به گزارش «فرهیختگان»، مصطفی کارخانه بعد از دستوپنجه نرم کردن با کرونا، دوران نقاهتش را پشتسر میگذارد و برای تمرینات تیم سایپا برنامهریزی میکند. او و تعدادی از اعضای تیمش با اعلام مثبتبودن تست کرونا به قرنطینه خانگی رفتند و حالا وضعیت تیم کمکم به حالت اول برمیگردد تا تمرینات با قدرت بیشتری از سر گرفته شود. گرچه هنوز حال ناخوش بیماری را همراهش داد ولی هیجان کلامش درباره وضعیت والیبال نشان داد وقتی پای رشته مورد علاقهاش در میان است بیماری را فراموش میکند. گفتوگوی «فرهیختگان» با سرمربی تیم والیبال سایپا را میخوانید.
خدا را شکر بعد از گذراندن دوران بیماری، آخرین تست کرونای شما منفی بود، الان بهتر هستید؟
خوبم خدا را شکر، شرایط جسمیام الحمدلله خیلی خوب است.
از تمرینات تیم سایپا چه خبر؟ چند نفر از بچههای تیم درگیر کرونا شدند؟
غالب تیم این ویروس را گرفت، 8 نفر از بچهها درگیر شدند، گرچه خوشبختانه گفتن ندارد و امیدوارم خیلی زود شر این بیماری از دنیا کم شود، ولی در هر صورت الان این ویروس را گرفتیم و اگر نزدیک مسابقات یا حین مسابقات میگرفتیم خیلی بدتر بود، الان بیشتر مراقبیم و فرصت داریم که بچهها را آماده کنیم و جای جبران هست.
شفیعی و موسوی به تیم اضافه شدند؟ درست است که برای مساله مالی با باشگاه به مشکل برخوردهاند؟
به تمرینات میآیند و مشکلی نیست، بهخاطر کرونا و مریضی و ترسی که وجود داشته نیامدند و الحمدلله الان همهچیز خوب است و بچهها به تیم اضافه میشوند.
با وجود کرونا چه پیشنهادی برای نحوه برگزاری تمرینات دارید که بتوان با آرامش بیشتر به تمرینها رسید؟
پیشگیری بهتر از درمان است و طبق گفته وزارت بهداشت خیلی ساده هم است و ماسکزدن و شستوشوی دستها و فاصله اجتماعی را رعایتکردن راههای جلوگیری از این ویروس است ولی برای حضور راحتتر در تمرینات هم باید محل ضدعفونی شود که این کار را باشگاه ما انجام میدهد و همه باشگاهها باید انجام دهند، خود بچهها هم باید فاصله را رعایت کنند و لحظهبهلحظه دستهایشان را بشویند و از روبوسی و دستدادن جلوگیری کنند تا این ویروس از دنیا رانده شود.
بهنظر شما لیگ برتر امسال با توجه به شیوع این بیماری کیفیت لازم را به دست میآورد؟ با وجود این که امسال چند تیم خیلی خوب بسته شده و مدعی قهرمانیاند.
چیزی با وجود کرونا معلوم نیست، تیم ما و بعضی تیمهای دیگر الان این ویروس را گرفتهاند، انشاءالله هیچ فردی مبتلا نشود اما دلیلی نیست که همه تیمها در امنیت کامل باشند و امیدوارم این ویروس در برگزاری لیگ خللی ایجاد نکند، از نظر فنی هم امسال خیلی تیمها نزدیک به هستند و میتوان تیمها را به سه دسته تقسیم کرد، 4 تیم برای اول تا چهارمی، تعدادی دیگر برای پنجم تا هشتمی میجنگند و تعدادی تیم هم درجه سه هستند ولی اینقدر والیبال ما به هم نزدیک شده و سطح این رشته بالا آمده که حتی تیمهایی را که در رده سوم میگذاریم نمیشود دستکم گرفت و یک تیم سطح یک نمیتواند بگوید در حاشیه امنیت است و کمی غفلت، نگرانی به وجود میآورد و یک مقدار هوشیاری و آمادگی از هر نظر با برنامهریزی خوب تیمی که اتحاد و همبستگی داشته باشد و تیمی که از همه ظرفیتهایش بهخوبی استفاده کند، نتیجه دربر خواهد داشت.
گفته بودند باشگاه سایپا بیشتر از تیمهای دیگر هزینه کرده، این درست است؟
بههیچعنوان هزینه بیشتری نداشتیم، نمیدانم چرا خیلیها از روی حب و بغض این حرف را میزنند، خیلی تیمها بیشتر از ما خرج کردند، البته به هیچ فردی ربطی ندارد، در دنیا این همه هزینه میکنند مگر به فردی ربطی دارد، یکی میخواهد قهرمان شود خب بودجه بیشتری میخواهد ولی دیگران اینجا را زرنگی میدانند، خودشان بهاندازه ما و حتی خیلی بیشتر خرج کردهاند. به عقیده من شفافتر از سایپا، باشگاهی وجود ندارد، دیگران بیشتر هزینه کردند شفافیت نیست اما ما میگوییم اینقدر هزینه کردیم و بعضیها مرموز هستند و چیزی نمیگویند، ما صادقانه جلو آمدیم، بعضیها اینقدر دشمنی دارند که متاسفانه نمیدانم چرا از خدا نمیترسند؛ کسی که وجدان داشته باشد این حرف را نمیزند، مگر رئالمادرید، بارسلونا، پرسپولیس، استقلال، تراکتور و... هزینه میکنند به هیچ فردی ربطی دارد؟ اگر باشگاهی بیشتر هزینه میکند، میخواهد بیشتر دیده شود، قهرمانی میخواهد و به دیگران ربطی ندارد، البته دیگر حنای آن تعداد رنگی هم ندارد و حرف بزنند.
لیگ برتر میدانی است برای دیده شدن سطح فنی بازیکنان. آغاز لیگ برتر بدون انتخاب سرمربیان تیمهای ملی بهنظر شما روی کیفیت کار و انگیزه بازیکنان تاثیر نمیگذارد؟
بله، انگیزه میشود ولی الان همهچیز حول ویروس کرونا میچرخد، تیمملی ما هم در حال حاضر هیچ برنامهای ندارد که خیلی نگران باشیم، گرچه نباید غافل باشیم از اینکه برنامهای نداریم و به این موضوع بیتفاوت باشیم و باید حواسمان جمع باشد تا کارهایمان را با برنامهریزی و هدفمند پیش ببریم.
والیبال ایران روزهای درخشانی با شما داشت و بعد از آنهم با ولاسکو خیلی خوب ادامه داد. ولی بهنظر میرسد چند سال اخیر حرکت رو به رشدش کند یا حتی متوقف شده است، شرایط را چطور میبینید؟
در گذشته توجه به تیمهای پایه خیلی بیشتر بود، برای اولینبار قهرمانیهای بسیاری را در ردههای سنی نوجوانان و جوانان به دست آوردیم، اوایل کار رده سنی بزرگسالانمان حرف زیادی برای گفتن نداشت، بعدها همان جوانان و نوجوانان که اولینها را بهنام خود ثبت کردند وارد تیمملی بزرگسالان شدند و بعد از آن تیم خوب بود و نتایج خوبی گرفتیم، بهعقیده من ما فقط راه پیش داریم و راه پس نداریم؛ انتظارات از والیبال خیلی بالا رفته و باید روبهجلو برویم، همین فدراسیون، مربیان، بازیکنان، داوران، همین جامعه والیبال زحمت کشیدند و والیبال را به اینجا رساندند و برای اینکه والیبال اینجا خوب است و باید به عالی برسد، تلاش و انرژی دوبرابر میخواهد، ما عالی نیستیم، عالی آن است که ثبات تیمی داشته باشد، ما هنوز به ثبات تیمی نرسیدهایم اما در جایگاه خوبی هستیم، 20 سال شبانهروز وقت گذاشتیم تا از متوسط به خوب برسیم و واقعیت این است که برای پیشرفت، توسعه و تامین باید هزینه کرد، متاسفانه وقتی میخواهی هزینه کنی هم که حرف مفت زیاد میگویند و همین حرفها ترمز است!
لطفا کمی بیشتر در این مورد توضیح بدهید.
بعضیها چون جایگاه ندارند نقش ترمز را دارند، ترمز یعنی حرکت نکردن، ما برنامههای مقطعی و میانمدت را پشتسر گذاشتیم، الان باید به برنامههای بلندمدت بپردازیم. نیاز به همبستگی و نگرش است، استعداد خیلی مهم است ولی تا زمانی که نگرشمان را تغییر ندهیم هرچه هم استعداد داشته باشیم فایده ندارد؛ حسادت و پشتسر حرف زدن باشد نمیشود پیشرفت کرد، این زنجیره به هم وصل است و برنامه بلندمدت از حالا به بعد است؛ گذشته را با وجود نواقصی که داشتیم خیلی خوب گذراندیم، در حال زندگی میکنیم و غافل بشویم تیمهایی مثل ژاپن که تا سالهای گذشته بهراحتی شکست میدادیم و الان یک بازی میبریم، یک بازی میبازیم از ما پیشی میگیرند، اگر در باد گذشته بخوابیم حال را از دست دادیم و تا زمانی که افکار منفی باشد نمیشود پیشرفت کرد، این آدمها با افکار منفی را باید بشناسند و از والیبال دور کنند، الان زمان آزمون و خطا نیست، آقای داورزنی رئیس فدراسیون و قبلش آقای یزدانیخرم زحمت زیادی کشیدند و آقای داورزنی بعد از 14 سال شناخت کافی راجع به افراد دارد و افرادی را که امتحان پس دادند و پرتلاش پایکار هستند نباید بهراحتی از دست بدهیم و افراد سمی را باید دور کنیم.
بهنظر شما توجه به مربیان باتجربه و آگاه وجود دارد؟
بله تا حدی وجود دارد و من معتقدم مربیهایی را که زحمت کشیدند بهراحتی کنار نگذاریم، متاسفانه در این کشور سرمایه را فقط پول، ماشین، مغازه و... میدانیم درحالیکه همین مربیان، نیروی انسانی ما سرمایه هستند، کسانی که خاک والیبال را خوردند، کسانی که برای والیبال خالصانه و دلسوزانه زحمت کشیدند، امیدوارم اینها را بهراحتی از دست ندهیم و رنجیدهشان نکنیم، هر چقدر نیروی انسانی قویتری داشته باشیم والیبال را با افراد دلسوز، آگاه، باهوش و همراه بیمه کردهایم، هرچه این افراد را بیشتر داشته باشیم پیشرفت خواهیم کرد.
برای المپیک زمان خیلی زیادی نداریم، بهنظر شما آماده خواهیم شد؟
همهکار میشود کرد، در المپیک در رنکینگ هشتم هستیم، جدول، قرعه و گروه را دیدم ما شانساولی تا دوازدهمی را با درصدهای مختلف داریم، خب شانس اولی و آخریمان کم است، وقتی میخواهی اول شوی باید انرژی، تلاش، برنامهریزی، تمرین، قدرت و هوش اولی را داشته باشی، با وجود بعضی تیمهای خیلی توانمند که زحمت بیشتری کشیدند شاید زورمان نرسد، بعضی تیمها از نظر فیزیکی جلوترند، ما از نظر فیزیکی نسبت به قاره اروپا قدکوتاهتر هستیم و در والیبال 50 درصد موفقیت شاید براساس قد باشد، خب این را نمیشود کاری کرد ولی باید بخشهای دیگر را تقویت کرد تا زنگ تفریح نباشیم و برویم مبارزه کنیم و باید همه تیمملی و فدراسیون را حمایت کنند و نگوییم چون خودم نیستم پس حاشیه درست کنم؛ تنور والیبال داغ باشد سفره برای جامعه والیبال پهن خواهد بود، آنهایی که در والیبال هستند همه سر این سفره هستند و مرتفع میشوند، امروز در جامعه هرکه از والیبال صحبت میکند ما که اهالی والیبال هستیم سرمان را بالا میگیریم و امیدوارم نگذاریم سرافکنده باشیم، حالا 4 نفر هم مخالفند عیبی ندارد، همهجا مخالف هست ولی سنگاندازی نکنیم و خودخواه نباشیم و این را هم بگویم فردی که میخواهد مربی تیمملی باشد باید یکسری شرایط مانند شخصیت کاریزما، آگاهی، بهروز بودن دانش، هوش، اخلاق، مدیریت، توان، انگیزه، تجربه و ثبات لازم و در یک جمله لیاقت و شایستگی را داشته باشد و فرقی نمیکند که سرمربی کدام رده سنی باشد و اگر کسی این ویژگی را داشت از او حمایت کنیم.
