سریال «بوم و بانو» با الگوگیری از شب دهم توانسته تاحدودی مخاطب جذب کند اما...
آخرین ساخته سلطانی در ادامه ممکن است در بهترین حالت در ستایش شب دهم باشد و آن موفقیت را درنهایت تکرار کند و در بدترین حالت هم نسبت به قسمت‌های اولیه افت کند و یک اثر معمولی بشود.
  • ۱۳۹۹-۰۶-۲۹ - ۱۲:۴۰
  • 00
سریال «بوم و بانو» با الگوگیری از شب دهم توانسته تاحدودی مخاطب جذب کند اما...
تکرار شب دهم منهای مردم
تکرار شب دهم منهای مردم

به گزارش «فرهیختگان»، مدت‌ها بود شبکه دو نتوانسته بود سریالی را روی آنتن ببرد که مخاطبانش بیشتر از شبکه‌های دیگر باشند. «بوم و بانو» عنوان تازه‌ترین ساخته سعید سلطانی است که اکثر مردم، حالا دیگر این کارگردان را با سه‌گانه «ستایش» می‌شناسند. پخش این سریال 35 قسمتی از نیمه شهریورماه سال جاری آغاز شده و بنا به گفته سازندگانش تصویربرداری‌اش تمام شده اما مراحل فنی آن هنوز به پایان نرسیده است. سلطانی پیش از این هم با ساخت سریال‌هایی مانند «میعاد در سپیده دم»، «پس از باران»، «خانه‌ای در تاریکی» و «سال‌های برف و بنفشه»، سابقه تولید سریال‌های تاریخی را داشته و حالا و پس از موفقیت نسبی «ستایش3» در جذب بینندگان تلویزیونی سراغ قصه‌ای رفته که در زمان پهلوی اول روایت می‌شود و در بستر آن از عاشقانه‌هایی نیز حکایت می‌شود. هرچند در تیتراژ از سعید مطلبی، نویسنده فیلمنامه ستایش تشکر شده اما سلطانی این بار نوشته‌ای از شعله شریعتی و اعظم بهروز را جلوی دوربین برده و شاید به همین دلیل باشد که شخصیت‌های محوری این مجموعه زن‌ها هستند و مسائل آنها با جزئیات بیشتری بیان شده است.

شریعتی سال قبل و در گفت‌وگو با فارس درباره فضای زنانه بوم و بانو گفته بود: «نمی‌توان گفت این قصه زنانه است اما می‌توانم بگویم شخصیت قوی زن هم دارد. ما نیز به تناسب نیاز قصه به شخصیت‌های زن داستان می‌پردازیم. شاید به این دلیل که هر دو زن هستیم بهتر و بیشتر بتوانیم احساس‌های زنانه را در فیلمنامه منعکس کنیم، اما هدف‌مان این نبود که قصه زنانه باشد. این سریال شخصیت‌های محوری زن دارد و در کنار آنها یک شخصیت قوی زن نیز حضور دارد.» احتمالا یکی از دلایل اقبال خانواده‌ها به این مجموعه تلویزیونی همین حضور پررنگ زنان در پشت صحنه و جلوی دوربین باشد. با توجه به صحبت‌های دست‌اندرکاران این سریال، این طرح ۱۲ سال قبل نوشته شده و نویسنده وقتی بعد از ۱۰ سال و در سال ۱۳۹۶ سراغ آن می‌رود تغییرات زیادی در آن ایجاد کرده است. گفته می‌شود در سال 96 فقط یک بار این فیلمنامه به شبکه سه ارائه می‌شود که به دلیل عدم معرفی تهیه‌کننده مدنظر نویسنده به شبکه سه، این سریال ساخته نشده است.

شعله شریعتی در گفت‌وگو با ایسنا درباره نوشتن این فیلمنامه گفته است: «...تا اینکه دو سال پیش کار را دوباره به جریان انداختم. وقتی وارد نگارش شدم محورها و موقعیت‌های داستانی قصه و شخصیت‌ها را گسترش دادم. نوشتن «بوم و بانو» دو سال زمان برد. سال ۹۶ شروع کردم و زمستان ۹۸ تمام شد. در مرحله نگارش فیلمنامه خانم اعظم بهروز هم با من همکاری داشتند.»

با اینکه داستان یک خطی سریال، مخاطب را به یاد سریال موفق شب دهم، ساخته حسن فتحی می‌اندازد اما باید منتظر ماند و دید که زاویه دید و پرداخت سلطانی چه تفاوت‌هایی با فتحی داشته و چرا ریسک این شباهت‌ها را پذیرفته است؟

 داستان بوم و بانو

ساخت سریال‌های تاریخی- عاشقانه به‌خصوص پس از موفقیت «شهرزاد» رونق پیدا کرده و احتمالا به دلیل ملاحظات و موانع کمتر نسبت به زمان معاصر، تعدادشان نسبت به قبل هم بیشتر شده است. سلطانی در سریال موفق پس از باران و خانه‌ای در تاریکی هم سعی داشت که ظلم و ستم‌های دوران شاهنشاهی و تاثیرش بر جامعه و خانواده‌های ایرانی و به‌طور خاص روستایی را نشان دهد و این بار دوربینش را به داخل شهر آورده و از نگاه یک خانواده نظامی و یک هنرمند نقاش به بی‌عدالتی‌ها و تبعیض‌های دوره رضاشاه می‌نگرد. دوره پهلوی اول از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ بوده است و قصه این سریال در سال‌های ۱۳۱۳ روایت می‌شود.

در خلاصه داستانی که در اختیار رسانه‌ها قرار داده‌اند این‌چنین آمده است: «در ایامی که عشق رهروان محرم به مسلخ برده می‌شود و شورشان به یغما می‌رود، عشقی بی‌آلایش سر بر می‌آورد که در دل توفان بلایای زمانه به ابتلا کشیده می‌شود و در سایه تزویر و فریب بدخواهان تا مرز نابودی می‌رود، اما در واپسین لحظات، چون سیمرغی از میان خاکستر برمی‌خیزد»

با نگاهی به خلاصه داستان و همچنین 10 قسمتی که تاکنون پخش شده متوجه می‌شویم که «بوم و بانو» قصه جدیدی ندارد و قرار است به داستان کشف حجاب و ممنوعیت عزاداری برای امام حسین(ع) بپردازد. حوادث سریال بوم وبانو در رژیم پهلوی و دوره رضاخان می‌گذرد و روایتگر تعارضاتی است که در آن دوره میان رژیم و مردم و صورت می‌گرفت.

در قسمت اول و دوم که یکی از جذاب‌ترین شروع‌های سریال‌های تلویزیونی را رقم زد شاهد ماجرای علاقه «مرجان» با بازی ساغر قناعت و «روزبه» با بازی کاوه خداشناس به یکدیگر و مخالفت شدید تیمسار افشار، پدر «مرجان» با نقش‌آفرینی مسعود رایگان با ازدواج آنها بودیم و در ادامه هم کشته شدن «روزبه» به‌طور اتفاقی و بی‌تقصیر نبودن تیمسار «افشار» را دیدیم و با برخی از شخصیت‌های اصلی و فرعی هم در قسمت‌های ابتدایی آشنا شدیم. پس از گذشت چند قسمت و ورود تیمسار افشار به خانه استاد حافی با بازی مثل همیشه استاندارد مهدی احمدی و درخواست کشیدن نقاشی ماهور، دختر تیمسار، داستان اصلی شروع شد و با وجود خرده‌روایت‌ها و اتفاقاتی که برای ماهور و شهاب و سرهنگ سپنتا می‌افتد سریال سر و شکل بهتری به خودش گرفت. احتمالا در ادامه توجه سریال بیشتر به رابطه استاد حافی و ماهور معطوف شود و ماجرای تعزیه و محرم ممکن است با اربعین حسینی همزمان شود.

