دریای خزر اقیانوس نیست که کشتی‌های ما به‌دلیل تحریم‌های آمریکا ردیابی شوند و تحت فشار قرار بگیرند. خزر یک دریاچه بسته است و تجارت بین ما و کشورهای ساحلی می‌تواند بدون فشارهای بین‌المللی و با هزینه به‌مراتب کمتر انجام شود. این تجارت به استان‌های ساحلی ما به‌ویژه گلستان، مازندران و گیلان رونق می‌بخشد.
  • ۱۳۹۹-۰۶-۰۱ - ۰۱:۴۳
  • 00
تحریم و تجارت دریایی در دریای خزر

  به گزارش «فرهیختگان»، ولی کوزه‌گرکالجی، کارشناس‌ارشد مسائل اوراسیا طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: یکی از موضوع‌های بسیار مهم دررابطه با روابط اقتصادی و تجاری ایران با روسیه و همچنین سه کشور دیگر ساحلی در دریای خزر (ترکمنستان، قزاقستان و جمهوری آذربایجان) تجارت دریایی است. متاسفانه به این نوع تجارت در این منطقه به‌اندازه تجارت دریایی در جنوب ایران (خلیج‌فارس و دریای عمان) چندان توجه نشده است. ظرفیت بسیار خوبی در این حوزه به‌ویژه بعد از امضای کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر به وجود آمده تا با استفاده از بسترهای فراهم‌شده و امضای توافقنامه تجارت ترجیحی بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، حداقل با دو کشور قزاقستان و روسیه که عضو اتحادیه اوراسیا هستند، از طریق دریایی در چارچوب موافقتنامه، تجارت دریایی داشته باشیم. ما بندرترکمن را در گلستان، بندر امیرآباد و بندر نوشهر را در استان مازندران و بندر انزلی و آستارا را در استان گیلان داریم. قزاقستان بنادر آتیرائو و اوکتائو، ترکمنستان هم بندر ترکمن‌باشی و روسیه هم بندر آستاراخان و مخاچ‌قلعه و جمهوری آذربایجان هم بندر باکو را دارند. ارتباط بین این بنادر می‌تواند به تجارت ما رونق بدهد. دریای خزر اقیانوس نیست که کشتی‌های ما به‌دلیل تحریم‌های آمریکا ردیابی شوند و تحت فشار قرار بگیرند. خزر یک دریاچه بسته است و تجارت بین ما و کشورهای ساحلی می‌تواند بدون فشارهای بین‌المللی و با هزینه به‌مراتب کمتر انجام شود. این تجارت به استان‌های ساحلی ما به‌ویژه گلستان، مازندران و گیلان رونق می‌بخشد.

زمانی که کشتی ایرانی وارد مخاچ‌قلعه می‌شود، درواقع می‌تواند در قفقاز‌شمالی یعنی از چچن، داغستان، نالچیک تا سوچی در کناره دریای سیاه در یک مسیر جاده‌ای از شرق به غرب بار توزیع کند. زمانی که بار به آستاراخان می‌رود می‌توانیم از طریق مسیر زمینی تا خود روستوف و خیلی از مناطق دیگر غربی اروپایی روسیه کالا صادر کنیم. از روستوف کالا می‌تواند به اوکراین و دریای سیاه ترانزیت مجدد شود. از دهانه رود ولگا می‌توان به ده‌ها شهر ساحلی که در دهانه رود ولگا در عمق خاک روسیه هستند، کالا صادر کرد و این یک ظرفیت خیلی خوبی است. متاسفانه دولت روسیه تاکنون برای ورود کشتی‌های تجاری ایران و احتمالا بقیه کشورها به دهانه ولگا موافقت نکرده است. رایزنی‌هایی دراین‌باره انجام شده و همچنان هم فکر می‌کنم در جریان است. اگر این اجازه داده شود، می‌تواند تجارت بین دو کشور را تسهیل کند، یعنی کشتی از بنادر ترکمن و انزلی بارگیری می‌کند، وارد بندر آستاراخان می‌شود و از داخل رود ولگا تا کنار شهرهای روسیه می‌رود و بارش را تخلیه کرده و از آن‌طرف هم کالا وارد کشور می‌کند. ولی با همین فرض و وضعیت موجود، بندر آستاراخان می‌تواند یک سکوی پرتاب باشد. به‌عنوان مثال در حوزه پتروشیمی، صادرات موادی مثل پلی‌اتیلن از مرز زمینی علاوه‌بر عوارض و هزینه‌های جاری، هزینه 300 دلاری خطر انفجار و اشتعال برای مواد خطرناک باید پرداخت شود. این مساله هزینه تجارت را افزایش می‌دهد ولی برای کشتی این مقررات وجود ندارد. برای همین بسیاری از صادرکننده‌های مواد پتروشیمی ما که با جمهوری آذربایجان کار می‌کنند، از طریق بندر آستارا بارشان را صادر می‌کنند.

علاوه‌بر این، حجمی که کشتی حمل می‌کند با حجم کامیون قابل مقایسه نیست. کشتی چندهزار تن بار جابه‌جا می‌کند و تریلی بین ۲۲ تا ۲۴ تن ظرفیت دارد. در دهانه ورودی ولگا کشتی بالای ۵ هزار تن اجازه تردد ندارد ولی همان 5 هزار تن قابل قیاس با حجم ۲۲ تا ۲۴ تن یک کامیون نیست. ما برای تجارت در دریای خزر نیازمند کشتی‌‌های متوسط هستیم. این مسیر کوتاه است و کشتی می‌تواند از کناره حرکت کند و تخلیه بار سریع‌تری را در مناطق مخاچ‌قلعه و آستاراخان داشته باشد. یکی از الزامات این صادرات هم کانتینرهای یخچال‌دار است تا حجم اعظم صادرات ما که محصولات کشاورزی هستند فاسد نشوند. تنکابن و رامسر یکی از کانون‌های کیوی در ایران است که در روسیه هم بسیار پرطرفدار است. فاصله تنکابن و رامسر تا بندر نوشهر نیم‌ساعت تا ۴۰ دقیقه است. اگر ما سریع‌تر بارگیری را انجام دهیم در زمان بسیار کوتاهی این محصول به بازار روسیه می‌رسد. یا چای می‌تواند از شهرهای رودسر، چابکسر و لاهیجان از طریق بندر آستارا و انزلی و حتی نوشهر به روسیه صادر شود. با این صادرات، مشکلات اقتصادی چایکاران هم حل می‌شود و کشور هم به ارز مورد نیاز دست پیدا می‌کند. ما صحبت از یک بازار صادراتی دور در آفریقا، آمریکای‌لاتین یا شرق‌دور نمی‌کنیم؛ روسیه بسیار نزدیک است. ما فقط باید سرعت و کیفیت صادرات‌مان را افزایش دهیم. در صادرات چای رقیب ما هند است ولی سریلانکا با روسیه فاصله زیادی دارد. هلند با روسیه صدها کیلومتر فاصله دارد ولی سه‌چهارم بازار گل روسیه را دراختیار دارد. حیف است این بازار گسترده و روبه‌رشد در نزدیکی ما باشد و ما از این ظرفیت صادراتی و خوب استفاده نکنیم.

در نقطه مقابل هم ما در صنعت کاغذ دچار مشکل هستیم. روسیه به‌دلیل جنگل‌های گسترده، منبع عظیم صادرات کاغذ است و می‌تواند بخش بزرگی از بازار کاغذ ما را حل کند. در صنایع چوبی و مبلمان که ما با مشکل مواجه هستیم و نمی‌توانیم بهره‌برداری گسترده‌ای از جنگل‌ها داشته باشیم، روسیه می‌تواند به ما کمک کند. در نهاده‌های دامی که مشکل بسیار جدی مرغداری‌ها و گاوداری‌های ایران است، مسکو می‌تواند نیاز بازار را برطرف کند. در ذرت و دانه‌های روغنی که برای کارخانه‌های روغن‌کشی بسیار حائز اهمیت، کلیدی و استراتژیک است، روسیه یکی از کشورهای بزرگ تولیدکننده غلات و دانه‌های روغنی است که می‌تواند به ایران صادرات داشته باشد.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