به گزارش «فرهیختگان»، اتفاقات بامداد جمعه در فرودگاه مهرآباد تهران بار دیگر چالش میان بازیکنان فوتبال و هواداران تیمها را نمایان کرد. اینکه یک هوادار متعصب و البته عصبانی حق دارد اعتراضش را به گوش بازیکن تیمش برساند اما عبور از برخی خطوطقرمز باعث میشود بازیکن نیز آستانه تحملش را از دست داده و کار به درگیری فیزیکی نیز کشیده شود. اینکه یک بازیکن فوتبال که معمولا چندینبرابر افراد عادی جامعه دستمزد میگیرد چه میزان مسئولیت اجتماعی درقبال رفتارهایی که نسبت به او میشود دارد و تا چه حد در واکنشهایی که به بحرانها نشان میدهد محق است، همواره یکی از بحثهای مهم در جامعهشناسی ورزشی بوده و نظرات مختلفی دراینباره مطرح شده است.
ماجرای کاپیتان منچستر در میکونوس
یکی از نمونههای اخیر این رفتارهای ناهنجار اجتماعی در یونان رخ داد. هری مگوایر، کاپیتان ملیپوش منچستریونایتد برای گذراندن تعطیلات راهی جزیره میکونوس این کشور شده بود اما پس از حضور در یک کلوب شبانه و به راه انداختن دعوا با چند نفر نهایتا توسط پلیس یونان دستگیر شد و جالب اینکه در جریان دستگیری نیز با پلیس درگیر شده و درنهایت راهی بازداشتگاه شد. رسانههای بریتانیایی از این رفتار گرانترین مدافع کنونی فوتبال جهان بهشدت انتقاد کردند و معتقد بودند او نباید چنین واکنش تندی برابر پلیس از خود نشان میداد. ازسوی دیگر رفتار اتحادیه فوتبال انگلیس نیز مورد انتقاد رسانهها قرار گرفت چراکه در همان روزها قرار بود لیست تیمملی این کشور برای حضور در رقابتهای لیگ ملتهای اروپا منتشر شود که در کمال تعجب نام مگوایر در این فهرست قرار داشت که بعدا حذف شد.
در سال 1981 اعضای تیم فوتبال آمریکایی اوکلندرایدرز به دیدار «سوپربال» رسیده بودند. آنها پیش از این دیدار سرنوشتساز هفته سختی را پشتسر گذاشته بودند. کلیف برنچ، یکی از ستارههای این تیم از پرواز جا ماند و خبر شبنشینی چند بازیکن دیگر آنها در کلوب شبانه برای تیم حواشی زیادی ایجاد کرد. با این حال «آلدیویس» مالک باشگاه تصمیم گرفت برخوردی با این بازیکنان نداشته باشد و همه آنها در دیدار با فیلادلفیاایگلز حضور داشند. رایدرز این دیدار را با درخشش برنچ برد و وقتی در پایان بازی خبرنگاران از دیویس سوال کردند آیا تصمیمی برای برخورد با بازیکنان جنجالیاش دارد یا نه پاسخ داد چه فرقی میکند آنها را جریمه کنم یا نه. از نظر او این حاشیهها اهمیت چندانی نداشت و به پایان رسیده بود.
برای مگوایر اما این داستان خاتمه نیافته و همچنان ادامه دارد. کاپیتان یونایتد این روزها درحالی خانهنشین شده که همبازیانش در تیمملی برای دیدارهای حساس خود در لیگ ملتهای اروپا آماده میشوند. رفتار اتحادیه فوتبال انگلیس نیز باعث بهترشدن اوضاع نشد و بهعقیده بسیاری چندان منطقی نبود. آنها ابتدا او را با وجود رفتار جنجالیاش به تیمملی دعوت کردند اما خیلی زود متوجه شدند این کار از ابتدا اشتباه بوده است و مجبور به خطزدن نام او شدند. حادثه میکونوس به یک شرمساری برای فوتبال انگلیس بدل شد و حتی انتقاد بازیکنی همچون وین رونی را نیز بهدنبال داشت.
در این اتفاق هر دو طرف ماجرا حق را به خودشان میدهند و معتقدند رفتار درست را انجام دادهاند. پلیس یونان رفتار هنجارشکنانه مگوایر و همچنین توهینهایی را که به پلیس و حتی تمدن این کشور داشته شایسته مجازات میداند و مدافع انگلیسی نیز میگوید پلیس با او رفتار مناسبی نداشته است و با یک بازیکن فوتبال مشهور و عضو تیمملی یک کشور نباید اینگونه رفتار شود. در روزهایی که مگوایر و سایر بازیکنان فوتبال در دنیا روی زانو نشسته و از جنبش سیاهان حمایت کرده و میگویند «جان سیاهان مهم است» چنین رفتاری میتواند بسیار طعنهآمیز و متناقض با شعارهای آنها باشد.
یونایتد هنوز واکنشی جدی به این اتفاق نشان نداده است اما آنها طی این مدت تلاش کردهاند از رفتارها و واکنشهای احساسی پرهیز کنند. حتی بحث گرفتن بازوبند کاپیتانی از مگوایر نیز مطرح شده اما باشگاه به این شایعات واکنشی نشان نداده است.
نگاه منفی نسبت به فوتبالیستها
شکاف طبقاتی بین عامه مردم و فوتبالیستها هر روز بیشتر میشود و تصمیماتی نظیر آنچه اتحادیه فوتبال انگلیس درباره مدافع ملیپوش این کشور گرفت این شکاف را بیشتر میکند. با وجود محبوبیت بالایی که فوتبال میان مردم دارد اما برخی افراد هم هستند که نگاه مثبتی نسبت به بازیکنان ندارند و چنین جنجالهایی شک و تردید آنها را بیشتر میکند. ایندسته از مردم معتقدند نباید بازیکنان خود را جدا از مردم ببینند و خواستار حقوق اجتماعی بیشتر و مصونیت در برخی موارد باشند. بهعقیده آنها، بازیکنان شایسته دریافت چنین دستمزدهایی نیستند و این اختلاف در حقوقها و پولهایی که به آنها پرداخت میشود باعث بالا رفتن سطح توقع آنها از جامعه میشود. شاید این نظریه کمی اغراقآمیز بهنظر برسد اما بارها اتفاقاتی از این دست رخ داده که برای بازیکنان چالشبرانگیز بوده است و باعث شده هواداران این نظریه نسبت به درستی آن اصرار بیشتری داشته باشند.
در ماه آوریل امسال و با شیوع ویروس کرونا مت هانکوک، وزیر بهداشت انگلیس از بازیکنان فوتبال خواست با توجه به شرایط ویژهای که بهوجود آمده است و فداکاریهایی که مردم و بهخصوص کادر درمان انجام دادهاند آنها هم با کاهش دستمزدهای خود به حل این بحران کمک کنند. هانکوک بهخوبی میدانست که با هدف قرار دادن بازیکنان فوتبال میتواند جو مثبتی در روزهای بحرانی در جامعه ایجاد کند.
این اتفاق نشان داد با بهرهگیری از ظرفیت فوتبال و استفاده مناسب از این کارکردها میتوان از شهرت و محبوبیت بازیکنان در مسیر مناسب استفاده کرد. مثالهای دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که نشان میدهد نباید تنها اتفاقاتی نظیر آنچه را برای مگوایر رخ داد ملاک قضاوت عملکرد اجتماعی بازیکنان قرار داد. خود مگوایر یکی از کاپیتانهای تیمهای لیگ برتری بود که در کمپین جوردن هندرسون، کاپیتان لیورپول برای کمک به سازمانهای بهداشتی این کشور مشارکت کرد و کمکهای مالی خوبی برای کمک به حل بحران کرونا انجام داد اما چنین کارهایی نمیتواند باعث چشمپوشی از رفتار غیرمسئولانه او در یونان شود یا آن را توجیه کند.
مارکوس رشفورد دیگر نمونه انجام یک رفتار مناسب و مسئولیتپذیری درست یک بازیکن در بحرانهای اجتماعی است. همتیمی جوان مگوایر یکی از مهمترین کمپینهای سالهای اخیر در این کشور را بهوجود آورد که باعث شد کمکهای مالی زیادی برای کودکان گرسنه این کشور جمعآوری شود. نامه او به نخستوزیر بریتانیا تاثیر زیادی روی مردم این کشور داشت و باعث شد این کمپین بهسرعت در سراسر این کشور شناخته شود و بودجه خوبی برای اهداف آن جمعآوری شد. اما رشفورد 22 ساله رفتاری را از خود نشان داد که بسیاری از مردان باتجربه در فوتبال و حتی سیاسیون این کشور از انجام چنین حرکتی عاجز بودند یا شاید توان رهبری و مدیریت آن را نداشتند.
تفاوت چنین رفتارهایی بین بازیکنان شاید به عکسالعمل متفاوت مدیران و افراد بانفوذ در ورزش در قبال حواشی آنها مربوط شود. رفتاری که دیویس با بازیکنان تیمش داشت مسلما نمیتواند از تکرار رفتارهای جنجالی بازیکنان جلوگیری کند. تغییر نگرش بازیکنان نسبت به اجتماع شاید یکی از اصلیترین پیشنیازها برای جلوگیری از تکرار چنین اتفاقاتی در ورزش باشد. واکنش باشگاهها به رفتارهای بازیکنان نیز بسیار مهم است و میتواند مانع از تکرار اتفاقاتی از این دست باشد اما صدور بیانیه در فاصله تنها چندساعت پس از یک درگیری و متهمکردن یک سمت ماجرا و مبراکردن طرف دیگر، شاید حرکتی چندان منطقی نباشد.
* نویسنده: سیامک خاجی، روزنامهنگار