به گزارش «فرهیختگان»، شاید اگر یک سال پیش کسی از قیمت منفی نفت و شکسته شدن رکوردهای قیمتی در طلا و رشد اقتصادی منفی 33 درصدی در اقتصاد آمریکا صحبتی میکرد، کمترین چیزی که به او میگفتند این بود که دیوانه خطابش کنند. اما حالا که در پیچیدهترین برهه اقتصادی قرار گرفتیم و رکود اقتصادی بهمراتب سنگینتر از رکود بزرگ (1930) و رکود 2008 جلوی چشم جهانیان قرار دارد. بر همین مبنا با ادامه ویروس کرونا، تنشهای سیاسی و اقتصادی بین آمریکا با چین و دیگر کشورها و همچنین نااطمینانیهای دیگری هم که در اقتصاد جهان وجود دارد، صحبت از اعدادی عجیبتر از اینها نیز جای هیچ تعجبی نخواهد داشت. درحال حاضر قیمت طلا در محدود 1974 دلار قرار دارد، اما چهکسی میتواند بگوید بالاتر نخواهد رفت؟ رشد اقتصادی آمریکا منفی 33 درصد، رشد نقدینگی آن در حدود 20 درصد و پول (m1) آن رشد 30 درصدی را تجربه کرده است، اما چهکسی میتواند ثابت کند بدتر از این نخواهد شد؟ به هر روی در این گزارش قصد نداریم از تحلیل اقتصاد جهانی بگوییم، اما رژه طلا در بالاترین سطح قیمتی خود از ابتدای تاریخ تا به حال ما را به صرافت تحلیل اقتصاد جهان بهخصوص آمریکا از منظر این فلز ارزشمند انداخت. بالا رفتن طلا با تکیه بر سه عامل؛ کرونا، بحران اقتصادی آمریکا (ضعیف شدن دلار را نیز شامل میشود) و تنش آمریکا و چین جایگاه محکمی را برای این فلز نهتنها در جهان، بلکه در کشور ما نیز رقم زده است. در این گزارش «فرهیختگان» با بررسی عوامل بنیادی گفته شده از قیمتهای احتمالی طلا در آینده و تاثیرات آن بر بهای این فلز در کشور صحبت میکند.
رکوردشکنی صعود تاریخی طلا
جهش نرخ اونس جهانی طلا این روزها از مهمترین رخدادهایی است که نظر کارشناسان بینالمللی را برای یافتن علت اصلی آن بهخود جلب کرده است. طی روزگذشته (تا لحظه نگارش این گزارش) قیمت هر اونس طلا به یک هزار و ۹۴۳ دلار و 50 سنت رسید که این رقم تقریبا بالاترین عدد ثبتشده برای این فلز ارزشمند است. این درحالی است که طلا در یکهفته گذشته که در موقعیت شکستن رکوردهای تاریخی خود قرار گرفته، حتی قیمت 1980 دلار را نیز برای لحظاتی بهخود دید، از سوی دیگر در ایران نیز قیمت سکه بهار آزادی (طرح جدید) که در هفتههای گذشته بهدلیل افزایش نرخ دلار و افزایش بهای جهانی طلا افزایش یافته بود، طی روزگذشته به 11 میلیون و 330 هزار و قیمت هرگرم طلای 18 عیار به حدود یک میلیون و 78 هزار تومان رسید. بررسیهای تاریخی و البته روندهای جهانی این فلز گرانبها نشان میدهد که طلا برای آخرینبار در ماه آگوست سال ۲۰۱۱ توانسته بود بهدلیل بحران بدهی آمریکا و اروپا و تبعات بهجامانده از بحران مالی 2008 به قیمت ۱۹۲۰ دلاری برسد و بالاترین سقف تاریخی خود را تشکیل دهد. در این سال که قبل از تجربه پرتلاطم جاری، بهعنوان پرافتوخیزترین سال قیمتهای جهانی طلا بهشمار میرفت، با رشد 600 دلاری قیمت طلا تاحدود 1920 دلار همراه بودیم که تکمیل روند صعودی 11 ساله پس از رویداد 11سپتامبر سال 2001 بهشمار میرفت. اوضاع آرام اقتصاد جهانی و بروز نشانههای رشد اقتصادی از سپتامبر 2012 بهبعد طلا را آنچنان درمسیر کاهش قیمت قرار داد که این فلز محدوده هزار دلاری را نیز درسال 2016 تجربه کرد. در ادامه طلا مجددا روند صعودی ملایمی را از سپتامر 2018 آغاز کرد و تا پایان سال 2019 با رشد 300 دلاری درمحدوده 1600 دلار قرار گرفت. قیمت طلا که سابقه صعودهای پیدرپی را تحتتاثیر شوکهای اقتصادی، سیاسی و بالا رفتن نااطمینانی داشته است، در سالجاری کلکسیونی از این رویدادها را با افزایشهای روزافزون قیمت خود پاسخ داده است. مهمترین این رویدادها را که میتوان از افزایش 1- تنشها در خاورمیانه، 2- شیوع همهگیری کرونا، 3-تنشهای سیاسی آمریکا و چین و 4- بستههای انبساطی چندین میلیارد دلاری غرب برای مبارزه اقتصادی با کرونا برشمرد که موجب شدهاند قیمت فلز زرد بیش از 30درصد در سالجاری افزایش یابد.
