به گزارش «فرهیختگان»، در ادامه بحثی که از مهمترین مقاتل داشتیم به یک مقتل مهم و بسیار تاثیرگذار در مجالس عاشورایی میپردازیم که کتاب «روضهالشهدا»ست. این کتاب در دوره تیموری و پیش از صفویه نوشته شده است. 2کتاب هم از عصر صفوی معرفی خواهم کرد که عبارتند از «المنتخب» طریحی و همینطور «بحارالانوار.»
اساسا اصطلاح روضهخوانی از کتاب «روضهالشهدا» گرفته شده و منظور از آن خواندن این کتاب در مجالس است. این کتاب مهمترین و تاثیرگذارترین مقتل فارسی و یکی از نخستین اثرها در این عرصه محسوب میشود. نویسنده آن ملاحسین واعظکاشفی است که متوفی 910 هجری قمری یعنی 3 سال بعد از تشکیل سلسله صفویه است و البته کتابش را قبل از دوره صفویه نوشته است.
شهیدمطهری در کتاب حماسه حسینی، واعظکاشفی را بهنوعی ریا متهم میکند که در هرات اظهار تسنن میکرده و در سبزوار اظهار تشیع، درحالی که ما باید توجه کنیم که ملاحسین واعظکاشفی یک سنی حنفی اما نقشبندی است. حداقل برخی شاخههای نقشبندیه به ائمه بسیار ارادت دارند و حتی 12امامی هستند، یعنی سنی 12 امامی محسوب میشوند و ملاحسین واعظکاشفی هم چنین شخصیتی است. ایشان ادیب نامداری هم بوده و روضهالشهدا ارزش ادبی هم دارد. سال تالیف کتاب یا اتمام کتاب او 908 هجری قمری بوده که هنوز صفویه در سرتاسر ایران استقرار پیدا نکرده و تازهتاسیس شده بود.
مصائب انبیا و اهلبیت در این کتاب ذکر شده و مفصلترین بخش آن مربوط به امامحسین(ع) است. نکتهای که درباره روضهالشهدا باید مورد توجه قرار دهیم این است که این مقتل از نظر تولی پررنگ است اما از نظر تبری خیلی ضعیف است و خیلی از جبهه مخالف و بنیامیه و معاویه و... سخن بهمیان نمیآورد، این هم بهسبب مذهب مولف و گرایش اوست.
ملاحسین واعظکاشفی از نزدیکان سلاطین و امرای تیموری بوده و این کتاب را هم به تشویق مرشدالدوله معروف به سیدمیرزا، نواده سلطان حسینمیرزا معروف به بایقرا، نوشته است.
کتاب در باب اول از انبیا آغاز میکند و باب دوم و سوم در مورد پیامبر و باب چهارم تا ششم مربوط به حضرت زهرا(س)، امیرالمومنین(ع) و امامحسن(ع) و باب هفتم تا دهم شرح فضایل و مصائب امامحسین(ع) و یاران و خانواده ایشان است که به واقعه عاشورا مربوط میشود. در انتها هم در مورد نوادگان و فرزندان ائمه بحثی ارائه شده است.
برخی میگویند این کتاب اولین مقتل فارسی است و اینطور مشهور شده است، اما این حرف دقیقی نیست و مقاتل فارسی دیگری هم قبل از آن وجود داشتهاست، اما میتوان گفت مهمترین و تاثیرگذارترین مقتل فارسی، روضهالشهداست و قوت ادبی این کتاب در این شهرت بسیار موثر بوده است.
یک گواه برای زیاد خوانده شدن و استقبال از این متن، نسخههای متعددی است که از آن بهجا مانده و نشان میدهد این متن در ایران و شبهقاره، بسیار محل رجوع و استفاده بوده است.
مولف با ذوق ادبیای که داشته از اشعار شعرای مختلف مثل حافظ، سعدی، مولوی، جامی و دیگران به تناسب مباحث کتاب استفاده میکند. حکایات عجیب و بعضا حکایاتی که در منابع قبلی دیده نمیشود، در این کتاب دیده میشود. رویکرد مولف هم رویکردی عرفانی است و به واقعه عاشورا از باب بلا و ابتلا نگاه کرده است. ملاحسین معمولا منابع خود را ذکر نمیکند و سبک داستانی دارد اما گاهی از منابع خود اسم میبرد که منابع شیعی و سنی را شامل میشود. مثلا «عیون اخبار الرضا» و «روضه الواعظین» از منابع شیعی یا «الفتوح» و «تاریخ طبری» از منابع اهلسنت را نام میبرد.
