به گزارش «فرهیختگان»، میگویند طرح روی جلد کتاب شلوغ بود، برای همین عکس دختران را از روی جلد برداشتیم... همین جمله را میگویند و خودشان را راحت میکنند. بعد هم که میبینند اعتراضها زیاد میشود میگویند اصلاح میکنیم و دوباره عکس را برمیگردانیم. حالا این برگرداندن خودش میشود یک هزینه گزاف برای چاپ تعداد زیادی کتاب. همین یک کاری که شاید آن کارشناس آموزشی فکر میکرده برای خلوتی آن تصویر انجام میدهد، طی این چندروز به یک پدیده جنجالی و بهانهای برای اظهارنظر کاربران فضای مجازی تبدیل شده است. هرکس استدلال و برهانی برای این کار میآورد و درنهایت باعث میشود اعتماد عمومی جامعه کم شود. در این گزارش نمیخواهیم از موضوع خاصی که اخیرا محل جدل شده صحبت کنیم، بلکه بهانهای است برای پرداختن به این موضوع که چقدر تصویرسازی کتابهای درسی خلاقانه است؟ و باتوجه به ضرورت اهمیت تاثیرگذاری طرح و گرافیک کتابهای آموزشی، چقدر آموزشوپرورش به این موضوع توجه دارد؟ آیا برنامهریزی برای این کار بلندمدت است یا فقط یک رفعتکلیف و یک ماه مانده به شروع سال تحصیلی تصاویر روی جلد کتاب جا خوش میکنند.
نویسنده و تصویرساز از هم جدا افتادهاند
حدود سهسال با مجموعهای همکاری داشت که طراحی کتب درسی را بهعهده داشتهاند. زمانی که برای این کار او را میخواهند خوشحال و راضی بوده، چون در ذهنش این را داشته که میتوان برای بچهها کارهای زیادی انجام داد؛ اینکه با یک تصویرسازی قوی بچهها بتوانند با علاقه بیشتر کتابهایشان را ورق بزنند و بخوانند. آرزوهای زیادی در ذهن داشته، اما همهچیز در همان سال اول برایش تبدیل به یک کار روتین شده است. او میبیند که نمیتواند خیلی چیزها را عوض کند. فرشته همه زندگیاش را روی این مساله یعنی تصویرسازی برای کودکان گذاشته بود؛ در دانشگاه رشته نقاشی را انتخاب کرد و علاقهاش او را بهسمت تصویرسازی کتاب کودک کشاند. طراحیهای زیادی برای این کار انجام داد و بعد از چندسال برای طراحی کتابهای درسی دعوت شد. اول نمیخواهد این مساله را قبول کند، اما بالاخره بهخاطر علاقه بهکار برای بچهها دعوت به کار را میپذیرد. گفتوگویم با او درمورد این همکاری است و کارهایی که انجام داده است.
از فرشته که ترجیح میدهد نام خانوادگیاش را در گزارش نیاوریم، از روزهای اولی میپرسم که برای طراحی وارد این مجموعه شده بود و اینکه چه چیزهایی مدنظرش بود. نفسی میکشد و میگوید: «هنوز هم یادآوری روز اولی که این کار را شروع کردم برایم جذاب است. تصویرسازی برای کودکان همیشه موردعلاقهام بود و بالاخره توانستم وارد این کار شوم؛ کاری که همیشه آرزویش را داشتم. البته قبل از آن هم کار تصویرسازی برای کتابهای داستانی را انجام میدادم، اما کتاب درسی با کتاب داستانی متفاوت است. برای همین کار دلچسبتر و سختتر میشود.»
از این طراح کتابهای درسی از سختی کار و مشکلات میپرسم و میگوید: «سختی کار کتب درسی زیاد است، چون چندیننفر باید کار را تایید کنند. اما درنهایت کار بسیار ساده انتخاب میشود. شما اگر کتابهای داستانی یا شعرهایی را که برای کودکان است نگاه کنید میبینید که چقدر تنوع کارها زیاد است، مخصوصا در این چند سال که بیشتر هم شده و همه تصویرسازان سعی میکنند با یک وسواس خاصی کار را انجام بدهند و حتی با کمک روانشناسان کودک برای طراحی جلد کتاب و تصویرسازی آن تصمیم میگیرند. مسالهای که فکر میکردم برای کتب درسی هم جدی گرفته میشود، چون مهمتر است، اما درواقع این کار انجام نمیگیرد.»
چرایی این مساله را که میپرسم میگوید: «ببینید، کار در کتب درسی متفاوت است. تصویرساز باید با مولف و نویسنده متن هماهنگ باشد؛ مثلا وقتی میخواهیم برای بچهها درمورد مهربانی بگوییم یا اینکه وقتی میخواهیم مفاهیمی همچون فداکاری و ایثار را منتقل کنیم، باید نویسنده و تصویرساز با هم هماهنگ باشند. اما این اتفاق نمیافتد و مولف جداگانه کارش را انجام میدهد و تصویرساز هم بعد از نوشتن متن باید کارش را شروع کند، درحالیکه در کتب داستانی این ناهماهنگی خیلی کمتر اتفاق میافتد و هر دو یعنی مولف و تصویرساز کنار هم هستند. همین ناهماهنگیها باعث میشود تصویرسازی کتاب درسی بدون هیچ خلاقیتی شکل بگیرد. درست است که در سالهای اخیر تکنولوژیهای پیشرفتهای برای کارهای گرافیکی کتابهای درسی داریم، اما نکته مهم این است که این کارها باز هم درست انجام نمیگیرد و معمولا بچههای این دوره تصاویر کتابها را دوست ندارند، چون واقعا کاری که باید در یک سال صورت بگیرد، تقریبا در یک مدتزمان کوتاه انجام میشود و همین باعث میشود کارها فاقد خلاقیت باشد و نتواند بچهها را جذب کند.»
از لزوم خلاقیت در طراحی کتب درسی میپرسم که چه چیزهایی را شامل میشود، میگوید: «ببینید، کتابهای قدیمی درسی یادتان میآید؟ مثل داستانها و شعرهایی که در کتاب فارسی داشتیم و تصویرهایی که در کنار آن قرار میگرفتند مثل شعر «روباه و زاغ» یا داستان «حسنک کجایی» که هنوز که هنوز است، تصویرش در ذهن کودکان نسل ما باقی مانده است. خلاقیتی که برای آن کارها بهکار برده میشد، باعث ماندگاریشان بود و همچنین هماهنگیای که بین تصویرساز و مولف بود؛ میدانستند که چه چیزی میخواهند، اما الان سالها است که این هماهنگی وجود ندارد و همینها باعث شده کتابها برای بچهها جذابیت نداشته باشد و فقط برای اینکه درسشان را بخوانند مجبورند این کتابی را که برایشان جذاب نیست یک سال در دست بگیرند. نکته مهمی که باعث شد من از این کار بیرون بیایم همین بود؛ اینکه هیچ مشورتی انجام نمیگرفت و همه اینها باعث شد نخواهم در این کار بمانم و دوباره به همان طراحی کتب داستانی برگشتم. واقعا هم دلم میسوزد که چرا نتوانستم کاری انجام بدهم که برای بچهها مفید باشد. همه اینها بهدلیل نبودن یک مکانیسم درست در طراحی کتابها است که چنین اتفاقهایی میافتد. با یک بیفکری و بنا به سلایقی غیرکارشناسی، یک عکس دچار تغییر میشود و این همه سروصدا ایجاد میکند. من معتقدم مشکل ما ریشهدارتر از تغییر یک عکس است. تقریبا هرسال این عکسها درحال تغییر است؛ یکبار عکس پسرها، یکبار دخترها و همه این کارها برای این است که بگویند دارند یک کاری انجام میدهند. این مساله فقط مختص جلد نیست و داخل کتابهای درسی هم همین روال را شاهدیم؛ یعنی هیچ فرقی برای آن تصویرساز ندارد که چهکاری انجام بدهد. همان کاری را میکند که به او میگویند. برای طراحی یک کار خیلی کم جلسه گذاشته میشود و همه اینها باعث میشود کتابها عاری از خلاقیت و اتفاقات بکر باشد.»
چگونگی تصویرسازی و طراحی در کتابهای کمکدرسی
غیر از کتابهای درسی، کتابهای دیگری هستند که این روزها درکنار کتابهای بچهها، موردتوجه قرار میگیرند و بچهها از آن استفاده میکنند. کتابهای کمکآموزشی که توسط ناشران کمکآموزشی منتشر میشود و بچهها در سطوح مختلف آموزشی از آن استفاده میکنند. برای اینکه از تصویرسازی این کتابها کسب اطلاع کنیم، بهسراغ کسی رفتیم که چندسالی تصویرسازی این کتابها را بهعهده داشت و بهگفته خودش این کار خیلی هم برایش لذتبخش بود. مهرداد محمدی، کار تصویرسازی را با کتابهای کودک شروع کرد و چندسالی خارج از ایران فعالیت میکرد تا اینکه دوباره به ایران بازگشت و تصویرسازی در کتب آموزشی را ازسر گرفت.
از محمدی درمورد تفاوت کار در کتابهای کمکآموزشی و کتب داستانی میپرسم و میگوید: «خیلی متفاوت است. در داستان شما با قوه تخیل مخاطبتان که همان کودک است مواجهید که بسیار باید به آن توجه شود و حتی باید سوالهایی را که مدنظر اوست باتوجه به داستانی که نوشته شده است مدنظر قرار دهید. اما در کتابهای کمکآموزشی، کمی متفاوت است. بچهها مثلا در کتاب ریاضی کمکدرسی با اعداد سروکار دارند و باید خلاقیت تصویرگر بسیار زیاد باشد تا بتواند همراه با سرگرمی منطق ریاضی را به کودک آموزش بدهد. حتی درمورد تصاویر روی جلد این کتابها هم باید توجه ویژه شود. در چندسالی که روی کتابهای کمکآموزشی کار میکردم، خیلی به طرح جلدها دقت میشد. برای ناشر جلبنظر مخاطب بسیار مهم بود و همه تلاشش را میکرد تا کتابی را منتشر کند که مخاطب با دیدن حتی ظاهر کتاب، آن را بخرد، جدا از اینکه چقدر کتابهای آموزشی الان مهم شده است و خانوادهها این مدل کتابها را برای فرزندانشان میخرند.»
درمورد ایجاد خلاقیت در این مدل کتابها میپرسم و میگوید: «دقیقا میخواستم به همین نکته اشاره کنم. ببینید، ما تقریبا برای کتابهای درسی بچهها خلاقیتی نداریم. من چندسالی خارج از کشور بودم و چون این موضوع برایم مهم بود، خیلی توجه میکردم که ببینم کتابهای آموزشی بچهها در آنجا چه تفاوتی با ما دارد و دقیقا به همین مساله رسیدم؛ خلاقیت... . ببینید، چیزی که من دیدم این بود که بچهها کتاب درسی داشتند، اما طراحیها بسیار دقیق بود و حس کنجکاوی بچهها در مواجهه با کتاب برانگیخته میشد. یک دوستی داشتم که یکی از طراحهای این کتابها را میشناخت و دیداری با او داشتم. میگفت برای طراحی یک کتاب و کشیدن تصویرهایش زمان دوساله صرف میکنند و کارگروهی دارند که شامل نویسنده، روانشناس، تصویرگر و خیلی از افراد دیگری است که بودنشان در این کارگروه مهم است. کارها با هم صورت میگیرد، درحالیکه در کشور ما اینطور نیست و همهچیز جداگانه انجام میگیرد و همین میشود که کتابهای درسی جذابیت بصری چندانی ندارند. اما درمورد کتابهای کمکآموزشی این موضوع کمی متفاوت میشود. ما ناشران کمکآموزشی زیاد داریم و همین داشتن رقیب باعث شده کتابها حتی در طراحی جلد متفاوت باشند و برای این کار کلی هزینه میکنند.»
درمورد هزینهای که برخی ناشران کتابهای کمکدرسی میکنند میپرسم که در جواب میگوید: «شکل طراحی جلد کتاب در بازار نشر کمکآموزشیها متفاوت است. ناشران کمکآموزشی برای طراحی کتابهایشان پول زیادی خرج میکنند و این کار را هم برای جلبنظر دانشآموزان درست میدانند. شورایی دارند و در این شورا برای طراحی کتابها تصمیم میگیرند. البته نکته مهم اینجاست که هرسال تقریبا طراحی جلدها تغییر میکند تا برای مخاطب همچنان این مساله جذاب باشد. در طراحی این مدل کتابها به سن کودک یا دانشآموزان نوجوان و بزرگتر توجه بسیاری میشود. برای همین است که در این چندسال بارها دیدهام که بچهها کتابهای کمکآموزشی را از کتابهای درسیشان بیشتر دوست دارند و این مساله، در سنین پایینتر و مقطع ابتدایی بسیار دیده شده است، چون بچهها در این سن درگیر تصویر هستند تا متن. برای همین ویژگیهای بصری خیلی مهم است. بچهها در این سن فقط به عکسها توجه میکنند و چیزهای دیگر برایشان مهم نیست. به همین دلیل باید خیلی به این مسائل توجه شود که تقریبا در کتابهای کمکدرسی رعایت میشود و در کتابهای درسی مدارس این موضوع اهمیت چندانی ندارد و بهراحتی از کنار آن میگذرند.»البته محمدی تاکید میکند که خودش موافق این مدل کتابهای کمکدرسی نیست و این مدل آموزش را درست نمیداند و صحبتش فقط برای تفاوت در طراحیهای این مدل کتابها است. این تصویرساز کتاب در جمعبندی صحبتهایش میگوید: «کاش به تصویر در کتابها توجه بیشتری میشد. بچهها در 6 سالگی که وارد سیستم آموزشی میشوند، از لحاظ بصری احتیاج به تصویرهای مناسب با توجه به مفهوم کتاب دارند. تصویرهای ساده که انگار از سر رفعتکلیف در کتابها قرار گرفته است نمیتواند چندان در شکلگیری خلاقیت بچهها موثر باشد.»
1400 و راه جدید برای طراحی کتابهای درسی
روانشناسان معتقدند سنی که کودکان وارد مدرسه میشوند، زمانی است که باید خلاقیت آنها شکوفا شود. حالا این کار میتواند با شیوههای درس دادن باشد یا خیلی چیزهای دیگر که در کنارش کتابهای درسی هم مهم است. سال 1340 که تصمیم برای تصویرسازی در کتابهای درسی شروع شد، یک انتشارات بهنام فرانکلین این کار را انجام میداد. بعد هم با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان این کار ادامه یافت و با جذب نقاشان جوان، طرحهای جدیدتری به کتابها اضافه شد. درنهایت میبینیم که بسیاری از تصاویری که از آن سالها در کتب درسی باقی مانده، ماندگار شدهاند و همه این تصاویر را به یاد دارند. باوجود رشد و پیشرفت فناوریهای تصویری و البته ظهور جوانهای متعهدی که در حوزه گرافیک فعالیت میکنند انتظار میرفت صنعت تصویرسازی کتابهای آموزشی شاهد تنوع و طراحیهای دقیقتری باشد، اما با نگاهی گذرا به کتابهایی که در این سالها منتشر شدهاند، جلوهای از خلاقیتهای گرافیکی دیده نمیشود، بهگونهایکه میتوان گفت طراحی کتابهای قدیمی وضعیت بهتری داشت. برنامهریزی برای طراحی درست این کتابها میتواند اولویت اصلی در آموزشوپرورش باشد. حذف یک عکس از روی جلد یک کتاب مهم است؛ چه عکس دختران این سرزمین باشد چه عکس پسران، که بارها در این سالها شاهدش بودیم. اما مساله اصلی این است که این کتابها به هیچوجه نمیتوانند ذهن بچهها را وارد یک بازی خلاقانه کنند؛ کاری که میتوان با گذشتن از دهه 90 و وارد شدن به یک دهه جدید، برای نسل جدید انجام داد.
کتابهای درسی در دهه 50 و 60 تصاویری را در خود جای دادند و هنوز بعد از گذشت سالها باز هم یاد آن تصاویر برای همیشه در ذهنها ماندگار است. در این بخش از گزارش اشارهای به این افراد و این تصاویر ماندگار داریم. (لینک)