چرا طلا بالا میرود؟
شاید در انتهای سال ۲۰۱۹ میلادی کمتر کسی فکر میکرد طلا در سال ۲۰۲۰ روندی صعودی داشته باشد. مرور نظر تحلیلگران در آخرین روزهای سال ۲۰۱۹ حاکی است که پس از آن که طلا در سال گذشته میلادی بیش از ۱۸ درصد افزایش قیمت داشت، بیشتر نظرات به رشد ملایم یا حتی درمواردی درجا زدن طلا در سالجاری متمایل بود، اما طبیعتا در هیچکدام از این پیشبینیها اتفاقات عجیب و بیسابقه سال ۲۰۲۰ لحاظ نشده بود. درحالیکه طلا درمحدوده قیمتی ۱۵۱۷ دلار کار خود را در سال ۲۰۲۰ آغاز کرد، افزایش تنشها میان ایران و آمریکا درعراق اولین شوک به بازارهای جهانی بود. این اتفاق سبب شد ارزش اونس در ماه ژانویه بر فراز قله ۸۰ ماهه خود بایستد. درحقیقت سرمایهگذاران که شاهد افزایش ناگهانی تنشهای ژئوپلیتیک در منطقه خاورمیانه بودند، بهدلیل نااطمینانی که این عامل در بازارها ایجاد کرده بود بهسمت پناهگاههای امن سرمایه ازجمله طلا یورش بردند. همین اتفاقات کافی بود تا اونس سال جدید میلادی را توفانی آغاز کند و تنها در یکماه رشد 4.8 درصدی را رقم بزند. بعد از ژانویه طلا دوماه نسبتا آرام را سپری کرد، اما اینجا نقطه پایان جاهطلبیهای طلا و اتفاقات بیسابقه سال ۲۰۲۰ نبود. آغاز ویروس کرونا از سپتامبر و همهگیری جهانی آن پس از مدتی کوتاه تمامی معادلات تجاری و اقتصادی دنیا را تغیر داد. این درحالی بود که گزارشها از روند مثبت رشد اقتصادی جهان در سالجاری و پیشبینی افزایش آن در سال آینده حکایت میکرد، اما ویروس کرونا با وارد کردن ضربات سنگین به حجم تجارت، میزان تولیدات و پیشرفتهای اقتصادی بزرگترین موهبت برای طلا و سرمایهگذاران این فلز زرد بود، چراکه از ابتدای تاریخ سرمایهگذاری تابهحال، تنها داریی امن درمیانه همه بحرانهای جهانی و منطقهای، طلا بوده است. کرونا در ابتدا با محدود کردن افراد باعث حذف آنها از پروسههای اقتصادی شد و سپس در مدت کوتاهی همه کشورهای دنیا را مجبور به اجرای سیاستهای انبساطی پولی و مالی کرد.
