به گزارش «فرهیختگان»، دیاکو حسینی، مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری در گفتوگو با «فرهیختگان» پاسخگوی سوالاتی درباره دشمنیهای اخیر آمریکا و رژیم صهیونیستی با ایران، ارتباط این اقدامات با انتخابات در آمریکا و فرارسیدن موعد لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران ذیل قطعنامه 2231 بود. مشروح این گفتوگو در ادامه ازنظر میگذرد.
ارزیابی شما از تحرکاتی چون ماجرای نطنز یا تهدید هواپیمای ایرانی توسط جنگندههای آمریکایی در آسمان سوریه چیست؟
برای اینکه تحلیل دقیقی از این وقایع داشته باشیم، باید در یک بازه زمانی و مکانی بزرگتر به این مجموعه مسائل نگاه کنیم. بنده معتقدم با مجموعه وقایعی روبهرو هستیم که مبدأ آنها خروج ایالاتمتحده از برجام است. معتقدم همگی این وقایع را ذیل یک «برنامه بزرگ» یاBig plan میتوان جمعبندی کرد. این برنامه بزرگ شامل چند بخش است؛ بخش اول خروج آمریکا از برجام با تشویق رژیمصهیونیستی و عربستان سعودی بود که تلاش میکرد اعتبار دیپلماسی را از بین ببرد. در گام بعدی با اعمال حداکثر تحریمهایی که یک کشور میتواند تجربه کند، آمریکا تلاش کرد امید به اقتصاد ایران را نابود کند. در گام سوم با ترور سردار سلیمانی یک حمله روانی به پایههای قدرت نظامی ایران صورت گرفت. آنها با ترور قهرمان ملی ایران در بعد نظامی تلاش کردند این تلقی وسیع را در درون ایران جا بیندازند که قدرت نظامی ایران کفایت لازم را ندارد. در گام چهارم گمان میکنم وارد فاز تازهای شدهایم که برمبنای حمله به پایههای امنیتی ایران بنا شده است. ماجراهایی مثل نطنز یک جنگ اطلاعاتی است تا نشان دهد سیستم امنیتی و اطلاعاتی ایران هم دچار اختلال است. آنها قصد دارند هیبت این سیستم را از بین ببرند تا ثبات داخلی ایران دچار اختلال شود.
اگر آنها در این چهار مسیر موفق شوند، احتمالا به این سمت میروند که گام آخر خود را در خیابانها بهدست آورند، که یک پروژه بسیار خطرناک است.
امروز همهچیز بر معتبر یا بیاعتبار نشان دادن سیستم اطلاعاتی ایران متمرکز شده
با فرض درست بودن این چهار گام، اقدام ایران برای خروج از این طراحی چه باید باشد؟
چهار مرحلهای که من مفروض داشتم، هدفی جز ایجاد فاصله بین مردم و حاکمیت ندارند و همه آن مراحل میخواهند اعتماد مردم ایران به سیستم را از بین ببرند. اگر اعتماد به دیپلماسی، مدیریت اقتصاد، قدرت نظامی و جامعه اطلاعاتی ایران از بین برود، ثبات اجتماعی و سیاسی در مقیاس بسیار گستردهای از بین خواهد رفت و این مستقیمترین روش برای تضعیف کردن ایران است، لذا باید در هر چهار حوزه بهصورت جداگانه اقدام کنیم. تلاش برای نشان دادن کارآمدی دیپلماسی، اقدامات قاطع، سریع و ملموس در مبارزه با فساد و تلاش برای باورپذیری توانمندیهای اقتصادی کشور بسیار مهم و ضروری هستند. در حوزه نظامی باید اقتدار ایران را بازسازی کنیم؛ یعنی علاوهبر قدرت جنگاوری نیروهای مسلح قدرت نرم نیروهای مسلح که نفوذ آنها در قلب مردم است را با یک استراتژی روشن برای جلبنظر افکار عمومی داشته باشیم و نهایتا در حوزه امنیتی هم باید بدانیم در کجای این بازی قرار گرفتهایم. من معتقدم همانطور که در سال ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ همهچیز مبتنیبر نشان دادن اعتبار یا بیاعتباری این دیپلماسی بود، امروز همهچیز مبتنیبر معتبر نشان دادن یا بیاعتبار نشان دادن سیستم اطلاعاتی و امنیتی ماست، بنابراین باید تمرکز بسیار بالایی بر این موضوع بهوجود بیاید. مساله نفوذ در هستههای مهمی در کشور را باید جدی بگیریم و همینطور با افزایش قدرت نرم دستگاههای امنیتی ظرفیت فعالیت آنها را گسترش دهیم.
افزایش اعتماد بین مردم و حکومت یک کار تمامنشدنی است
برخی برآوردها بر این است که در ماههای آتی فشارها بیشتر خواهد شد. مخصوصا مانند اتفاقی که در سوریه رخ داد. ایران چگونه باید از تداوم این فشارها جلوگیری کند؟
خویشتنداری ما در این ایام یک مسیر عاقلانه بوده است و باعث شده در دامی که آنها پهن کردهاند، نیفتیم. ما باید این مسیر را همچنان ادامه دهیم. میدانیم که طی یکیدو ماه آینده بهخاطر نزدیک شدن به انتخابات آمریکا و موعد لغو تحریمهای تسلیحاتی ممکن است چنین تهدیدهایی هم بیشتر شوند، اما باید مراقب باشیم و با هوشیاری نسبتبه آنها رفتار کنیم. همزمان ضمن بیاعتمادیهایی که به هر دو حزب آمریکا داریم، باید چشماندازهای روشنی برای مواجهه با آمریکا در سال آینده داشته باشیم؛ فارغ از اینکه ترامپ انتخاب شود یا خیر. گمان میکنم اگر ما در کناری بایستیم و فقط تماشاگر باشیم، چه بایدن انتخاب شود و چه ترامپ، تغییری در وضعیت ما نسبتبه آمریکا اتفاق نخواهد افتاد. معتقدم ایران میتواند نقش کلیدی در شکل دادن بازیهای سیاسی در درون آمریکا داشته باشد.
ازطرفی معتقدم تلاش هرچه بیشتر برای افزایش اعتماد بین مردم و حکومت یک کار تمامنشدنی است و باید مرتبا ادامه یابد و تمام نهادهای کشور اعماز دولت و دیگر نهادها باید در این مسیر اقدام کنند و مادامی که اعتماد مردم به سیستم وجود داشته باشد، معتقدم تمامی اقدامات یادشده بیاثر خواهد بود.
واکنش ما به اتفاقاتی مانند ماجرای هواپیما در آسمان سوریه چگونه باید باشد؟
بسیاری از اتفاقاتی که اکنون درحال رخ دادن است، مثل همین ماجرای هواپیما با جنبههای مبهمی روبهرو است که الزاما واکنش سریع نظام ایران را میتواند درپی داشته باشد، از اینرو گمان میکنم پیگیری راهحلهای حقوقی در این مرحله مناسب است و در شرایطی که لازم باشد، باید پاسخهای امنیتی لازم بهموقع و در جای خودش داده شود.
ما باید خطوط قرمز روشنی را در حوزه نظامی ترسیم کنیم
آیا سکوت و خویشتنداری زیاد ما حامل پیام ضعف کشور به خارج از مرزها نخواهد بود؟
ما باید خطوط قرمز روشنی را در حوزه نظامی ترسیم کنیم، باید روشن کنیم چه اتفاقهایی منجربه واکنش نظامی ایران خواهد شد و این بسیار مهم است. برخی اقدامات مستلزم پاسخ دیپلماتیک است، ولی برخی دیگر از وقایع نیازمند پاسخهای امنیتی است. باید الزام را تعریف کنیم که برخی از اتفاقات عبور از خطوط قرمز ایران هستند و درصورت وقوع، مستلزم واکنش نظامی ایران خواهند بود. در جریان ترور سردار سلیمانی این خطوط قرمز را تا اندازهای روشن کردیم، ولی گمان میکنم هنوز اقداماتی برای تکمیل وجود دارد. آمریکاییها همچنان نمیدانند اگر دست به چه اقدامی بزنند واکنش ما را خواهند دید. این باید از طرف ما مشخص شود و بهعبارتی منافع حیاتی ایران معلوم شود. بهصورت ویژه از این عبارت استفاده میکنم، چراکه برخی از منافع مهم ایران هم هستند که حراست از آنها شایسته استفاده از توان نظامی کشور نیست.
آخرین سوال من تداوم دیپلماسی و همچنین درمورد سخنان ظریف در سفر به روسیه است. وزیر امور خارجه کشورمان تاکید کرد حامل پیام مهمی برای پوتین بوده است. تحلیل شما از امکان تداوم دیپلماسی چیست؟ همچنین سفر وزیر امور خارجه و پیام مهمشان برای پوتین را چگونه تحلیل میکنید؟
درباره دیپلماسی باید روابطمان با کل دنیا از چین و روسیه گرفته تا اروپا را تداوم ببخشیم. هیچ گزینهای را نباید مغفول بگذاریم. حتی درمورد آمریکا هم معتقدم هرچند امکان تعامل موثری بین ایران و آمریکای ترامپ وجود ندارد، اما باید بهگونهای رفتار کنیم که اولا تلاشهای آمریکا برای اینکه نشان دهد ایران مقصر فقدان دیپلماسی موثر است ناکام بماند و ثانیا باتوجه به نزدیک بودن انتخابات آمریکا باید بهگونهای رفتار کنیم که همه احتمالات را درنظر گرفته باشیم؛ چه دموکراتها پیروز شوند یا ترامپ و تیم جدیدی که میتواند داشته باشد.
درخصوص سفر ظریف به روسیه و پیام مهمی که گفته شد، تصور میکنم چند موضوع میتواند مطرح شده باشد؛ مثل آینده سوریه و مذاکرات آستانه که باید به سرانجام برسند. اما احتمالا مهمتر از آن باتوجه به شرایط حاضر، ماجرای تحریمهای تسلیحاتی ایران است که هماهنگی میان دو کشور بسیار ضروری است و درکنار آن آینده همکاریهای دو کشور قرار دارد؛ خصوصا بعد از ماجرای توسعه روابط ایران و چین. در اینخصوص شاید سوالهایی برای روسیه ایجاد شده باشد که توضیح ایران درباره آمادگی درخصوص داشتن همکاریهای مشابه با روسیه که نشاندهنده روابط استراتژیک بین دو کشور است، میتواند جزء موضوعات مطرحشده در این سفر یا آن پیام باشد.
* نویسنده: مرتضی آکشته، خبرنگار
اخبار مرتبط: