به گزارش «فرهیختگان»، حالا گفتمان عدالتخواهی، آن هم از نوع عدالت آموزشی وارد فضای جدیتری شده است. چندسال پیش و روزهایی که مدام از عدالت آموزشی، ضعف مدارس دولتی و رشد مدارس پولی مینوشتیم، کمتر کسی با ما در این مسیر مطالبهگری همنوایی میکرد. کمتر کسی نسبت به این مساله حساس میشد که شکاف طبقاتی پیش از ورود به دانشگاه، در جریان تحصیل در مدارس پولی ابتدا چه بلایی سر دانشآموزان و بعد نظام آموزشی و پروسه تحصیل میآورد. به هر شکل این ماجرا هرگز متوقف نشد و کمکم تبدیل به گفتمانی فراگیر و مطالبهای سراسری شد، بهقدری که کوچکترین اظهارات و مطالبات در مسیر عدالت آموزشی با حمایتهای جدی همراه میشود. نوع مواجهه با این مساله هم برای هر کسی شمایلی متفاوت دارد، به هر طریق مساله حول یک محور، یعنی عدالت میچرخد و این قابلتامل و تقدیر است. از دو روز پیش اجلاس سراسری مدیران آموزشوپرورش سراسر کشور در تهران آغاز شد. روز گذشته رهبر انقلاب در یک ارتباط تصویری سخنانی را در این اجلاس ایراد کردند که خطبهخط آن استراتژیک بودن و اهمیت فضای نظام آموزشی را گوشزد میکرد. هرچند شاید اگر زودتر و قبل از اینکه رهبر انقلاب به موضوع ورود کنند، منتفعان جریان پایهگذار بیعدالتی در آموزش دست از این ایجاد شکاف برمیداشتند، کار به اینجا نمیرسید، ولی به هر روی، این مسیر همچنان قابلیت اصلاح و ترمیم دارد و انتظار میرود این اتفاق بیفتد.
سهم ناچیز دانشآموزان مدارس دولتی از رتبههای برتر کنکور
پیرو سخنان مقام معظم رهبری بد نیست به چندمساله اساسی که میتوان از آنها بهعنوان علل اصلی عقبماندگی آموزشی در مدارس دولتی هم یاد کرد، اشاره کنیم. مواردی که در چند دستهبندی مختلف در ادامه به آنها میپردازیم؛ نکته اولی که در سخنان رهبری هم به آن اشاره شد ماجرای امکان قبولی دانشآموزان مدارس دولتی در کنکور سراسری است. درست یا غلط مدتهاست که کنکور سراسری بهعنوان یکی از معیارهای اصلی گزینش دانشآموزان و انتخاب دانشجویان مورد اتکاست. ولی متاسفانه هرچه جلوتر آمدیم این رقابت از فضای حضور افراد با سطح برابر یا حداقل نزدیک به هم دور شده و رقابت ناسالمی ایجاد شده است. این مساله رویا و توهم نیست، براساس آمارها بیش از ۷۰ درصد رتبههای برتر کنکور امسال در رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی دانشآموزان سمپاد هستند. سهم غیرانتفاعیها ۱۴درصد و نمونه دولتیها ۱۳درصد است. ۹۱درصد نفرات برتر شهرستانی در مدارس سمپاد درس خواندهاند و تنها ۹درصد آنان در مدارس غیرانتفاعی و دولتی تحصیل کردهاند.
