داشبورد‌های شهری بستری است که می‌توان براساس سیاستگذاری‌های کلان، آمایش سرزمین، عدالت توزیعی، کل یک شهر و کشور را به نحو مطلوب اداره کرد، این داشبوردها به جای آیین‌نامه‌ها و بخشنامه‌های دیکته‌ای، از جز به کل فرآیند اداره را سرعت می‌بخشند.
  • ۱۳۹۹-۰۶-۲۵ - ۱۵:۰۹
  • 00
داشبورد‌‌‌‌های‌ هوشمند شهری طرحی نو برای مدیریت یکپارچه

به گزارش «فرهیختگان»، میثم اقربایی‌فام، پژوهشگر حوزه مطالعات قومیت طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: لزوم مواجهه فناورانه با امر حکمرانی و عبور از سیستم‌های وزارتخانه‌ای قرن بیستم، سیستم حکمرانی را به سمت‌وسوی درگاه‌های یکپارچه الکترونیک سوق می‌دهد.

رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار اخیر با هیات دولت یکی از موارد ضروری برای ایجاد اصلاحات ساختاری را «راه‌اندازی سامانه‌های اطلاعاتی و اتصال این سامانه‌ها به یکدیگر» برشمردند. ازجمله مسائل سامانه‌های اطلاعاتی عدم‌اتصال سیستم‌ها به یکدیگر و درج اطلاعات به‌صورت بخشی است که داشبورد1های شهری قابلیت تجمیع بسیاری از سیستم‌های اطلاعاتی را در بستری واحد فراهم می‌کند.

شاید ابتدا با لغت داشبورد ذهن ما به سمت داشبورد‌های اتومبیل روانه شود، اما امروزه داشبورد در معنای شبکه‌های متصل به یکدیگر هم به کار می‌رود. با گسترش شهرها و توسعه دامنه خدمات اداری، اقتضای مدیریت شهری به‌کارگیری سیستم‌های یکپارچه اطلاعات است که به‌طور کارآمدی اطلاعات شهری نهاد‌های مختلف را به یکدیگر متصل کند؛ این درحالی است که نبود سیستم‌های یکپارچه اطلاعاتی واحد منجر به موازی‌کاری‌های نهادی و برخوردهای بخشی در خدمات عمومی و تحمیل هزینه‌های سرسام‌آور غیرضرور می‌شود. در این سیستم کل اطلاعات ارگان‌های مختلف در قالب یک پلتفرم واحد جمع‌آوری شده و تصمیمات حاکمیتی بر پایه اطلاعات قبلی ورودی اتخاذ می‌شود. اطلاعاتی مانند جمعیت محله‌ها، نقشه اطلاعات آب، برق و گاز شهری، خطوط انتقال انرژی منطقه‌ای، تعداد خانه‌های خالی، بیکاران شهرها و محله‌های مختلف، مجوز‌های کسب‌وکار، سلامت و درمان، جرایم و امنیت، کسب‌وکارها، مراکز حمایتی، تعداد و وضعیت افراد کم‌بضاعت و صد‌ها نوع اطلاعات دیگر بخش حاکمیتی در آن تجمیع می‌شود و اطلاعات با سطوح دسترسی متفاوت بین مردم و مسوولان ذی‌ربط به اشتراک گذارده می‌شود. در ذیل مثال‌هایی عینی از مشکل عدم‌اتصال سامانه‌ها و عملیاتی نشدن اسناد بالادستی را بررسی می‌کنیم.

1. فرآیند صدور مجوزهای کسب‌وکار و آمایش سرزمین

یکی از موارد عینی این مشکلات فرآیند‌های کسب مجوز کسب‌وکار است، امروزه در ایران کسب مجوزهای کسب‌وکار خود تبدیل به بازاری سودده برای دلالان متصل به رانت‌ها شده است، وجود فرآیند‌های اداری پیچیده کار را برای تولیدکنندگان سخت‌تر می‌کند تا جایی‌که تولید‌کنندگان ممکن است ماه‌ها در انتظار استعلامات بخشی ارگان‌های مختلف بمانند. و جالب است بعد از مرحله مشقت‌بار صدور مجوز با کمال تعجب می‌بینیم که اعطای مجوزها در فرآیندی خارج از بررسی صحیح آمایش سرزمین و فاکتورهای عدالت توزیعی (بین مناطق مختلف کشور) انجام می‌پذیرد و در سطح کشور با خیلی از صنایع مختلف سروکار داریم که ثمری به جز اتلاف منابع و تخریب محیط‌زیست نداشته‌اند.

2. توزیع عادلانه امکانات شهری

در سطح شهر محلاتی خالی از بانک‌ها، ارگان‌ها، بیمارستان‌ها و دیگر نهادهای خدمت‌رسان ضروری‌اند، درحالی که در برخی مناطق فراتر از نسبت جمعیتی و اقتضائات، تجمع امکانات را شاهد هستیم و متاسفانه در فرآیند مکان‌یابی هیچ‌کدام از فاکتورهای جمعیتی و برخورداری مدنظر قرار نمی‌گیرد.

درواقع داشبورد‌های شهری بستری است که می‌توان براساس سیاستگذاری‌های کلان، آمایش سرزمین، عدالت توزیعی، کل یک شهر و کشور را به نحو مطلوب اداره کرد، این داشبوردها به جای آیین‌نامه‌ها و بخشنامه‌های دیکته‌ای، از جز به کل فرآیند اداره را سرعت می‌بخشند و شهرهای هوشمند دنیا2 مانند سیدنی، دوبلین و لندن این سیستم‌های یکپارچه را به‌عنوان طرح‌های فناورانه حکمرانی دنبال می‌کنند.

