به گزارش «فرهیختگان»، رقابت با کاندیدایی که چهار سال در کاخ سفید حضور داشته و قدرت را در دست دارد، کار چندان آسانی نیست. این را بیش از همه جو بایدن کاندیدای حزب دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری 2020 درک میکند. بیکفایتی و ناکامیهای داخلی و خارجی دونالد ترامپ دستبهدست هم داده بود تا بایدن گوشهای بنشیند و با خوشحالی نبرد گلادیاتوری دونالد ترامپ و ویروس کرونا را نظاره کند. اوضاع البته اینطور نماند و ترامپ در کرونا موفق نشد. فرصت او برای زدودن اثرات ویروس از اقتصاد آمریکا به قدری نیست که بتواند با یک تصمیم عجیب، اوضاع را برگرداند، اما در عرصه بینالملل که یکی از آیتمهای مهم در انتخابات آمریکاست، او هنوز بهعنوان رئیسجمهور حاضر فرصت دارد و از این فرصت نهایت بهرهبرداری را هم میکند. ترامپ که تا یک ماه پیش در عرصه سیاست خارجی، تلی از شکست را پشتسر خود به جا گذاشته بود، بدون هیچ هزینهای، روابط پنهان امارات و رژیمصهیونیستی را علنی کرد و با فشار بر سایر کشورهای کوچک عربی همچون بحرین، سودان و... در تلاش برای کسب منفعت برای کارزار انتخاباتی خود است. چنین به نظر میرسد که او میخواهد تا زمان انتخابات این روند را با فاصله زمانی پیش ببرد و هر چند هفته، از یک دستاورد برای هوادارانش رونمایی کند. ترامپ زمان بسیار مناسبی را برای پیروزیهای سیاست خارجیاش انتخاب کرد. او از دوشنبه هفته گذشته که کمپینهای انتخاباتی تمرکز خود را روی مرددها میگذارند، بهخوبی دانست که برای چه مخاطبانی باید سخن بگوید. در هر انتخابات، کسانی هستند که بدون گرایش حزبی رای میدهند و معمولا هم تا روزهای آخر تصمیمشان در نوسان است. این افراد در انتخابات آمریکا با وجود اینکه تعداشان کم است اما رایهای طلایی هستند زیرا آنان هستند که نتیجه انتخابات را تعیین میکنند. کمپینهای انتخاباتی از روز کارگر (دوشنبه هفته قبل) تمرکز خود را روی این گروه میگذارند تا نظر آنان را جلب کنند.
ترامپ خیلی زودتر از بایدن، نطقش را برای این مخاطبان باز کرد. رئیسجمهور آمریکا همان روز، با این جمله که «رهبران پنتاگون میخواهند با جنگ افروزی شرکتهای اسلحهسازی را خوشحال نگه دارند»، عملا این بخش از جامعه را هدف گرفت تا بگوید که با سیاستهای جنگطلبانه مخالف است. دو روز بعد از این اظهارنظر، دونالد ترامپ از کاهش نیروهای آمریکا در عراق سخن گفت و اعلام کرد «کشورش شمار نیروهای خود در عراق را در زمان بسیار کوتاه تا دو هزار سرباز کاهش خواهد داد.» بهدنبال این خبر، ارتش آمریکا، اعلام کرد شمار نیروهای خود را در عراق از ۵۲۰۰ نفر به سه هزار تن کاهش میدهد. دو روز بعد از این یعنی در روز جمعه هم دونالد ترامپ خبر از عادیسازی روابط بحرین و رژیمصهیونیستی داد و همزمان نیز مذاکرات صلح دولت افغانستان و طالبان را پیش برد و مایک پمپئو، وزیر امور خارجهاش را نیز برای شرکت در این نشست که دیروز (شنبه) آغاز شد، راهی قطر کرد. نباید این را پایان کار دونالد ترامپ در سیاست خارجی دانست. هنوز هستند کشورهای کوچکی که او میتواند آنها را پای توافق صلح با رژیمصهیونیستی بکشاند و برای این توافق هم هیچ هزینهای نکند. ترامپ در حال جبران شکستهای سیاست خارجیاش است و برای افکار عمومی آمریکا، تحولات 3 ماه پایانی منتهی به انتخابات ریاستجمهوری بسیار مهم است. جو بایدن در برابر رئیسجمهور آمریکا که از هر ابزاری برای باقی ماندن در قدرت استفاده میکند، شانس چندانی نخواهد داشت حتی اگر نظرسنجیها او را پیروز انتخابات نشان دهند.
پرونده خاورمیانه
پایان دادن به حضور نظامیان آمریکا در نبردهای خاورمیانه یکی از وعدههای اصلی ترامپ به هوادارانش در جریان انتخابات 2016 بود. او که صفحه موفقیتهای سیاست خارجیاش تقریبا سفید است تلاش دارد تا به نوعی در دقایق وقتهای اضافه مسابقه انتخابات با گل «پرونده خاورمیانه» رقابت انتخابات 2020 را نیز با پیروزی به سرانجام برساند. پرونده خاورمیانه از دیرباز به دلیل مساله انرژی، امنیت و نیز رژیمصهیونیستی از مهمترین مسائل انتخاباتی در آمریکا بوده است. لابیهای قدرتمند صهیونیستی و شرکتهای اسلحهسازی و نفتی بهعنوان سه گروه مهم ذینفع در دهههای گذشته خاورمیانه را به صدر موضوعات آمریکا آورده و کاندیداهای انتخاباتی با توجه به مواضع، اقدامات و نظراتشان درباره این منطقه است که مورد ارزیابی افکار عمومی قرار میگیرند.
دونالد ترامپ نیز به این نکته واقف است و تلاش دارد با کمک تیم خود پیروزیهای متعددی را در خاورمیانه برای خود خلق کرده و اینگونه به رایدهندگان آمریکایی وانمود کند که توانسته در مدتی بسیار کوتاه مسائل و مشکلات متعددی را که آمریکا در خاورمیانه داشته را حل کرده و اهداف واشنگتن را محقق کند.
ترامپ مدعی است به دلیل افزایش تولید نفت آمریکا این کشور دیگر مانند گذشته به نفت خاورمیانه نیازمند نیست و این مساله از اولویتهای واشنگتن خارج شده است اما او همزمان بر دو نکته اصلی دیگر در خاورمیانه اصرار دارد؛ اتمام جنگهای آمریکا در منطقه و دیگری حفظ امنیت رژیمصهیونیستی.
افغانستان، عراق و سوریه سه منطقهای هستند که نظامیان آمریکایی در آنها بهطور مستقیم درگیر جنگند و ترامپ در مدت کوتاه باقیمانده تا انتخابات تلاش کرده تا اینگونه نشان دهد که درحال پایان دادن به حضور نظامی آمریکا در این مناطق است. او در حوزه رژیمصهیونیستی نیز درحال پیشبرد طرحهای عادیسازی روابط کشورهای عربی با تلآویو است.
پایان جنگ در افغانستان
جنگ افغانستان طولانیترین نبردی بوده که آمریکا تاکنون درگیر آن شده است. دو دهه جنگ در این کشور بدون دستاورد خاصی در عرصه میدانی باعث شده تا کاخ سفید به دنبال خلاصی از آن باشد. دولت ترامپ اسفند ماه سال گذشته موفق شد توافق صلحی را با گروه طالبان به امضا برساند که برمبنای آن راه این گروه برای حضور در فضای سیاسی رسمی افغانستان گشوده شده و در سوی دیگر جنگ برای آمریکا نیز به اتمام برسد.
این توافق صلح البته پیشزمینهای برای توافق کامل و نهایی در افغانستان بود. به همین دلیل از روز گذشته برای نخستین بار مذاکرات بینالافغانی در دوحه قطر میان طالبان و دولت افغانستان آغاز شده است. ترامپ میخواهد دو دستاورد از پرونده افغانستان داشته باشد. نخست به آمریکاییها نشان دهد توانسته به حضور نظامی آمریکا در جنگ افغانستان پایان دهد و دوم آنکه تلاشهای ترامپ باعث شده تا مردم و گروههای سیاسی این کشور برای صلح با یکدیگر دیدار کنند. ترامپ در مساله نخست از خود یک منجی برای مردم آمریکا میسازد و در مساله دوم خود را یک میانجی برای صلح به تصویر میکشد.
