به گزارش «فرهیختگان»، وقوع جنگهای مختلف و کشیده شدن ناخواسته بسیاری کشورها به این دام- مانند دو جنگ جهانی- و نیز بیماریهایی جهانی همچون ویروس کرونا، نشان میدهد توجه به محیط خارجی، عنصری بسیار مهم در ایجاد ثبات داخلی در کشورهاست. به همین منظور قدرتهای عرصه روابط بینالملل کوشیدهاند با ابزارهای گوناگون در محیط پیرامونی خود در منطقه یا حتی بهصورت فرامنطقهای، برای خود امنیت و ثبات ایجاد کنند. این ابزارها بعضا شامل اقدامات نظامی بوده است که طی آن کشورهای متخاصم سعی کردهاند با استفاده از زور رقبای خود را کنار بزنند؛ رقبایی که گاه دولتهای مستقر در یک یا چندکشور یا گروههای مسلح مستقر در یک کشور بودهاند. گاهی کشورها از نقطه مقابل استفاده از زور، یعنی گفتوگو و ایجاد روابط که در تعبیر امروزی به آن دیپلماسی میگویند، اهداف خود را پیگیری کردهاند. درمیان این دو ابزار موجود در عرصه بینالملل، کمهزینهترین و پرفایدهترین ابزار به حوزه دیپلماسی تعلق دارد. دیپلماسی در ادبیات علوم سیاسی و روابط بینالملل به «فن پیشبرد و اجرای سیاست خارجی، یک کشور به شیوه مسالمتآمیز و ازطریق نمایندگان رسمی» گفته میشود. پیشینه دیپلماسی به هزاران سال قبل یعنی از زمان ایجاد حکومتهای نخستین و حتی تعامل قبایل با یکدیگر بازمیگردد. تاریخ در این مدت، برگههای دیپلماسی باستان و کلاسیک را ورق زده تا امروز بهشکل نوینی از دیپلماسی دست پیدا کند. شکل نوین دیپلماسی با توجه به نیازهای عصر جدید، دارای شاخههای متعددی است که از آن جمله میتوان به دیپلماسی عمومی، دیپلماسی اقتصادی، دیپلماسی انرژی و دیپلماسی علمی اشاره کرد.
بعد چهارم سیاست خارجی
در جهان امروز، «آموزش» بعد چهارم سیاست خارجی است. این برجسته شدن علم و آموزش درحوزه سیاست خارجی بهدلیل تاثیرپذیری سیاست کشورها از محیطهای دانشگاهیشان است. در این بعد دیپلماسی کشورها تلاش میکنند با همکاری آموزشی میان خود، بهنوعی برای آینده روابط دیپلماتیکشان سرمایهگذاری کنند. باید درنظر داشت که اغلب نخبگان سیاسی که بهقدرت میرسند، در دانشگاهها پرورش مییابند و گزینش میشوند. بر همین اساس هم از چند ده سال قبل کشورها جذب دانشجویان از کشورهای خارجی را چه بهصورت پولی و چه بهصورت بورس در دستور کار خود قرار دادند تا از این طریق، دانشجویان خارجی که در آینده مدیران ارشد کشورشان میشوند، با آن کشور آشنایی داشته باشند. علاوهبر این، کشورهای قدرتمند دانشجویان خود را نیز بهصورت هدفمند به خارج از کشور اعزام میکنند تا آنها نیز با کشورهایی که تعامل با آنها ادامه خواهد داشت، آشنایی کافی داشته باشند. در ایران، سابقه بورس تحصیلی به اوایل دوره قاجار بازمیگردد که مقامات با علم به عقبماندگی ایران از کشورهای اروپایی در زمینه علم و صنعت، افرادی را برای یاد گرفتن علوم و فنون به فرنگ فرستادند. امروزه هدف برخی از کشورها از پذیرش یا اعزام دانشجو، کمی متفاوت از گذشته شده است. بهعنوان نمونه برخی کشورها که با کاهش جمعیت روبهرو هستند، برای تامین نیروی انسانی تحصیلکرده و توانمند بورس تحصیلی اعطا میکنند. اگرچه درظاهر کشورها برای جذب دانشجو هزینه میکنند، اما درواقعیت جذب دانشجو علاوهبر آوردههای معنوی، منافع سرشار مادی نیز همراه دارد.
