به گزارش «فرهیختگان»، داستان عجیب و قابلتاملی است برخی از این اظهارات مسئولان کشور ما، خصوصا وقتی مسالهای که مدیریت و نوع وقوع و چگونگی اجرای آن با خودشان است و مخاطب تمام بایدها و نبایدها خودشان هستند. یکی از مسائلی که در این ایام حسابی موردتوجه مردم و رسانهها بوده است و البته روی اعصاب مردم رژه رفته، ماجرای کنکور سراسری و برگزاری یا عدمبرگزاری آن بوده است. ماجرایی که ذیل مساله مدیریت بیماری کرونا در کشور تعریف و برنامهریزی میشود.
روز گذشته رئیسجمهور در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا طی سخنانی به ماجرای تعویق کنکور سراسری اشاره کرد و گفت: «تعطیلکردن هنر چندانی نمیخواهد، اینکه بتوانیم امکانات موردنیاز مردم را فراهم کرده، نشاط را به جامعه تزریق کنیم و همزمان در مسیر مبارزه با بیماری کرونا گام برداریم، هنر است. هنر این است که همه فعالیتها در چارچوب پروتکل و دستورالعملهای بهداشتی انجام شود. باید برای برگزاری کنکور و عزاداریها در ماه محرم نیز بهطور دقیق از اجرای دستورالعملها مراقبت کنیم. هردو برنامه برای ما مهم است. اولا میلیونها نفر چه دانشآموختهای که میخواهد وارد دانشگاه بشود و چه خانوادههایشان، همه را در نظر بگیریم و نمیتوانیم اینها را در یک شرایطی قرار دهیم که شرایط ابهام کامل باشد. امروز بگویند کنکور است و فردا بگویند کنکور نیست. البته تصمیم این است که کنکور اجرا و پیاده شود و این هم توسط وزارت علوم و بهداشت در خود ستاد ملی هم قبلا این بحث شده بود که کنکور با توجه به همه شرایطی که از لحاظ بهداشتی باید مدنظر قرار بگیرد، اجرا شود. الان همه مردم در خیابان راه میروند، به مغازه میروند و برمیگردند، اتوبوس سوار میشوند و خانه اقوامشان کموبیش میروند، اینجا نمیگوییم از فردا صبح اینها را تعطیل کنیم و تا بحث کنکور میشود، دومرتبه بحث میشود که کنکور باشد یا نباشد. چطور در خیابان میرویم و چطور تشکیلات اداری تشکیل میشود و آن مغازه و پاساژ است و کنکور هم همانطور است، منتها باید مراقبت کنیم و اگر میخواهیم کنکور را رها کنیم، بله کنکور مثل سالهای پیش نیست. ما دو تجربه داشتیم. تجربههایی که همین ایام گذشت. آن تجربه میتواند پشتیبان ما باشد برای اینکه در کنکور کارشناسی بتوانیم دقیقتر عمل کنیم.
گاهی محیط خوبی برای امتحان آماده میشود یعنی فاصلهها مراعات میشود و بهداشتی است و طرف ماسک دارد و گاهی قبل و بعد مشکلات ایجاد میکند و جمعیتی شکل میگیرد، خانوادهها کنار آن محلی که بچهها میخواهند امتحان دهند جمع میشوند که اینها را باید سامان دهیم و نباید تجمع کنند. یک برنامه تنها برای محیط کنکور نیست، محیط بیرونی را هم باید مدنظر قرار دهیم.»
اول اینکه ایجاد شرایط مطلوب و آنچه رئیسجمهور به آن اشاره کرده و میکند وظیفه دولت است و در اصل مخاطب این مطالبات و موضوعات خود شخص رئیسجمهور است. لذا حسن روحانی بهعنوان رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا به جای شرح وضعیت موجود و تعریف وضعیت مطلوب باید سیاستهایی را تبیین و اجرایی کند که به وضعیت مطلوب برسیم و باید از جایگاه سخنگو بودن به جایگاه سیاستگذار و مجری تغییر وضعیت دهد.
فضای مبهم موجود از داخل دولت کلید خورد
از همان روزهای ابتدایی شیوع کرونا تا همین امروز مطالبات جدی و راهکارهایی را بهمنظور کاهش ابتلا و مرگومیر کرونا هم ما رسانهایها و هم کارشناسان و مسئولان پیشنهاد کردند. از ایجاد محدودیت در انجام مسافرتها توسط مردم (اگر واقعا مسافرت رفتن باعث شیوع بیشتر کرونا میشود و مسئولان ستاد ملی کرونا به این موضوع باور دارند) تا دورکاری بخش قابلتوجهی از کارمندان و عدمحضور همه آنها در محل کار و برداشته شدن طرح ترافیک و... . در این زمینه کموبیش تجربه پایان سال 98 و ابتدای سال 99 و ایام نوروز و حتی ایام ماه مبارک رمضان را هم در کارنامه داشتیم. اما متاسفانه بلافاصله بعد از اینکه کمی، فقط کمی وضعیت میزان ابتلا و مرگومیر بهبود پیدا کرد و کاهش یافت، بازگشاییها هم اتفاق افتاد و محدودیتها به حد بالایی برداشته شد و درنهایت به وضعیتی گرفتار شدیم که امروز میبینیم. این مسائل درکنار تجربه سایر کشورها مسائل پنهان و پیچیدهای نبود و با قدری قاطعیت و ایجاد فضای ایجابی امکان وقوع داشت اما آنچه مشاهده کردیم سادهانگاری و سهلانگاریهایی بود که شیوع این بیماری کشنده را در وضعیت اضطرار قرار داد و کشور را با مشکلات جدی و جدیدی مواجه کرد. رئیسجمهور حتی اذعان کرد که نباید مردم را در شرایط ابهام قرار دهیم، نباید امروز بگویند کنکور است و فردا بگویند کنکور نیست. مخاطب این جملات چه کسانی هستند؟ چه کسانی اولینبار این دوئل را ایجاد کردند؟ وزیر بهداشت و مشاوران و مسئولان حوزه سلامت و درمان جزء اولین کسانی بودند که به این فضا دامن زدند و حرف از تعویق زمان کنکور سراسری زدند و درمقابل هم دوباره وزیر علوم و مسئولان این وزارتخانه و سازمان سنجش بودند که حرف از برگزاری کنکور در موعد مقرر زدند. اینجا دقیقا چه کسانی خارج از دولت به ایجاد شرایط مبهم دامن زدند؟ پس بازهم مخاطب تمام این مطالبات و این سخنان کسانی جز مسئولان و وزرای دولتی نیستند و بهتر بود رئیسجمهور ابتدا در بدنه دولت و مدیران دولت این هماهنگی را ایجاد کند تا صدای واحدی به جامعه برسد. مگر کسی حرف از لغو کنکور زده است؟ مسئولان وزارت بهداشت گفتند بنا به شرایط اضطراری که در آن قرار داریم، بهتر این است که کنکور حداقل با یک ماه تاخیر برگزار شود تا کمی تب تند شیوع کرونا فروکش کند.
دولت مخاطب تمام بایدها و نبایدها
اینکه مردم از خانهها خارج میشوند، اینکه سوار اتوبوس مترو میشوند، اینکه مسافرت میروند و... زاییده چه مولفههایی است و کنترل وضعیت موجود برعهده چه کسی است؟ اصلا این چه استدلالی است که چون مردم از خانهها خارج میشوند و به امور زندگیشان میپردازند پس باید کنکور هم برگزار شود؟ با این سطح از استدلال پس میتوان به راحتی وضعیت نمودار عجیب و سینوسی ابتلا و مرگومیر در کشورمان را تحلیل و توجیه کنیم. تقریبا هیچ کشوری در دنیا از لحاظ نمودار ابتلا و مرگومیر شباهت و قرابتی به ما ندارد. همه کشورها خصوصا آنهایی که روزهای ابتدایی بسیار ملتهبی را از سر گذراندند و کشتههای زیادی را نیز داشتند، حالا روزانه با تعداد مرگومیر تکرقمی مواجهند اما در ایران هر روز یا شاهد یک رکوردشکنی تازه هستیم یا اینکه به مرگومیرهای سهرقمی عادت کردهایم. ایجاد ممنوعیت برای ترددهای غیرضرور مردم، جلوگیری از به مسافرت رفتن، توسعه حملونقل عمومی و تجربه سفر ایمن و سالم توسط مردم دقیقا مسئولیت دولتی است که مدتهاست از اختیارات و قدرتش بهنفع مردم بهرهای نمیبرد و سالهاست بدهیهایش را به مدیریت شهری پرداخت نمیکند تا حداقل ناوگان حملونقل عمومی توسعه یافته و نوسازی شود.
اصلا به فرض پذیرش ادعاهای رئیسجمهور و اینکه نمیتوان خیلی محدودیتها را ایجاد کرد و... وضع موجود با چه متر و معیار و استدلالی توجیه دارد. روز گذشته حدود دوهزار و 500 بیمار مبتلا به کرونا به مجموع آمار گذشته اضافه شد و متاسفانه 161 نفر هم جان خودشان را از دست دادند تا وضعیت ما همچنان مناسب نباشد و حتی تنها نقطه سبز کشور از لحاظ شیوع بیماری هم به منطقه زرد تبدیل شود. اینها خروجی سیاستهایی است که تا امروز پیش گرفتهایم، این تعداد از مبتلا و کشته آن هم در این بازه طولانی با کمترین میزان تغییر به سمت بهبودی همه نتیجه سیاستهایی است که در آن همواره از عدم ایجاد محدودیتهای جدیتر سخن گفتهایم؛ مطالباتی که طرح میشود هیچکدام به معنای تعطیلی مملکت نیست، صرفا ایجاد فضای ایمنتری است که هرچقدر هم عدماجرای این محدودیتها را لابهلای واژگان مخاطبپسند بزک کنیم، اصل مساله تغییری نمیکند و اصل مساله همین است که ما روزی صد و چند نفر از هموطنانمان را از دست میدهیم. پس بهتر این است که تصمیمات سادهانگارانه را در مسائلی شبیه برگزاری یا عدمبرگزاری کنکور و... به گردن دیگری نیندازیم و بپذیریم درنهایت آن چیزی خواهد شد که دولت میخواهد، نه واقعیتهای موجود!
* نویسنده: ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه