به گزارش «فرهیختگان»، ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: «این حرفا چیه آخه رئیسجمهور مملکت میزنه، بگیر ببند جادهرو آقا، این چندروز جادههای شمال قفل بود، خلقالله اصلا گوششون بدهکار نیست، شفااا چیه آخه؟ باید جادهرو ببندی نذاری ملت بیان بیرون و بخوان برن مسافرت، با خواهش میکنیم و توصیه میکنیم و این حرفا که نمیشه جلوی جماعت عشقشمالرو گرفت. خود من تا همسایهمون کرونا نگرفته بود و به رحمت خدا نرفته بود، اصلا جدی نمیگرفتم، میگفتم مگه میشه یه ویروس به این کوچیکی آدمو از پا دربیاره، ولی وضعیت اونارو که دیدم دیگه باورم شد و اجبار کارم نبود و شکم گرسنه زن و بچهم، عمرا پامو از خونه بیرون نمیذاشتم. جلوی ما مردم ایرانرو باید با زور گرفت. با خواهش و تمنا کار پیش نمیره.» اینها بخشی از صحبتهای رانندهتاکسی خوشصحبت خط سیدخندان- انقلاب بود که امروز وقتی رادیو صحبتهای حسن روحانی رئیسجمهور را پخش میکرد، به من میگفت. راستش را بخواهید فکرش را نمیکردم اینقدر زود این صحبتها مورد استفادهام بشود و قرار باشد من حین نوشتن یادداشتی پیرامون مساله مدیریت شیوع کرونا در ایران از آنها بهره بگیرم و اصلا اصل و اساس بخشی از پیشنهادات من شستهورفته و اتوکشیده همین جملات آقای راننده باشد!
چندروزی است آمارهای ابتلا به کرونا در ایران روند نزولی به خود گرفته است. البته آمار مرگومیر هم روند نزولی را طی میکرد که دیروز این روند نقض شد و دوباره تعداد قابلتوجهی از هموطنانمان را بر اثر ابتلا به این ویروس کشنده از دست دادیم. بعد از اسفند۹۸ و شیوع هولناک کرونا در کشور تقریبا همه نهفقط در ایران که در تمام دنیا حیرتزده از وضعیت موجود، امیدی به کنترل و کاهش تعداد ابتلاها و مرگومیر ناشی از کرونا نداشتند. اما رفتهرفته و با بالارفتن آگاهی مردم و متخصصان نسبتبه این ویروس معادلات تغییر کرد و هم در ایران و هم در بسیاری از کشورهای دنیا با استفاده از سناریوهای گوناگون دولتها توانستند تا حدی از شیوع افسارگسیخته بیماری جلوگیری کنند. شاهد این ماجرا هم میتواند همین ایران خودمان و بسیاری از کشورهای دیگر ازجمله کشورهای اروپایی نظیر ایتالیا، اسپانیا، انگلستان و... باشد که بهرغم تجربه روزهایی با تعداد کشتههای چندهزارتایی حالا به شرایطی رسیدهاند که این اعداد تکرقمی شدهاند. همانطور که گفتیم، این مساله در ایران نیز اتفاق افتاد و ما شاهد سیر نزولی ابتلا و مرگومیر بعد از پشتسر گذاشتن یک پیک عجیب که باعث جانباختن تعداد زیادی از هموطنانمان شد، بودیم.
همراهی مردم، واهمه عمومی نسبتبه این بیماری و بهتبع آن رعایت مسائل بهداشتی، تعطیلات پایان سال ۹۸ و نوروز ۹۹ و عدم انجام مسافرتهای نوروزی و بعد از آن هم ایام ماه مبارک رمضان و همراهی دوباره مردم و... همه دستبهدست هم داد تا این کنترل نسبی بیماری و شیوع کرونا که از آن سخن گفتیم، رخ دهد. اما زنجیر این ماجرای کنترل نسبی شیوع کرونا و کاهش آمارها در ایران خیلی زود پاره شد. بهعقیده کارشناسان و متخصصان این حوزه سیاستهای سادهانگارانه و گشایشهای زودهنگام و برداشته شدن بخش اعظمی از محدودیتها از علل اصلی این ماجرا بودند؛ ماجرایی که برخی از آن بهعنوان ضعف در مدیریت شیوع کرونا در پیک اول و ورود ایران بهعنوان اولین کشور به پیک دوم کرونا یاد میکنند. اما این تمام ماجرا نیست. خوب یا بد، ما این ایام را پشتسر گذاشتیم و این اتفاقات را تجربه کردیم و حالا نکته حائز اهمیت شرایط فعلی است که در آن قرار گرفتهایم و بالاتر هم به آن اشاره کردیم. این شرایط یعنی روند کاهشی تعداد ابتلاها و مرگومیرها در بعد از پیک دوم کرونا تقریبا شبیه همان شرایطی است که بعد از پیک اول تجربه کردیم و متاسفانه با سیاستهای سادهانگارانه و شتابزده آن موفقیت نسبی را از دست دادیم، با این تفاوت که دفعه قبلی تجربه فعلی را نداشتیم (هرچند برای حفظ شرایط مطلوب صرفا نباید با آزمون و خطا تجربه کرد و میشد از تجربه سایر کشورها بهره برد).