۶۶ درصد دانشآموزان تهرانی که جزء نفرات برتر کنکور ۹۸ هستند در مدارس غیرانتفاعی و نمونه دولتی درس خواندهاند و ۳۳ درصد آنان دانشآموزان مدارس سمپاد هستند، یعنی سهم دانشآموزان مدارس دولتی از رتبههای برتر و خوب کنکور ناچیز بوده است. این درحالی است که سهم مدارس غیردولتی از آموزش کشور در برابر سهم مدارس دولتی بسیار ناچیز است. شکاف بهوجودآمده علل مختلفی دارد؛ برای مثال میتوان به سهم آموزشوپرورش از تولید ناخالص ملی در ایران و قیاس آن با سایر کشورها اشاره کرد، براساس اطلاعات موجود این سهم در ایران برابر با دو تا سهدرصد است، درحالیکه در کشورهایی نظیر سوئد، دانمارک، ترکیه، عربستانسعودی و افغانستان سهم آموزشوپرورش از تولید ناخالص ملی بیشتر از ایران است. نکته دیگری که در مسیر این شکاف اثرگذار است حضور ناشران و موسسات کمک آموزشی است که هرسال با تولید محتوای کنکوری سهم قابلتوجهی در بازار کنکور دارند و باعث تغییر مسیر عادلانه برگزاری آزمون سراسری شدهاند.
30 درصد مدارس کشور ناایمن 62 درصد کلاسها با تراکم بالای 26 نفر!
از وضعیت ساختمانهای مدارس و تراکم کلاسهای مدارس دولتی هم میتوان بهعنوان یکی دیگر از معضلات اصلی پروسه آموزش در فضای دولتی نام برد. به گفته مهرالله رخشانیمهر، رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس ۳۰ درصد فضاهای آموزشوپرورش کشور فرسوده است که ۱۸ درصد این اماکن آموزشی نیازمند مقاومسازی است و ۱۲ درصد نیز باید بهطور کامل تخریب و بنای مستحکمی جایگزین آن شود. مضاف بر او، محسن حاجیمیرزایی، وزیر آموزشوپرورش در این رابطه گفته است: «در سالهای اخیر و با حمایت خیرین و دولت، گامهای بلندی برای رفع آسیبها و کاهش مشکلات حوزه آموزشوپرورش برداشته شده، اما همچنان ۳۰ درصد مدارس کشور نیازمند ایمنسازی است.»
پیروز حناچی، شهردار تهران نیز سال گذشته به تشریح وضعیت ایمنی مدارس پایتخت پرداخته و از بررسی دو هزار و ۸۸۸ مدرسه در برابر مخاطرات و حوادث طبیعی خبر داد و گفت: «براساس گزارش سازمان مدیریت بحران از دو هزار و ۸۸۸ مدرسه بررسیشده هزار و ۲۳۵ مدرسه از نظر ایمنی در وضعیت زرد، ۸۲۷ مدرسه در وضعیت قرمز و مابقی از نظر مخاطره در حد آسیب کم هستند. ضمن اینکه حدود ۱۵ هزار و ۷۹۵ مدیر آموزش دیدهاند.»
محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران در این باره گفت: «از حدود چهار هزار مدرسه تهران حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد آنها از وضعیت خوبی برخوردار نیستند و لازم است با کمک شهرداری و شورا به آنها کمک شود.»
علی شهری، مدیرکل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان تهران بعد از ماجرای کلینیک سینا در رابطه با وضعیت ایمنی ساختمان مدارس در تهران و همچنین ماجرای تراکم کلاسهای درس گفت: «تهران از یکسو بیشترین آمار مدارس فرسوده را دارد و از طرفی بهعلت افزایش جمعیت دانشآموزی نیازمند ساخت مدارس جدید نیز هست. بیش از دو میلیون دانشآموز در مدارس استان داریم. بازسازی ۲۲ هزار و ۵۰۰ کلاس درس فرسوده تهران به بودجهای بیش از ۶ هزارمیلیارد تومان نیاز دارد. میانگین تراکم دانشآموزی کلاسهای درس در استان تهران ۳۲ نفر است؛ در حالی که استاندارد کشوری ۲۴ نفر در هر کلاس درس است. استان تهران به هزار مدرسه ۱۵کلاسه جدید نیاز دارد تا تراکم کلاسهای درس به استاندارد کشوری برسد که این امر نیز اعتباری بالغ بر ۶ هزارمیلیارد تومان نیاز دارد.»
رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی در ارتباط با تراکم کلاسهای درس در کشور معتقد است: «طبق مصوبات شورای عالی آموزشوپرورش، تراکم کلاس درس دوره ابتدایی نباید بالای 26 نفر باشد و نرخ مطلوب هم 20 تا 22 نفر است، اما هماکنون حدود 62 درصد کلاسهای درس تراکم بالای 26 نفر دارند، 48.2 درصد کلاسها 26 تا 35 دانشآموز، 12.1درصد کلاسها 36تا 40 دانشآموز، 1.7 درصد کلاسها بالای 41 دانشآموز دارند و سه هزار و 22 کلاس درس بالای 41 نفره هم وجود دارد، این اتفاق در مدارس خاص رخ نمیدهد و در مدارس دولتی است!»
مدارس دولتی نباید طوری باشد که خانوادهها تصور کنند فرزندانشان را به یک جای بیپناه میفرستند
رهبر معظم انقلاب روز گذشته در ارتباط تصویری با وزیر، معاونان، مدیران و روسای آموزشوپرورش در سیوچهارمین اجلاس آموزشوپرورش ضمن قدردانی از مسئولان و فعالان و معلمان نظام آموزشی کشور به مساله مهم عدالت آموزشی اشاره کردند و گفتند: «درمورد عدالت آموزشی و بهرهمندی دانشآموزان از سهم مناسب خود در همه نقاط کشور بهویژه مناطق دوردست و شناسایی و پرورش استعدادهای درخشان در مناطق محروم بارها صحبت شده و اکنون که مساله آموزش مجازی مطرح است، موضوع عدالت آموزشی حساستر از گذشته است.» ایشان با تاکید بر توجه به خانوادههایی که تمکن مالی جهت خرید ابزار و وسایل مورد نیاز بهمنظور استفاده از آموزش مجازی را ندارند، افزودند: «صداوسیما باید از طریق آموزش، بخشی از خلأ عدم امکان استفاده از آموزش مجازی را جبران کند.»
حضرت آیتالله خامنهای یکی از موارد مربوط به عدالت آموزشی را موضوع «مدارس دولتی» برشمردند و گفتند: «باید سطح و کیفیت مدارس دولتی از لحاظ آموزشی و تربیتی بهگونهای شود که دانشآموزان احساس نکنند با تحصیل در این مدارس امکان قبولی آنها در کنکور کمتر است و خانوادهها نیز تصور کنند فرزندانشان را به یک جای بیپناه میفرستند.» ایشان موضوع جذب و تربیت معلم را بسیار مهم برشمردند و با اشاره به دو دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی، خاطرنشان کردند: «باید بهگونهای برنامهریزی و ظرفیتسازی شود که معلمان سراسر کشور، فقط از مسیر این دو دانشگاه وارد آموزشوپرورش شوند و مجلس شورای اسلامی نیز باید در تصویب طرحها بهگونهای عمل کند که خارج از مسیر این دو دانشگاه، ورودی به آموزشوپرورش وجود نداشته باشد. باید در جذب معلمان یک گزینش صحیح و خردمندانه انجام شود و اجازه ورود نیروی بیکیفیت به آموزشوپرورش داده نشود.»
مسیر انحرافی تربیت معلم، جذب 144 هزار معلم از مسیری غیر از دانشگاههای تربیت معلم
معضل دیگری که گریبانگیر مدارس کشور خصوصا مدارس دولتی است، ماجرای کمبود و کیفیت معلمهاست. در ارتباط با مساله کمبود، چندی پیش محسن حاجیمیرزایی، وزیر آموزشوپرورش گفت: «براساس شاخصهای سازمان اداری استاندارد و شورای عالی وزارت، حدود ۱۹۷ هزار نفر در آموزشوپرورش کمبود نیرو داریم.» البته آمارها در این ماجرا متناقض است و برخی دیگر از مسئولان آمارهای بیشتری را اعلام میکنند.
با این حال براساس پیشبینیها، چیزی حدود 825 هزار معلم برای ارائه مطلوب آموزش در مدارس کشور نیاز است، ولی درحالحاضر کمتر از 400 هزار معلم مشغول فعالیتند که تعداد زیادی از آنها هم در شرف بازنشستگی قرار دارند. این یعنی حدود 100 هزار نفر بیشتر از عدد اعلامی از سوی وزیر معلم برای آموزشوپرورش در کشور نیاز داریم. منتها مساله مهمی که رهبر انقلاب روز گذشته به آن اشاره کردند ماجرای تربیت معلم بود، ایشان گفتند: «باید بهگونهای برنامهریزی و ظرفیتسازی شود که معلمان سراسر کشور، فقط از مسیر دو دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی و دانشگاه فرهنگیان وارد آموزشوپرورش شوند و مجلس شورای اسلامی نیز باید در تصویب طرحها بهگونهای عمل کند که خارج از مسیر این دو دانشگاه، ورودی به آموزشوپرورش وجود نداشته باشد. باید در جذب معلمان یک گزینش صحیح و خردمندانه انجام شود.»
مسیر تربیت معلم با آمدن دولت روحانی دچار انحراف شده است و مسیرهای دیگری همچون استفاده از معلمان ماده 28 و خرید خدمتیها جایگزین آنها شدهاند. براساس آخرین آمارهای اعلامشده از سوی وزیر آموزشوپرورش در راستای تامین معلمان مورد نیاز برای سال تحصیلی پیش رو، فقط 20 هزار معلم از مسیر دانشگاه فرهنگیان جذب و تامین میشوند و الباقی نیز به این صورت است که حدود 28 هزار معلم از طریق ماده 28، حدود 100 هزار نفر از حقالتدریسیها و آموزشیارهای سوادآموزی و 16 هزار نفر از طریق خرید خدمات (بخش خصوصی) راهی کلاسهای درس خواهند شد. بهتفسیر سادهتر فقط 20 هزار نفر از 164 هزار معلمی که آموزشوپرورش جذب میکند از مسیر دانشگاه فرهنگیان میگذرند.
رشد روزافزون مدارس لاکچری و سقوط مدارس دولتی
یکی دیگر از اصلیترین مولفههای اثرگذار بر روند عقب ماندگی مدارس دولتی رشد و توسعه روزافزون مدارس غیردولتی و پولی شدن روند آموزش است. اگر هم در ماجرای قبولی کنکور، هم در ماجرای استفاده از معلمان، هم در ماجرای سختافزارها اعم از ساختمان و امکانات ویژه کیفیت مطلوب را در مدارس دولتی ببینیم توجیهی ندارد که خانوادهها حد بالایی از هزینههای زندگی خود را به آموزش اختصاص دهند و به هر شکلی شده فرزندشان را برای گرفتن نتیجه بهتر راهی مدارس پولی کنند. این ماجرای تحقیر مدارس دولتی و پرورش مدارس پولی هم از آن دست ماجراهایی است که زیاد از آن گفتهایم و بیشتر نیز میتوان از آن نوشت. به هر طریق براساس آمارها طی سالهای 1367 تا 1376 یعنی دوران ریاستجمهوری هاشمیرفسنجانی در هر سه دوره ابتدایی، راهنمایی و متوسطه، 31 هزار و 46 مدرسه دولتی ایجاد و احداث شد. همچنین در این دوره چهارهزار و 752 مدرسه غیردولتی در سه دوره مختلف تحصیلی بهبهرهبرداری رسید.
بعد از هاشمی، در دولت سیدمحمد خاتمی هم مجموعا در سه دوره آموزشی ابتدایی، راهنمایی و متوسطه، 14 هزار و 899 مدرسه دولتی و سه هزار و 249 مدرسه غیردولتی ایجاد شد. درمجموع هشت سال ریاستجمهوری محمود احمدینژاد هم در اتفاقی جالب، 14 هزار و 534 مدرسه از مجموع مدارس دولتی در پایه ابتدایی و پنج هزار و 766 مدرسه از دوره راهنمایی کم شد. در دوره متوسطه هم در چهارسال اول دولت احمدینژاد هزار و 565 مدرسه به مجموع مدارس اضافه شد، اما در چهارسال دوم این دولت، دو هزار و 94 مدرسه از مجموع مدارس دولتی کاسته شد. در ارتباط با مدارس غیردولتی هم در این دولت، هزار و 105 مدرسه به مجموع مدارس غیردولتی پایه ابتدایی افزوده شد، 269 مدرسه از تعداد مدارس غیردولتی دوره راهنمایی کاسته شد و 30 مدرسه غیردولتی نیز در دوره متوسطه به مجموع مدارس اضافه شد. از آنجا که آمار دقیق موجود تا سال 96 است، در ارتباط با دولت روحانی صرفا چهارسال ابتدایی این دولت را مدنظر قرار دادهایم؛ براساس اطلاعات موجود، در دولت یازدهم هزار و 76 مدرسه دولتی در دوره ابتدایی و 3 هزار و 178 مدرسه در دوره متوسطه اضافه شد، اما هزار و 699 مدرسه دولتی از دوره راهنمایی حذف شد. در ارتباط با آمار مدارس غیردولتی در این دولت هم باید گفت که دولت روحانی یکی از پرکارترین دولتها در رشد مدارس غیردولتی خصوصا در دوره ابتدایی بود. دولت روحانی سه هزار و 997 مدرسه غیردولتی در دوره ابتدایی، 482 مدرسه غیردولتی در دوره راهنمایی و هزار و 68 مدرسه در دوره متوسطه ایجاد کرد. البته پولی شدن روند آموزش فقط معطوف به مدارس غیردولتی نیست و چندسالی میشود که مدارس دولتی هم مبالغ قابلتوجهی را از خانوادهها برای ثبتنام دانشآموزان دریافت میکنند.
مردم ایران برای اینکه فرزندانشان آموزش ببینند حدود 40 هزار میلیارد تومان پول پرداخت کردند
پیرو صحبتهای مقاممعظمرهبری با سیدمجید حسینی، کارشناس آموزشی و عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران گفتوگویی انجام دادیم. او در رابطه با مسائلی که باعث عقبماندگی مدارس دولتی است به «فرهیختگان» گفت: «مساله اول تحقیر مدارس دولتی است که به لحاظ فرهنگی و رسانهای و سیاسی و روشنفکری یک جریانی در کشور وجود دارد که بچه در مدرسه دولتی را خارج از طبقه اجتماعی متوسط و شأن اجتماعی تلقی میکند. احساس میشود کسی اگر فرزند خود را در مدرسه دولتی گذاشت به فرزند خود خدمت نکرده و برای آینده فرزندش هزینه نکرده یا برای آینده بچه خود سرمایهگذاری نکرده است. مدرسه دولتی به لحاظ فرهنگی و رسانهای نماد این شده که برای فرزند خود کاری نکردهاید و او را در مدرسه دولتی گذاشتهاید. نکته دومی که درخصوص مدارس دولتی اتفاق میافتد این است که توان مدارس دولتی صرف حداقلهای معاش معلمان میشود. در بسیاری از این مدارس معلمان در حداقلهای معاش زندگی میکنند و امکان اینکه بتوانند آموزش بالنده و خلاق داشته باشند به دلیل مسائل معیشتی ندارند. نکته سوم مدارس دولتی این است که این مدارس دائما باید در رقابت با مدارس خصوصی قرار گیرند و ببازند چون آموزشوپرورش سطح لازم از امکانات، پول و حمایت را از مدرسه دولتی ندارد درحالیکه مدرسه خصوصی هم از طریق قوانین مجلس و دولت و هم از طریق محتوای سرمایه مورد حمایت است. این است که شما هر روز شاهد هستید سطح مدارس خصوصی افزایش داشته و سطح مدارس دولتی کاهش یافته است.
در رنکینگ سازمان بینالمللی که آموزشوپرورش ایران هم عضو آن است، بین 49 کشور، ایران از لحاظ کیفیت آموزش دولتی رتبه 34 را دارد. این فاجعهبار است و نشاندهنده این است که آموزش دولتی به دلیل گسترش مدارس پولی و رفتن معلمان خوب و امکانات خوب از دولتی بهخصوصی مثل اتفاقی است که در درمان افتاده و بیمارستانهای خصوصی تبدیل به مکانهای باکیفیت از لحاظ ارائه خدمات شدند و همان اتفاق نیز برای مدارس دولتی رخ داده است. این یک اتفاق عجیب است که هر روز مدارس دولتی کیفیت بدتری پیدا کنند تا مدارس خصوصی رونق بیشتری پیدا کنند. اگر مدارس دولتی خوب داشته باشید چرا باید فرزند خود را به مدارس خصوصی بفرستید؟ باید مدرسه دولتی بد باشد که فرزند خود را به مدرسه خصوصی بفرستید ولی اتفاقی که میافتد این است، لیبرالها میگویند دولت در اداره امور بد است و دولت بیکیفیت اداره میکند درحالیکه نکته جالب این است که مطابق رنکینگهای جهانی بهترین سازمان آموزشی در جهان مربوط به کشور فنلاند است که آموزش این کشور کاملا دولتی است. به عبارت دیگر در بخش دولتی کاملا بهترین سیستم آموزشی اتفاق افتاده درحالیکه در کشورهایی همانند اندونزی و مالزی که سطح خصوصیسازی و پولیسازی مدارس بالا رفته کیفیت آموزشیشان بهشدت افت کرده است.
جالب است که افت کیفیت آموزشی تحتتاثیر پولی شدن در سالهای اخیر بهگونهای است که حجم منفی زدن در کنکور سراسری در برخی دروس همانند ریاضی 80 برابر 10 سال قبل شده است. میتوانید ببینید چه بلایی سر کیفیت آموزشی افتاده است. تازه اگر کنکور را مبنای درستی برای کیفیتسنجی قرار دهیم که چنین نیست. یک همدستی میان مدیران دولتی و مدارس خصوصی اتفاق افتاده که هر روز کیفیت مدارس دولتی هم از زاویه افکار عمومی و هم از لحاظ واقعیت افت کند تا ساختار 11 درصدی مدارس خصوصی که پشت آن منابع اصلی آموزش کشور هستند، تقویت شود. من عددی به شما ارائه میکنم که پایانبندی بحثم باشد. سال قبل مردم ایران به مدارس دولتی 10 هزار میلیارد تومان پول دادند یعنی تقریبا به 90 درصد مدارس کشور به این میزان پول دادند درحالیکه دریافتی مدارس خصوصی 20 هزار میلیارد تومان بود و آنها درصد کمی از آموزش کشور هستند. هشت تا 10 هزار میلیارد تومانی که به مافیای کنکور در سال گذشته پرداخته شده را نیز اضافه کنید و ببینید مردم ایران برای اینکه فرزندان آموزش ببینند حدود 40هزار میلیارد تومان پول پرداخت کردند ولی این آموزش نسبت به 10سال گذشته کیفیت کمتری دارد و این پایان خصوصیسازی آموزش و پولی کردن آموزش در سیستم آموزش ایران است.»
جمعیت 35 درصدی دانشآموزان مناطق روستایی و عشایری از طریق بستههای آموزشی تحصیل میکنند
بعد از حسینی با محمدرضا سیفی، مدیرکل دفتر توسعه عدالت آموزشی و آموزش عشایر وزارت آموزشوپرورش به گفتوگو پرداختیم. مقاممعظمرهبری در سخنان روز گذشته به مساله مهم عدالت آموزشی اشاره کردند و گفتند: «درمورد عدالت آموزشی و بهرهمندی دانشآموزان از سهم مناسب خود در همه نقاط کشور بهویژه مناطق دوردست و شناسایی و پرورش استعدادهای درخشان در مناطق محروم بارها صحبت شده است و اکنون که مساله آموزش مجازی مطرح است، موضوع عدالت آموزشی حساستر از گذشته است.»
سیفی در این رابطه به «فرهیختگان» گفت: «چیزی که امروز برای آموزشوپرورش نویدبخش و بیسابقه است اینکه مقاممعظمرهبری برنامهریزی و اقدامات مجموعه آموزشوپرورش را در دوران کرونا بیسابقه دانستهاند، مخصوصا که تجربه این امر را نداشتیم. قدردانی رهبری باعث شد تمام روسای مناطق آموزشوپرورش کشور دلگرمی پیدا کنند. البته رهبر معظم انقلاب به موضوع عدالت آموزشی هم اشاره فرمودند، مخصوصا در نقاط دوردست و مناطق روستایی و عشایری همگی از سهم مناسب خود بهرهمند شوند آن هم با توجه به شرایطی که هماکنون وجود آموزش مجازی مهم است، البته ایشان تاکید کردند عدالت آموزشی حساستر از گذشته است. به همین دلیل فکر میکنم خواست رهبری این بود که تلویزیون بهصورت اختصاصی در این امر وارد شود و امیدوار هستیم ازطریق آموزش تلویزیونی و مدرسه تلویزیونی بتوانیم عدالت آموزشی مدنظر مقاممعظمرهبری را پیاده کنیم.
عدالت آموزشی در ظاهر خود در کشور ما رعایت شده و پوشش تحصیلی دانشآموزان ما جزءکشورهایی است که سلامت دارد اما در باطن و خارج از پوسته ظاهری خود عدالت آموزشی چیزی است که تاکنون محقق نشده است و لازم است در این زمینه تلاش بیشتری صورت گیرد. براساس آمار حدود 200 هزار دانشآموز عشایری داریم. سال گذشته دغدغهای نداشتیم چون در مناطق عشایری با توجه به سال تحصیلی که دارند و کوچ ییلاق و قشلاق انجام میشود بیشتر محتوای کتب درسی در سال گذشته پایان یافت و فقط 10 درصد باقی مانده بود که به بازآموزی و دوره کردن اختصاص مییافت. اما امسال مشکل اساسی خواهیم داشت ولی با توجه به پراکندگی این مناطق و از جهت محرومیتی که دارند و شرایطی که وجود دارد این بار محرومیت به نوعی امتیاز محسوب میشود چون از کرونا ویروس و از مناطق قرمز دور هستند. به همین دلیل آموزش 35 درصد جمعیت دانشآموزی کشور ما که در مناطق روستایی و عشایری هستند از طریق بستههای آموزشی در مناطقی که تلویزیون و فضای مجازی پوشش نداشته باشد، انجام میشود و مسلما تولید بسته آموزشی و محتوای یادگیری جزء اولین گزینههایی است که در این زمینه استفاده میشود. تولید بستههای آموزشی بهصورت خودآموز است؛ یعنی دانشآموز گامبهگام با محتوای درسی آشنا میشود و دیگر خصوصیت آن این است که بودجهبندی شده و درسنامهها بهصورت تکالیف تکراری و کمارزش نیست بلکه نکات مهم کتب درسی را در بر میگیرد و هیچ هزینهای برای خانواده و دانشآموز بههمراه ندارد. درسها به صورت گامبهگام به زبان ساده و در قالب مثالهای ساده و روان برای دانشآموز ارائه میشود. این مطالب تولید شده و داخل کتابچه و دفترچه مانند است و در اختیار دانشآموز قرار میگیرد. در عین حال در هر قسمت دانشآموز به کتاب درسی نیز ارجاع داده میشود. ابتدای این بستهها راهنمای استفاده اولیا و دانشآموزان وجود دارد و نیت این است که شیوهنامه جدید تداوم آموزش در مناطق روستایی و عشایری فاقد دسترسی به تلویزیون، اینترنت و دستگاههای الکترونیکی است. دستورالعملمان همچون سابق است و این دستورالعمل به حدی کامل بوده که مورد استفاده قرار گرفته است. از هر ظرفیتی نیز استفاده شده است، از ظرفیت مخابرات، شبکههای استانی و فضای مجازی استفاده میکنیم. حضور معلمان دلسوز و دغدغهمند را نیز در نظر داریم چون از لحاظ ما سلامتی دانشآموزان در اولویت است. در عین حال اجازه نمیدهیم با توجه به شرایط موجود به آموزش خدشهای وارد شود و به هر طریقی که میسر باشد این آموزش حتی در مناطق روستایی صعبالعبور صورت میگیرد.»
* نویسنده: ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه