به گزارش «فرهیختگان»، روز گذشته در برنامه تلویزیونی «در انتهای الوند» منصور غلامی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری درباره نگرانیهای موجود درباره برگزاری کنکور گفت: «والدین و داوطلبان ورود به دانشگاهها نگران نباشند. همکاران ما تمام تلاش خود را در وزارت علوم و سنجش و از طرف دیگر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کردند تا محیطی سالم و به دور از نگرانی از هرگونه آلودگی فراهم شود. به همینخاطر ما دو روز کنکور را به چهار روز تبدیل کردیم که هر روز یک گروه آمده و بعد از آن بلافاصله محیط ضدعفونی شود. فاصله صندلیها نیز بیشتر خواهد شد، چراکه با مطالعههای انجامشده، متوجه شدیم عدد 1.8 متر فاصله مناسبی برای چیدمان صندلیهاست. همچنین فضای جدیدی به سالنهایی که جای کمتری برای برگزاری آزمون داشتند، اضافه خواهد شد. به تمام داوطلبان پکهای بهداشتی و ماسک داده میشود. همکاران ما نیز باتجربه هستند و با نظارت دقیق، مراقب انجام دستورالعملهای بهداشتی خواهند بود.» این آخرین اظهارنظری است که تا موعد نگارش این گزارش در ارتباط با کنکور از سوی یکی از مسئولان کشور اعلام شده است. آخرین اظهارنظری که هیچ بعید نیست تا الان که شما درحال خواندن این خطوط هستید چندبار تغییر کرده باشد و فرد دیگری از مسئولان اظهارات جدید و متناقضی را به آن اضافه یا کم کرده باشد. به هرشکل این بلبشوی خبری و این اطلاعات متناقض و مکرر چند وقتی است حسابی کام داوطلبان کنکور و خانوادههای آنها را تلخ کرده است. به همین منظور به میان دانشآموزان رفتیم و در گفتوگو با آنها سعی کردیم در قالب یک روایت میدانی دغدغهها و مصائبی که ماجرای کنکور، اصل برگزاری آن در ایام کرونا، برگزاری یا تعویق آن و... برای آنها ایجاد کرده است را جویا شده و منعکس کنیم.
در ادامه پاسخ 15 نفر از داوطلبان کنکور سراسری را میخوانید.
منتظر یک خبر قطعی
برای ما نتیجه گفتوگوی مسئولان مهم بود. برای اینکه بتوانیم در مدتزمان باقیمانده تا کنکور تصمیم بهتری بگیریم. منتها فقط یکسری جزئیات متناقض به گوش ما میرسید و همین اخبار ناقص خیلی حاشیه و تشویش در ما ایجاد کرد. آنقدری که انرژی و فکر ما درگیر این بود که بالاخره آخر چه میشود، اصلا آن تمرکز لازم را برای ادامه درس خواندن نداشتیم. خبر تعویق که منتشر شد امیدوار شدیم که میتوانیم برخی مباحث جامانده را جبران کنیم اما متاسفانه بعد از مدت کوتاهی این خبر هم دوباره نقض و تکذیب شد و روز از نو و روزی از نو. اینها همه ورای نگرانیهای بهداشتی است که همه داوطلبان و خانوادهها داشتند و داریم. متاسفانه خیلی ساده تمام برنامهریزیهای ما را به بازی گرفتند و برای ما مشکلساز شدند.
استرس تمام وجودم را گرفته است
من 6 سال مدرسه تیزهوشان درس خواندهام. در همان دوران ابتدایی به توصیه معلمانم در آموزشگاههای آموزشی ثبتنام کردم و همیشه از رتبههای برتر بودم. کاری جز درس خواندن نداشتم و ندارم. تمام توان جسمی و روحیام را برای تحصیل و درس خواندن گذاشتم. گاهی آنقدر استرس دارم و فشار زیادی را متحمل میشوم که چندین کیلو وزن کم میکنم. با این حال هیچوقت درس خواندن را رها نکردم. حالا از شانس خوبم امسال کنکور دارم و این کرونای لعنتی هم همهچیز را تحتتاثیر قرار داده، اما با این همه از همه اینها بدتر بلاتکلیفی است که دچار آن شدیم. ما کنکوریها هر روز با یک خبر جدید درباره برگزاری یا عدمبرگزاری کنکور چشممان را باز میکنیم. دوباره استرس تمام وجودم را گرفته و کلی وزن کم کردهام، واقعا این حق ما نیست.
خانوادهام زندهام نمیگذارند
همین حالا که با شما صحبت میکنم چند روزی است که دو، سه ساعت هم نخوابیدهام و شاید حتی نمیدانم دارم چه حرفی میزنم. امسال سال چهارمی است که کنکور میدهم. کنکوری که قرار بود بعد از کلی هزینه و تلاش تمام اشتباهات قبلی را جبران کند. تمام نتایجی که سالهای قبل گرفتم قرار بود در این کنکور جبران شود اما حالا مطمئن شدم که اینبار هم از نتیجه مطلوب خبری نیست. این آخرین فرصتی بود که خانواده من به من دادند و اگر موفق نشوم زندهام نمیگذارند. من همه درسها را خوانده بودم اما آنقدر استرس کرونا و برگزاری و عدمبرگزاری کنکور دارم که فکر میکنم همه مباحث درسی را فراموش کردهام. چرا از روز اول تاریخ و موعد قطعی اعلام نشد؟ چرا در این شرایط سخت و بیماری کرونا انقدر ما را منتظر میگذارند؟
کاش کسی به خانوادهام توضیح بدهد
تمام نگرانی من خانوادهام هستند. کاش کسی به آنها توضیح بدهد که این اتفاقات تقصیر من نیست. جوری با من رفتار میکنند که انگار من باعث شیوع کرونا شدهام، انگار من هر روز تاریخ برگزاری کنکور را جابهجا میکنم و حرف از برگزاری و تعویق و... میزنم. یکبار یک اشتباهی کردم و در انتخابرشته دچار خطا شدم، نشد که به دانشگاه بروم و یکسال پشت کنکور ماندم، حالا به من فشار میآورند که امسال حتما باید کنکور رتبه خوبی بیاورم و در دانشگاه خوبی قبول بشوم. اما به این فکر نمیکنند که در این شرایط کرونایی با این استرس بالایی که دارم و با این اخبار متناقضی که به گوش میرسد چه بلایی سر ما میآید. من واقعا از فردای کنکور، فردای اعلام نتایج کنکور و... میترسم. کاش کسی بود اینها را به خانواده من توضیح میداد.
هیچ مهارتی ندارم
واقعا حسرت میخورم. از اینکه هیچ مهارتی بلد نیستم، از اینکه جز درس خواندن در زندگیام هیچ کار دیگری انجام ندادهام. از اینکه خیلی از همسن و سالهای من دست به کاری زدهاند و درآمدی دارند، اما من چشمم به دهان فلان وزیر و رئیسجمهور و مقام مسئول کشور است که کی میخواهند کنکور را برگزار کنند و مثلا منی که درس خواندهام به جایی برسم که نمیرسم. آنقدر اخبار عجیب و غریب این مدت به خورد ما دادند که اصلا تمرکز کردن و برای کنکور خواندن و... یادمان رفت. الان اگر به جای درس خواندن و تست زدن، مکانیکی و نقاشی و... بلد بودم قید این آزمون را میزدم و میرفتم پی کار و زندگیام و آنقدر استرس تحمل نمیکردم. همه حواسشان به همهچیز هست الا ما کنکوریها!
این همه پول برای هیچ
از یکسال و نیم پیش بود که با برنامه مدرسه قبلیام وارد فضای کنکوری شدم. از آن مدرسه بیرون آمدم، چون خانهمان را عوض کرده بودیم و رفتوآمد برایم سخت بود، خدشه جدی به درسخواندنم وارد شد اما با این حال سعی کردم همه تلاشم را برای کنکور بکنم. پولهای زیادی هم خرج کردیم. پدرم هزینههای زیادی را متقبل شد؛ از شهریه مدرسه تا پول آموزشگاه و مشاور، هزینههایی که همین ایام هم ادامه دارد. مشاورم چون با من قرارداد داشت، بعد از اینکه زمان کنکور جابهجا شد دوباره از من پول خواست و گفت باید هزینه اضافهتری را پرداخت کنم. اما اینها دیگر فایده ندارد. اصلا تمرکز درس خواندن ندارم. اصلا بعد از شیوع کرونا تمام روانم بههم ریخته و حوصله هیچ چیزی را ندارم. ولی همه مدام در گوشم میگویند که باید درس بخوانم!
میخواستم خودکشی کنم
چند روز پیش قصد کردم قرص بخرم و کارم را یکسره کنم. پدر و مادرم خیلی راحت و بدون هیچ استرسی، بدون هیچ درکی از وضعیت من میگویند که اگر در کنکور نتیجه نگیری باید ازدواج بکنی! به همین راحتی. اصلا کسی حواسش هست در خانهها چه میگذرد؟ کسی میداند این اخبار متناقض و مکرر درباره آزمون سراسری و این شرایطی که در ایام شیوع کرونا ایجاد شده چه مشکلاتی را در خانوادهها ایجاد کرده است؟ بهخدا نمیدانند با ما چه میکنند. چندباری فکر خودکشی به سرم زده و تا مرز اقدام هم پیش رفتهام اما جرات نکردهام. یعنی فعلا جسارتش را ندارم و میترسم. من میدانم در این کنکور هیچ نتیجهای نمیگیرم. چون اصلا تمرکز ندارم. این یکی، دو ماه آخر خوشبین به لغو و تعویق کنکور بودم و کمی سرعت خواندنم را کم کردم اما آن هم که نشد.
به جای کتاب چشممان به توئیتر و تلگرام است
20 سالمه و سومین سال کنکورم است. رشته تجربی خواندهام و دو سال گذشته نتوانستم رتبه قابلقبولی کسب کنم و تلاشم را برای امسال بیشتر کردم. منتها یک دفعه سر و کله این کرونای لعنتی نمیدانم از کجا پیدا شد و همه معادلاتم را بههم زد. انتظار داشتیم برای سلامتی ما هم که شده کنکور را لغو کنند یا حداقل به تاخیر بیندازند. اما علیرغم اینکه تقریبا این مساله نهایی شده بود، دوباره گفتند که کنکور سر موعد مقرر برگزار خواهد شد. این مدت بیشتر از اینکه چشمانم به کتاب و دفتر و جزوهها باشد به توئیتر و تلگرام و سایتهای خبری و صفحههای نمایندگان مجلس و... بود که ببینم درنهایت چه اتفاقی میافتد و بالاخره این کنکور به تاخیر میافتد یا نه. روح و روانمان را حسابی بههم ریختهاند.
مسئولان اصلا شرایط ما را نمیفهمند
در کشوری زندگی میکنیم که از همان ابتدای مسیر زندگی در گوش ما خواندند که شما آیندهسازان کشورید. برای این آیندهسازی هم فقط مسیر درس را برای ما ترسیم کردند. منتها در این مسیر هم آنقدر مشکل و سنگ جلوی پای ما قرار دادند و مساله ایجاد کردند که بعید است به نتیجهای برسیم. همین کنکور مشتی از خروار ضعف مدیران و مسئولان است. راستش را بخواهید من اساسا معتقدم مسئولان ما درک و فهمی از وضعیت دانشآموز کنکوری و فشارهایی که روی اوست، ندارند. آن هم دلیلش مشخص است، چون فرزندان خودشان سریع به خارج از کشور میروند و اصلا خبری از کنکور و... نیست که درک کنند با هر اظهارنظرشان چه بلایی بر سر یک نوجوان 17ساله میآید و چه فشارهایی را هم شخصی و هم از جانب خانواده متحمل میشود.
فقط برگزار کنید تا تمام شود
برای من اصلا مهم نیست وزیر بهداشت چه حرفی میزند. برای من اصلا مهم نیست وزیر علوم بر چه چیزی اصرار میکند و رئیسجمهور چه تصمیمی میگیرد. راستش را بخواهید اصلا برای من مهم نیست که کرونا میگیرم یا نه، زنده میمانم یا نه، برای من فقط این مهم است که این کنکور تمام شود، همین! من واقعا دیگر تحمل این فشار را ندارم، تحمل اینکه حتی یک روز دیگر موعد برگزاری کنکور دچار تغییر شود را هم ندارم. به من بگویند همین فردا کنکور است من حتما شرکت میکنم تا وقتی از جلسه کنکور خارج شدم نفس راحتی بکشم و به زندگی و جوانیام برسم. مردیم از بس که به این و آن توضیح دادیم که کنکور داریم و چه اتفاقاتی درحال رخدادن است. مردیم از بس که هیچکس ما را نفهمید و درخواستهای ما برای آنها مهم نبود.
پدر کارگرم چه گناهی کرده؟
پدر من کارگر است، با کلی مشقت و زحمت چندرغاز پول درمیآورد و برای من و دو برادرم خرج میکند. آن هم در این شرایط سخت کرونایی که خیلیها کارشان را از دست دادهاند. در تمام طول دوران تحصیلم از هیچ هزینهای برای اینکه من بتوانم درس بخوانم و نتیجه بگیرم، دریغ نکرده است. در این یکسال پایانی دوران دبیرستان و قبل کنکورم هم بیش از همیشه هزینه کرده و من را کلاس کنکور و آزمون آزمایشی و... ثبتنام کرده است. اما حالا و در این شرایط همهچیز روی هواست. من آن آمادگی که فکرش را میکردم، ندارم. پدر کارگر من چه گناهی کرده است که این همه هزینه کرده است و حالا فرزندش لابهلای این اخبار متناقض و سیاستهای سست مسئولان هیچ امید و تمرکزی برای کنکور و... ندارد؟ واقعا نمیدانم باید چه کار کنم.
کنکور که هیچ، سربازی را چه کنیم؟
همه از کنکور حرف میزنند. همه نگران آینده شغلی و تحصیلی هستند. اما من نگران سربازی هستم. اگر کنکور برگزار نشود چه اتفاقی میافتد؟ کسی درباره این مساله حرفی نزده و موضعی نگرفته است. کسی هم آن موقع هشتگ و... داغ میکند که سربازی لغو شود، به تعویق بیفتد و... . تمام امید من برای اینکه فعلا به سربازی نروم همین کنکور است و هرطور که شده میخواهم که برگزار شود تا بتوانم درس بخوانم و دانشگاه بروم. خیلی دلگرم به این فضای رسانهها و... نباشید. اینها همه جوگیر شدهاند. مگر میشود کنکور را برگزار نکرد؟ چه تضمینی وجود دارد تا یک ماه آینده وضعیت از این چیزی که هست بدتر نشود؟ آن موقع چه کار باید کنیم؟ الان میگویند امکان برگزاری داریم باید برگزار شود دیگر، این همه جوسازی ندارد.
سختی گرفتن یک تصمیم
من سیاستمدار نیستم، نه من، نه هفت جدوآبادم از صد فرسخی سیاست هم رد نشدهایم. منتها میدانم و فهمیدم که اگر سیاستمداران، خصوصا آنهایی که مقام بالاتری دارند بخواهند کاری را انجام بدهند یا ندهند به راحتی آب خوردن میتوانند. برای رئیسجمهور مملکت، وزیر و نماینده مجلس کشور اصلا کاری ندارد که بخواهند یک مسالهای نظیر کنکور را به تعویق بیندازند یا نیندازند، اما واقعا نمیدانم این بازی کردن با روح و روان دانشآموزان چه سود و منفعتی دارد که هر روز یک حرفی میزنند. نمیدانم در این شرایط این التهاب اضافی را چرا به دانشآموزان و خانوادههای آنها وارد میکنند؟ ما مگر کم غصه درس خواندن و نتیجه گرفتن یا نگرفتن در کنکور را داریم که حالا سر زمان برگزاری آن هم باید غصه بخوریم؟ واقعا گرفتن این تصمیم کار سختی نیست.
و در پایان
ناامیدی، استیصال، بنبست، بلاتکلیفی، دلسردی، ابهام، نگرانی، غم و غصه و... همه بخشی از کلیدواژههایی است که در گفتوگو با دانشآموزان کنکوری در لابهلای صحبتهایشان به چشم میخورد و جلبتوجه میکند. کلیدواژهها و بهتر بگویم احوالی که بخش قابلتوجهی از آنها ساخته و نتیجه افعال شخصی و انتخابهای آنها نیست، اتفاقات ساخته و پرداخته سیاستها و فضایی است که سیاستمداران و تصمیمگیران در همین چند ماه بعد از شیوع کرونا در رابطه با آنها ایجاد کردند. نه فضای تحصیلی مطلوبی را ایجاد کردند و نه حالا فضای آزمون خوبی را تعبیه کردهاند. این حجم از ناامیدی از آن دست مسائلی است که شاید بعد از برگزار شدن کنکور در هر موعد و زمانی فروکش کند اما هیچوقت از بین نخواهد رفت و در آیندهای نهچندان دور گریبانگیر جامعه و این آیندهسازان خواهد بود.