حالا که چنین تجربهای را داریم و در شرایط مشابهی قرار گرفتهایم، انتظار از سیاستگذاران و در راس آنها ستاد ملی مقابله با کرونا تکرار اقدامات گذشته نیست و اقدامات باید مسیری غیر از آنچه پیشتر طی شده بود را طی کند. برای فهم بهتر مساله بد نیست به چند مثال اشاره کنیم؛ روز گذشته ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت طی اظهاراتی با اشاره به روند نسبی کاهش تعداد ابتلاها و مرگومیر ناشیاز کرونا در کشور گفت: «این هشدار را به شکل جدی مطرح میکنم که کاهش آمار مرگ از اعداد بالاتر از ۲۰۰ به حدود ۱۵۰ و... چندان خوشحالی ندارد؛ زیرا هنوز هم رقم مرگومیر بر اثر کرونا سهرقمی است و همچنین محاسبه این تعداد فوتی با درنظر گرفتن هزار یا ۱۰۵۰ فوت در روز درست نیست. زمانی که میگوییم ۱۵۰ فوت بر اثر کرونا در میان افراد با تست مثبت در روز گزارش شده است، یعنی ۱۵ درصد موارد مرگومیر بهدلیل کرونا بوده است؛ اگر کسانی که تستشان منفی بوده را هم محاسبه کنیم، ممکن است این ۱۵ درصد تا دوبرابر و بیشتر هم اضافه شود. کاهش اندک در آمار مرگومیر بر اثر کرونا بساط جاده چالوس و جوجه و... را راه انداخته است، درحالیکه اکنون از بین ۱۹۲ کشور دنیا، در بیش از ۱۰۰ کشور عدد مرگومیر براثر کرونا به صفر یا اعداد تکرقمی رسیده است. آمار مرگومیر روزانه بر اثر کرونا در ایران باید مانند روزهای اردیبهشت کاهش یابد و حتی تکرقمی شود. تا زمانی که ویروس وجود دارد، بیاحتیاطی سبب شعلهور شدن بیماری خواهد شد. در ملبورن زدن ماسک اجباری است، ۸ شب تا ۵ صبح حکومت نظامی است و هرکس از خانه خارج شود، باید برگه داشته باشد که اعلام کند به کجا میرود و خروج از منزل حتما باید به یک دلیل کاملا موجه صورت گرفته باشد، هر فرد تا شعاع حداکثر پنج کیلومتری میتواند تردد کند، میهمانیها و... محدود شده و این موارد درحالی است که میشنویم برخی ازمابهتران برای حضور در میهمانی، تست کرونا میدهند و سپس در میهمانی حاضر میشوند.»
خب مساله اینجاست که اگر مسافرتها، بازگشایی و حضور تمام کارکنان در محل کار، طرح ترافیک و... باعث افزایش موارد ابتلا و شیوع بیشتر بیماری در کشور میشود، چرا دولت بهعنوان تصمیمگیرنده و مجری نهایی قاطعانه ورود نمیکند و ماجرا را جدی مدیریت نمیکند؟ اگر واقعا مسافرتها اثر جدی بر شیوع بیماری دارد، چرا دولت همچون ایام عید نوروز و حتی سفتوسختتر از آن مانع بهسفر رفتن مردم نمیشود و ورودی و خروجی شهرها را بر مسافران نمیبندد؟ اگر حضور کارکنان در محل کار باعث شیوع بیشتر بیماری میشود، چرا تکلیف حضور افراد را برای طولانیمدت مشخص نمیکند؟ و... اینجا ضروری است یادآوری کنیم که اگر قرار است به عقب برنگردیم و دوباره روزهای تلخ پر از مبتلا و جانباخته کرونایی را تجربه نکنیم، باید قاطعانه از مسافرتها جلوگیری شود و برای مشاغلی که نیاز به حضور حداکثری کارکنان ندارند، تعیینتکلیف کنیم.
اینکه تمام افعال و اقدامات و سیاستها محدود به توصیههای سست و صرفا خوشرنگ و لعاب آن هم در بدنه جامعه شود، جز اینکه بین عموم مردم و طبقات گوناگون جامعه شکاف ایجاد کند و آنها را روبهروی هم قرار دهد، عایدی دیگری ندارد. نظیر این اتفاق را هم بارها در همین ماجرای کرونا تجربه کردهایم و بر همگان روشن شده که صرف درخواستهای بهاصطلاح دموکراتیک و قراردادن تمام بار مواجهه با کرونا بر دوش مردم کاری از پیش نمیرود و جز افزایش موارد ابتلا و مرگومیر گشایشی نخواهد داشت. زمزمههایی که این روزها حول ماجرای برگزاری یا عدم برگزاری کنکور، مراسمهای مذهبی و مسافرتها طرح میشود و افراد یکدیگر را متهم میکنند که چرا فلانیها به مسافرت میروند و ما نمیتوانیم به هیات برویم، چرا بهمانیها به مراکز خرید و... میروند و ما نمیتوانیم کنکور بدهیم یا ندهیم و... همه ذیل همین عمومی کردن حکمرانی و حاکمیت در حوزه مدیریت کرونا تعریف میشود، لذا اگر بهسرعت در روند مدیریت بیماری تجدیدنظر نشود، آنچه در آینده نهچندان دور اتفاق خواهد افتاد، چیزی شبیه و حتی بهمراتب بدتر از وضعیتی است که در آن قرار داریم.