یکی از شیوههای جالبتوجهی که مولف در این کتاب استفاده کرده گریز زدن است که در مجالس امروز، همین اصطلاح دقیقا معنای مشخصی دارد. ذکر یک داستان و ماجرایی خاص و بعدا ربط دادن آن به واقعه عاشوراست که ظاهرا واعظکاشفی مبدع این کار بوده است.
برخی مطالب و داستانها در این کتاب – بهنسبت منابعی که در اختیار ما قرار دارد- برای اولینبار ذکر میشود مثل عروسی حضرت قاسم -که مخالفان و منتقدان بسیار دارد- و داستان شیرینخانم، کنیز شهربانو که یکی از داستانهای غیرقابلپذیرش این کتاب محسوب میشود. همچنین اسب امام برای اولینبار در این کتاب به نام ذوالجناح نامیده شده است، ماجرای زعفر جنی هم همینطور.
این باعث شده که برخی از محققان، روضهالشهدا را مورد نقد جدی قرار دهند که شاید از همه معروفتر کتاب حماسه حسینی از استاد مطهری است و نیز یک فصل از کتاب تاملی در نهضت عاشورا از استاد رسول جعفریان. روضهالشهدا و جذابیت آن سبب شده که آن را به زبانهای مختلفی هم ترجمه کنند و فقط بهفارسی باقینمانده است. ترجمههایی به ترکی از این کتاب داریم مثل حدیقهالسعدا از فضولی بغدادی شاعر معروفی که به فارسی، عربی، ترکی و کردی شعر میگفته است و در جوار حرم امامحسین(ع) هم مدفون است. همینطور ترجمههایی به زبان ازبکی مثلا از صیقلی حصاری و ترجمههایی منثور یا منظوم به اردو که در شبهقاره هند و پاکستان مورد استفاده است، مثلا گنج شهیدان، وسیلهالنجاه و گل مغفرت، همه ترجمههای روضهالشهدا هستند. اصل روضهالشهدا هم چندینبار در هند و پاکستان به زبان فارسی به چاپ رسیده و ظاهرا متن فارسی آن هم در شبهقاره هند مورد استفاده بوده است.
کتاب بعدی به نام «المنتخب فی جمع المراثی و الخطب» از فخرالدین طریحی است. او یک عالم شیعی در میانه عصر صفوی است که بین سالهای 979 تا 1085 هجری قمری زندگی میکرده و در علم لغت هم کتاب «مجمع البحرین» از او شناخته شده و محل رجوع است.
این کتاب «المنتخب» که با اسامی دیگری مانند المجالس الطریحی، المجالس الفخریه، بیاض الفخری، المنتخب الکبیر هم نامیده شده، مجموعهای کشکولمانند است، چنان که اسم المنتخب هم این را نشان میدهد. این کتاب از احادیث، نصایح، اشعار، مواعظ، مراثی، فضایل و مصائب اهلبیت با محوریت واقعه عاشورا تشکیل شده است. بنابراین این کتاب بهصورت مصطلح، کتاب مقتل محسوب نمیشود.
گفته شده که طریحی 3 کتاب داشته که منتخب کبیر، وسیط و صغیر بوده، اما مشخص نیست که نسخهای که امروز بهدست ما رسیده کدامیک از اینهاست. نکته دیگری که جالب است به آن توجه شود این است که نسخههای متعدد از این کتاب موجود است اما این نسخهها با هم تفاوتهای بسیاری دارد. میشود گفت، افزودههای ناسخان و کاتبان که در متن اعمال میشده، بهجهت اقتضای متن است که کشکولی بوده و میتوانستهاند در آن مطالبی را الحاق کنند، لذا اختلاف شدید نسخهها، این مساله را نشان میدهد.
