به گزارش «فرهیختگان»، از ویژگیهای متمایز غرب آسیا پویایی تحولات و وقوع تهدیدات فوری در آن است. این دو ویژگی، کشورهای نگران منطقه را ناچار به توسعه عمق راهبردی به وسیله پیدا کردن متحدانی درسطح منطقه کرده است. ریاض و ابوظبی با این نگاه وارد جنگ یمن شدند و تقریبا تمامی قدرتهای اروپا و آمریکا را نیز درکنار خود داشتند، اما اوضاع در یمن، مطابق پیشبینیها پیش نرفت تا پس از پنج سال سعودیها برای موفقیت در یمن، دست به دامان «خالد باطرفی»، رهبر القاعده در شبه جزیره عربستان شدند تا برای کمک به ارتش سعودی به استان المهره واقع در شرق یمن برود. سعودیها که بخش زیادی از متحدانشان را بهدلیل ترس از گرفتاری در «باتلاق شنی» یمن، از دست دادهاند، همچنان گمان میکنند میتوانند پس از پنج سال جنگ، بر یمن مسلط شوند. این گزاره اشتباه، تبعات جبرانناپذیری برایشان داشته است. یکشنبهشب و دقایقی پس از اینکه «ترکی المالکی»، سخنگوی ائتلاف عربی ضدیمن مدعی شد «یک» فروند پهپاد یمنی را که قرار بوده به مناطق مسکونی حمله کند رهگیری و ساقط کردهاند، یمنیها با دستکم هشت پهپاد، مرکز فرماندهی و کنترل فرودگاه أبها را هدف قرار دادند. ایسنا به نقل از القدس العربی نوشت که «یحیی سریع»، سخنگوی ارتش یمن در بیانیهای اعلام کرده ارتش و کمیتههای مردمی وابسته به انصارالله یمن حمله گستردهای را به اهداف و پایگاههای حساس در فرودگاه بینالمللی أبها انجام دادهاند. این حملات با چند پهپاد صورت گرفته و پایگاههای نظامی و اهدافی حساس هدفگیری شدهاند. یمن این حملات را در پاسخ به حملات هوایی مکرر ازسوی ائتلاف عربی به شهرهای یمن انجام داده است. جنگندههای ائتلاف سعودی روز یکشنبه تنها در یک مورد ۱۹ بار مناطق مختلف استان مأرب یمن را بمباران کردند.
مأرب و پایان دولت وابسته
در حوزه زمینی جنگ یمن، ریاض در دو جبهه درگیر است؛ یکی جبهه مارب در یمن و دیگری استانهای جنوبی عربستان. سعودیها در جبهه مارب وظیفه تامین مالی، هدایت و پشتیبانی تسلیحاتی از ارتش دولت مستعفی یمن به ریاست منصور هادی را نیز برعهده دارند. مرکز اصلی تجمع هواداران این دولت استان مارب به مرکزیت شهری به همین نام است. نیروهای ارتش دولت نجات ملی یمن وابسته به انصارالله سال گذشته با انجام عملیاتی در مناطق شرقی استان صنعا ضمن از خطر خارج کردن پایتخت یمن از دسترس نظامیان ارتش منصور هادی موفق به پاکسازی استان الجوف شده و از همانجا عملیاتی گسترده را برای پاکسازی استان مارب آغاز کردند.
نیروهای ارتش دولت قانونی یمن از ماهها پیش در تدارک آزادسازی استان مارب بودهاند. این استان در مرکز یمن واقع شده و با آزادسازی آن، انصارالله ضمن دستیابی به مرکز یمن میتواند با دسترسی به استانهای شرقی و جنوبی این کشور گام بزرگی را در راستای آزادسازی یمن بردارد. این استان مرکز حزب اصلاح یمن است که بخشهایی از آن دارای ریشههای فکری اخوانی هستند. این حزب بهدلیل مخالفت با انصارالله در جنگ علیه این گروه وارد یک ائتلاف با دولت مستعفی منصور هادی شده است. از سوی دیگر بخشی از قبایل این استان نیز طرفدار شخص منصور هادی بودهاند. با توجه به پیچیدگیهای شرایط این استان و مرکزیت داشتن آن برای اردوگاه ائتلاف متجاوز عربی، ارتش دولت قانونی یمن سعی کرده است به موازات پیشرویهای نظامی دیگر ابعاد جنگ را نیز به پیش ببرد. در همین راستا مقامات اطلاعات دولت یمن بارها به مارب سفر کرده و با نمایندگان قبایل این شهر گفتوگو کردهاند. سعی انصارالله در این مرحله راضی کردن قبایل به صلح است تا بتوان با خسارات کمتری این استان را تحت کنترل گرفت. این سیاست جزء راهبردهای اصلی انصارالله برای پاکسازی مناطق مختلف یمن بوده است، اما در مارب دلیل دیگری بهجز آسیب نرسیدن به مردم نیز وجود دارد. با این حال ارتش و کمیتههای مردمی یمن روز گذشته موفق به تسلط بر منطقه «الصداره» یعنی محل عبور بهسمت «الجوبه» آخرین شهر باقیمانده از جنوب تا شهر مارب شدند. منابع محلی در همین ارتباط اعلام کردند، درگیریها به منطقه «المناقل» پس از الصداره رسیده -منطقهای که حدود 70 کیلومتر تا شهر مأرب فاصله دارد- رسیده است. به گزارش فارس، الخبر الیمنی اعلام کرد، خبرهایی مبنیبر درخواست حزب الاصلاح از قطر برای میانجیگری نزد صنعا با هدف توقف عملیات مأرب به گوش میرسد. همزمان با پیشرویهای ارتش یمن بهسمت مأرب، «محمد علی الحوثی» رئیس کمیته عالی انقلاب یمن در توئیتر خود نوشت: «هر کسی در خانهاش [بماند و درِ آن] را ببندد در امان است.» الحوثی با انتشار این توئیت اعلام کرد، حامیان ائتلاف درصورتیکه در نبرد شرکت نکنند، در امان خواهند بود.
جبهه جنوب عربستان
علاوهبر اهمیت سیاسی استان مارب، باید به اهمیت اقتصادی آن نیز اشاره کرد. استان مارب قلب تپنده انرژی یمن است. بیشترین میزان نفت یمن در این استان قرار دارد و بسیاری از تاسیسات نفتی این کشور نیز در مارب قرار دارند. پیش از بحران جنگ یمن نفت این استان از طریق خط لوله صافر-راس عیسی از این استان به دریای سرخ منتقل میشود. همچنین تاسیسات «بلحاف» نیز گاز را به دریای عرب منتقل میکرد. تنها پالایشگاه این استان نیز بخش زیادی از نیازهای داخلی یمن را تامین میکند. از سوی دیگر نیروگاه برق مأرب که از سوخت گاز استفاده میکند بزرگترین تامینکننده برق یمن است. سعودیها به همین دلیل سعی کردهاند در حد امکان تاسیسات اقتصادی این منطقه را از بین ببرند. ارتش عربستان سعودی که زمانی با استقرار در استان مارب حتی سامانههای موشکی پاتریوت را نیز در پادگانهای نظامی خود نصب کرده بود با در خطر قرار گرفتن این استان تلاش کرد برای جلوگیری از دسترسی انصارالله منابع اقتصادی این استان را تخریب کند. فروردینماه سالجاری تاسیسات نفتی «کوفل» در منطقه «صرواح» استان مارب از سوی جنگندههای سعودی مورد حمله قرار گرفت، اما ریاض از طریق تبلیغات رسانهای تلاش کرد این حمله را به ارتش دولت قانونی یمن نسبت دهد. ارتش یمن بلافاصله تهدید کرد درصورت ادامه تلاش ریاض برای تخریب تاسیسات نفتی مارب، بار دیگر در مقیاسی وسیع تاسیسات حیاتی نفت سعودیها را مورد تهاجم قرار خواهد داد. پس از این تهدید بود که تلاشهای علنی عربستان برای نابودسازی تاسیسات نفتی یمن فروکش کرد.
جبهه دیگری که سعودیها ناچارند در آن بجنگند، استانهای جنوبی عربستان است که در مجاورت مرزهای یمن قرار دارند. استانهای جیزان، عسیر و نجران در این منطقه واقع شدهاند و سعودیها در این منطقه برای جلوگیری از نفوذ ارتش یمن بهصورت ترکیبی از نظامیان خود، نظامیان سودانی و مزدوران یمنی بهره میبرند. از سال گذشته میلادی و با خروج تدریجی بخشی از نظامیان سودانی، ریاض به استخدام بیشتر مزدوران یمنی روی آورده است. گفته میشود 17 هزار مزدور یمنی که بیشتر ساکن استانهای جنوبی یمن مانند تعز هستند وظیفه جنگ در مناطق مرزی عربستان و یمن را برعهده دارند. این نیروها جزئی از گارد مرزی عربستان بهحساب میآیند. این جبهه بهدلیل شرایط پیچیده مناطق مرزی دو کشور به مشکلی برای ریاض بدل شده است. سه استان جیزان، عسیر و نجران در اصل استانهایی یمنی هستند که عربستان سعودی آنها را از سال 1934 به اشغال خود درآورده است. بین این استانها و استانهای شمالی یمن پیوندهای مذهبی و قبیلهای قدرتمندی برقرار است. ساکنان مناطق شمالی یمن و استانهای جنوبی عربستانسعودی جزء شیعیان زیدی هستند. این مساله باعث شده است دستگاههای امنیتی یمن بتوانند با استفاده از ساکنان مناطق جنوبی عربستان ضربات سنگینی به این کشور وارد کنند.
برخی از قبایل این منطقه پس از آغاز جنگ خواستار جدایی و پیوستن به یمن شده بودند و علیه ارتش سعودی وارد مبارزه شدهاند. این اقدامات تاحدی بوده که ارتش یمن موفق به نفوذ و تصرف بخشهای گستردهای از استانهای جنوبی عربستان شده است. ریاض باوجود تلاشهایش موفق نشده نفوذ ارتش یمن در مناطق جنوبی کشور خود را از بین ببرد و این نفوذ به مرحله تثبیت رسیده است. این ثبیت وضعیت در مناطق جنوبی عربستان باعث شده وضعیت جنگ در این منطقه برای سعودیها از لحاظ جانی و مالی شکل فرسایشی به خود بگیرد. تاسیسات مهم سعودیها در این مناطق در دسترس مبارزان یمنی قرار داشته و بهصورت دورهای از نظامیان سعودی در این منطقه از طریق کمین، حملات موشکی و پهپادی تلفاتگیری میشود.
استمداد از رهبر القاعده
عربستان سعودی برای جنگ با انصارالله و ایجاد توازن در عرصه میدانی با هر گروهی در یمن دست دوستی داده است. ریاض در این مسیر حتی با حزب اصلاح که برخی از شعبههای آن گرایشهای اخوانی دارند و عربستان بهشدت با آنها مخالف است نیز متحده شده است. گروههای وابسته به القاعده و داعش دیگر تروریستهایی هستند که برای جنگ با انصارالله وارد ائتلافی نانوشته با عربستان شدهاند. سعودیها ازطریق واسطههای خود در یمن به القاعده و داعش پول و سلاح میرسانند. حمایت سعودیها از این دو گروه درحالی است که آمریکا نیز از این موضوع اطلاع دارد. در سال 2018 آسوشیتدپرس در گزارشی بهطور مشروع به همکاری میان عربستان با القاعده و داعش پرداخت.
در این گزارش «مایکل هورتون»، عضو اندیشکده «بنیاد جیمزتاون» که اخبار مربوط به تروریسم را دنبال میکند به آسوشیتدپرس گفته بود: «عناصری از ارتش آمریکا کاملا مطلع هستند آنچه آمریکا در یمن انجام میدهد، دارد به القاعده کمک میکند، اما از نظر آمریکا حمایت از مقابله امارات و عربستان سعودی با آنچه توسعهطلبی ایران خوانده میشود، بر مقابله با القاعده و حتی با ثبات کردن یمن اولویت دارد.» با وجود این، میزان حمایت سعودیها از القاعده بهحدی رسید که باعث شد واشنگتن بهسمت بازخواست ریاض گام بردارد. سال گذشته میلادی شبکه «سیانان» در گزارشی با اشاره به پیدا شدن مقادیر گستردهای از تسلیحات ساخت آمریکا در دست تروریستهای القاعده در یمن مدعی شد بهدلیل این رسوایی آمریکا قصد دارد با ارسال هیاتی به عربستان و امارات از آنها در این باره تحقیق کند. با این حال بهنظر نمیرسد همکاری سعودیها با القاعده و دادن تجهیزات به این گروهک پایان یافته باشد.
روز یکشنبه یکی از رهبران شورای انتقالی جنوب یمن فاش کرد: «خالد باطرفی رهبر القاعده در شبهجزیره عربستان برای کمک به ارتش سعودی به استان المهره واقع در شرق یمن رفته است.» به گزارش ایرنا به نقل از تارنمای الخبر الیمنی، «صلاح بن لغیر» افزود: «ماموریت القاعده حمایت از نقشههای سعودی در استان المهره ازجمله حفظ گذرگاه شحن و جلوگیری از تسلط قبایل المهره بر این گذرگاه است.» براساس این گزارش، نیروهای سعودی روز یکشنبه سواحل استان المهره را با هدف استفاده از این نواحی برای صادرات نفت، بسته و بهطور کامل به کنترل خود درآوردند. قایقهای نظامی عربستان نیز بهسوی قایقهای ماهیگیری اهالی تیراندازی کرده و مانع کار آنها شدهاند.
در همین پیوند «حمید زعنبوت»، رئیس کمیته معترضان علیه عربستان در المهره اعلام کرد: «سعودیها تلاش دارند با بستن گذرگاه «شحن» که مشرف به کشور عمان است، ورود و خروج از این گذرگاه را تحتنظر داشته و همزمان بهتدریج تمامی استان را تحتکنترل کامل خود درآورند. پیشتر قبایل یمنی با نظامیان سعودی که قصد تسلط بر گذرگاه مرزی شحن در استان المهره و استقرار دستگاههای جاسوسی در این منطقه را داشتند، درگیر شده و آنان را وادار به عقبنشینی کرده بودند.» سعودیها همچنین سعی کردهاند از هستههای گروه داعش در یمن بهنفع خود بهره بگیرند. پشتیبانی از هستههای پراکنده داعش با هدف فرسایشی کردن جبهه داخلی انصارالله صورت گرفته تا نیروهای داعش بتوانند در مناطق تحت کنترل انصارالله دست به عملیات بزنند.
آمریکا قادر به تغییر نیست
مجموعه ناکامی سعودیها و متحدانش در منطقه غرب آسیا باعث شده «الکساندرا اشتارک»، محقق اندیشکده آمریکای نوین در مقالهای در نشریه فارینپالیسی با ارزیابی سیاستها و رویکرد اصلی دولتهای مختلف آمریکا در خاورمیانه، به آمریکا توصیه کند جنگهای نیابتیاش را در غرب آسیا بهپایان برساند. او ضمن اشاره به اینکه جنگهای نیابتی آمریکا نتوانسته اهداف راهبردی این کشور را محقق کند و حتی درمواردی نتیجه معکوس داشته است، نوشت: «رویکرد نیابتی به خاورمیانه شکست خورده است. شرکا و متحدان آمریکا در منطقه، بهویژه شیخنشینهای خلیج فارس، نقایص رویکرد خود در جنگ نیابتی را دریافتهاند. درپی سرنگونی برخی دولتهای منطقه در بهار عربی، قطر، امارات و عربستان سعودی ناپایداری منطقه را فرصتی دیدند تا به نفوذ بیشتری دست یابند و دولتهای مخالف خود را با دولتهای مورد نظرشان جایگزین کنند. اما آنچه بهدست آمد، نه یک پیروزی قاطع و سریع در سوریه و لیبی بلکه به دردسر افتادن دولتهای عربی خلیجفارس در باتلاقهایی پیچیده بود، بدون آنکه امیدی به پیروزی وجود داشته باشد.» او نوشت: «در یمن نیز حوثیها به نیرویی تبدیل شدهاند که موشکهای بالستیک را بهسوی ریاض روانه کرد.» او با اشاره به اینکه دولت آمریکا نمیتواند خود را از تلفات و آسیبهای انسانی این جنگها برکنار بداند، به مقامات این کشور توصیه کرد: «ایالات متحده باید این گمان را کنار گذارد که در جاهایی که اهرم چندانی در اختیار ندارد، قادر به تغییر اوضاع بهنفع خود است.»
* نویسنده: سیدمهدی طالبی، روزنامهنگار