین شرکتهای مدیریت پسماند در جهان است. این شرکت در سال 2019 حدود 20 میلیارد و 17 میلیون دلار درآمد کسب کرده است که رشد حدود سهمیلیارد دلاری را در مقایسه با سال قبل خود ثبت کرده است. این شرکت راهحلهای مدیریت پسماند را از طریق خدمات مختلف مانند مدیریت خدمات و دادههای زباله، تهیه و بهینهسازی زباله و مدیریت خدمات سایت ارائه میدهد. Waste Management Inc یکیدیگر از شرکتهای مدیریت پسماند است که در آمریکا واقع شده. دفتر مرکزی این شرکت در تگزاس قرار دارد و درآمد عملیاتی آن در سال 2019 به حدود 15میلیارد دلار رسیده است. این شرکت علاوهبر آمریکا در کانادا نیز فعالیت دارد.
* نویسنده: مرتضی عبدالحسینی، روزنامه نگار