به گزارش «فرهیختگان»، شاید باورتان نشود، اما سوژه این گزارش چند شب بیخوابی برای من داشت. دو، سه روز دیگر تولدم است؛ با خودم فکر میکنم اگر من هم به سرنوشت یکی از این بچهها تبدیل میشدم الان کجای جهان هستی بودم یا اصلا بودم؟! من هم یک زن هستم و قبل از آن یک انسان، نمیدانم آیا با گرفتن جان یک موجود ناتوان، یک انسان میتواند خواب راحتی داشته باشد؟!
در حسرت داشتن فرزند
پوشه کاغذی آبی رنگی را روی پاهایش گذاشته و به در اتاق پزشک زل زده است، همسرش هم کنار در ورودی ایستاده و به او نگاه میکند. گفتهاند مردها داخل نشوند، ورود آقایان به این بخش از مرکز IVF ممنوع است. با اضطراب پاهایش را تکان میدهد و پرونده را جابهجا میکند، فضای شلوغ و ازدحام جمعیت کلافهاش کرده، منشی هم هر چند دقیقه یکبار اسم چند خانم را با هم صدا میزند تا مقابل در اتاق پزشک به نوبت بایستند. روی صندلیها که جا نیست، کنارش میایستم و میپرسم: «چرا انقدر نگران بهنظر میرسید؟» بهجای اینکه جواب سوالم را بدهد، میپرسد: «شما قبلا پیش این دکتر رفتید؟ شنیدهام که دکتر خوبیه، میشه امیدوار بود!» توضیح میدهم که خبرنگارم و برای تهیه گزارش آمدهام و دکتر را نمیشناسم. فقط به گفتن «آهان» اکتفا کرده و چشم میدوزد بهجایی که همسرش ایستاده. یکی، دو دقیقه بعد رو به من میگوید: «اسمم مریم است، 17 سال پیش ازدواج کردیم و بچهدار نمیشویم، یعنی مساله جدیدی هم نیست، سه سال بعد از ازدواج متوجه این موضوع شدیم. دکترها گفتند همسرت مشکل دارد و خیلیها توصیه کردند که جدا بشویم، اما همدیگر را دوست داریم. به هر دری زدیم که بچهدار بشویم، نشد! حتی ازطریق بهزیستی هم اقدام کردیم که شرایط دشواری داشت. سه، چهارسالی بود که دیگر موضوع را دنبال نمیکردیم، اما یکی از دوستان همسرم به او گفته روشهای جدیدی آمده که شاید بتوانیم از این طریق اقدام کنیم. میدانید گویا خواهر او هم مشکل داشته و حالا بعد از 12 سال باردار شده است.» به اینجای صحبتهایش که میرسد چشمانش درخشش خاصی دارد. ناخودآگاه خانمی را بهخاطر میآورم که روز گذشته با او گفتوگوی تلفنی داشتم. شماره تلفنش را پزشک متخصص زنان بعد از کسب اجازه از خودش به من داد؛ الهه فوقلیسانس دارد و 33ساله است. 10 روز پیش متوجه بارداری ناخواستهاش شده بود و حالا با وجود اینکه همسرش چندان رضایتی نداشت، جنین هشت هفتهای خود را سقط کرده است. پشت تلفن توضیح میدهد که حال مساعدی ندارد و نمیتواند مدت طولانی صحبت کند، میپرسم چرا اینکار را کردی؟ میگوید: «از شرایط فعلی زندگیام راضی هستم، زندگی خوبی با همسرم دارم؛ شغل خوبی هم دارم. از طرف دیگر دلم نمیخواهد مسئولیت دیگری به دوشم اضافه شود. توانی برای این کار ندارم.» میپرسم پشیمان نیستی؟ کمی مکث میکند و جواب میدهد: «راستش را بخواهید نمیدانم، اولش خیلی مصمم بودم اما حالا که چند روز گذشته فکر میکنم تصمیم عجولانهای گرفتم، شاید نیاز بود بیشتر فکر کنم.»
مادرانی شبیه مریم و الهه در جامعه کم نیستند، یکی در آرزو و حسرت داشتن فرزند سالهای زیادی از عمر و سرمایه خود را هزینه میکند و دیگری حاضر به پذیرفتنش نیست و به هر دری میزند تا خودش را از دست آن خلاص کند. با اینکه درمورد موضوع بخش اول در این سالها تلاش زیادی صورت گرفته و درحوزه درمان نازایی شاهد پیشرفتهای قابلتوجهی هستیم و ایران امروز جزء کشورهای پیشران حوزه باروری است، «سقط جنین عمدی» اما مسالهای است که کسی در کشور مسئولیت آن را برعهده نمیگیرد.
