به گزارش «فرهیختگان»، روایتی از همسر شهید امین شیرازی که در جریان یک اردوی جهادی در گیلانغرب به شهادت رسید:
ایشان ظلم به حق دیگران را تاب نمیآورد. یادم هست در یک شرکتی کار میکرد و برای سرکشی پروژههای عمرانی با کارگرها آشنا شده بود. آمده بودند پیش او و گلایه کرده بودند که به آن ها دستکش نمیدهند. امین چند باری این موضوع را به کارفرما گوشزد کرده بود اما آن کارفرما انجام این کارها را مساوی با خرج اضافه میدید و این کار را انجام نمیداد. امین به دلیل همین سهل انگاریها در زمینه پایمال شدن حق آن کارگران از آن شرکت استعفا داد چون نمی توانست زور گفتن کارفرما به کارگران را تحمل کند.
یک روز آمد و به من گفت قصد دارد به اردوی جهادی گیلانغرب برود. گفتم خب بیا و در نقشه به من نشان بده دقیقا به کجا قرار است بروید. خندید و گفت این روستاها در نقشه هم دیده نمیشوند. بعدها فهمیدم به روستای محرومی در نقطه صفر مرزی رفته و در مسیر خدمت به همین محرومان بود که جانش را فدا کرد.
همسرم به همراه تعداد دیگری از رفقای جهادی شان پشت وانت باری بودند و بعد از خدمت در روستاها به محل اسکان بر میگشتند که در مسیر جاده ناهموار این روستاها تصادف میکنند. از این ۱۰ نفر دو نفر به شهادت رسیدند که یکی از آنها همسر من بود. زندگی کوتاه من با او هیچ گاه از لطف خالی نمیشد. هنوز هم ایشان را در کنار خود احساس میکنم و امیدوارم در نگهداری از دختر کوچکش بهار امانتدار خوبی باشم.