به گزارش «فرهیختگان»، تحلیل و بررسی وضعیت آموزش عالی یک کشور بدون درنظر گرفتن پیشینه اقتصادی و اجتماعی آن منصفانه نیست. درواقع اگر قرار است وضعیت کنونی علم و دانش و پیشرفتهای علمی یک کشور مورد ارزیابی قرار گیرد، پیش از هر اقدامی باید دید کشور مذکور، چه تاریخی را پشتسر گذاشته و شرایط حال حاضر آن، محصول چه اتفاقاتی است. برای مثال اگر قرار باشد نظام آموزش عالی در یک کشور اروپایی مانند فرانسه یا بلژیک یا حتی در یک کشور آسیایی مانند چین یا مالزی بررسی و نقاط ضعف و قوت آن استخراج شود، باید نگاهی به سیاستگذاری دولتها بهویژه بودجهبندی برای ارتقای نظام آموزشی کشور انداخت. بدیهی است کشورهایی که در شرایط ایدهآل و با بهرهمندی از یک نظام اقتصادی پویا، برای رشد و ترقی علم و دانش بودجهبندی و سیاستگذاری میکنند، در زمان کوتاهتری به اهداف خود میرسند. حال اگر شرایط حاکم بر یک کشور، بهگونهای باشد که کشور مذکور، نهتنها از حداقلهای ممکن برخوردار نیست بلکه بهواسطه بروز جنگهای مستمر و ویرانگر، بودجه و فرصتی برای پرداختن به نظام آموزشی و رشد و ارتقای آن باقی نمیماند. عراق نمونه بارز کشورهایی است که علاوهبر شرایط حاکم بر این کشور در زمان حزب بعث، پس از آن نیز بهدلیل حمله آمریکا و ویرانیهایی که در این کشور برجای گذاشته شد، نتوانسته است جایگاه علمی خود را در میان کشورهای منطقه ارتقا ببخشد. در این گزارش که در ادامه سلسله گزارشات بررسی آموزش عالی در کشورهای عربی است، قصد داریم به بررسی وضعیت عراق از این منظر بپردازیم.
فعالیت 87 دانشگاه در عراق
دانشگاههای عراق به چهار قسمت دانشگاههای دولتی، دانشگاههای اقلیم کردستان، دانشگاهها و کالجهای خصوصی تقسیم میشود. منظور از دانشگاههای اقلیم کردستان دانشگاههایی است که در منطقه کردستان عراق قرار دارد و تحت حاکمیت دولت آن منطقه اداره میشود. علاوهبر این دانشکدههایی در عراق وجود دارد که جزء موقوفات اهل سنت و شیعه است. بهطور کلی در داخل عراق 35 دانشگاه دولتی و 45 دانشگاه و کالج خصوصی و 2 دانشگاه وابسته به هریک از اوقاف اهل سنت و اوقاف شیعه و 8 دانشگاه در اقلیم کردستان وجود دارد.
دانشگاههای «آلالبیت»، بغداد، المستنصریه، بصره، الموصل، دانشگاه تکنولوژی، دانشگاه کوفه، تکریت، القادسیه، الانبار، العراقیه، بابل، النهرین، دیالی، کربلا، ذیقار، کرکوک، واسط، میسان، المثنی، سامرا، سومر، القاسم الخضرا، الفلوجه، دانشگاه پزشکی جابربن حیان، دانشگاه نفت و گاز البصره، دانشگاه علوم الکرخ، دانشگاه علوم و تکنولوژی بغداد، دانشگاه دخترانه بغداد، دانشگاه نینوا، الحمدانیه، تلعقر، دانشگاه پلیتکنیک، دانشگاه فنی، دانشگاه فنی الفرات و دانشگاه داروسازی و پزشکی ابنسینا مهمترین دانشگاههای عراق محسوب میشوند. دانشگاه سلیمانیه، صلاحالدین، دانشگاه آمریکایی سلیمانیه، دهوک، راپرین، زاخو و دانشگاه سوران نیز از مهمترین دانشگاههای اقلیم کردستان عراق است.