براساس آمار شورای اجتماعی زنان روزانه 2هزار سقط جنین داریم!
براساس آماری که بهتازگی رئیس شورای اجتماعی زنان بر مبنای صحبتهای معاون و قائممقام وزارت بهداشت اعلام کرده، در کشور سالانه 600 هزار سقط غیرمجاز انجام میشود که بهمعنی روزانه دوهزار سقط است و هیچنظارتی در این زمینه وجود ندارد!
برای پیگیری این موضوع با دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت تماس میگیرم، میگویند این موضوع به معاونت درمان مربوط است و به ما ارتباطی ندارد، از معاونت درمان هم که سوال میکنم، پاسخ این است: «این موضوع به حوزه ما مربوط نمیشود!»
مسالهای که حسین مروتی، پژوهشگر حوزه جمعیت هم در گفتوگو با «فرهیختگان» به آن اشاره کرده و معتقد است که «وزارت بهداشت در این سالها مدیریت موفقی در این حوزه نداشته و نتوانسته آموزش و فرهنگسازی درمساله سقط جنین برای نیروهای خود داشته باشد.» او اعتقاد دارد نفوذ معنوی برخی سازمانهای بینالمللی مانند سازمان بهداشت جهانی باعث شده وزارت بهداشت درمقابل سقط جنین موضع مشخصی نداشته باشد، زیرا سازمان بهداشت جهانی نهتنها سقط جنین را غیرقانونی نمیداند، بلکه در بسیاری از کشورها بهدنبال قانونی کردن این موضوع است. با توجه به این نکته حالا در وزارت بهداشت این نگرانی وجود دارد که اگر سقط جنین را محدود کنیم، ممکن است مورد انتقاد این سازمانهای بینالمللی قرار بگیریم.
وزارت بهداشت اقدامات جدی انجام نمیدهد!
این پژوهشگر اجتماعی میگوید: «در سالهای گذشته درحوزه سقط جنین نه مطالعهای انجام شده و نه اقدام قابلتوجهی صورت گرفته است. در این سالها وزارت بهداشت تنها به نامه زدن به دانشگاههای علوم پزشکی اکتفا کرده است. با این حال معتقدم اگر در شرایط فعلی بهدلیل کرونا دقت ویژهای به این حوزه نشود، احتمال افزایش آمار سقط جنین بسیار زیاد است.»
او با بیان اینکه براساس مطالعات انجام شده درحالحاضر سالانه بین 180 تا ۳۰۰ هزار سقط در کشور وجود دارد، این آمار را قریب به 15 برابر کشتههای تصادفات جادهای میداند و میگوید: «بخشی از مدیران میانی وزارت بهداشت اعتقاد دارند که سقط جنین یکی از روشهای پیشگیری از بارداری است، مسالهای که نمونه بارز آن در مستند تلویزیونی «انتخاب» مشهود است. در این مستند تلویزیونی که به کمک پدرخواندههای وزارت بهداشت در سال ۸۳ یا ۸۴ تولید شده بهصورت شفاف سقط جنین را یک انتخاب برای مادر میدانند.»
سقط جنین با روشهای غیراصولی و غیرقانونی عوارض زیادی دارد!
سراغ صغری ربیعی، پزشک و جراح متخصص زنان و زایمان و نازایی میروم؛ او درباره سقط جنین در کشور میگوید: «سقط جنین به روشهای غیراصولی و غیرقانونی عوارض زیادی هم از نظر جسمی و هم روانی برای مادران دارد. من بهعنوان یک پزشک هیچوقت با مادرانی که قصد سقط جنین دارند موافقت نمیکنم، اما گاهی اوقات شرایط زندگی افراد وضعیتی را بهوجود میآورد که ممکن است چارهای جز این نداشته باشند و وقتی به این نتیجه برسند که باید جنین را سقط کنند، برای این کار به هر روشی دست میزنند. با اینحال ما بهعنوان یک پزشک و متخصص بیمار خود را از خطرات سقط جنین آگاه میکنیم، اما متاسفانه در بسیاری از موارد این هشدارها هیچتاثیری ندارد.»