اتحادیه اروپا و بانک مرکزی آمریکا و از طرفی دولتهای چین، ژاپن و کره همگی مجبور به اجرای سیاستهای حمایتی چند ده میلیارد دلاری بودند که درعین بالا بردن سطح بدهی آنها، محرکی برای انواع تقاضا ازجمله تقاضای سرمایهگذاری برای در امان ماندن از سطح نااطمینانیها بودند. با وجود این درمدت اخیر مجددا خوشبینیهای حاصلشده در ماه می مبنیبر کنترل ویروس کرونا در تابستان و... از بین رفت و پیشبینیهای اقتصادی رنگوبوی منفیتری بهخود گرفت. مثلا صندوق بینالمللی پول در آخرین گزارش خود از کوچک شدن 4.9 درصدی اقتصاد جهان، 8 درصدی آمریکا و 10 درصدی منطقه یورو صحبت کرده بود. بنابراین کرونا و دو زیرمجموعه حاصلشده از آن را که شامل بحرانیتر شدن وضعیت اقتصاد آمریکا و کاهش ارزش دلار میشوند، بههمراه افزایش تنشها بین چین و آمریکا میتوان اصلیترین دلایل این صعود و بههمریختگی تاریخی عنوان کرد.
زنگ خطر کوچک شدن 33 درصدی اقتصاد آمریکا
با اوجگیری شیوع ویروس کرونا در ماه مارس، دولت دونالد ترامپ به ناچار به اجرای سیاست قرنطینه و تعطیلی موقت مشاغل غیرضروری تن داد. بر همین اساس، شمار افرادی که طی چند ماه گذشته و به دلیل رکود ناشی از شیوع ویروس کرونا شغل خود را از دست دادهاند به بیش از 30 میلیون نفر رسیده است. بدین ترتیب، نرخ بیکاری در ایالات متحده از 3.5 درصد در فوریه گذشته به بالای 20 درصد در آوریل رسیده است. بیکاری بخش عظیمی از اقتصاد آمریکا و همچنین فلج شدن بخشهای گسترده تجاری، خدماتی و... معنایی جز کوچکتر شدن توان این کشور برای تولید کالا و خدمات نداشته است. براساس جدیدترین آمار منتشر شده از سوی فدرال رزرو اقتصاد آمریکا پس از ۲۳ فصل متوالی و نزدیک به6سال رشد بیوقفه، در چهار ماهه نخست سال جاری میلادی و تحتتاثیر شیوع ویروس کرونا در دام رکود افتاده است و ارقام عجیب و غریبی را به ثبت رسانده است. البته هر چند گرفتار شدن اقتصاد آمریکا با توجه به گستردگی ویروس کرونا در این کشور از ابتدا قابل پیشبینی بود، اما هیچکدام از نهادهای مالی و اقتصادی جهان و حتی آمریکاییها نیز در بدبینانهترین پیشبینیهای خود نمیتوانستند از کاهش 33 درصدی اقتصاد این کشور صحبت کنند.
براساس آمار، رشد اقتصادی آمریکا در سه ماهه منتهی به ژانویه 2020 با کاهش 5درصدی به رقم 21561 میلیارد دلار رسیده و در سه ماهه دوم منتهی به آوریل 2020 نیز با کاهش بسیار عجیب 33 درصدی رقم 19408 میلیارد دلار را به ثبت رسانده است. این به معنای کوچکتر شدن کیک اقتصاد آمریکا و رکود به مراتب گستردهتر از رکودهای 1930 و 2008 است. از سوی دیگر و با توجه به کاهش نرخ بهره به محدوده صفر برای ترغیب اقتصاد و همچنین اجرای سیاستهای انبساطی مالی و پولی بسیار گسترده از سوی دولت و فدرال رزرو، متغیرهای اقتصادی نیز سیگنالهای منفی را مخابره میکنند.
براساس آمار نقدینگی(m2) در اقتصاد آمریکا تنها در سه ماهه اخیر چیزی در حدود 20 درصد رشد را تجربه و به رقم تاریخی 18 هزارو 167 میلیارد دلار رسیده است. این درحالی است که جز سیال و تورمساز نقدینگی یعنی پول(m1) نیز تنها در 6 ماهه ابتدایی 2020 با رشد 32 درصدی از 3900 به حدود 5200 میلیارد دلار رسیده است. تنها برای تداعی تبعات چنین افزایشهایی در متغیرهای اقتصادی کلان تنها کافی است بدانید ایران با تمام بحران اقتصادی خود تنها در چند ماهه اخیر با رشد 7 درصدی نقدینگی همراه بوده است. هر چند این دو کشور در معنای مقایسه نمیگنجند، اما در هر حال آمریکا به هیچوجه از تبعات سنگین رکود جاری در اقتصاد خود و همچنین افزایش نقدینگی و پول خود نمیتواند فرار کند.