درآمدزایی از دانشجویان بینالمللی
درمیان کشورهای جهان، آمریکا با جذب بیش از 20 درصد از دانشجویان بینالمللی، توانسته درآمدهای زیادی کسب کند. گفته میشود ارزش بازار دانشجویان بینالمللی آمریکا در سالگذشته میلادی به بیش از 50 میلیارد دلار رسیده است. در سال تحصیلی 2018-2017 دانشجویان بینالمللی 39 میلیارد دلار درآمد برای آمریکا بهارمغان آورده و از 450 هزار شغل در این کشور حمایت کردند. براساس آمارها به ازای حضور هر 7 دانشجوی خارجی در آمریکا، سه شغل در این کشور ایجاد میشود. باوجود اعطای بورسهای تحصیلی ازسوی دانشگاههای آمریکایی به دانشجویان خارجی، اما سهم این بورسیهها در جذب دانشجویان آنچنان بالا نیست. براساس آمارها حدود دو سوم دانشجویان بینالمللی حاضر در آمریکا بیشتر هزینههای تحصیل خود را از منابعی خارج از ایالاتمتحده دریافت میکنند. بریتانیا در جدول جذب دانشجویان بینالمللی پس از آمریکا، مقام دوم را دارد. این کشور در سال 2018 توانسته از این کانال 25 میلیارد دلار وارد اقتصاد خود کند. البته در این سال ارزش بازار دانشجویان بینالمللی در این کشور براساس هزینههای مستقیم تحصیلی نزدیک 6 میلیارد دلار بوده است، اما با درنظر گرفتن دیگر هزینههای معمول دانشجویان مانند پرداخت مالیات، صرف هزینه برای اجاره خانه و دیگر موارد به 25میلیارد دلار رسیده است. بر این اساس دانشجویان خارجی طی 10 سال بهدلیل مالیات و بیمه چهارمیلیارد و 76 میلیون دلار به اقتصاد این کشور وارد خواهند کرد. استرالیا نیز با داشتن 600 هزار دانشجوی خارجی سالیانه 24.7 میلیارد دلار درآمد بهدست میآورد. این کشور پنجمین کشور درجدول جذب دانشجویان در جهان است و سالانه 370 هزار دانشجوی جدید را جذب میکند. دلیل این درآمدزایی این است که دانشجویان بینالمللی درطول دوران تحصیلی خود مجبور به پرداخت انواع مختلفی از هزینهها مانند شهریه، هزینههای زندگی، مالیات بردرآمد و... هستند. مخارجی که باتوجه به سطح مالی و درآمد دانشجو میتواند متفاوت باشد. این مخارج از نظر اقتصادی میتواند سود بسیار زیادی برای دانشگاه و شهر محل تحصیل او و دولت کشور پذیرنده داشته باشد. کشور مقصد هرچه بتواند تعداد بیشتر دانشجو خارجی جذب کند، درآمدهای خود را هم افزایش خواهد داد. «فرهیختگان» در چهارم خرداد سالگذشته در گزارشی باعنوان «درآمد ۵ کشور دنیا از دانشجویان بینالمللی ۲۵ درصد GDP ایران» نوشت که «نتیجه بررسی چهار کشور اول دنیا از نظر داشتن دانشجوی بینالمللی و نیز کشور ژاپن و نقش آن در اقتصاد کشورها بیانگر آن است که مجموع درآمدهای اقتصادی این کشورها از دانشجویان بینالمللی چیزی حدود 100 میلیارد دلار است که درمقایسه با 440 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی ایران، حدود یکچهارم یا 25 درصد کل GDP ایران است.»
درآمد ایران؛ 80 میلیون دلار
گردش مالی حاصل از دانشجویان خارجی درجهان ۳۰۰ میلیارد دلار است. ایران یک درصد از جمعیت دنیا را بهخود اختصاص داده و اگر بخواهیم این شاخص را ملاک بگیریم، ایران باید سالانه سهمیلیارد دلار از طریق جذب دانشجو درآمد کسب کند. البته باید توجه داشت این میزان درآمد حاصل هزینههای مستقیم تحصیل دانشجویان است. حضور دانشجویان در کشوری دیگر بهخودیخود منابع ارزی دیگری را نیز به اقتصاد این کشور منتقل میکند. دانشجویان خارجی برای تهیه مسکن بهتر، تفریح یا خرید ماشین و موارد دیگری از این دست مبالغ بیشتری به اقتصاد کشور مقصد کمک میکنند.