ربیعی عفونتهای شدید رحمی، پارگی رحم، خونریزیهای خطرناک و دربرخی موارد نازایی را از عوارض سقطهای غیرقانونی میداند و تاکید میکند: «درکنار عوارض جسمانی مشکلات روحی یکی از اساسیترین عارضههای بعد از سقط جنین است. بیماری داشتم دوماه بعد از سقط اقدام به بارداری کرده بود و تنها دلیل آن را مشکلات روحی و عذاب وجدانی عنوان میکرد که بعد از سقط دچار آن شده بود. فکر میکنم ضعف فرهنگی درکنار مشکلات اقتصادی و نابسامانی کانون خانواده منجر به تصمیمات عجولانه میشود که بعدها پشیمانیهای زیادی به همراه دارد.»
دسترسی به امکانات سقط جنین آسان شده است!
حالا اما این سوال پیش میآید که با وجود غیرقانونی بودن سقط جنین در کشور، چرا دسترسی به داروها و ابزار آن به راحتی برای همه میسر است. «میزوپروستول» نام دارویی است که برای سقط جنین از آن استفاده میشود. با جستوجویی ساده در اینترنت نحوه خرید آن از داروخانههای آنلاین و شیوه مصرف در سایتهای مختلف آموزش داده میشود. اما نکته قابلتوجه این است که در کمتر جایی به شرح عوارض آن پرداخته شده، موضوعی که یکی از داروخانههای آنلاین در انتهاییترین بخش صفحه سایت خود باعنوان «توصیه مهم» به آن اشاره کرده و نوشته است: «مصرف این دارو میتواند منجر به سقط شود که البته این موارد کامل نیست و میتواند منجر به خونریزی شود و حتی پارگی رحم را همراه داشته باشد که نیازمند بستری و جراحی است و درمواردی منجر به مرگ بیمار نیز میشود!»
طبق گفتههای ربیعی براساس اندیکاسیونهای سقط درمانی تنها درمواردی که خطر جانی برای مادر وجود دارد، زمانی که جنین با معلولیتهای اساسی درحال رشد است و برای بچههایی که بر اثر روابط نامشروع بهوجود آمدهاند با مجوزهای قانونی امکان سقط وجود دارد، با اینحال درموارد بسیاری با ضعف قانون در این حوزه روبهرو هستیم.
سقط ناشی از رابطه نامشروع زیر 10 درصد؛ مساله بارداریهای ناخواسته است!
مروتی هم در اینباره تاکید میکند براساس آماری که برخی از مسئولان وزارت بهداشت اعلام کردهاند: «تنها ۶ تا هفت درصد از موارد سقط جنین به روابط نامشروع مربوط بوده و بیشترین آمار به مساله بارداریهای ناخواسته اختصاص دارد.»
با این حال ربیعی که متخصص زنان و زایمان است، توضیح میدهد: «یکی از مواردی که باعث انجام سقطهای غیرقانونی شده و سلامت مادران را بهخطر میاندازد به ضعف درحوزه پزشکی قانونی ارتباط دارد. ازنظر قانونی تنها برای سقطهای درمانی مجوز داده میشود که پیش از ۱۹ هفتگی اقدام کرده باشند، اما ممکن است برخی ناهنجاریها بعد از این زمان در سونوگرافی تشخیص داده شوند. ناهنجاریهایی که به هیچعنوان قابلدرمان نیستند و ادامه بارداری برای مادر خطرات جانی جبرانناپذیری را مانند عفونت رحم و حتی عفونتهای خونی به همراه دارد و سلامت او را تحتتاثیر قرار میدهد.»
پزشکی قانونی بعد از هفته نوزدهم اجازه سقطدرمانی نمیدهد!
ربیعی تاکید میکند: «ممکن است این ناهنجاریها دیرتر تشخیص داده شود و یا مادر خیلی دیر برای معاینه اقدام کرده باشد، من بیماری داشتم که در هفت ماهگی متوجه بارداری خود شده بود و در سونوگرافی متوجه شدیم قسمتی از مغز جنین تشکیل نشده است؛ در آن زمان هیچکاری نمیتوانستیم برای این مادر انجام بدهیم. مواردی از اینقبیل بسیار زیاد است، بااینحال پزشکی قانونی بعد از 19 هفتگی مجوزی برای سقطدرمانی صادر نمیکند.»
