به گزارش «فرهیختگان»، سید علیرضا دماوندی، پژوهشگر اقتصادی طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: کلاف سردرگم مشکلات هپکو چندی است با چاشنی اعتراضات کارگری نقل محافل رسانهای شدهاست. قصه تکراری خصوصیسازی غلط، اولین و بزرگترین کارخانه تولید تجهیزات سنگین در ایران و خاورمیانه را نیز از خوان مشکلات خویش بینصیب نگذاشته است. هپکو که زمانی تولیدکننده انواع تجهیزات سنگین نظیر انواع واگنها، کامیونها، جرثقیلها، لیفتراکها و تجهیزات کشاورزی بود و پیمانکاران و صاحبان صنایع بزرگی نظیر فولاد، مس، معادن، نیروگاهها، سدها، بنادر، نفت و گاز برای تامین تجهیزات پروژههای خود به این شرکت رجوع میکردند، اکنون تنها با 10درصد ظرفیت، آن هم پس از کشوقوسهای فراوان مشغول به کار است.
تراژدی هپکو زمانی دردناکتر میشود که بدانیم کشور در زمینه بسیاری از ماشینآلات سنگین وابسته به واردات است، وارداتی که اگر از پیچوخم دور زدن تحریم برآید در هزارتوی تخصیص ارز گیر خواهد کرد. این نیاز و وابستگی کمر بسیاری از صنایع اصلی و مولد را که سابقا محل اتکای اقتصادی کشور بودهاند، شکسته است، بهعنوان نمونه در صنعت کشاورزی کمبود ماشینآلات کاشت و برداشت علاوهبر آنکه موجب ازدیاد هزینه تولید محصولات کشاورزی شده، باعث کاهش عملکرد و افت کیفیت نهایی محصولات نیز شده است. کمبود تجهیزات مکانیزه یکی از عواملی است که موجب کاهش ضریب امنیت غذایی کشور و ایجاد وابستگی مضاعف به واردات محصولات کشاورزی شده است. در حوزه گیاهان صنعتی وضع به مراتب بدتر از محصولات غذایی است؛ طی دودهه اخیر پنبه بهعنوان مهمترین گیاه صنعتی، بیشترین آسیب را از فقدان تجهیزات مکانیزه کشاورزی دیده است، بهطوری که سطح زیرکشت آن از 40درصد محصولات صنعتی به زیر 13درصد رسیده و ایران از یک صادرکننده پنبه در دهه 70 به یک واردکننده محض تبدیل شده است، بهگونهای که 50درصد نیازش به پنبه را باید از خارج مرزهای خود تهیه کند.
برای وضوح عمق نیاز صنعت کشاورزی به تجهیزات مکانیزه ضروری است کمی موشکافانهتر به این چالش پرداخته شود. کمبود منابع آبی یکی از مشکلات جدی صنعت کشاورزی در ایران است، قرارگیری در منطقه خشک و نیمهخشک، خشکسالیهای پیاپی و عدم تخصیص حقابه ازسوی برخی کشورهای همسایه، تنش آبی در ایران را بسیاری بالا برده و اولین قربانی این تنش آبی صنعت کشاورزی است.
یکی از راهکارهای کاهش آسیب ناشی از تنش آبی به صنعت کشاورزی کشت نشایی است. برای بررسی مزایای این کشت میتوان کشت نشایی پنبه را بهعنوان نمونه بررسی کرد؛ این کشت علاوهبر امکان کشت تناوبی با غلات در یک سال زراعی موجب کاهش 40درصدی آب، کاهش 80درصدی بذر، افزایش دوبرابری راندمان محصول و کاهش یکنوبتی سمپاشی میشود و با توجه به مقاومت پنبه به شوری خاک (بعد از مرحله جوانهزنی) کشت نشایی امکان توسعه کشت درمناطق شور را برای پنبه مهیا میکند.
مشکل اصلی ترویج و توسعه کشت نشایی محصولات کشاورزی در کشور هزینهبری و سختی این کشت بهصورت دستی است. درصورتی که با بهرهگیری از تجهیزات مکانیزه (ماشینآلات بذرکار و نشاکار) علاوهبر کاهش هزینه، سهولت در کشت نشایی نیز برای کشاورز مهیا میشود.
یکی دیگر از مشکلات عدیده کشاورزی در ایران، برداشت سنتی محصولات است. عدمدسترسی کمهزینه کشاورزان به ماشینآلات برداشت مکانیزه علاوهبر افزایش هزینه تولید باعث کاهش عملکرد و افت کیفیت محصول شده و اسباب دلسردی و بیرغبتی این صنف را برای استمرار فعالیت در این حرفه فراهم کرده است. بازهم برای نمونه پنبه را بررسی میکنیم، هر دستگاه برداشت مکانیزه پنبه قادر است روزانه حدود پنج هکتار با عملکرد سه تن در هکتار(15تن پنبه در روز) برداشت کند که برای برداشت دستی همین مقدار پنبه با فرض برداشت هر نفر 50کیلوگرم در روز، به 300نفر کارگر احتیاج است درخصوص هزینه برداشت نیز برداشت مکانیزه هر کیلو پنبه 200تومان و برداشت دستی آن به ازای هر کیلو 700-400تومان (بستگی به منطقه دارد) هزینه درپیدارد. صنعت کشاورزی تنها یکی از چندین صنعت نیازمند به استفاده از ماشینآلات سنگین است اگر صنعت راه و ساختمانسازی و صنایع دیگر را نیز به این لیست اضافه کنیم، خواهیم دید که سیاهه نیاز کشور به ماشینآلات سنگین، سنگینتر از آن چیزی است که تصور میشود. هپکو را نباید یک واحد تولیدی مجزا دید، اولویتدهی به مشکلات این کارخانه و حل آنها قطعا چوب لای چرخ بسیاری دیگر از صنایع را نیز در میآورد.