براساس آمارهایی که مدیرکل امور دانشجویان غیرایرانی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تابستان سالگذشته اعلام کرده است ایران میزبان 39 هزار دانشجوی خارجی است که ۲۸ هزار از این تعداد در دانشگاههای زیرمجموعه وزارت علوم، سههزار در دانشگاههای زیرمجموعه وزارت بهداشت و هشت هزار دانشجو نیز در دانشگاههای زیرمجموعه دانشگاه آزاد اسلامی مشغول بهتحصیل هستند. در ایران شهریه تحصیلی دانشجویان غیربورسیه برای هر نیمسال تحصیلی از بهمن 95، حداقل 1100 دلار آمریکا در مقطع کارشناسی تا حداکثر 2700 دلار در مقطع دکتری است. اگر بهطور میانگین شهریه پرداختی این تعداد دانشجوی خارجی را برای هرترم 2000 دلار فرض کنیم، بهعددی حدود 80 میلیون دلار خواهیم رسید. این رقم تا حدودی قابلتوجه است، اما درمقایسه با دیگر کشورهای منطقه و مسلمان ناچیز است. بهعنوان نمونه در اوایل سال 2019، حدود 117 هزار دانشجوی خارجی در دانشگاههای ترکیه مشغول به تحصیل بودند. این کشور مقصد دانشجویانی از پاکستان، ایران، آذربایجان، مصر، مراکش، آمریکا، عربستانسعودی، انگلیس، سوریه، رواندا، عراق، آلمان و لهستان است. شهریه دانشگاههای دولتی ترکیه برای تحصیل درمقطع کارشناسیارشد به زبان انگلیسی سالانه مبلغی بین 600 تا 1500 دلار را دربرمیگیرد که به ازای 117 هزار دانشجوی خارجی مبلغی بین 70 میلیون و 200 هزار دلار تا 175 میلیون و 500 هزار دلار میشود. بهگزارش studyinturkeyبهطور متوسط یک دانشجوی بینالمللی در ترکیه چیزی حدود 550دلار در ماه و سالانه 6600 دلار برای محل اقامت، غذا، پوشاک، سرگرمی، حملونقل و تلفن هزینه میکند که درمجموع، هزینه 117 هزار دانشجوی خارجی سالیانه 772میلیون و 200 هزار دلار میشود. طبق همین برآورد، سالانه ترکیه از دانشجویان بینالمللی بین 832 تا 922 میلیون دلار درآمدزایی میکند.
افزایش نفوذ منطقهای و جهانی با جذب دانشجو
البته باید توجه داشت همه کشورهای جهان از جذب دانشجو تنها هدف جذب درآمد ندارند. برخی کشورها حتی با ارائه امکان تحصیل رایگان و ارائه کمکهزینههای ماهانه، اهداف دیگری را دنبال میکنند. این کشورها با این ابزار بهدنبال شناسایی و جذب نخبگان کشورهای دیگر و افزایش اثرگذاری بر کشورهای فرستنده دانشجو هستند. کشورها برای این هدف، طیف وسیعی از کمکهزینههای تحصیلی را پیشروی دانشجویان خارجی میگذارند. در برخی از آنها تنها هزینه تحصیل رایگان است و دربرخی دیگر تنها مبلغ ورودی از این افراد اخذ نمیشود. اما در بورسهای بهتر، بسیاری از موارد رایگان بوده و حتی هزینه کردهای دانشجو نیز به او پرداخت میشود. در چنین بورسی حتی هزینه رفتوآمد هوایی میان کشور مبدا و مقصد به دانشجو پرداخت شده و او میتواند ماهانه از کمکهزینههای دانشگاه استفاده کند. تعداد بورسیهها و البته مقدار کمکهزینههای آن بیشتر بهمقاطع تحصیلات تکمیلی و بهخصوص دوره دکتری تعلق دارند، برای مثال دریافتی برخی از دانشجویان خارجی درحال تحصیل در روسیه که از بورسیه این کشور استفاده میکنند هزار دلار در ماه است. این مقدار برای دانشجویان خارجی در اتریش میتواند بین 1200 یورو تا 3 هزار یورو در ماه باشد. هدف کشوری مانند روسیه از ارائه این بورسهای تحصیلی که بیشتر به کشورهای حوزه پیرامونی روسیه و نیز دانشجویان آفریقایی تعلق میگیرد، افزایش نفوذ این کشور در کشورهای آسیای میانه و آفریقاست. روسیه در تداوم این هدف، سال گذشته میلادی بیش از 20میلیارد دلار بدهی کشورهای آفریقایی را بخشید