به گزارش «فرهیختگان»، غالبا اینطور در عرف جامعه مطرح شده که کتاب مربوط به دوران خلوت و تنهایی انسان است. این فرضیه هرچند درست است، اما میتوان اجتماعاتی ساخت که در آنها پیرامون یک موضوع که مربوط به خلوت آدمی است، صحبت شود، ازجمله این جمعها گروههای کتابخوانی جمعی است. اگر چند نفر دوست یا آشنا دارید که به کتاب خواندن علاقه دارند و حدس میزنید علایق مشترک داشته باشید، میتوانید با هم یک گروه کتابخوانی تشکیل بدهید. درواقع هرجمعی که درکنار هم کتاب میخوانند یک گروه کتابخوانی هستند. این گروه میتواند خصوصی یا عمومی باشد. در گروه خصوصی افراد محدودند و فضا خصوصیتر است، اما حلقههای عمومی هم وجود دارد که هرکسی متمایل باشد، میتواند در آنها شرکت کند. گروه کتابخوانی لازم نیست فرآیند پیچیدهای داشته باشد. برای شروع کتابخوانی جمعی و گروهی، لازم است یک کتاب انتخاب و یک زمان را مشخص کنید.
همه اعضای گروه، کتاب را از ابتدای زمان مشخصشده تا پایان زمان آن بخوانند و بعد در یک جلسه نقد و بررسی دور هم جمع شوید و درباره کتاب صحبت کنید. خیلی از اوقات درهمین گفتوگوها همافزایی اتفاق میافتد و جواب خیلی از سوالها معلوم میشود. ضمن اینکه خیلی از کتابها هستند که بهتنهایی حوصله خواندنشان را نداریم یا خیلی از اوقات نیاز به یک نیروی محرکه برای شروع کتاب خواندن داریم، این گروه میتواند نقش محرک را ایفا کند. وقتی درکنار افراد دیگر قرار میگیریم، یک انگیزه جدید برای خواندن کتاب پیدا میکنیم. در ابتدای راه مهمترین موضوع تشکیل شدن گروه کتابخوانی است، بنابراین با کتابی که همه سر آن توافق دارند کار را شروع کنید. اما برای ادامه مسیر چند پیشنهاد داریم؛ توصیه میکنیم یک لیست کتاب تهیه کنید و زمان خواندن هرکتاب معلوم باشد. این کار به نظم و ترتیب گروه و تداوم تشکیل آن کمک میکند، بهعنوان مثال میتوانید کتابهای یکسال یا ۶ ماه آینده حلقه را در یک جلسه تعیین کنید.
بنابر گفته روانشناسان، کتابخواهی گروهی مزایای زیادی برای خوانندگان دربر دارد و قادر خواهد بود احساسات مثبت را جایگزین احساسات منفی برای افراد کند.میلیونها نفر درسراسر جهان از دردهای مزمن رنج میبرند و این مشکل میتواند فعالیتهای روزانه آنان را شدیدا مختل کند. بااینحال، یکی از مطالعات اخیر نشان میدهد که برای مقابله با این مشکل باید از کتابخوانی گروهی بهعنوان یک استراتژی درمانی جدید کمک بگیریم. گزارشی از این مطالعه در Medical Humanities منتشر شده است. منظور محققان از کتابخوانی گروهی، تجربه خواندن تعاملی با تعدادی از افراد دیگر است که با خواندن داستانهای کوتاه، شعر و گونههای ادبی دیگر با صدای بلند همراه باشد. بهگفته محققان دانشگاه لیورپول، کمک گرفتن از ادبیات میتواند خاطرات ویژه و جذابی را از دورههای گذشته زندگی در ذهن افراد زنده کند و از همین طریق حتی تاثیر بیشتری نسبت به رفتاردرمانی شناختی در تسکین دردهای مزمن داشته باشد. درحالیکه رفتاردرمانی شناختی به بیماران کمک میکند تا از روشهای سازمانیافته برای «مدیریت» احساسات خودشان استفاده کنند، کتابخوانی گروهی شرایطی را برای آنان فراهم میسازد تا بتوانند احساسات مثبت را جایگزین احساس درد کنند. محققان معتقدند که تداوم کتابخواهی گروهی بهمدت دو روز متوالی، شدت درد را کاهش میدهد و خلقوخوی افراد را بهوضعیت بهتری میرساند.
دانشگاه هنگکنگ در جدیدترین تحقیق خود به تحلیل عادات مطالعه بیش از سه هزار خانواده با زمینههای فرهنگی متفاوت پرداخته است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد کودکانی که در برنامههای مطالعه گروهی شرکت میکنند، روابط اجتماعی قویتر و مهارتهای عاطفی، زبانی و رفتاری بهتری نسبت به کودکانی دارند که در این برنامهها شرکت نمیکنند. همچنین آنها دریافتهاند والدینی که همراه کودکانشان به مطالعه میپردازند استرس، اضطراب و افسردگی کمتر و اعتمادبهنفس بیشتری در مهارتهای مربوط به پدر- مادر بودنشان نسبت به آنهایی دارند که مشارکت و تعاملی در کتابخوانی ندارند. به گفته سرپرست این مطالعه «شاید برخی والدین از اهمیت کتابخوانی با صدای بلند برای فرزندانشان آگاه نباشند یا شاید با وجود آگاهی به این مهم بهدلیل کمبود وقت و مضیقه مالی نتوانند برای کودکانشان کتاب بخرند یا با تکنیکهای مطالعه تعاملی که بزرگترین تاثیر را بر رشد و توسعه رفتاری، عاطفی و شناختی دارد، بیگانه باشند. اما خواندن کتاب برای کودکان تنها به این معنا نیست که کودکی باهوش تربیت کنیم، بلکه برای این است که کودکی شاد و رابطه فرزند- والدینی مطلوبی داشته باشیم.» کارولین کیستین، محقق و متخصص کودکان در دانشگاه بوستون نیز میگوید: «هرروز نتایج تازهای درمورد اینکه برنامههای یادگیری زودهنگام در سلامت والدین و کودکان صرفنظر از نژاد، جنسیت و درآمد خانوادهها نقش مهمی دارد، منتشر میشود. داشتن تجربیات مشترک، گذراندن زمان با یکدیگر، نشستن کنار هم و ایجاد ارتباط بین کتاب و زندگی روزمره درمطالعه گروهی حائز اهمیت بسیاری است.»
معرفت /عرفه با شجاعی
سیدمهدی شجاعی برای علاقهمندان هنر و ادبیات امروز نامی بسیار آشناست. بسیاری از کتابهای او ازجمله کتابهایی هستند که خیلی از ما با آنها کتابخوان شدیم و انگیزه مطالعه پیدا کردیم. کتاب «دعای عرفه» از این قلم توسط انتشارات نیستان بهچاپ رسیده است و بازنویسی عاشقانه و شاعرانه دعای عرفه بهقلم گیرای شجاعی است. در مقدمه کتاب آمده است: «در اینکه دعای عرفه امام حسین علیهالسلام بهلحاظ مضمون و محتوا منحصربهفرد است، کمترین شبهه و تردیدی نیست. اما اگر در این چندسطر، بر این وجه از دعا، توقف و تمرکز نمیشود، دلیلش صرفا عدم صلاحیت نویسنده است. اینکه انسان، درمواجهه با یک پدیده محیرالعقول، دچار اعجاب و شگفتی و حیرت شود، حرفی است و اینکه با عقل ناقص و قاصرش بتواند تمام یا بخشی از وجوه و ابعاد آن پدیده را ادراک و تحلیل و تشریح کند، حرفی دیگر. پس، این وجه، محول میشود به دلهای نورانی و ذهن وقاد و درک عمیق مخاطب. من و شما اکنون در فضای مقدّمه یا بیرون از صحن و سرای دعا ایستادهایم و هنوز بهساحت دعا ورود نکردهایم. بهترین شرحها و تفسیرها و تحلیلها زمانی بهکار مخاطب میآید که در متن و بطن دعا قرار گرفته باشد یا لااقل با فضای کلی آن آشنا شده باشد. آنچه ما اکنون بهآن نیاز داریم و درمیان سطور مقدمه بهدنبال آن میگردیم، نکات یا ابزار یا عواملی است که بتواند یک تصویر کلی از این کتاب بهدست دهد و به ارزیابی و تصمیمگیری ما برای خواندن یا نخواندن کتاب، کمک کند.»
گلچین/حضرت معلم
علی معلمدامغانی، شاعر شگردهای نو در قالبهای کهن شعر فارسی است. کتاب گزیده اشعار علی معلمدامغانی را محمدکاظم کاظمی و ابوطالب مظفری گردآوری کردهاند و انتشارات سپیدهباوران منتشر کرده است. صورت کامل شعر معلم در قالب مثنوی پدیدار شده است. از این روی در این گزیده، تکیه بیشتر بر این قالب است، بهگونهای که تقریبا همه مثنویهای شاعر را در آن میتوان یافت. البته رویکرد تازه شاعر به ترانهسرایی که حاصل آن ترانههای ماندگار است، نیز از نظر دور نمانده است. امتیاز مهم این کتاب، گرهگشاییهای بسیاری است که در شعرهای دشواریاب علی معلم صورت گرفته و مهمتر اینکه شماری از این گرهها بهمدد خود شاعر و طبق یادداشتهایش بر کتاب حاضر، گشوده شده و افزون بر این، همه کتاب بهرویت ایشان رسیده است. فصل اول کتاب شامل مثنویهای شاعر در کتاب «رجعت سرخ ستاره» است، فصل دوم مثنویهای پس از «رجعت سرخ ستاره» است، فصل سوم قصیدههاست و فصل چهارم ترانهها. همچنین یادداشتهایی از گردآورنده و ناشر کتاب و نیز فهرست منابع و واژهنامهای مفصل به کتاب افزوده شده است.
استاد یوسفعلی میرشکاک درجایی گفته بود: «بهگمان من بعد از بیدل دهلوی بزرگترین شاعر ادبیات فارسی تا به امروز، استاد علی معلمدامغانی است.»
عطف/درباب پردهنشینان
یکی از حوزههای مغفولمانده در فرهنگ، هنر و علیالخصوص تاریخ ایران، حوزه هنر زنان است. بدونشک در تاریخ ایران از دیروز تا امروز بانوان هنرمندی حضور داشتهاند که شناخت تاریخ زندگیشان بخش بسیار مهمی از تاریخ کشورمان را بهتصویر میکشد. کتاب «پردهنشینان سخنگوی» اثر ماگه رحمانی، در سال ۱۳۲۸ هجری تالیف شده است. رحمانی درمقدمه، انگیزه خود را از نوشتن کتاب اینطور میگوید: «چون خوشبختانه در این اواخر در بین زنان شرق و در آن در بین زنان و دختران وطن عزیز ما جنبش و نهضتی پدید آمده و از طرف دیگر تشویق و تحریک بزرگان و دانشمندان برای بلند بردن سویه این طبقه بهمشاهده میرسد، موقع را مساعد شمرده، خواستم زنان سخنگوی عصرهای گذشته را بههموطنان گرامی معرفی نمایم.» کتاب در پنجفصل نگاشته شده است. در هرفصل نویسنده توضیح کوتاهی درباره شرایط تاریخی و ادبی آن دوره میدهد و سپس به شرح زندگی و احوال شاعران زن میپردازد. فصل اول با عنوان «نظری به ادبیات فارسی از ابتدای اسلام تا آخر قرن ششم» از چهارشاعر زن یاد میکند که در این عصر زیستهاند. رابعه بلخی، اولین شاعر زنی است که درتذکرهها نامش آورده شده و همزمان با رودکی میزیسته؛ همعصران وی مهستی گنجوی، سیده بیگم علویه و مطربه کاشغری هستند که رحمانی از آنها یاد میکند.
گلاب و گل/شاعری جوان از نشری جوان
ستاره جوادزاده عنوان شاعر جوانی است که در حوزه شعر سپید فعالیت میکند. کتاب «سرخی مایل به کوری» از این شاعر توسط نشر آنیما منتشر شده است. جوادزاده از شاعران مستعدی است که عشق، تنهایی و انسانها دغدغههای اصلی اشعار او در این کتاب هستند. انتشارات آنیما از سال 1395 فعالیت رسمی خود را درزمینه چاپ آثار ادبی بهویژه در زمینه شعر و ترانه آغاز کرد. آنیما با هدف معرفی شاعران و نویسندگان جوان آغاز بهکار کرده است. این انتشارات از شاعران جوان برای چاپ آثارشان حمایت میکند. این انتشارات از اولین سال فعالیت خود در نمایشگاه کتاب حضور موثری داشته و هزاران جلد کتاب ادبی را بهدست مخاطبان رسانده است. شعر زیر از این کتاب انتخاب شده است: «و من / که در مرگهای زیادی شرکت کردهام / و مسئولیت جنازهام را هربار تنها بهدوش کشیدهام / تا خانه/ تا روی تخت / تا خوابی که کسی در آن درست در لحظهی افتادن بیدارم کرده باشد / اینهمه مردن / آنهم از این تن نحیف / بعید نیست؟! / یادم نیست / این دستها چندبار گلوی خود را فشردهاند / و چند بار نبض خود را گرفتهاند؟! / مشکوکم! / مشکوکم به آخرین دیدارمان در خواب / وقتی که از آغوشم کبوتر درآوردی / و بچهای که مادرش بودم را برد! / من چقدر مادرم؟ / چقدر کبوتر؟ / چرا هربار که مردهام / کسی بهفکر گریه نیفتاد؟! / مگر نه اینکه کبود رنگ خداحافظی ست؟! / و کسی که گلوی خودش را با دستهای خودش میفشارد / حتما میدانسته برای خداحافظی باید اول کبود شد / کبود مایل به زن / کبود مایل به رفتن...»
از هر دری/ مخلص تو؛ بورخس!
«نامههای پرتبوتاب» نامههای منتشرنشده نویسنده نامدار آرژانتینی، خورخه لوئیس بورخس است که حدود 10سال پس از مرگ وی، همسرش آنها را کشف و منتشر کرد. بورخس این نامهها را درجوانی طی حدود سهسال به دوتن از نزدیکترین دوستان آن دورهاش؛ خاکوبوسورِدا فرزند پدری ادب دوست و مادری هنرمند از خانوادههای سرشناس مایورکا و موریس آبرامویچ، (همکلاسی دوران دبیرستان بورخس در ژنو) نوشته است. در کتاب حاضر ۷۱ نامه گرد آمده است که ۴۶ نامه خطاب به سورِدا و ۲۵نامه دیگر خطاب به آبرامویچ است. کتاب با ترجمه نجمه شبیری و توسط نشر مشکی منتشر شده است. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «آرامش بسیار. آفتاب گویی با بیمیلی میتابد. هوای آبی پر از ناقوس است... چه میکنی دوست من؟ من این اواخر مثل یک ماشین کار میکنم، بیهیچ ذوقی؛ جدا بیذوق، اما همواره، هر روز سه، چهار صفحهام را سیاه میکنم. همانطور که میبینی چیز بکری وجود ندارد، اما از هیچ بهتر است. شروع سطرهای اول، سختترین کار است. بعد از آن، تنها مساله اصلاح، حذف عبارات مسجع، کلمات تکراری و فرانسویمآبی که تا این اندازه در نثر اسپانیایی من موجود است، همانند اسپانیاییمآبی در فرانسهنویسی من و... . خیلی کم کتاب میخوانم. کتاب جهنم هنری باربوس را دوباره نصفهنیمه خواندهام، این کتاب-که تا پیش از این به نظرم فوقالعاده میآمد-اینک درنظرم یاوه است؛ کتابی کودکانه، هذیان اسفبار خودبزرگبینی با اطوارهای گنگ در تاریکروشن. و البته بیش از حد کلاسیک، بیش از حد فاخر. وضعیت پُست در اینجا بسیار بد است. تقریبا بیش از یکماه است که نامهای دریافت نمیکنیم. 20 پزوتایی که برایم فرستادی متاسفانه در راه ماند. کافیاست. بخت یارت برادر، خیلی مخلص تو: خورخه لوئیس بورخس»
قصهخوانی/نیستیای که هستی است
«نیستی آرام» عنوان تازهترین رمان مرتضی کربلاییلوست که بهتازگی توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب صدوچهلوچهارمین داستان ایرانی و نودوسومین رمانی است که این ناشر چاپ کرده است. داستان اینکتاب درباره زندگی چهارزن و یکمرد است. مرد داستان، مصطفی نام دارد که یک راننده آژانس است، اما زنهای داستان از این قرارند؛ همسر مصطفی که رابطه عجیبی با او دارد و زنان دیگری که مصطفی با آنها همسخن است و معاشرت دارد. این زنان بناست موتیفهایی از ساختار زیستی و فکری حاکم بر محیط پیرامون زندگی خود را بهنمایش بگذارند. کربلاییلو «نیستی آرام» را پس از چندسال دوری و فاصله از بازار نشر نوشته و منتشر کرده است. اینکتاب تجربه جدید این داستاننویس در حوزه ادبیات داستانی و درواقع یکتجربه تلفیقی است. او در «نیستی آرام» چهارزن را بهعنوان راوی انتخاب کرده و قصه خود را از بازخوانی روایتهای آنها ساخته است. از اینجهت، رمان «نیستی آرام» دربردارنده چندنظرگاه مختلف درباره زندگی است. موضوعات فلسفی و فلسفه ملاصدرا ازجمله بنمایههای محتوایی و دغدغههای کربلاییلو برای نوشتن داستان هستند. او در کتاب جدید خود هم سراغ پاسخگویی به چنین سوالاتی رفته است: میان انسان و اندوه چه رابطهای وجود دارد؟ چه اتفاقی انسان را بهسمت نیستی و پاک کردن خود از ذهن و حافظه اطرافیان سوق میدهد؟
* نویسنده: پیمان طالبی، روزنامهنگار