آل البیت؛ اولین دانشگاه عراق
اولین و شاید قدیمیترین دانشگاه عراق دانشگاه «آلالبیت» است که در سال 1924 در بغداد تاسیس شد. این دانشگاه در واقع دانشکده حقوق بود که در سال 1908 در دوره حکومت عثمانی تاسیس شد و تعداد زیادی از دانشجویان را به خود جلب کرد. در سال 1910 تعداد دانشجویان این دانشگاه به 118 دانشجو رسید. در ابتدا تحصیل در این دانشگاه به زبان ترکی بود اما بهتدریج در سال 1913 و بهدنبال سیاست جدیدی که استانبول پس از کنفرانس پاریس 1913 در پیش گرفت، تحصیل از زبان ترکی به زبان عربی تغییر یافت. اگرچه این کالج در سال 1914 بهدلیل جنگ جهانی اول درهای خود را بست، اما در سال 1919 مجددا افتتاح شد.
باوجود قدمت دانشگاه آلالبیت در عراق، دانشگاه بغداد بزرگترین دانشگاه این کشور محسوب میشود که در پایتخت عراق، بغداد واقع شده است. این دانشگاه دولتی در اواخر دهه 50 با بودجه دولت عراق تاسیس و ساخته شد. سنگبنای این دانشگاه ابتدا در سال 1908 گذاشته شد؛ زمانی که دانشکده حقوق و کالجهای دیگری که در عراق بهصورت متفرقه فعالیت میکردند از جمله خانه عالی معلمان، بهصورت یک مجموعه درآمده و دانشگاه بغداد را تشکیل داد. در سال 1927 دانشکده پزشکی داروسازی و مهندسی به دانشکدههای دانشگاه بغداد اضافه شد. این دانشگاه در نزدیکی رود دجله واقع شده است. ساختمانهای این دانشگاه توسط «آوالتر گروپیوس» که یک معمار مشهور آلمانی بود طراحی و بهگونهای ساخته شد که امکان تحصیل 6 هزار و 800 دانشجو را فراهم کند. دانشگاه بغداد در سال 1982 وسعت پیدا کرد و ظرفیت تحصیل 20 هزار دانشجوی دیگر در این دانشگاه فراهم شد. دانشگاه بغداد نخستین دانشگاه عراق است که توانسته ممیزیهای موسسه ارزیابی QS را دریافت کند.
تاسیس المستنصریه براساس معدل فارغالتحصیلان
پس از دانشگاه بغداد، دانشگاه المستنصریه را میتوان دومین دانشگاه بزرگ و قدیمی عراق دانست. نام این دانشگاه از مکتب المستنصریه که در زمان حکومت عباسیان در بغداد در سال 1233 توسط خلیفه المستنصربالله تاسیس شد، گرفته شده است. در آن زمان، این دانشگاه یک مرکز مهم علمی و فرهنگی بود. این مرکز فرهنگی در سال 1963 و به درخواست انجمن معلمان مجوز تبدیل به یک دانشگاه خصوصی بهنام دانشگاه مستنصریه را گرفت، اما در سال 1964 دولت قانونی را تصویب کرد که براساس آن دانشگاه مستنصریه باید با دانشگاه بغداد ادغام میشد. کارکنان دانشگاه در برابر تصمیم دولت مقاومت کردند تا اینکه در سال 1967 تعدادی از فارغالتحصیلان این دانشگاه توانستند تحصیلات خود را با معدل بالا به پایان برسانند، این اتفاق باعث شد که توانایی و شایستگیهای دانشگاه مستنصریه اثبات شود و در نتیجه دولت اجازه داد تا این دانشگاه بهصورت مستقل فعالیت خود را ادامه دهد. در سال 1974 دانشگاه المستنصریه به یک دانشگاه رسمی تبدیل شد. این دانشگاه شامل 13 دانشکده است.
مجتمع بزرگ دانشگاهی البصره
سومین دانشگاه مهم و بزرگ عراق، دانشگاه بصره است. این دانشگاه در سال 1964 تاسیس شد و در ابتدای فعالیت خود در 5 رشته تحصیلی علوم، مهندسی، اقتصاد، حقوق و ادبیات 816 دانشجو را پذیرفت. این دانشگاه در طول سالهای فعالیت خود بسیار پیشرفت کرده و به یکی از مراکز تحقیقات علمی عراق تبدیل شده است. این دانشگاه هماکنون دارای 22 دانشکده شامل 83 بخش علمی، 11 دفتر مشاوره و 16 مرکز علمی است که 16 مجله علمی و نشریات علمی را نیز منتشر میکند. این دانشگاه عضو انجمن دانشگاههای عرب و فدراسیون دانشگاههای جهان اسلام است. براساس آنچه دانشگاه بصره برای چشمانداز خود تعریف کرده است میکوشد تا نسلی تحصیلکرده در جهت ساختن جامعه متحد عراقی پرورش دهد. این دانشگاه سه مجموعه بزرگ را زیرمجموعه خود دارد که شامل مجتمع «کرمهعلی»، «باب الزبیر» و مجتمع دانشکده پزشکی «البردانیه» است. این دانشگاه همچنین مجهز به کتابخانههای بزرگ و سایت بیمارستانی است.
دانشگاهها و عراق جنگزده
با وجود دانشگاههای بزرگ و مهمی که در عراق وجود دارد اما جنگهای پیاپی در این کشور، فرصت چندانی برای پیشرفت نظام آموزش عالی نگذاشته است و اکنون پس از گذشت حدود دو دهه از حمله آمریکا به عراق، دانشگاههای این کشور همچنان بهدنبال جبران آسیبهای مخرب جنگ، تحریمها و همچنین اثرات منفی برجای مانده از زمان دیکتاتوریهای گذشته است. در دوره تنشهای مذهبی بین سالهای 2006 و 2007، صدها نفر از اساتید دانشگاهها در عراق ترور شدند و هزاران نفر از آنان از این کشور گریختند. با توجه به این مشکلات، دانشگاههای عراق برای اصلاح متدهای دانشگاهی و حفظ کارمندان و بهبود سیستمها و روشهای آموزشی، به شرکای بینالمللی خود چشم دوختهاند.
با وجود اینکه دولت عراق مبالغ هنگفتی برای اعطای طرحهای بورسیه و بهبود سطح آموزش از طریق ارسال هزاران دانشجوی آموزش عالی به خارج از کشور هزینه کرده است تا بتواند کادر آموزشی و تدریسی جدیدی را در کشور تربیت و تقویت کند، اما دانشگاههای عراق همچنان سیاستزده و تحت سلطه حکومت مرکزی هستند و به اصلاحات روششناختی و سیستماتیک نیاز دارند.
در دوره حکومت حزب بعث تبعیض خاصی علیه اکثریت شیعه اعمال شد که این تبعیض و تفکر سیاسی به پروتکلهای سیستم دانشگاهی نیز رخنه کرد. استخدام کارمندان و انتصاب مدیران براساس روابط سیاسی و گرایشهای دینی و مذهبی بود و مدارک دانشگاهی و شایستهسالاری در آن هیچ نقشی نداشت. بهعنوان مثال یک شخص باید به حزب حاکم وابسته میبود تا بهعنوان رئیس دانشگاه منصوب یا در مناصب مهم اداری گماشته شود. پس از انحلال حزب بعث، دانشگاههای عراق آزادی چندانی به خود ندیدند. آثار شیفتگی قدرت همچنان پابرجا بود و احزاب سیاسی مختلف تلاش میکردند از راههای گوناگون سلطه خود را دیکته کنند. برای سالهای متمادی، نگرانیها در محافل دانشگاهی ادامه داشت. در دوره خشونتهای مذهبی بین سالهای 2005 تا 2007 بسیاری از متخصصان از طرف تندروها تهدید شدند. در نتیجه این تهدیدات، جو عمومی جامعه نیز باعث فرار مغزها میشد بهگونهای که در سالهای گذشته بسیاری از دانشمندان را بهسمت مهاجرت سوق داد. بدیهی است که جایگزین کردن بسیاری از این استعدادها بسیار دشوار است. همین موضوع باعث شده که اشخاصی با شایستگیهای کمتر جایگزین این افراد شوند و درنتیجه مانع اجرای وظایف دانشگاهها باشند.
آموزش عالی عراق نیازمند اصلاحات
کارشناسان و اساتید دانشگاهی معتقدند که با اجرای سیاستهای موثر اصلاحی و تامین مالی نظام آموزش عالی، این نظام میتواند در درازمدت نقش بهسزایی در تحکیم و تقویت توسعه اقتصادی و ایجاد صلح و ثبات در عراق ایفا کند چراکه نظام آموزش عالی موثر و پویا میتواند بسیاری از مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این کشور را حل کند و در نتیجه مبانی دموکراسی و حقوق بشر را در کشور تقویت کند. با وجود مبانی صحیح نظام آموزش عالی و دانشگاهی عراق، اما تحریمهای اعمال شده توسط سازمان ملل متحد علیه این کشور در سال 1990، بعد از حمله کویت و نیز سیاستهای اشتباه همزمان با به قدرت رسیدن نظام بعث در این کشور منجر به تضعیف نظام دانشگاهی عراق شد. اشغال عراق در سال 2003، دانشگاههای این کشور را نیز درحالت بسیار بدی قرار داد که نتیجه جنگ و غارت در این کشور بود و نشان داد که بازسازی در عراق به هزینههای بالغ بر میلیونها دلار نیاز دارد. این مبلغ نیز به زیرساختها منحصر نمیشود، بلکه دانشگاههای عراق به کمبود سرمایه و بودجه برای تجهیز به آخرین منابع و کتابهای درسی در همه زمینهها دچار هستند. از دیگر مسائلی که درحال حاضر دانشگاههای عراق را تحتتاثیر قرار داده است، علاوهبر ضعف تربیت و آموزش بسیاری از مدرسان و عدمپویایی در انتقال دانش و عدمتشویق دانشجویان به تولید علم، سیستم مدیریت مرکزی و شیوههای قدیمی و روتین در مدیریت بهشمار میرود. این درحالی است که جامعه بینالملل تلاشهای مختلفی را برای احیای آموزش عالی در عراق از طریق کمکهای مالی، همکاریها و اقدامهای مشترک و به اشتراکگذاشتن تجربیات، شروع کرده است. اما با این وجود دانشگاههای عراق همچنان نیاز مبرمی به برنامه اصلاحات جامع دارد تا بتواند پویایی و سرزندگی سابق خویش را بازیابد و نقش پیشگامانه خود را در بازسازی کشور و بهبود اوضاع اقتصادی ایفا کند.
دانشگاههای عراق در رتبهبندیهای جهانی
بررسی وضعیت دانشگاههای عراق در نتایج بهدست آمده موسسات رتبهبندی دانشگاهی در جهان نشان میدهد که برای مثال در رتبهبندی سال 2020 تایمز از نظر تعداد دانشگاهها 2 دانشگاه از عراق مورد ارزیابی قرار گرفته است. این درحالی است که در رتبهبندی CWUR نام هیچیک از دانشگاههای عراق دیده نمیشود. اما براساس رتبهبندی سایمگون از دانشگاههای خاورمیانه، عراق در جایگاه ششم و پس از رژیم صهیونیستی، مصر و عربستان سعودی قرار دارد.
از آنجایی که اجرای تحقیق و توسعه، بدون وجود کارشناسان و متخصصان دانشگاهی کار بسیار دشواری است، بهنظر میرسد که عراق برای جبران خسارتهایی که طی سالهای جنگ متوجه نظام آموزش عالی این کشور شده است، باید سیاستهای کارآمدی برای استقلال بیشتر دانشگاههای این کشور در پیش بگیرد تا دانشگاهها بتوانند تصمیمات مهم و سرنوشتساز مدیریتی اتخاذ کنند. کارشناسان بر این باورند که کیفیت دانشگاهها مبتنیبر ایدهها و افکار جدیدی است که قابلیت تغییر و تحول سالیانه را دارد با این وجود تحقیق و توسعه تنها راهبردی است که میتواند زمینهساز خلق ایده و افکار جدید، جذب اساتید دانشور و برجسته، رقابت با دانشگاههای سراسر دنیا و حل مشکلات داخلی توسط دانشگاههای این کشور شود.
* نویسنده: زهرا فریدزادگان، روزنامهنگار