تلاش طلا برای صعود به کانال 2300 دلاری
بررسی نمودار قیمت طلا از سال 1968 تا به امروز نشان میدهد که قیمت طلا در سال 1968 حدود 33 دلار بود و براساس موج شماری با روش الیوت در سال 1980، موج اول صعودی خود را تکمیل و به 823 دلار رسید، سپس در یک بازه زمانی 20 سال وارد موج اصلاحی دوم شد و در سال 2000 به 250 دلار رسید، بعد از اتمام اصلاح، موج سوم صعودی خود را پرقدرت آغاز کرد و در سال 2011 به مقدار 1910 دلار رسید، و این مقدار بهعنوان مقاومت روانی نمودار طلا در نظر گرفته شد.
پس از تکمیل موج سوم، موج چهارم اصلاحی خود را آغاز کرد و تا سال 2018 بیشترین افت را در تاریخ خود تجربه کرد و به مقدار 1184 دلار رسید. اکنون بهنظر میرسد که قیمت طلای جهانی، موج پنجم صعودی خود را سپری میکند و درحال حاضر با شکستن مقاومت تاریخی 1910 دلاری، در سال 2020 به مقدار 1973 دلار رسید و توانست به بالاترین مقدار تاریخی برسد. درحال حاضر نمودار قیمت طلا از سال 1980 تا به امروز در یک کانال صعودی قرار دارد که سقف کانال هدف قیمتی 2300 دلاری را برای طلا در نظر گرفت و این هدف قیمتی را میتوان پایان موج صعودی پنجم در نظر گرفت. هر چند این هدف قیمتی در صورت ادامهدار بودن جنگ تجاری بین آمریکا و چین، بحران اقتصادی آمریکا و ریسکهای بنیادی برای واحدهای تجاری که در اثر شیوع ویروس کرونا با آن روبهرو هستند؛ نهتنها بهراحتی شکسته نمیشود؛ بلکه میتوان اهداف قیمتی بالاتر از 2300 دلار را نیز برای طلا در نظر گرفت.
موانع جدی مقابل کاهش قیمت طلا در ایران
همانطور که اونس جهانی به لطف سه عامل اصلی توانست در بازارهای جهانی، به ادامه روند صعودی خود ادامه دهد و همچنان جایگاه خود را در بالای مرز کلیدی 1950 دلاری حفظ کند، بهای هر گرم طلا و سکه داخلی نیز جایگاه محکمی بهترتیب در بالای یک میلیون و 50 هزار و 11 میلیون تومان دارد. عامل اول که مربوط به افزایش تعداد مبتلایان کروناست، چند هفتهای است در بازارها حضور دارد و سایه شوم خود را بر اقتصاد جهانی انداخته و موجب بالا رفتن ارزش داراییهای امن سرمایه ازجمله طلا در کل جهان شده است. عامل دوم که روز دوشنبه توانست بهعنوان پشتوانه طلا عمل کند، ادامه درجا زدن و کاهش ارزش شاخص دلار بهعنوان دارایی رقیب اونس بود. شاخص دلار آمریکا در روز گذشته بدون تغییر خاصی، در مقدار 93.4 باقی ماند. هفتهای که گذشت، چندمین هفته متوالی نزولی اسکناس پشتسبز بود. ارزش شاخص دلار طی 6 ماهه گذشته حدود 9 درصد از ارزش خود را از دست داده و براساس شاخص خود از 102.5 به 93.4 رسیده است. علاوهبر نااطمینانیهای مربوط به ویروس کرونا، به نظر میرسد مجددا تنشهای تجاری میان چین و آمریکا بالا گرفته است که توضیح مفصل آن را بارها از رسانهها شنیدهاید. بنابراین چون موتور محرکه افزایش قیمت طلا در داخل علاوهبر مسائل داخلی، قیمت جهانی نیز بوده است و براساس شواهد و آمارها، این قیمت با تکیه بر سه عامل بنیادی سودای پایین آمدن ندارد و ازاینرو، میتوان انتظار داشت که طلای داخلی نیز برای کاهش قیمتهای بسیار اساسی در آینده با مقاومتهای جدی روبهرو باشد.
* نویسنده: مرتضی عبدالحسینی، روزنامه نگار