این کتاب احتمالا پیش از کتاب بحارالانوار نوشته شده است. در این مورد نکتهای را آقای صحتیسردرودی از آقای یوسفیغروی نقل کردهاند که اساسا المنتخب طریحی کتابی نبوده که مولف در زمان اوج حیات علمی خود نوشته باشد بلکه در جوانی مطالبی را در یک دفتر یادداشت جمعآوری میکرده است. مولف مطالبی که در زمینه عاشورا بهنظرش جالب میآمده -ولو آن مطالب غیرمعتبر باشد- جمعآوری کرده است. حتی گفته شده که طریحی از اینکه این کتاب منتشر شده و بهدست دیگران افتاده ناخشنود بوده و این را بهعنوان اثری از خودش که به او منتسب شود، نمیپذیرفته، بهاینجهت که این کتاب جمعآوری بوده و مولف قصد انتشار نداشته است.
مطالب کتاب المنتخب در 2 جزء که هر جزء 10 مجلس دارد و هر مجلس چند باب دارد، عرضه شده است. هر مجلس یک شب و روز مجلس دهه اول محرم را شامل میشود. برخی احتمال دادهاند که چون لحن کتاب خطابی است، لذا برای استفاده منبریان و واعظان تدوین شده است. با توضیحی که قبلتر عرض کردم، مشخص میشود که این کتاب برای استفاده شخصی طریحی آن هم در ایام جوانی بوده است و از این جهت این ادعا زیر سوال میرود. احتمال دیگری داده شده که کتاب متن منبر و روضهخوانی طریحی در یک محرم و در مجلس عزایی، که تاریخ آن معلوم نیست، باشد. این احتمال با آن وجهی که پیشتر گفتم، قابل جمع است.
بعدها که شخصیت علمی مولف پختهتر شده نسبت به این کتاب نگاه منتقدانهای داشته و انتشار آن را بهصلاح نمیدانسته است. المنتخب فارغ از اینکه مولف آن نسبت به انتشارش رضایت داشته یا نداشته باشد، بسیار در محافل روضهخوانی مورد استفاده بوده اما محتوای این کتاب اشکالات متعددی دارد تا آنجا که حتی برخی مولف را به جعل متهم کردهاند. بهتر است گفته شود مولف در مقام جعل نبوده بلکه صرفا مطالب پراکنده و ضعیف را یادداشت و گردآوری کرده است. بههرحال جریانی که داعیهدار تحریفستیزی در مسائل عاشوراست کتاب المنتخب را یکی از کتابهای ضعیف و مروج تحریفات محسوب کرده و همواره مورد نقد قرار میدهد. آخرین کتابی که در این بخش معرفی میشود، کتاب بحارالانور است. این کتاب و نویسنده آن یعنی علامهمجلسی نیاز به معرفی ندارند و همگان نسبت به آنان آشنا هستند. فقط از باب مقتل و مطالبی که مربوط به عاشورا در این کتاب آمده، توضیحی میدهم. علامه مجلسی متولد 1037 و متوفی 1110 هجری قمری است یعنی 25سال قبل از سقوط صفویه از دنیا رفته است. بحارالانوار بزرگترین مجموعه حدیثی شیعه است که ایشان در 25جلد قطور آن را سامان داده و چاپ فعلی آن یک مجموعه 110جلدی است.
ایشان روایات مربوط به اهلبیت و 14معصوم و آنچه به مذهب شیعه مربوط میشده را از منابع شیعی پیشین و همینطور از منابع اهلسنت استخراج کرده و منابع خود را در مقدمه معرفی میکند. کاری که او انجام میدهد این است که روایاتی که در کتب مختلف بوده را تدوین موضوعی میکند. لذا بحارالانوار را میتوان یک دایرهالمعارف حدیثی شیعه دانست.
پروژه تالیف بحارالانوار 36سال زمان برده است که از سال 1070 تا سال 1106 هجری قمری را شامل میشود. در این مجموعه ابوابی به امامحسین(ع) و شرح واقعه عاشورا اختصاص دارد که از باب 24 جلد 44 آغاز میشود و تا پایان جلد 45 ادامه پیدا میکند یعنی بیش از یکونیم جلد از مجموعه 110جلدی مربوط به امامحسین(ع) و مقتل حضرت است. این بخش به «مقتل بحارالانوار» معروف است و روایاتی که ایشان گردآورده با ذکر سند و ماخذ نقل شده است یعنی هم منبع را گفتهاند که این را از مناقب ابنشهرآشوب و آن را از روضهالواعظین و آن یکی را از ارشاد مفید گرفتهام و هم سند را ذکر میکنند.
