به گزارش «فرهیختگان»، سیروس پورموسوی با سرمربیگری در تیم فوتبال پارس جنوبی همه را غافلگیر کرد. این مربی که به نظر میرسید درحال استراحت است ناگهان هدایت تیمی را پذیرفت که خطر سقوط را بهشدت حس میکرد. بااینحال این مربی مرد روزهای سخت است و بارها با انتخابهایش ثابت کرده از تیمهای پولدار و بالای جدولی خوشش نمیآید. پورموسوی همیشه تیمهایی را انتخاب میکند که یا پول ندارند و یا در خطر سقوط هستند. اما اینبار او هر دو را با هم انتخاب کرده؛ او پارس جنوبی را انتخاب کرده است. تیمی که امشب باید بهمصاف استقلال برود و هرچند اعضای تیم قصد انجام مسابقه را دارند اما معتقدند در حقشان اجحاف شده و این بازی نباید برگزار شود. گفتوگوی «فرهیختگان» با پورموسوی را در ادامه میخوانید.
گویا تیم پارس جنوبی را رها کرده و به اهواز رفتید؟
برای استراحت یکی دو روزی به اهواز رفته بودم ولی با توجه به رای استیناف و برگزاری بازی در تاریخ 6 مرداد از اهواز راهی جم شدم. برای این بازی تمرین نکردیم و با هماهنگی بهعملآمده با همه اعضای تیم تصمیم گرفتیم تمرینات را یک روز تعطیل کنیم. بازیکنانم خسته بودند و نیاز به استراحت داشتند.
گفته بودید تیمتان برای بازی با استقلال برنامهای ندارد. نگران سه امتیاز این بازی نیستید؟
ما منتظر رای استیناف بودیم. به ما گفتند تا 5 مرداد فرصت داریم مدارکمان را به کمیته استیناف ارسال کنیم. تعجب کردم چطور با توجه به اینکه رای صادر نشده، تاریخ بازی را مشخص کردند؟ از طرفی تیم پارس جنوبی با توجه به فشردگی مسابقات اصلا آماده این بازی نیست. شاید این قبیل اتفاقها در فوتبال همهجای جهان اتفاق بیفتد ولی وقتی میگویند ما با باشگاهها در تعامل هستیم چطور چنین برنامهای تنظیم میکنند؟ به نظر من حق با باشگاه پارس جنوبی است.
در برخی اظهاراتتان به نظر میرسید لج کردید و به همین دلیل اینقدر نسبت به این بازی معترض بودید!
وقتی به این باشگاه آمدم همه مدارک را به من نشان دادند و من هم آن را رسانهای کردم، منتظر بودم رای دیگری صادر شود. حالا هم هیچ اشکالی ندارد، بازی را برگزار میکنیم ولی چرا این همه عجله دارند؟ موضوع فقط این است که ما آنقدر توانایی نداریم که بخواهیم تحت چنین فشاری بازی کنیم. ماچند بازیکن مصدوم داریم و در هر بازی با مشکلات زیادی 11 نفر را برای ترکیب اصلی آماده میکنیم. با توجه به این فشردگی، تیمها نیاز به ریکاوری دارند. ما پنجشنبه هفته قبل بازی حساسی مقابل پیکان انجام دادیم، دوشنبه باید بهمصاف استقلال برویم و شنبه هفته بعد با شاهین بازی کنیم. من تعجب میکنم این چه تعاملی با باشگاههاست، من که تعاملی ندیدم.
نگران نیستید این مسائل تیمتان را وارد بحران کند و روی روحیه بازیکنان تاثیر منفی بگذارد؟
فکر میکنم با من هم عقیده باشید همین برنامه پرفشار به لحاظ روحی و روانی روی بازیکنانم تاثیر میگذارد. بازیکنان تیم من در نیمه اول بازی با پیکان تمرکز نداشتند، شاید یکی از دلایلش اعلام زمان نامناسب بازی با استقلال بود. چون فرصتی برای استراحت ندارند. نگرانند امتیاز از دست دهند و یا میترسند مصدوم شوند. با این برنامه تیم ما را تحتفشار گذاشتند. من نمیدانم چه اصراری است که 6 مرداد بازی را برگزار کنند. متاسفانه ما چنین مشکلاتی داریم و وقتی مشکلاتمان را مطرح میکنیم به ما میگویند برنامهمان پر است.
شما که میدانستید تیم پارس جنوبی چنین مشکلاتی دارد، چرا قبول کردید به این تیم بیایید؟
من تیم سال بعدم مشخص بود. درحال استراحت بودم و پیشنهاد سال بعدم را تجزیه و تحلیل میکردم. اما وقتی بهرام رضاییان به من زنگ زد، به دو دلیل قبول کردم؛ اول اینکه تیمی جنوبی بود و دلم میخواست به این تیم کمک کنم و اگر کاری از دستم برمیآید، انجام بدهم. دوم مجموعه بازیکنان خوبی که در تیم وجود داشت مرا برای همکاری با این تیم ترغیب کرد. نفراتی در این تیم حضور دارند که من در مقاطعی دوست داشتم با آنها کار کنم و حالا این موقعیت برایم بهوجود آمده بود. از طرفی ارتباط خوبی با رضاییان داشتم و با توجه به مشکلاتی که تیمش داشت و بهلحاظ روحی و روانی در شرایط خوبی نبود، تصمیمم جدیتر شد. همه این مسائل مرا مجاب کرد، استخاره گرفتم و دیدم اگر بروم شاید بتوانم کمک کنم.
پشیمان نیستید؟
نه، چون وقتی آمدم اتفاقات خوبی رقم خورد. مسئولان شهر به تیم نزدیک شدند و بازیکنان انگیزه گرفتند و فکر میکنم تیم پارس جنوبی در این یکی دو هفته وضعیت بهتری پیدا کرده است. با این تیم قرار داد یک سال و نیمه بستم و تصمیم گرفتم پیشنهاد قبلی را رها کنم. شاید به این شکل دست آنها برای انتخاب مربی دیگر باز باشد. اگر هر دوطرف به تعهدات پایبند باشیم من در این تیم میمانم و مشکلی از این بابت ندارم.
چرا اغلب با تیمهایی کار میکنید که پول ندارند؟
وقتی رضاییان به من زنگ زد اصلا صحبت مالی نکردم و فقط دست یاعلی دادیم. در این مدتی که در جم بودم متوجه شدم مردم سادهای دارد و تیم پارس جنوبی را دوست دارند. همه میخواهند کمک کنند. این آدمها به من انگیزه میدهند و فکر میکنم شاید بتوانم کاری برای این تیم انجام دهم. امیدوارم اتفاقات خوبی رقم بخورد و در جدول لیگ برتر بمانیم. البته من بسیار خوشبین بودم این تیم تکرقمی شود چون بازیکنان قابلی داریم ولی اولویت بقا بود که من بسیار به آن اعتقاد دارم.
در آخر دوست داریم بدانیم چرا تیم ملی جوانان را رها کردید؟
آکادمی هیچ معنیای برای تیمهای بزرگسالان ندارد. نگاهی به این تیمها وجود ندارد. وقتی این تیم را ترک کردم خیلیها گفتند من چون پول نگرفتم این تیم را ترک کردم ولی حرف من این بود چرا همه امکانات برای تیم بزرگسالان است. درست است که تیمهای بزرگسالانمان لایق بهترینها هستند ولی تیمهای پایه سرمایههای باشگاه و کشور هستند و باید به آنها توجه شود. بارها برنامه دادم و خواهان تورنمنت و مسابقه شدم ولی همکاری نشد. برای رسیدن به جامجهانی باید اردو بزنیم و تیم را آماده کنیم. اما اینطور نبود و ما حتی نمیتوانستیم یک اردوی خارج از کشور و یا یک بازی داخل ایران برگزار کنیم. من به اینکه تیم ملی کشورم را در اختیار داشتم، افتخار میکردم. حتی پول نگرفتنها تاثیری روی انگیزه من نگذاشت و روزی که از این تیم جدا شدم یکی از بدترین روزهایم بود ولی به دلایلی که گفتم دیگر امکان ادامه همکاری وجود نداشت.
* نویسنده : نیلوفر مژدهی،روزنامهنگار