آمریکا البته درنهایت قصد ندارد افغانستان را ترک کند. بلکه میخواهد با حل و فصل برخی از مشکلات شکل جدیدی از حضور در این کشور را طراحی کرده و به مرحله اجرا بگذارد. در این طرح آمریکا با طرف اصلی درگیری در افغانستان یعنی طالبان صلح کرده و این گروه را مستقیما روبهروی دولت مرکزی در کابل قرار میدهد تا منازعات چه در عرصه میدانی و چه در عرصه مذاکراتی شکل افغانی- افغانی به خود بگیرد. با این اقدام دیگر به حضور گسترده نظامی آمریکا در افغانستان نیازی نبوده و دیگر واشنگتن با تلفات متعدد در این کشور روبهرو نخواهد بود. آمریکا براساس طرحی که از سال 2017 رسانهای شد قصد دارد ادامه حضور در افغانستان را به شرکتهای امنیتی خصوصی واگذار کند. این شرکتها بهصورت نظامی در افغانستان حضور خواهند داشت اما حضورشان به مناطق اقتصادی خاصی محدود میشود تا سودآوری برای آنها را تضمین کند. شرکتهای خصوصی برخلاف دولت آمریکا که دارای اهداف کلان ژئوپلیتیکی است و مجبور است تا وجههاش را حفظ کند، خود را درگیر مسائلی فراتر از اقتصاد نخواهند کرد، بلکه به حفاظت از معادن خاص شناساییشده در افغانستان پرداخته و سود خود را از طریق بهرهبرداری از این منابع تامین خواهند کرد. آنها همچنین برای حفاظت از منافع خود در این کشور دست به تشکیل گروههای نظامی از میان ساکنان محلی زده و برای نفوذ در فضای سیاسی افغانستان برخی از سیاستمداران در سطح محلی و ملی را مورد حمایتهای نظامی، مالی و اطلاعاتی قرار خواهند داد. در این صورت آمریکا به صورت غیرمستقیم منافع کلان و جای پای خود را در افغانستان حفظ میکند بدون آنکه نیازی به حضور مستقیم نظامی در این کشور داشته باشد.
عراق و حضور اطلاعاتی
ترامپ در جریان سفر مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق به آمریکا مدعی شد تا سه سال آینده نیروهای آمریکایی از عراق خارج خواهند شد. هفته گذشته نیز او اعلام کرد تعداد نیروهای آمریکایی در عراق را از 5هزار و 200 تن به 3 هزار و 500 تن کاهش خواهد داد. ترامپ میخواهد با این اقدام به موازات حل پرونده افغانستان نشان دهد وی توانسته به دو جنگ دو دههای آمریکا در خاورمیانه پایان دهد. دو جنگی که جورج بوش جمهوریخواه در سالهای 2001 و 2003 به راه انداخت و باراک اوبامای دموکرات نیز به آنها ادامه داد. اما با وجود پروپاگاندای تبلیغاتی ترامپ آمریکا قصد خروج از عراق را ندارد بلکه همانند افغانستان به دنبال شکل جدیدی از حضور در این کشور است.
آمریکا با خارج کردن نظامیانش از مرکز عراق به دلیل حمله نیروهای مقاومت این کشور آنها را در استان سنینشین الانبار در غرب عراق و همچنین استان کردنشین اربیل در شمال عراق متمرکز کرده است. واشنگتن با این اقدام خود را وزنهای موازنهگر در معادلات سیاسی عراق نمایانده است. بر این اساس آمریکا در برابر بزرگترین قدرت عراق که شیعیان هستند مدافع اهل سنت و کردها خواهد بود و به این وسیله حضور خود در عراق را با استقرار در مناطق سنینشین و کردنشین تضمین خواهد کرد. این پایگاهها به دلیل دور بودن از مناطق شیعهنشین و استقرار در مناطق دوردست قابل هدفگیری ناگهانی و پرحجم توسط راکتها و توپخانه نیستند و باید حتما با موشکهای تاکتیکی میانبرد یا پهپاد مورد هدف قرار بگیرند. مسالهای که قواعد فعلی نبرد در عراق اجازه آن را نمیدهد.
در بعد دیگر نیروهای آمریکایی پایگاههای خود در عراق را براساس توانایی «اکتساب هدف» خود ایجاد میکنند. در این نحوه حضور به جای عبور و مرور نظامیان آمریکایی و گشتزنی آنها روی زمین پهپادهای آمریکایی از فراز آسمان دست به جمعآوری اطلاعات و حمله به اهداف خاص خواهند زد. در جریان حملات به نیروهای حشدالشعبی در مرز عراق و سوریه و همچنین ترور سردار سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران و نیز ابومهدی المهندس در فرودگاه بغداد از این شیوه استفاده شد. توانایی اکتساب هدف آمریکا با ردیابی اهداف و ارائه آن به پهپادهای نظامی اهداف آمریکا را مورد هدف قرار میدهد. سپس پهپادها بهسرعت و قبل از آنکه کسی از ماهیت مراکز مورد هدف قرار گرفته مطلع شود منطقه را ترک کرده و به پایگاههای دوردست خود میروند. پایگاههایی که توسط چندین لایه سامانههای پدافند هوایی مانند سی رم و پاتریوت محافظت شده و برای مقابله با حملات زمینی نیز مجهز به دهها بالگرد آپاچی هستند.
اجرای نمایش قرن بهجای معامله قرن
ترامپ علاقمند بود طرح خود موسوم به «معامله قرن» را برای حلوفصل «قضیه فلسطین» به اجرا دربیاورد. هدف این طرح خارجکردن درگیریهای رژیم صهیونیستی و فلسطین از اذهان ملتها و دولتهای منطقه بود. در این درگیری آمریکا پشتیبان صهیونیستهاست و همین مساله باعث شده معضلی بزرگ در روابط میان واشنگتن با کشورهای عربی و افکارعمومی آنها به وجود بیاید و ازسوی دیگر واشنگتن مجبور است برای محافظت از امنیت رژیمصهیونیستی در فضای ملتهب خاورمیانه هزینههایی را متحمل شود. معامله قرن درصورت اجرا میتوانست خیال کاخسفید را از امنیت رژیمصهیونیستی و وجهه آمریکا میان ملتهای عرب راحت کند. شکست این طرح حالا ترامپ را بهجایی رسانده است تا با گذشتن از اهداف معامله قرن آن را تنزل داده و به یک شوی تبلیغاتی صرف تبدیل کند. در این مسیر با حضور آمریکا روابط رژیمصهیونیستی با چند کشور عربی عمدتا کوچک عادیسازی خواهد شد تا بر این اساس ترامپ بتواند از خود یک چهره صلحطلب و توانا را میان افکارعمومی آمریکا ترسیم کند.
روز جمعه 21 شهریور ترامپ در دومین گام از طرح عادیسازیها، توافق عادیسازی روابط میان رژیمصهیونیستی و بحرین را اعلام کرد. بر این اساس دو طرف با برقراری روابط دیپلماتیک در پایتختهای یکدیگر سفارتخانه افتتاح خواهند کرد. پیشتر نیز در 23 مردادماه رژیمصهیونیستی و امارات با توافق صلحی موسوم به «ابراهیم» روابط خود را با یکدیگر عادیسازی کرده بودند.
آمریکا در هفتههای گذشته بهدنبال این بود تا بتواند سودان را نیز وارد فرآیند عادیسازی کند. به همین دلیل چهارم ماه جاری مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا پس از سفر به تلآویو از فرودگاه این شهر راهی خارطوم، پایتخت سودان شد تا مقامات این کشور را به عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی راضی کند. پمپئو در این سفر مقامات سودانی را تهدید کرده بود درصورتی از لیست سیاه تروریسم واشنگتن بیرون خواهند آمد که روابط خود را با رژیمصهیونیستی عادیسازی کنند؛ درخواستی که البته ازسوی سودان رد شد تا آمریکا بهسراغ بحرین برود.
دولت ترامپ قصد دارد هنگام برگزاری انتخابات ریاستجمهوری بهصورت دورهای از عادیسازی روابط یک کشور عربی-اسلامی با رژیمصهیونیستی پردهبرداری کند. تاکنون امارات و بحرین در گامهای اولیه این اقدام را انجام دادهاند و گفته میشود کشورهای عمان، عربستانسعودی و همچنین سودان در لیست انتظار برای رونمایی از عادیسازی روابطشان با تلآویو هستند.
* نویسنده: سیدمهدی طالبی،روزنامهنگار