البته تیرماه امسال بود که کارشناس معاینات بالینی سازمان پزشکی قانونی اعلام کرد سال گذشته «۹ هزار و ۱۰ مورد مجوز سقطدرمانی در کشور برای متقاضیان صادر شده است.» آسیه جعفری گفته بود: «سال گذشته ۱۲ هزار و ۲۸۰ مراجعهکننده به پزشکی قانونی برای سقطدرمانی داشتیم که از این تعداد مراجعهکننده برای هشت هزار و ۳۶۱ مورد بهدلیل ناهنجاریهای جنینی و ۶۴۹ مورد هم برای دلایل مادری مجوز سقطدرمانی صادر شد.» کارشناس معاینات بالینی سازمان پزشکی قانونی با بیان اینکه چنانچه سن حاملگی بیش از ۱۹ هفته باشد حتی با وجود احراز اختلالات جنینی موجب حرج مادر، امکان صدور مجوز بههیچعنوان وجود نخواهد داشت، تاکید کرده بود: «سقطدرمانی با سقط غیرقانونی تفاوت دارد و درعینحال، سوءتفاهمهایی برای مخاطبان در موارد بهکارگیری عبارت سقطجنین درمانی به وجود میآید، برخی رسانهها تیترهایی استفاده میکنند که موجب میشود، مخاطب، سقطدرمانی را معادل سقط غیرقانونی تلقی کند. درحالیکه چنین نیست و سقطدرمانی با سقط غیرقانونی تفاوت دارد.»
ربیعی اما این مساله را یکی از دلایل افزایش آمار سقطهای غیرقانونی میداند؛ به عقیده او «زمانی که مادر از مشکلات جنین خود اطلاع پیدا میکند و برای دریافت مجوزهای پزشکقانونی هم دیر شده است برای ختم بارداری به روشهای خطرناک و غیرقانونی روی میآورد.» بااینحال باید بپذیریم که بخش عمده آمار سقطها، بدون دلایل درمانی است و پدر یا مادر و یا هر دو والد برای ختم بارداریها با بهانههای مختلف به روشهای غیرقانونی متوسل میشوند. مسالهای که مروتی دلیل آن را ضعف فرهنگی عنوان میکند.
برای جلوگیری از این مساله کار فرهنگی نکردهایم!
این پژوهشگر حوزه جمعیت با تاکید بر اینکه ما در این زمینه کار فرهنگی نکردهایم و صداوسیما هم در این حوزه تعطیل است، تصریح میکند: «مسئولان صداوسیما تصور میکنند که مساله سقط جنین یک تابو است و نمیتوان بهطور مستقیم به آن پرداخت، درحالیکه اگر بخواهیم کار کنیم، هزاران روش غیرمستقیم وجود دارد که برای فرهنگسازی میتوان از آنها استفاده کرد، اما واقعیت این است که یا مطلع نیستند و یا نمیخواهند در این حوزه کاری انجام شود.
بر اساس مطالعات انجامشده در خانمهای با سطح تحصیلات بالاتر و وضعیت اقتصادی بهتر، سقط جنین بیشتر دیده میشود؛ این مساله نشان میدهد که مورد اصلی در موضوع سقط جنین، اقتصادی و ناشی از دسترسی نداشتن به وسایل ضدبارداری نیست؛ بلکه ریشه این موضوع عمدتا فرهنگی- اعتقادی است.»
مروتی با تاکید بر اینکه وزارت بهداشت در افزایش آمار سقطهای غیرقانونی در کشور نقش قابلتوجهی دارد، میگوید: «ناصرخسرو نماد موضع وزارت بهداشت در این حوزه است! اگر سری به این خیابان بزنید خواهید دید که در گوشه و کنار ناصرخسرو داروها و وسایل سقط جنین بهراحتی قابل دسترسی است و وزارت بهداشت هم در این خصوص هیچ اقدامی نمیکند.»
با همه این تفاسیر نمیتوان از این نکته چشمپوشی کرد ما بهعنوان یک انسان اجازه نداریم برای حیات یا مرگ موجود بیگناهی تصمیم بگیریم که ناخواسته در این جهان به وجود آمده است و توانی برای دفاع از خود ندارد. حالا این روزها کمپینهای مختلفی برای «نجات فرشتهها» و با عنوان «پویش ملی نه به سقط جنین عمدی» راهاندازی شده تا شاید در آیندهای نزدیک شاهد کاهش آمار سقط جنین عمدی در کشور باشیم.
* نویسنده: نازنین اکبرنیا، خبرنگار