به گزارش «فرهیختگان»، متن گفت وگوی محمدرضا امامقلی، کارگردان مستندهای «آقای نخستوزیر» و «کربلای ۹۴» به شرح ذیل است:
به نظرم تغییر و تحولات شبکه مستند اتفاق مبارکی میتواند باشد اگر مدیر و رئیس جدید چند نکته را مدنظر قرار دهد. البته خیلی به شخص رئیس مرتبط نیست و باید فرهنگ سازمانی در صداوسیما بهوجود آید. نکته مهم این است که تلویزیونها در دنیا بعد از مدتی به دلیل اینکه نیروهای آنها استخدامی هستند، دچار رکودانگیزه میشوند و فکر جدیدی ندارند و بین کادر آن جمود فکری اتفاق میافتد که عملا نوآوری و خلاقیت را مسکوت میکند و به شرایط روتینی میافتند.
تلویزیونها برای اینکه از این مساله دور بمانند کارهای خود را برونسپاری میکنند. به گروههای مختلفی که در بیرون از تلویزیون مشغول به فعالیت هستند، کار میسپارند. تلویزیون ما این اقدام را شروع کرده است اما به قدر کفایت نیست. بهنظر من یکی از کارهای مهمی که میتواند شروع محکمی برای این کار باشد این است که شبکه مستند تقویت گروههای تولیدکننده بیرون را شروع کند. البته به این معنا نیست که شروع نشده ولی نیاز به گسترش بیشتری دارد.
به عبارت دیگر شبکه مستند تولیدات خود را برونسپاری کند. این امر میتواند فضای خوبی برای بازار مستند ایجاد کند. بهنظر من الان در کشور ما جایی به نام بازار مستند وجود ندارد. میادین میوه و ترهبار را درنظر بگیرید. ممکن است مثال خوبی نباشد ولی در پلت فرمهایی که در آن کالا به فروش میرود و مشتری دارد، خریدار و فروشنده با هم حضور پیدا میکنند، قیمتگذاری میشود و محصول خریداری میشود.
چنین بازاری در حوزه مستند نداریم. معمولا تولیدکنندگان قیمتهای متفاوتی ارائه میدهند و خریدارها هم قیمت متفاوتی میدهند. خریدار زیادی در حوزه مستند غیر از نهادهای دولتی نداریم. منتها جایی نیست که این قیمتگذاری را دقیق کند. بگوید مجمعی از کارشناسان قیمت این کار را این میزان درنظر میگیرند و باتوجه به مسائل انسانی و زیرساختی این قیمتگذاری انجام شود.
این اتفاق مواهبی دارد که مهمترینش این است که مستندساز خیال راحتی دارد از این جهت که در یک بازاری محصول خود را عرضه میکند. بازاری وجود دارد که میتواند همواره بدان تکیه کند و محصول خود را در آنجا عرضه کند. خریدار هم خیال راحتی دارد که بازار نیاز او را تامین میکند چون بازاری وجود دارد و میتواند آنتن تلویزیون را پر کند. بازار نیاز تلویزیون را هم رفع میکند.
الان فضایی نداریم که کالا وقتی عرضه میشود قابلیت ارزیابی و مقایسه داشته باشد. قیمتی که شما گذاشتید با قیمتی که دیگری تعیین میکند باید مشخص شود. اینطور باید ارزیابی شود یعنی در کنار مجموعه آثاری دیده میشوند و قیمتگذاری میشوند. این باعث کیفیت در تولید میشود چون بالاخره رقابتی برای تولیدکننده پیش میآید. از سوی دیگر مصرفکننده و خریدار به کار با کیفیت میرسد و کاری که به او میرسد تقریبا تضمین شده است و ضریب شکست آن کاهش پیدا میکند. این کاری است که شبکه مستند میتواند از پس آن برآید به شرطی که بالها را باز کند و بقیه مجموعههایی را که در زمینه تولید و انتشار هستند، رقیب خود نبیند. باید بگویم که من سینما را خانه اصلی مستند نمیدانم و تلویزیون به نظر من خانه اصلی مستند است. از این لحاظ بهتر میتوان حرف زد. واژه سینمای مستند را درک نمیکنم و باید این درک را داشته باشیم که خانه اصلی مستند تلویزیون است.
لذا بودجه در این زمینه تعیینکننده نیست. اگر این بازار شکل گیرد روند آن روی غلتک میافتد و خطا کاهش مییابد و کار به کاردان میرسد. کسانی که ضعیفتر هستند طبعا باید خود را قوی کنند. شبکه مستند ویژگیای دارد که نسبت به سایر شبکهها متمایز میشود و آن هم این است که دست شبکه مستند برای طرح بسیاری از مسائل مغفول مانده انقلاب باز است. یعنی بهنظر من شبکه مستند این دقت و ملاحظه را داشته باشد که جذابیت را در راس امور نگیرند. آن چیزی که باید در راس امور قرار گیرد غایت انقلاب است. تلویزیون انقلابی بعد از انقلاب این بود که تلویزیونی شود که به سمت اهداف انقلاب حرکت کند. یکی از اهداف مهم انقلاب ما برقراری عدل و قسط بود. بهنظر من در تلویزیون ما خیلی به این مساله توجه نشد. کلا به اصول انقلاب توجه نشد و اساسا تلویزیون ما آنقدر درگیر مسائل اجرایی و فنی شد و متاسفانه فنیها افکار غالبی در تلویزیون پیدا کردند و بیشتر درگیر زیرساخت شدیم تا بخواهیم به مباحث نظری بپردازیم. درباره مسائل نظری خیلی کار نشده است. من با این حوزه کاری ندارم و در جای خود محترم است و باید کار شود ولیکن اصولی برای انقلاب داشتیم که آن نظریهپردازی نیاز ندارد.
باید بررسی کنیم چطور میتوان عدل و قسط را در قاب تلویزیون وارد کرد. صرفا نباید به بخش جذابیت توجه کنیم که کار جذابی کنیم و مثل بقیه تلویزیونهای دنیا مخاطب را جذب کنیم و با المانهای مشخص بیننده خود را افزایش دهیم. تلویزیون ما هم در برخی بخشها پا جای پای تلویزیونهای خارج از کشور میگذارد تا مخاطب جذب کند. آیا هدف جذب مخاطب بود یا خیر؟ حال که در برخی شبکهها هدف جذب مخاطب شد، شبکه مستند این ویژگی را دارد که روی غایت انقلاب کار کند.
غایت انقلاب هم پخش تاریخ شفاهی انقلاب نیست. اینکه محاکمهها و مجالس مختلف و... پخش شود غایت انقلاب نیست. این کار خوب است و جای تشکر دارد ولی باید به این امر توجه کنیم که چطور میتوان این را نمایش داد. صدای بیصدایان را چطور میتوان نمایش داد؟ تریبون مستضعفان به معنای واقعی چیست؟ در این وادی شبکه مستند میتواند بهتر عمل کند و با مدیریت جدید به این سمت بیاید که جسارت به خرج دهد و به سمت بیان مسائل روی زمین مانده انقلاب برود که الان مردم بسیار با آن درگیر هستند.