 حق شفافیت3 و مشارکت مردم

حکمرانی مردم‌نهاد و مشارکت مردم در پروسه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری سبب افزایش امید اجتماعی و مسئولیت‌پذیری در قبال تحولات جامعه می‌شود، این داشبوردها با مشارکت مستقیم و غیرمستقیم مردم در امر حکمرانی (ازجمله امکان ثبت انتقادات و شکایات در سامانه نظارتی واحد و رفراندوم‌های مجازی محلی در موضوعات با اهمیت و...) و در معرض دسترسی قرار دادن اطلاعات املاک و مستغلات عمومی و امکان‌پذیری مقایسه عملکرد دستگاه‌های مختلف، گام موثری در شفافیت و مشارکت مردمی برمی‌دارند. اطلاعات موجود در پلتفرم امکان مقایسه شهرها و محلات با یکدیگر را فراهم می‌سازد و با آشکار شدن نقاط ضعف و قوت هریک از مناطق، می‌توان میزان اجرایی شدن اسناد بالادستی را به‌طور عینی سنجید و مورد مطالبه قرار داد و درنهایت دسترسی آزاد به اطلاعات و نظارت مردمی بی‌شک مردم را از تابعیت صرف به سطح بالاتری از مشارکت، یعنی شهروندی منتقل می‌کند. علاوه‌بر این مردم نیز می‌توانند داده‌های کسب‌‌وکارهای خصوصی خود را ثبت و معرفی کنند که درتکمیل اطلاعات جامع شهری و استفاده‌های عمومی بسیار اثرگذار است.

 حق توسعه بومی و فرهنگی

توجه بر فرهنگ بومی و نیازسنجی‌های محلی، فارغ از سیستم‌های یکسان‌انگار اداری از دیگر مزیت‌های این سیستم‌هاست. توجه به نگاه ناحیه‌محور به شهرهای دارای اقتضائات مشترک خود باعث کاهش هزینه رقابت‌های بین‌شهری و اتلاف منابع کشور می‌شود. از طرفی به دلیل ویژگی‌های ناهمگن محیطی در شهرهای مختلف کشور طراحی و اجرای بومی این سیستم‌های یکپارچه خود فرصت مغتنمی برای اشتغالزایی در حوزه دیجیتال در مناطق کمتر توسعه‌یافته است. عدم وجود قاعده‌ورزی‌های صحیح درحوزه فناوری‌های دیجیتال، باعث ایجاد بازار انحصاری و غیررقابتی می‌شود که نتیجه‌ای جز حذف رقبای کوچک‌تر محلی را رقم نمی‌زند و تمرکزگرایی رسانه‌ای در حوزه فناوری دیجیتال را تعمیق می‌کند. (تفکیک آمار استانی توسعه‌دهندگان برنامه‌های ایرانی نیز نشانگر محدود بودن غالب تولیدات دیجیتال درچند شهرکشور است.)4 اما می‌توان با حمایت از برنامه‌های کاربردی‌ محلی و ایجاد پلتفرم‌های بومی، بازار را به سمت‌وسوی رقابت‌پذیری سوق داد.

 مدیریت بحران‌ها

از مصائب اصلی کشور هنگام بروز بحران‌ها، نبود اطلاعات دقیق و یکپارچه از مناطق بحران‌زده و تعارض صلاحیت نهادهاست که خود موجب ناهماهنگی درمدیریت بحران می‌شود. تصمیم‌گیری لحظه‌ای در بحران حرف اول و آخر را می‌زند و با دردسترس بودن اطلاعات به صورت یکپارچه نتایج تصمیم‌گیری‌ها به واقعیت‌های عینی موجود نزدیک‌تر می‌شود. به‌طور مثال در آتش‌سوزی جنگل‌ها همکاری بین‌بخشی و به کارگیری تجهیزات اطفای آتش نهادهای مختلف ضروری است، ولی به دلیل نبود سیستم‌های یکپارچه، هماهنگی فرآیند‌های اداری گاهی تا چند روز طول می‌کشد یا در زلزله‌ها، به دلیل عدم تجمیع اطلاعات دقیق از ویژگی‌های جمعیتی مناطق حادثه دیده، واحدهای تولیدی، خطوط انتقال انرژی و... فرآیندهای خدمت‌رسانی پسازلزله و اقدامات حمایتی با اما و اگرهای جدی مواجه می‌شود. از سوی دیگر در دوره تجربه‌نگاری بعد از بحران‌ها هم این سیستم‌ها می‌توانند تجارب خام سابق را حفظ کنند و برای مدیریت‌های بعدی کارساز باشند. این اطلاعات خود می‌توانند نقش بسزایی در سیاستگذاری پدافند غیرعامل ایفا کنند و طراحی تجهیزات موردنیاز شهری، مکان‌یابی دقیق سالن‌های مدیریت بحران، پایش شبکه‌های انتقال انرژی و بررسی کم‌وکیف ترافیک که همگی از اطلاعات حوادث پیشین به دست آمده است می‌تواند نقش پیشگیرانه‌ای را در وقوع بحران‌های آتی به‌عهده بگیرد.

پی‌نوشت‌ها
1. city dashboard
2. smart city
3. Transparency
4. https://s.cafebazaar.ir/1/reports/Born_in_Iran_97.pdf

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