 ترکیب جذاب بازیگران

پیداکردن بازیگران باورپذیر و مناسب نقش‌های تاریخی با وجود عمل‌های زیبایی و تغییراتی که روی صورت‌های برخی بازیگران انجام می‌شود، سخت شده است. برای بسیاری از کارگردانان شاید شرقی بودن چهره بازیگران و دست نخوردگی صورت‌شان مهم‌تر از توانایی‌های بازیگری‌شان باشد و برای برخی دیگر نه. سلطانی در بوم و بانو سعی کرده ترکیبی از بازیگرانی را جمع کند که هم قدرتمند باشند و هم شبیه به آدم‌های دهه 30 و 40. انتخاب مسعود رایگان برای نقش تیمسار «افشار»، بهنام تشکر به نقش سرهنگ «سپنتا» با وجود شباهت عجیب این کاراکتر به ارباب با بازی محمود پاک‌نیت در سریال پس از باران، دیبا زاهدی در نقش «ماهور» و مهدی احمدی برای نقش استاد «حافی» نشان می‌دهد که سلطانی برای جذب مخاطبان، به دنبال ستاره نبوده است و شخصیت‌هایش را براساس نیاز داستان طراحی و انتخاب کرده است. این چهار نفر به‌عنوان شخصیت‌های اصلی بار اصلی سریال را به دوش می‌کشند و تا الان نیز از پس آن برآمده‌اند.

مسعود رایگان که به تازگی شاهد بازی‌اش در سریال «همگناه» در قامت یک پدر مقتدر بودیم این بار هم موفق شده ابهت و جدیت یک شخصیت نظامی را در کنار محبت پدرانه به نمایش بگذارد و با وجود شباهت‌های ظاهری، اما شخصیت دیگری به نام تیمسار افشار را خلق کند.

بهنام تشکر که اغلب او را در نقش‌های طنز و در سریال‌های «ساختمان پزشکان»، «دودکش» و «دزد و پلیس» دیده بودیم، این بار توانسته نقش یک سرهنگ مرموز و قدرت‌طلب را به‌خوبی ایفا کند و نفرت مخاطب از سرهنگ سپنتا را در سطح بالایی ایجاد کند. حضور مهدی احمدی که خودش هم نقاشی می‌کند و کمتر در سریال‌های تلویزیونی بازی می‌کند و هنوز هم علاقه‌مندان به سینما فیلم «شب‌های روشن» او را به یاد دارند یک انتخاب دقیق و جذاب بوده است. احمدی پیش از بوم و بانو فقط در سریال «نجوا» حضور داشته و این برای بار دوم است که در یک مجموعه تلویزیونی بازی می‌کند. آتیلا پسیانی، ساناز سماواتی، رحیم نوروزی و مهدی میامی از دیگر بازیگران بوم و بانو هستند.

 چرا تاریخی‌ها دیده می‌شوند؟

از «سربداران» و «امیرکبیر» تا پس از باران و «بانوی عمارت»؛ هرگاه تلویزیون یک اثر تاریخی را پخش کرده مورد استقبال عموم مردم قرار گرفته است. جالب اینجاست که آثار تاریخی در سینمای ایران جایگاه چندان قابل اعتنایی ندارد و نمونه‌های موفق کمی در یادها مانده است. برای استقبال خارق‌العاده مردم از سریال‌های تاریخی در دهه‌های اخیر دلایل مختلفی را می‌توان برشمرد. فارغ از کیفیت ساخت این سریال‌ها که نقش مهمی را بازی می‌کند، زیباشناسی هم یکی از علت‌های ترغیب مردم به تماشای سریال‌های تاریخی است. تصور اینکه هرچقدر به عقب برمی‌گردیم زیبایی‌ها بیشتر بوده در مخاطبان وجود دارد و این تصور ارتباطی به تغییر حکومت‌ها ندارد و اساسا انسان گمان می‌کند آنچه دیروز برایش اتفاق افتاده حتما بهتر از امروزش بوده است. علاقه به گذشته از نظر حفظ منابع طبیعی، معماری و حتی حوزه لباس هویت گذشته قابل واکاوی است و انگار مخاطب به تماشای شکوه و جلال از دست‌رفته انسان در این سریال‌ها می‌نشیند و وقتی سریال تاریخی می‌بیند به‌طور ناخواسته از کهن و زیبایی‌های مقاطع گذشته انرژی مثبت می‌گیرد و به دلیل مدرن شدن جامعه امروز، حس نوستالژی پیدا می‌کند.

حرکت به سمت مدرنیته از سوی جامعه باعث شده مخاطب تلویزیونی همچنان به دنبال زیبایی در بستر تاریخی باشد و بسیاری از مناسبات فرهنگی و اجتماعی ازجمله احترام به بزرگ‌ترها، روابط خانوادگی، عشق‌های اصیل و عمیق و محوریت اصالت و ارزش‌ها را که گمان می‌کند اکنون وجود ندارد یا کمرنگ شده را در سریال‌ها پیدا کند. تجربه نشان داده مخاطبان با تسامح بیشتری به کیفیت ساخت سریال‌های تاریخی نگاه می‌کنند و هرچند که همیشه مردم به دنبال اثر خوب هستند و اگر زیبایی، مضامین خوب و نگاه هنرمندانه توام با انصاف و خرد را ببینند حتما از آن استقبال می‌کنند. مردمی که از زندگی روزمره و احتمالا آپارتمانی خسته شده‌اند، ترجیح می‌دهند با رفتن به آغوش سریال‌های تاریخی مرهمی برای زخم‌های خود بیابند و خاطرات گذشته را تجدید کنند.

فرمول عشق و تاریخ و سیاست فعلا و ظاهرا مطمئن‌ترین فرمول برای ساختن سریال است. با توجه به اینکه دوره سریال‌های آپارتمانی گذشته و سریال‌های طنز هم با اختلاف فاحشی در صدر پرمخاطب‌ها هستند و البته که هر کسی هم نمی‌تواند طنز بسازد و در سریال‌های پلیسی و معمایی استاندارد کمی را در تلویزیون شاهد هستیم پس سریال‌های تاریخی در کنار ملودارم‌های خانوادگی که همچنان دیده می‌شوند جذابیت دارند.

 سهم تاریخ، مذهب و درام

یکی از اولین سوالات مخاطب سریال‌های تاریخی این است که چقدر از تصاویری که می‌بیند منطبق بر واقعیت بوده و چقدر زاییده ذهن نویسنده است. اصلا در کارهای تاریخی- مذهبی مانند بوم و بانو سهم هرکدام چقدر است و چرا؟ اصلا شخصی به نام ماهور یا تیمسار افشار یا استاد حافی وجود خارجی داشته‌اند یا خیر؟ حتی در سریال مختار هم دیده بودیم که کارگردان در برخی داستان‌ها و روایت‌ها دخل و تصرف می‌کرد و روایت خودش را نمایش می‌داد. بهرنگ ملک‌محمدی، مدیرگروه فیلم و سریال شبکه 2 سیما در گفت‌وگو با ایسنا در پاسخ به اینکه «بوم و بانو» تا چه اندازه با واقعیت‌های تاریخی نزدیکی و انطباق دارد؟ گفته است: «تعهد این سریال به تاریخ بسیار زیاد است. وقایع اجتماعی که در بستر این داستان اتفاق می‌افتد بسیار مبتنی‌بر تاریخ معاصر است. از کشف حجاب گرفته تا تجدد غربی که با دیکتاتوری رضاشاه وارد ایران می‌شود و نکته پررنگ کار هم ممنوعیت عزاداری برای اباعبدالله(ع) در این دوران است.»البته ملک‌محمدی در ادامه این قطعیت را کمتر می‌کند و ترجیح می‌دهد که از کارگردانان بزرگ برای وجود داستان‌های زاییده ذهن نویسنده در بوم و بانو استفاده کند: «هرچند نمی‌توان گفت داستان‌های مشابهی در آن دوران وجود نداشته‌اند. وفاداری به تاریخ هم به نظرم از چند منظر قابل بررسی است. در آثار درخشانی که زنده‌یاد علی حاتمی ساخته نیز در مواردی مطابقت مطلق تاریخی وجود ندارد. مثلا در کمال‌الملک فرمان مشروطیت از زیر کرسی امضا می‌شود، در صورتی که این اتفاق به لحاظ واقعیت تاریخی در مردادماه و اوج گرما رخ داده است. استاد حاتمی نیز در صحبت‌هایشان اشاره می‌کنند که من روایت خودم را از تاریخ دارم.»

منطقی این بود که این مدیر تلویزیون در ابتدا با آن قاطعیت حرف نمی‌زد که در ادامه بخواهد اصلاحش بکند. هیچ فیلم تاریخی‌ای در جهان هم نمی‌تواند ادعا کند که صددرصد منطبق بر تاریخ بوده و حتما ردپای کارگردان در آن فیلم دیده می‌شود. حالا که 10 قسمت از بوم و بانو گذشته است بهتر می‌شود درباره وفاداری به تاریخ در این سریال صحبت کرد و صحبت‌ها را این‌گونه اصلاح کرد که «وفاداری تاریخی در سریال بوم و بانو بیشتر به لحاظ فضای تاریخی است. قائم به اینکه در آن دوران اگر قرار بوده عزاداری در محرم اتفاق بیفتد چه حواشی داشته و شخصیت‌های مختلف چه واکنشی داشته‌اند. تجدد غربی چگونه در شئون مختلف زندگی مردم از پوشش گرفته تا حتی نقاشی وارد شده است. آن سیستم حتی تحمل نداشته نقاشی سنتی هم وجود داشته باشد و فکر می‌کرده باید هنر هم از فضای غرب‌زده آن دوران تاثیر بگیرد.»بوم و بانو در این کویر سریال‌سازی تلویزیون اثر دیدنی و قابل پیگیری است. سلطانی نشان داده که رگ‌خواب مخاطب ایرانی و حتی کشورهای همسایه را هم خوب می‌شناسد. فارغ از کیفیت ساخت سه‌گانه ستایش و آثار دیگر این کارگردان، حضور ساخته‌های او در میان فهرست محبوب‌ترین سریال‌های تلویزیونی در دهه‌های اخیر نشان می‌دهد که سلطانی به فرمول نشاندن بیننده پای تلویزیون دست پیدا کرده و مدیران تلویزیون هم برای نجات هر شبکه متوسل به وی می‌شوند. آخرین ساخته سلطانی در ادامه ممکن است در بهترین حالت در ستایش شب دهم باشد و آن موفقیت را درنهایت تکرار کند و در بدترین حالت هم نسبت به قسمت‌های اولیه افت کند و یک اثر معمولی بشود.

    پس از باران

سال ساخت: 1379/ تعداد قسمت‌ها: 40/ کارگردان: سعید سلطانی

این سریال در استان گیلان و با نگاهی به تاریخ ایران در دوران رضاشاه ساخته شد و روایتی انسانی از روابط ارباب و رعیتی بود. این سریال با موضوع قراردادن زندگی خانواده یک ارباب و حضور دختری با عنوان همسر دوم ارباب، به نمایش شرایط جدید و مخالفت‌های خانواده ارباب «همسر اول» و عواقب و عوارض چنین حضوری می‌پرداخت. در پس از باران، عشق همراه با ارباب بودن و مظلومیت زنان دوم اربابان و قدرت اربابان و خان‌ها را در گذشته می‌توان دید. این سریال روایتی از دوران زندگی در زمان رضاشاه پهلوی از زاویه دید زندگی روستایی و مشکلاتی است که مردم ضعیف متحمل می‌شدند. شخصیت‌هایی مانند ارباب، خانم‌بس و خانم‌کوچک در زمان پخش جزء کاراکترهای محبوب بودند و هنوز هم تکرار این سریال تماشاگر دارد.

    عمارت فرنگی

سال ساخت: 1388/ تعداد قسمت‌ها: 15 / کارگردان: محمدرضا ورزی

داستان سریال عمارت فرنگی، اتفاقات دوران سلطنت رضاشاه را از سال ۱۲۹۶ تا ۱۳۲۰ روایت می‌کند. داستان سریال عمارت فرنگی با امضای قرارداد ۱۹۱۹ آغاز می‌شود که وثوق‌الدوله آن را به سرانجام می‌رساند، اما سیدحسن مدرس به‌شدت با آن مخالفت می‌کند و این مخالفت باعث به‌وجودآمدن موجی از اعتراض‌ها می‌شود، اعتراضاتی که وثوق‌الدوله را وادار به لغو قرارداد می‌کند. این‌بار به‌جای ورود دوربین به زندگی مردم و نمایش تاثیرات تصمیمات رضاخان بر حیات روزانه آنها، روابط سیاسی و مناسبات بین افراد سیاسی نمایش داده شد و شاید به همین دلیل کمتر موردتوجه مخاطبان قرار گرفت.

    خانه‌ای در تاریکی

سال ساخت: 1382/ تعداد قسمت‌ها: 30/ کارگردان: سعید سلطانی

خانه‌ای در تاریکی حکایت دختری است به نام ماه تابان که در ایل بختیاری بزرگ شده است. او از سال‌ها پیش در پی مفقود شدن پدر و مرگ مادرش نزد پدربزرگش که رئیس ایل بختیاری است، زندگی می‌کند. عطاءالدوله پدربزرگ مادری ماه تابان پیکی را به دنبال او می‌فرستد تا به تهران برود. ماه تابان که همیشه آرزومند آگاه شدن از سرنوشت پدر بود، این موقعیت را فرصت مناسبی می‌داند و به تهران می‌رود. اتفاقات این سریال در سال‌های حدود ۱۳۰۷ به وقوع می‌پیوندد. اتفاقات این سریال هم در دوره رضاشاه می‌گذرد و به‌واسطه خفقانی که وجود داشته و تغییراتی که قرار بوده در سطح کشور رخ دهد، بسیاری از روابط فردی و اجتماعی دچار ضربه می‌شدند و بستر خوبی برای به نمایش گذاشتن آن به وجود آمده است.

    بانوی عمارت

سال ساخت: 1397/ تعداد قسمت‌ها: 34/ کارگردان: عزیزالله حمیدنژاد

ملودرام عاشقانه‌ای که مقطعی از تاریخ دوران قاجار را روایت می‌کند که در این بستر به مهم‌ترین حادثه سیاسی آن زمان یعنی ترور ناصرالدین‌شاه توسط میرزا رضا کرمانی هم پرداخته می‌شود.
در دوره زمامداری ناصرالدین‌شاه، ارسلان‌میرزا عاشق دختری می‌شود، اما مشکل از جایی شروع می‌شود که قبیله‌ ارسلان‌میرزا و «فخرالزمان» در دشمنی دیرینه‌ای به سر می‌برند. در بانوی عمارت البته بیشتر شاهد رابطه عاشقانه و درگیری‌های دو گروه بودیم تا یک روایت تاریخی و متقن.

 * نویسنده: سیدمهدی موسوی‌تبار، روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