تا نفوذ خود در این قاره را وسعت بخشد. برجستهترین کشور در ارائه بورسهای جذاب تحصیلی، کشور آلمان است. در این کشور شاید میزان ارائه کمکهزینه تحصیلی به دانشجویان زیاد نباشد، اما سیستم تقریبا تمام رایگان تحصیلی در دهههای گذشته صدها هزار نفر را به این کشور جذب کرده است. این دانشجویان برای تامین هزینههای خود در اقتصاد قدرتمند آلمان مشکلی هم برای پیدا کردن شغل نداشتهاند. پیدا کردن آسان شغل پاره وقت توسط دانشجویان نیاز آلمان به ارائه کمکهزینه به دانشجویان خارجی را نیز تاحدزیادی حل کرده است. البته با وجود این دولت آلمان و موسسات آموزشی آن همچنان به ارائه بورسهای تحصیلی به دانشجویان کشورهای دیگر بهخصوص کشورهای جهان سوم پرداختهاند. اغلب این بورسها البته شرایطی خاص دارند. در این نوع بورسها دانشجویان باید حتما پس از پایان تحصیلات بهکشور خود باز میگشتند. هدف از این اقدام بالا بردن جایگاه کشور آلمان در دید کشورهای دیگر عنوان شده است، زیرا هنگامی که افراد با تحصیلات بالا و تواناییهای قابل قبول از آلمان فارغالتحصیل شده و به کشورهای خود باز میگشتند، بهنوعی تبدیل به یک سفیر برای سیستم علمی و آموزشی آلمان میشدند. مردم کشورهای جهان سوم هم با دیدن قابلیتها و سطح علمی هموطنانشان که فارغالتحصیل آلمان بودند، تصویری از یک کشور پیشرو در علم در ذهنشان نقش میبست.
جذب دانشجو اثرگذارتر از ارتش
در دنیای جدید دیگر تعداد سربازان، ذخایر معدنی و وسعت سرزمینی مولفههای قدرت نیستند. در دنیای پیچیده فعلی بسیاری از مفاهیمی که در گذشته کماهمیت بودهاند، پررنگتر شده و از شاخههای بیشتری برخوردار شدهاند. انقلاب فناوری باعث شده است که خلاقیت و نوآوری درحوزههای علمی بهعنوان پرقدرتترین سلاح مورد توجه سیاستمداران قرار بگیرد. استفاده از این سلاح یا بهبیان بهتر توانایی، میتواند یکی از مولفههای تامین منافع ملی باشد. دیپلماسی علم ماهیتی اقتدار آفرین دارد و میتواند بر حوزههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی کشورها تاثیر بگذارد. این تاثیرات همچنین میتواند در بعد داخلی نیز موجب تقویت یک کشور شود. همین کارکردها باعث میشود تا نهادهای دولتی و غیردولتی ایران نسبت به گذشته تلاشهای بیشتر را در عرصه دیپلماسی علمی انجام دهند. گرچه طی سالیان گذشته فعالیتهایی در این زمینه شکل گرفته است، اما تواناییهای ایران و از طرف دیگر مشکلات و نیازهای گوناگون آن نشان میدهد تهران هنوز از تمام ظرفیتهای خود در این حوزه به صورت بهینه بهره نبرده است. دیپلماسی علمی درشرایط فعلی که ایران با تحریمها دستوپنجه نرم میکند، میتواند بیش از چند صد میلیون دلار به اقتصاد ایران تزریق کند.
دیپلماسی علمی و ایجاد ثبات منطقهای
علاوهبر منافع مادی، افزایش ارتباطات دانشگاهی باعث میشود سطح همکاریهای علمی مابین کشورها افزایش پیدا کند. ایران از این طریق میتواند دستاوردهای علمی خود را که در سالیان اخیر به دست آورده است به کشورهای همپیمان خود نیز منتقل کند. از این طریق نهضت علمی در کشورهای دیگر نیز ایجاد میشود. غرب در سالهای اخیر تلاش کرده است ساختارهای مردمی و مادی این کشورها را نابود کند؛ یکی از این ساختارها امکانات انسانی علمی بوده است که غرب تلاش کرده که یا آنان را ترور کند و یا با جذب، دانشمندان این کشورها را به خود وابسته نگه دارد. با ارتقای علمی این کشورها، آنها توانایی بررسی فرآیندها، شناسایی مشکلات ملتشان و برطرف ساختن آنها را خواهند داشت.
برخی کشورها برای توسعه ملتشان سعی کردند فضای حیاتی برای آن ایجاد کنند. در اروپا کشورهایی مثل آلمان در دو جنگ جهانی اول و دوم قصد داشت این اقدام را با اشغال کشورهای همسایه انجام دهد. اما کشورهای اروپایی بعد از دو جنگ ویرانگر به این نتیجه رسیدند با همکاری بین خود و ایجاد هماهنگی با یکدیگر به پیشرفت برسند. ایران با ارتقای علمی کشورهای اطراف خود، میتواند در آنها ثبات ایجاد کند. بیثباتی در کشورهایی مانند افغانستان، پاکستان و عراق روی پیشرفت ایران نیز تاثیر منفی خواهد گذاشت. اما درصورت ثبات در آنها این کشورها میتوانند با پیشرفت و دستیابی به ثروت، واردات خود از ایران را ادامه بدهند و در ادامه با تولید کالا آنها را به ایران صادر کنند. برای مثال پاکستان درصورت ثبات میتواند محصولات کشاورزی زیادی مانند گندم و همچنین کنف که موردنیاز صنعت پوشاک است و نیز مرکبات تولید کند و آنها را به ایران صادر کرده و از طریق درآمد آنها از ایران انرژی وارد کرده و از شرکتهای ایرانی بخواهد در این کشورها پالایشگاه و نیروگاه بسازند. افغانستان میتواند در صورت ایجاد ثبات از معادن گسترده خود بهرهبرداری کند و با صادرات آنها به ایران یا از طریق ایران به اروپا، درآمد کسب کرده و از ایران انرژی و فناوری وارد کند و همچنین از توان شرکتهای مهندسی ایران برای ساخت شهرها و راههای این کشور استفاده کند. در عراق نیز ایران میتواند در صورت ثبات در این کشور و بازیابی استقلال آن در این کشور دست به ساخت زیرساختهایی مانند نیروگاه بزند.
توسعه عمق راهبردی
ظرفیتسازی در حوزه دیپلماسی عمومی میتواند یکی از منابع درآمدی برای کشور باشد. 67 درصد از دانشجویان خارجی حاضر در ایران برخلاف رویه معمول در جهان به جای مقاطع تحصیلات تکمیلی در دورههای کاردانی و کارشناسی تحصیل میکنند. این مساله نیز به تعداد بالای مهاجران در ایران باز میگردد. اکثر این دانشجویان از مهاجران هستند و به همین دلیل آمار تحصیل دانشجویان خارجی در ایران در مقاطع اولیه دانشگاهی بسیار بیشتر از مقاطع تکمیلی است. بیشتر این دانشجویان نیز متعلق به کشور افغانستان هستند و ۹۵ درصد دانشجویان خارجی محصل در ایران تنها به ۶ کشور افغانستان، عراق، لبنان، سوریه، چین و پاکستان تعلق دارند. دوسوم این میزان مربوط به دانشجویان افغانستانی است.
این محدود شدن به چند کشور خاص را شاید برخی نقطهضعفی برای سیاستهای جذبی ایران بدانند اما از سویی دیگر ترکیب این کشورها تقریبا نشاندهنده عمق راهبردی ایران است. این دانشجویان از کشورهایی آمدهاند که در دهههای اخیر ملتهایشان موردحمایت دولت و ملت ایران بودهاند. همین ارتباط باعث شده است ایران مرجعی برای این افراد شود. تهران همچنان میتواند با استفاده از عمق راهبردی خود دانشجویان بیشتری از این کشورها جذب کند. از میان این کشورها پاکستان 212میلیون، افغانستان 37میلیون، عراق 38میلیون، سوریه 17میلیون و لبنان 6 میلیون جمعیت دارند. این مساله به معنای قرار داشتن عمق راهبردی 310 میلیون نفری در محیط پیرامونی ایران است که دارای اشتراکات فراوان مذهبی، نژادی و زبانی با یکدیگر هستند. براساس آنچه آمارهای وزارت علوم ایران نشان میدهد ۴۷درصد دانشجویان خارجی در رشتههای علوم انسانی، ۲۳درصد در علوم مهندسی، ۱۶درصد در علوم پزشکی و ۶ درصد در علوم پایه تحصیل میکنند.