در قسمت مقتل، علامه مجلسی دیده است که روایات شیعی جوابگوی همه ابعاد این واقعه نیست، لذا به منابع تاریخی مذاهب دیگر نیز رجوع کرده است. مثلا کتاب «کنز الذهب» از مسعوی یا «مقاتلالطالبین» از ابوالفرج اصفهانی از این دست است. مجلسی سعی کرده مطالبی که در روایات نیامده را از طریق ارجاع و ذکر مطالب تاریخی جبران کند.
از نقدهایی که بهکار علامه مجلسی در این بخش از بحار صورت گرفته این است که برخی روایتهای ضعیف منابع پیشین به کار ایشان نیز راه پیدا کرده است. علت این بوده که یک گردآوری کامل و نظم موضوعی مدنظر ایشان بوده نهاینکه بخواهند یک کتاب متقن بنویسند که فقط آنچه صددرصد مورد قبول دارند را ذکر کنند.
مثلا در «مناقب آلابیطالب» یا کتاب «تسلیه المجالس» از سیدمحمدبن احمد حسینی موسوی حائری، بعضا گزارشهای ضعیفی داشتهاند که به بحار سرایت کرده است. برخی گزارشهای داستانی و بیاعتبار هم به کتاب بحارالانوار راه پیدا کرده است. مثلا داستان مسلم گچکار که از مستندات قمهزنی است و اینگونه است که حضرت زینب(س) سر خود را به کنار محمل کوبید و سرشان شکست و خون جاری شد و... که مورد انتقاد و اشکال بسیاری قرار گرفته است. همچنین بحث شیری که برای حفاظت از پیکر امامحسین(ع) به کربلا میآید، اینها هم در بحار وارد شده است.
بخش مقتل بحارالانوار یکی از منابعی است که اگر کسی بخواهد نگاه روایی شیعی به مقتل را ردیابی کند، در این کتاب میتواند آن را ببیند کمااینکه کارهای دیگری به این سبک هم وجود دارد مثلا مقتل شیخصدوق که آقای صحتی سردرودی روایات صدوق را -در کتب مختلفش مربوط به واقعه عاشورا را- استخراج کرده و در قالب کتابی بهعنوان مقتل شیخصدوق عرضه کرده است. اما بحار فراتر از این نگاه، منحصر در شیخ صدوق نیست و اهم منابع امامیه قبل از دوره صفویه در این کتاب منعکس شده است.
مقتل بحارالانوار بارها به فارسی ترجمه شده و ترجمهای که از بقیه معروفتر است، «محن الابرار فی ترجمه مقتل بحارالانوار: در معجزه و مصیبت نور دیده احمد مختار» است که از محمدحسن هشترودی تبریزی است. نکته دیگری که در مورد بحارالانوار باید گفت این است که روایات مربوط به امامحسین(ع) منحصر به این بخش یعنی باب 24 جلد 44 تا آخر جلد 45 نمیشود و اینجا مطالب بهصورت پشتسرهم آمده است، اما اگر کسی بخواهد مطالبی در مورد امامحسین(ع) بهطور جامع در این کتاب جستوجو کند، در مجلدات دیگری هم مطالبی در مورد آن حضرت و شهدای کربلا آمده است از جمله در جلد 43 و نیز جلد 98 که به زیارت امامحسین(ع) و شهدای کربلا پرداخته است. طی سیری از کتاب روضهالشهداء بهعنوان یک کتاب ادبی-داستانی به کتاب المنتخب رسیدیم که کشکولی بود که اعتبار آن زیر سوال است و حتی از منظر مولف هم زیر سوال بوده است، بحارالانوار هم که یک تدوین روشمند و مستند براساس روایت شیعی و گزارش منابع تاریخی اهل سنت یا زیدیه است و مفصلا به واقعه کربلا پرداخته و در مجلدات دیگر هم اخبار پراکندهای در مورد امامحسین(ع) ذکر کرده است.
* نویسنده: سعید طاووسی مسرور، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی