• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۳۹۹-۰۶-۳۰ - ۱۳:۰۰
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
گفت‌وگوی «فرهیختگان» با حمید سپیدنام (مستر تستر):

دنبال دردسر هستید، نمی‌گویم چقدر درآمد دارم

من هم مثل شما مبلغی دریافت نمی‌کنم. مدل صحبت کردن شما طوری است که می‌خواهید دردسرساز شوید. شما هر وقت گفتید چقدر بابت رپورتاژ دریافت می‌کنید من هم به شما رقم می‌گویم.

دنبال دردسر هستید، نمی‌گویم چقدر درآمد دارم

به گزارش «فرهیختگان»، یکی از اولین کسانی است که توانسته از طریق فضای مجازی و خوردن و تست غذاها درآمدزایی کند. خودش می‌گوید که 11 سال بدون درآمد در صنعت غذا فعالیت کرده و حتی کارش به بازی در فیلم سینمایی هم کشیده است. عکسش در برخی از رستوران‌های مطرح تهران وجود دارد و وقتی از میزان درآمدش پرسیدیم ناراحت شد و گفت‌وگو را خاتمه داد.

جزء اولین چهره‌های معروف و مشهور تبلیغاتی در اینستاگرام بودید.

تبلیغاتی نبودم ولی فودبلاگر و کسی که در صنعت غذایی کار می‌کنم، هستم.

در کشورهای خارجی ابتدا این حوزه باب شد و بعد وارد ایران شد یا براساس شرایطی که داشتیم این اتفاق رخ داد؟

من 12 سال است که این کار را می‌کنم.

قبل از اینکه اینستاگرام وارد شود.

بله. ما از فیس‌بوک شروع کردیم و بعد وارد اینستاگرام شدیم. 12 سال است این کار را انجام می‌دهیم. 11سال است این برند درآمدی نداشت و نمی‌توانست ارتباط با مردم برقرار کند. در نتیجه بعد از 12 سال به درآمد رسیده که قرار است از طریق اپلیکیشن درآمدزایی کند.

درآمد نداشت یا کم بود؟

واقعا درآمدی نداشت.

رایگان کار را انجام می‌دادید؟

بله. رایگان کار را برای جاهای مختلف انجام می‌دادیم. تا زمانی که منتقد بودم رایگان بود و اگر پول می‌گرفتم منتقد نمی‌شدم. بعد که از حالت منتقد به دلیل اتفاقاتی که افتاد، خارج شدم رو به این سمت آوردم که تا 95 درصد بدون هزینه جاهای خوب را پیدا و به مردم معرفی کنم. چند چهره و برند مطرح هم در ایران بود که هر کدام بالای چند ده میلیون هزینه داشت ولی شخصا قبول کردیم و غذای ایرانی را نشان دادیم.

یعنی خروجی مادی برای شما نداشت؟

خیر. به هر حال خروجی دارد. دو نفر از بزرگ‌ترین آدم‌ها را به ایران آوردیم و خروجی به لحاظ برندی دارد ولی خروجی مالی ندارد چون هدف ما درآمدزایی نبود. فرض کنید من آنها را به چابهار بردم و شما از کدام رستوران چابهار می‌خواهید پول بگیرید؟

واقعیتی که از بیرون دیده می‌شود این است که یک‌سری چهره‌های مشهور اینستاگرام در حوزه غذا، غذایی می‌خورند و پول می‌گیرند. واقعیت این است؟

فرق می‌کند. ممکن است برخی این مدلی رفتار کنند. من به شخصه به تبریز که سفر کردم سعی کردم به بازار بروم و بهترین غذاها را پیدا و در شهرستان‌ها معرفی کنم. شاید به دلیل کرونا چند ماهی این کار را نکردیم ولی همواره این کار را داشتیم. کار ما ایجاد محتوا برای مردم بود و شناساندن غذاهایی که ناشناخته بود و از حوزه‌های مختلف در شهرهای مختلف ناشناخته‌ها را معرفی کردیم. اینها متاسفانه از بیرون به ذهن مردم می‌رسد و من تصمیم‌گیری می‌کنم.

برای شما مهم نیست که این نگاه را اصلاح کنید؟

فرض کنید فرد از این راه درآمد کسب کند، چه اشکالی دارد؟ چرا همه دنبال این هستند که فود بلاگر چقدر درآمد دارد؟ تا هر جایی که مالیات و ارزش افزوده را پرداخت کند نوش جانش است. غیر از این است؟

الان اینفلئونسر مالیات پرداخت می‌کند؟

من پرداخت می‌کنم. اتفاقا 5 دقیقه پیش مشاور مالیاتی من از دفتر بیرون رفت. ارزش افزوده و مالیات پرداخت می‌کنیم.

در صفحه خود پستی که می‌گذارید مالیات پرداخت می‌کنید؟

اگر پولی بابت آن پست گرفته شده باشد، مالیات و ارزش افزوده آن را پرداخت می‌کنیم.

چقدر است؟

مالیات را حساب می‌کنند. 9 درصد ارزش افزوده و مالیات‌ها را براساس فاکتورهایی که وجود دارد پرداخت می‌کنیم.

خیلی از افراد همانند شما نیستند که برای معرفی غذاهای ایرانی تلاش کنند، مثلا سرکوچه خود کبابی دارند تبلیغ می‌کنند. پست‌های اینستاگرامی ضعیف هم زیاد می‌بینیم.

این مساله از نظر من اشکالی ندارد. الان صنعت رستوران‌داری با خاک یکسان شده است. یکی پیدا شود و این تبلیغات را انجام دهد.

ما این مساله را بررسی می‌کنیم. بحث اشکال داشتن یا نداشتن این مساله نیست.

ایشان از بابت این تبلیغاتی که می‌کند پول دریافت می‌کند، چه اشکالی دارد؟ با این تبلیغ به طباخی یا رستورانی کمک می‌کند. من می‌گویم تا جایی اشکال دارد که طرف یک جنس نامرغوب را به مردم معرفی کند و بابت این پول دریافت کند. این اشکال دارد.

یکی از این چالش‌ها همین است که هر چه تبلیغ می‌شود جنس خوب است؟

خیر. مردم باید عاقل باشند و تشخیص دهند کسی که این کار را می‌کند برای او اعتبار و برند و راستگویی مهم است یا خیر. این مساله در بلندمدت مشخص می‌شود. چرا یکی یک میلیون و 300 هزار فالوور دارد؟ برای اینکه مسترتستر با دستبند زندان هم رفته ولی از حرف خود کوتاه نیامده است. بازداشت هم رفتم اما گفتم هر جایی که بد باشد را صریح می‌گویم.
فرض کنید من کارشناسی دارم و قبل از اینکه گزارش بگیرم تست می‌کند و بیرون می‌آید و نمونه این هم یکی از رستوران‌های معروف بلندترین برج ایران بود و برای من تبلیغ می‌خواست و گفتم انجام نمی‌دهم. دلیل را پرسیدند و گفتم چون کیفیت ندارید با اینکه اسم بزرگی دارد.

این مساله را کارشناس شما تایید کرد؟

بله. کارشناس من گفته غذای اینجا کیفیت ندارد و قابل معرفی شدن نیست. من نمی‌توانم همه مسائل را بیان کنم چون دوست ندارم بدانند من کارشناس دارم و قبل از من غذا را تست می‌کند.

قطعا به کارشناسان خود اعتماد کامل دارید؟

اعتماد 1000 درصد دارم. ایشان استاد دانشگاه هستند و قبل از من غذا را تست می‌کنند و اگر مورد تایید باشد من آن را معرفی می‌کنم.

این مورد تایید شامل بحث بهداشتی می‌شود یا تنها بحث طعم غذاست؟

شامل بحث بهداشتی، آشپزخانه، سرویس و حتی فاصله آشپزخانه تا رستوران است و اینها فاکتورهایی است که مدنظر قرار می‌گیرد و براساس آن به من گزارش می‌دهند.

من قرار است درباره این حوزه تبلیغاتی با شما بحث کنم و این حوزه را بررسی کنیم.

من یک مساله‌ای را عنوان کنم که شاید این افرادی که تبلیغ می‌کنند رقیب من باشند ولی من نمی‌خواهم توهین کنم و می‌گویم جوانی است که تلاش می‌کند پول دربیاورد. کسی که باید متوجه شود مردم هستند تا دریابند این فرد موجه هست یا خیر. برخی از این افراد هستند و من هم برخورد داشتم. فست‌فودی را معرفی کردند و پوست من را بکنند به آن فست‌فود نمی‌روم. این را مردم باید تشخیص دهند.

ممکن است مردم یک‌بار این را تجربه کرده و هزینه بهداشتی و سلامتی پرداخت کنند.

این انتخابی است که مردم کردند و نمی‌توانید به فرد بگویید تبلیغ نکند. مردم خود باید تشخیص دهند و نمی‌توانید جلوی کسی که تبلیغ می‌کند را بگیرید. کار او تبلیغ است. همه مثل مستر تستر نیستند که خوب و بد را بیان کنند. این مساله برای ما عواقبی هم داشته است و هنوز پرونده‌های دادگاه من در لاهیجان باز است. پرونده‌های تهران هم به تازگی بسته شده است.

برای چه بود؟

برای اینکه یک رستوران را نقد کردم و منتقد بودم. زمانی که منتقد بودم یک سال‌ونیم پیش بود و به رستوران‌های بزرگ هم انتقاد کردم. سر از دادگاه و پلیس درآوردیم و توانی برای پیگیری باقی نماند.

بر فرض من رستورانی دارم و خدمت شما می‌آیم و می‌خواهم غذای رستوران من توسط شما تبلیغ شود. روال این مساله به چه صورت است؟

بدون هماهنگی کارشناس ما به صورت ناشناس به رستوران می‌رود. غذای خود را می‌خورد و بیرون می‌آید و به من می‌گوید تبلیغ این رستوران را انجام دهم یا خیر.

اگر تایید شود مراحل به چه صورت است؟

معمولا پست است. می‌تواند عکس یا فیلم باشد.

رقم این فیلم و عکس با هم متفاوت است.

بله. من نمی‌توانم درآمد خود را بیان کنم. بابت این باید مالیات به اداره مالیات پرداخت کنم.

تفاوت این دو چقدر است؟

تفاوت چندانی ندارد. دنبال عدد هستید که تیتر بزنید. شما هم بیان نمی‌کنید که بابت هر خبر چقدر دریافت می‌کنید.

ما رقم ثابتی ماهانه دریافت می‌کنیم.

من بخواهم خبری به شما بدهم چقدر دریافت می‌کنید؟

هیچ مبلغی دریافت نمی‌کنیم. خبر شما را دریافت و در اینجا درج می‌کنیم.

من هم مثل شما مبلغی دریافت نمی‌کنم. مدل صحبت کردن شما طوری است که می‌خواهید دردسرساز شوید. شما هر وقت گفتید چقدر بابت رپورتاژ دریافت می‌کنید من هم به شما  رقم می‌گویم.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