نکته مهم و امیدبخش در زمینه جذب دانشجویان خارجی در ایران درصد رشد بالا در این زمینه است. طی یک دهه اخیر با افزایش قدرت علمی ایران و نیز برخی تحولات تهران توانسته است شمار دانشجویان خارجیاش را از سال 1390 بهشدت افزایش دهد. تهران برای مدتی توانسته بود بیشترین رشد درصدی را در جذب دانشجویان خارجی به دست آورد. بنابر گزارشهای سازمان یونسکو، سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی مللمتحد، شمار دانشجویان خارجی پذیرفته شده در دانشگاههای ایران در فاصله سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ میلادی ۱۶۵ درصد رشد داشته است. این آمار همچنین رشد تعداد دانشجویان خارجی در ایران بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶ را دستکم 6/330 درصد ذکر کرده است. شمار دانشجویان خارجی پذیرفته شده در دانشگاههای ایران در فاصله سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶ به میزان ۱۴هزار و ۳۵۶ نفر افزایش یافته است. این درصد بالای رشد جذب دانشجویان خارجی توسط ایران درحالی است که در مدت زمان مشابه ترکیه با فاصلهای چشمگیر و ثبت رشد 165 درصدی در افزایش جذب دانشجویان خارجی جایگاه دوم جهان را به خود اختصاص داده بود.
اعزام دانشجویان ایرانی به خارج
برای پیگیری دیپلماسی علمی تنها جذب دانشجویان خارجی کافی نیست بلکه ایران باید راهی برای ارسال دانشجو به دیگر کشورها نیز بیابد. تهران باید به فکر افزایش روابط خود با کشورهای پیرامونی مسلمانش باشد، زیرا یکی از سیاستهای خود را «ایجاد تمدن نوین اسلامی» در بلندمدت میداند. در کوتاهمدت نیز مردم و نخبگان کشورهای اسلامی بهخصوص در حوزه پیرامونی ایران باید با یکدیگر آشنا شده و همدیگر را بشناسند؛ مسالهای که پیشزمینهای از ادغام جوامع اسلامی منطقه در بلندمدت است. ایران بدون ارسال دانشجو به کشورهای همفرهنگ و هممحور با خود مانند عراق، سوریه، لبنان، افغانستان و پاکستان قادر به اجرای سیاستهای خود نخواهد بود، زیرا دانشگاه نقشی اساسی در تربیت مدیران یک کشور دارد و ایران با ارسال دانشجویان میتواند مدیران آینده خود را با فرهنگ کشور هدف آشنا کند. اعزام دانشجوی ایرانی به کشورهای منطقه حتی در دوره تحریم مشکل زیادی ندارد. برای مثال ایران سالانه 3.5 تا 5 میلیارد دلار برق و گاز به عراق صادر میکند. این مبالغ به دلیل تحریمهای آمریکا قرار است طی یک سازوکار مالی به ایران پرداخت شوند. در این سازوکار که تحتنظارت آمریکا قرار دارد، ایران باید نیازهای خود در زمینه کالاهای غیرتحریمی مانند غذا و دارو را به شرکتهای عراقی مسئول تحویل داده و آنها کالاهای موردنیاز ایران را از بازارهای جهانی تهیه کرده و به ایران ارسال کنند. تهران میتواند با مذاکره با بغداد دولت این کشور را مجاب کند بخش بسیار کوچکی از طلب سالانه3.5 تا 5 میلیارد دلاریاش از عراق را برای پرداخت به دانشگاههای عراقی پذیرنده دانشجویان ایرانی صرف کند. تهران از این طریق میتواند سالیانه هزاران دانشجو به عراق بفرستد. باید متوجه این مساله بود که قرار نیست دانشجویان ایرانی در عراق رشتههای مرتبط با فناوریهای خاص بخوانند بلکه میتوانند در رشتههایی مانند ادبیات عرب، الهیات، تاریخ، علوم سیاسی یا پزشکی تحصیل کنند. ایران در مورد سوریه نیز میتواند بخشی از طلب خود از این کشور را که به واسطه خطوط اعتباری اعطایی ایجاد شدهاند برای ارسال دانشجو به سوریه مورد استفاده قرار دهد.
* نویسنده: سیدمهدی طالبی، روزنامهنگار