به گزارش «فرهیختگان»، کیفیت سیستم آموزشعالی در هندوستان که یکی از پرجمعیتترین کشورهای دنیاست، جز در تعداد محدودی از موسسهها و دانشگاههای نخبه، پایین است و مقامات و مدیران دانشگاهی و دولتی این کشور بهدنبال راهکارهایی خلاقانه برای اصلاح نظام آموزش دانشگاهی هستند. نرخ بیکاری، تورم و فساد جزء موضوعاتی هستند که حتی از وضعیت دانشگاههای هند هم پیشی گرفتهاند. اما اگر بیکاری را یکی از اصلیترین چالشهای موجود در این کشور به حساب بیاوریم، میتوانیم سیستم آموزشعالی را یکی از بهترین راهحلهای مقابله با این مشکل عنوان کنیم که با اصلاح و گسترش آن، ناخودآگاه مشکل بیکاری هم حلوفصل میشود. چیزی قریب به 3/1 میلیارد نفر از جمعیت هندوستان را جوانان زیر 25 سال تشکیل میدهند، اما بیش از 37 میلیون دانشجو درحدود 900 دانشگاه مرکزی، دولتی و خصوصی این کشور هزاررنگ ثبتنام کردهاند. برای بررسی وضعیت سیستم آموزشعالی این کشور، باید 40 هزار کالج و 10 هزار موسسه اعطاکننده مدرک معتبر نیز در کنار دانشگاهها فعالیت کنند تا بتوانند مهارتهای لازم را برای پیشبرد اقتصاد این کشور پرورش داده و آماده ورود به بازار کنند. اما مسالهای که در اینجا مطرح میشود این است که باتوجه به حجم بالای دانشگاهها و مراکز آموزشی، چرا کیفیت سیستم آموزشعالی به حد مطلوب عمل نمیکند.
خروج دانشجویان بومی از کشور
«پوشکار»، مدیر مرکز بینالمللی «گوآ» معتقد است بیکاری موضوعی است که در هند طی سالهای اخیر بیش از گذشته خودنمایی میکند و همین امر، باعث بیکاری بسیاری از فارغالتحصیلان و کمکاری این قشر شده است. به گفته او، عدم توجه کافی به دانشگاهها میتواند یکی از موارد اصلی در شیوع بیشتر بیکاری باشد. دانشگاههای هند در مقایسه با دانشگاههای کشورهای آسیایی بهویژه چین، هنوز با مشکلات خود دستوپنجه نرم میکنند و بهخوبی نتوانستهاند جایگاه جهانی مطلوبی را از آن خود کنند، بهطوریکه طبق رتبهبندی تایم، از بین 200 دانشگاه برتر دنیا، هفت دانشگاه متعلق به چین با بالاترین جمعیت بین کشورهای دیگر است، اما هندوستان نیز باتوجه به جمعیت بسیار بالایی که دارد، هنوز هیچ دانشگاه معتبری را در جمع 200 دانشگاه اول دنیا در اختیار ندارد. تنها دانشگاه برتر هند که موسسه علوم این کشور است، درجمع 300 دانشگاه برتر جای گرفته است. همچنین آن دسته از دانشجویان هندی که وضعیت مالی مطلوبی دارند، معمولا برای ادامه تحصیل در دانشگاههای خارجی ثبتنام میکنند و بهنوعی، همین عامل بر کیفیت سیستم دانشگاهی بسیار تأثیرگذار است. این درحالی است که چین با اقدامات مؤثری که طی سالهای اخیر انجام داده، توانسته با رشد سیستم آموزشی و دانشگاهی خود، از خروج حجم بالایی از دانشجویان بومی جلوگیری کند که بهمرور منجربه تقویت و قدرتمندتر شدن سیستم آموزشعالی داخلی شده است.
یکی از دلایل اصلی در پایین آمدن سطح کیفی دانشگاههای هند این است که فارغ از موسسههای ردهبالا در این کشور، سیستم آموزشعالی با مسائل مختلفی دستبه گریبان است که بزرگترین آنها، پیچیدگی است که حتی کار را برای سیاستگذاران و اقدام در راستای بهبود شرایط، دشوار میکند. موضوعاتی چون تمرکز روی بهبود دانشگاههای محدود بهجای تمرکز روی کل سیستم آموزشعالی؛ تأثیر آموزش بخش خصوصی یا دولتی در بهبود کیفیت آموزشی و میزان بودجهای که باید برای بهبود کیفیت آموزشعالی اختصاص پیدا کند، جزء مهمترین مسائلی هستند که سیاستگذاران را هم سردرگم کرده است. بهطور قطع، پاسخ به این پرسشها، تاثیر بسزایی در آینده هند بهجا میگذارد.
کوتاه شدن مدت تحصیل
یکی دیگر از موارد، تمایزی است که سیاست آموزش ملی هند بین دانشگاههای پژوهشی و دانشگاههای آموزشی قائل شده است. البته انتظار نمیرود دانشگاههای آموزشی صرفا روی آموزش تمرکز داشته باشند. ازسوی دیگر، این سازمان تعریف دوبارهای برای مدت زمان و ساختار برنامههای دوره کارشناسی دانشگاهها مشخص کرده است، بهطوریکه دورههای سه یا چهارساله آموزشی را در این مقطع با دورههای سهساله جایگزین کرده است و شرایطی هم تعیین شده که دانشجو بتواند طبق آن در طول دوره، تحصیل خود را به اتمام برساند؛ بهعنوان مثال، پس از گذراندن یک سال از تحصیل و درصورتیکه دانشجو علاقهمند به ادامه آن نباشد، مدرک تاییدیه تحصیلی به او اعطا میشود. بعد از پایان دو سال، دیپلم و بعد از پایان سه سال مدرک لیسانس به دانشجویان داده میشود. اما در این میان، گزینه ترجیحی هم وجود دارد که طرح لیسانس چندرشتهای است که بعد از گذراندن سال چهارم تحصیلی به دانشجو اعطا میشود و شامل بحث تحقیقاتی و پژوهشی است، بهطوریکه دانشجویان بهجای گذراندن دو سال تحصیلی، واجد گذراندن مقطع کارشناسی ارشد طی یک سال میشوند و مدرک خود را دریافت میکنند. این گزینه، انعطافپذیری بالایی در آموزش مقطع کارشناسی ایجاد میکند.
تأسیس دانشگاههای بینالمللی در هند
سیاست آموزش ملی هند بهعنوان راهکاری دیگر برای توسعه سیستم آموزشعالی هند، تصمیم دارد از دانشگاههای معروف بینالمللی بخواهد دانشکدههایی در این کشور راهاندازی کنند. باوجود این، هنوز هیچ قطعیتی نسبتبه این تصمیم وجود ندارد. البته این موضوع جزء پیشنهادهایی است که مفسران مختلف، نظرات گوناگونی پیرامون آن ارائه داده و دولت هم نظر خود را دارد، به همین دلیل هنوز تصمیم قطعی درباره اجرایی کردن این پیشنهاد گرفته نشده است.