با مربی ایرانی موافقید یا خارجی؟
اگر از مربی ایرانی استفاده کنیم باید قبل از همهچیز بسترش را آماده کنیم، این بستر بهنظر من به خیلی از دلایل فراهم نشده است، تیمهای پایه ما توسط مربیهای ایرانی به قهرمانیها و کارهای بزرگی رسید، اما متاسفانه یک ایراد خود ما مربیها داریم که همدیگر را قبول نداریم و همیشه نقش ترمز را داریم، من فکر میکنم از دیگری بیشتر میفهمم و او فکر میکند از من بیشتر میفهمد، همه به هم بدبینیم و به هم سوءظن، کینه و خشم داریم. با این شرایط من هم رئیس فدراسیون والیبال باشم نمیآیم ریسک استفاده از مربی ایرانی کنم؛ اول باید خودمان را درست کنیم. تا سوءتفاهم باشد نمیشود و اعتماد نمیکنند، ضمن اینکه باید سطح مهارتی خود را بالا ببریم که با آرامش مربیگری شود، والیبال ما مثل رستم بزرگ شده است و باید کسی را بگذاریم که از پس این اسم بربیاید و بتواند با رستم کار کند، صددرصد با مربی ایرانی به شرط فراهم شدن بستر موافقم، چراکه کار کردن با نوجوانان و جوانان سخت است و ما ثابت کردیم میتوانیم ولی وقتی تیمملی بزرگسالان ما با بازیکنهایی که حالا همه رستم شدهاند و با مربی بزرگی مثل ولاسکو کار کردهاند سخت میپذیرند، هرچند بازهم اعتقاد صددرصدی دارم که مربیان ایرانی بسیار باهوش هستند و اگر صددرصد حمایت شوند و بسترش فراهم باشد هزینهای که برای مربی خارجی میکنیم برای مربی ایرانی داشته باشیم که شرط آن متحد شدن و احترام به یکدیگر است. من در این زمینه بسکتبال را خیلی خوب میبینم، یکبار ندیدم بسکتبالیها علیه هم حرف بزنند ولی در والیبال بهراحتی پشت هم حرف میزنند و این خیلی بد است.
ضعف فنی والیبال ما کجاست؟
ضعف والیبال ما در این چندساله بعد از ولاسکو، کوچینگ بوده است، سرمایهگذاریمان را روی بلوک شرق کردیم که در کوچینگ سرعت عملشان خیلی کند است، دیر تایم میگیرند، دیر تعویض میکنند و زمان را از دست میدهند و آنجا که میتوانستیم نقش کوچینگ را ببینیم، ندیدیم و معتقدم ایرانیها در کوچینگ که همیشه ضعف ایرانیها بوده بازهم از مربیان درجه دو خارجی قویترند و اگر قرار است عالی باشیم با توجه به سطح انتظار بالا از جامعه والیبال یا باید بستر را برای ورود یک مربی ایرانی خوب فراهم کنیم یا مربی خارجی درجه یک بیاوریم، بدون فراهمکردن شرایط، مربی ایرانی بیاوریم میسوزانیمش، راستش یک تعداد مربی جوانند انگ میزنند که جوانند، یک عده مربی باتجربه هم مثل من میگویند سن و سالشان بالا رفته است، پس این جوانها کی باید فرصت پیدا کنند؟ آنکه باتجربه شده است چرا باید کنار باشد؟ من این را صددرصد ایراد میدانم و فکر میکنم برای تیمملی مربی درجه یک خارجی باید بیاوریم ولی اگر قرار است مربی درجه دو خارجی بیاوریم پولمان را در آب ریختهایم. فکر میکنم اگر قرار است با مربی درجه دو خارجی هشتم شویم و با مربی ایرانی نهم شویم، بهتر است این فرصت را به مربیان ایرانی بدهیم و برای اول تا هشتم شدن باید یک مربی طراز اول مثل ولاسکو بیاوریم و نباید یادمان برود که بزرگی ولاسکو به والیبال ما هویت داد، اگر او را از دست دادیم از مربیان بزرگی چون «رزنده» و «هینن» بهره بگیریم.
* نویسنده: نسیم شیرازی، روزنامهنگار