دانشگاههایی چندرشتهای و جامعتر
به گزارش «تایم»، مطالعاتی که سال گذشته پیرامون آموزشعالی هند منتشر شده، نشان میدهد توسعه بخش آموزشعالی حوزه علم و دانش را هم تقویت میکند. سیاست آموزش ملی هند با سه وجه سیستم آموزشی هند سروکار دارد؛ مورد اول، مشکل چندتکه بودن آن است، بهطوریکه طبق گزارش دولت این کشور، حدود 4/37 میلیون دانشجو در سال 19-2018 در 993 دانشگاه، 39 هزار و 931 کالج و 10 هزار و 725 موسسه مستقل تحصیل میکردند. در این بین، 16 درصد کالجها کمتر از 100 دانشجو و 48 درصد هم کمتر از 500 دانشجو را پشتیبانی میکنند. سیاست آموزش ملی هند در نظر دارد ازطریق چندرشتهای کردن دانشگاهها و کالجها، سیستم آموزشعالی را اصلاح کرده و آموزش کارشناسی چندرشتهای را برای دانشجویان فراهم کند. این سیاست بهگونهای عمل میکند که به موسسههای تکرشتهای فراخوان داده که بهمرور با پیوستن به موسسههای بزرگتر یا مراکز علمی که دستکم سههزار دانشجو را دربر میگیرند، گستردهتر شوند.پیشنهاد بزرگتر و چندرشتهای شدن دانشگاهها در هند، یکی از پررنگترین و اصلیترین تصمیماتی است که دولت هم نسبتبه آن نظر مثبتی دارد، اما مسالهای که در اینجا مطرح میشود، عدم قطعیت کارشناسان نسبتبه سرمایهگذاری و حمایت دولت از اجرای این طرح است.
طبق جدیدترین سیاستهای اتخاذشده در سیاست آموزش ملی هند و پیشنهادهای ارائهشده، قرار است میزان ثبتنام دانشجویان در سیستم آموزشعالی این کشور تا سال 2035 از 23 درصد به حدود 50 درصد افزایش یابد. طبق این طرح، دانشگاهها نیز تا سال 2030 دستخوش تغییراتی خواهند شد و اصلاحاتی در آنها صورت میگیرد، بهطوریکه دانشگاهها به سه بخش دانشگاههای پژوهشی، دانشگاههای آموزشی و کالجها تقسیم میشوند. از این میان، بین 150 تا 300 موسسه در قالب دانشگاههای پژوهشی و تحقیقاتی و 1000 تا 2000 مورد هم در قالب دانشگاههای آموزشی به فعالیت خواهند پرداخت. درواقع، هدف از این تقسیمبندی کاربردی، بزرگتر و چندرشتهای کردن دانشگاهها و کالجهاست، بهطوریکه هرکدام از آنها قابلیت دربرگیری حدود پنجهزار دانشجو را داشته باشند.طبق هدف درنظر گرفتهشده، یک موسسه درصورتی میتواند به یک دانشگاه چندرشتهای تبدیل شود که حداقل دو رشته هنر و علومانسانی و دو رشته علوم و ریاضیات و نیز یک رشته علوم اجتماعی را دارا باشد. قابلیت اجرایی شدن این طرح به اندازهای است که حتی موسسههای فناوری و مدیریت در هند هم امکان رشد پیدا میکنند و میتوانند با اختصاص رشتههای بیشتر، در قالب موسسههای تحقیقاتی چندرشتهای عمل کرده و دانشجو جذب کنند.
طبق این گزارش، هند درنظر دارد بهسمت آموزش کارشناسی لیبرالتر حرکت کند. بهنوعی، تأسیس بنیاد ملی پژوهش یکی از اقداماتی است که رقابت بر سر بودجه اختصاصیافته به تمام رشتهها را فراهم و در این راستا، اداره تنظیم مقررات ملی آموزشعالی را ایجاد میکند. کرگ جفری، مدیر موسسه هند استرالیا در دانشگاه ملبورن میگوید: «میزان خروجی مقالات منتشرشده در هند از سال 1990 در مقایسه با مقالات دانشگاهی چین کاهش چشمگیری داشته است. بهطور قطع، گسترش فرهنگ تحقیق و پژوهش در بسیاری از دانشگاهها چنانچه با بررسی منابع و نظارت کافی صورت گیرد، میتواند این مشکل را تا حد زیادی برطرف کند و سطح انتشار مقالات علمی هند را در دنیا افزایش دهد. فاکتورهای اصلی که برای موفقیت در این مسیر موردنیاز است، اجرا، حفظ این حرکت در سازمانهای مختلف و هماهنگی میان دولت و مراکز آموزشی و نیز استفاده از ابتکار عمل جزء را شامل میشوند.»
فیلیپ آلتباک، مدیر مؤسس مرکز آموزشعالی بینالملل در کالج بوستون جزء افرادی است که از پیشنهادات ارائهشده برای پیشبرد وضعیت دانشگاهها و سیستم آموزشعالی هند استقبال کرده است. اما او در ادامه میافزاید: «باتوجه به اینکه از سال 1949، تقریبا هیچ اقدام مؤثری برای بهبود کیفیت دانشگاهها و آموزشعالی هند صورت نگرفته، باید تغییراتی اساسی را در دستورکار قرار داد. آموزشعالی در هند در بخش دولتی متمرکز شده و خرید سهمهای دولتی برای اطمینان از اجرایی شدن این طرحها اهمیت بالایی دارد.»
پوشکار، مدیر مرکز بینالملل «گوآ» که مرکز خود را یک جامعه غیرانتفاعی خودمختار میداند، افراد خلاق و دانشگاهیان دیگر را از هند و دیگر نقاط جهان گرد هم آورده و معتقد است این طرح با تمام خوبیها و مزیتهایی که دارد، به این جزئیات توجه نمیکند که دانشگاههای چندرشتهای تا چه اندازه قابلیت بزرگ شدن دارند و اینکه حتی موسسههای جدید هم میتوانند جایگزین چنین ساختاری شوند. او در گفتههای خود، این احتمال را مطرح میکند که ممکن است دانشگاههای دولتی در صدر دانشگاههای پژوهشی قرار گیرند و این درصورتی است که این دانشگاهها از نقصهای زیرساختی، کمبود هیاتعلمی، بحران منابع و بیتفاوتی دولتهای ایالتی به آموزشعالی رنج میبرند.به گفته او، بسیاری از مشکلات آموزشعالی هند، در بودجههایی است که به این بخش اختصاص مییابد. آموزشعالی در تمام سطوح با کمبود بودجه مواجه است. اگر دانشگاههای پژوهشمحور بخواهند در حد استانداردهای جهانی ظاهر شوند، بهطور قطع باید بودجههایی متناسب با همان فعالیتها را دریافت کنند، اما متأسفانه هیچوقت بودجهها در حد بودجههای جهانی نبوده و از اینرو، دانشگاهها همواره با مشکل تحقیقات روبهرو بودهاند، بنابراین یکی از مواردی که در طرح اصلاح دانشگاهها و سیستم آموزشعالی هند مطرح شده، اصلاح بودجههایی است که قرار است ازسوی دولت به دانشگاهها تعلق گیرد. در گامهای نخست، دولت اعلام همکاری در سطح محدود کرده و قرار است به تعداد محدودی از دانشگاهها در سطح کلاس جهانی بودجه اختصاص یابد تا بتوانند تحقیقاتی شایسته و قابلتوجه ارائه کنند.
طبق گزارش، سرانه سرمایهگذاری هند در بخش تحقیق و توسعه بهطور فاحشی پایین است، بهطوریکه تنها 38 دلار بهازای هر نفر را شامل میشود. اما این طرح، از دیدگاه الساندرا مزادری، سخنران ارشد مطالعات توسعه در دانشگاه SOAS لندن در موسسه آسیای جنوبی مشکلاتی دارد که فراتر از اجرای طرح است. او معتقد است راهاندازی بنیاد ملی پژوهش و سازمان ملی تنظیم مقررات آموزشعالی بهمعنای متمرکز کردن قدرت و بهعبارتی پایان آزادی دانشگاهها در هند است. به گفته او، هند کشوری سرشار از تنوع است؛ زبانها و فرهنگهای مختلفی دارد و مسیرهای تاریخی و اجتماعی متعددی را پشت سر گذاشته است، بنابراین تاسیس یک یا دو سازمان محدود برای تصمیمگیریهای مهم در زمینه آموزشعالی باتوجه به این مقدار حجم تنوع، عادلانه نیست و ممکن است در مسیر تحول سیستم آموزشعالی، مشکلاتی را ایجاد کند.
* مترجم: ندا اظهری