به گزارش «فرهیختگان»، مرتضی خلفیزاده، مدیرعامل خبرگزاری آنا طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت:
خبر بستریشدنش که آمد ظرف چند ساعت شبکههای اجتماعی و گروههای روزنامهنگاران در پیامرسانها پر شد از دعا و نذر و نیاز. معلوم شد جمع بزرگ و متنوعی از روزنامهنگاران از طیفهای مختلف، روحالله رجایی را میشناسند. هرکسی در مواجهه اول با او جذب خوشکلامی و تواضعش میشد. درکنار او هیچ غریبهای احساس غربت نمیکرد چون در میان جمع، روحالله از همه غریبنوازتر بود.
مهربانی از سر و رویش میبارید. عطوفتش را بچهها وقتی بیشتر فهمیدند که در روابطعمومی سازمان هلالاحمر، دست گرهگشایش یاریگر هر غریبه و آشنایی شد. وقتی تلفنش زنگ میخورد که برای دخترکی سرطانی دربهدر دنبال داروی نایابی هستند، سر از پا نمیشناخت تا کیمیای بهبودی را به دست خانواده بیتاب و پریشان دخترک برساند. همه سعیاش را میکرد به سینه کسی دست رد نخورد و گره از کار فروبسته پناهآورندگان بگشاید.
کار روزنامهنگاری را از پایه شروع کرد و درخشش استعداد و ذوق رسانهایاش آنقدر ملموس بود که اعتماد اساتید روزنامهنگاری و مدیران رسانهای را برای مسئولیتهای مهمتر بهسرعت جلب میکرد. قلمش هم گرهگشا بود؛ چه زمانی که در هفتهنامه «همشهری محله» مشکلات محلههای حوزه خبریاش را با خبرنگارانش طرح و پیگیری میکرد چه آن زمان که در روزنامه «همشهری» و «جامجم» نگاهی کلان به مسائل مهم کشور داشت. بهدور از نگاههای سیاسی و سیاستزده سعی میکرد آنچه حقیقت است را بیهیچ ملاحظه بیهودهای کشف و روایت کند. در عین حال باوری جدی به راه انقلاب اسلامی داشت و هر آنچه نگاشت منطبق با گفتمان اصیل امام و رهبر انقلاب بود.
هرجا قدم میگذاشت فضا سرشار از نشاط و انرژی میشد. هر ناامیدی را امیدوار و هر غمزدهای را سرشار از نشاط میکرد. شوخطبعیاش زبانزد بود، حتی حالا که در جمع دوستانش نیست. در این ساعتها که دوستان خاطراتش را مرور میکنند با اینکه عزادارش هستند اما نمیتوانند مانع لبخندی شوند که ناخودآگاه بر لبانشان مینشیند لبخندی که اما با بغضی فروخفته ناگاه تبدیل به اشک حسرت میشود.
با همه این اوصاف، خبرنگار سبزه، دلنازک و شوخطبع ما به یک وصف دیگر شناختهتر بود. او امامحسینی(ع) بود. بیهیچ تظاهری هرآنچه از غلیان احساسش نسبت به سیدالشهدا وجود داشت ابراز میکرد. محبت کمنظیرش به ساحت سالار شهیدان آنقدر بیتابش میکرد که نمیشد در سال، حداقل یکبار را کربلایی نشود. روایت خواندنی حسرتش از جاماندن در پیادهروی اربعین سال 1396 شمسی هرآنچه را در وجودش از محبت حسینی(ع) بود، آشکار کرد. سال گذشته بانی سفر جمعی از اهالی فرهنگ و رسانه شد برای این پیادهروی بزرگ. مثل همه کارهای دیگرش سنگتمام گذاشت؛ مادی و معنوی در حد وسع. با چه شور و حالی قدمهایمان را به بارگاه کشتی نجات بشر روانه کرد. چه خوب که او را به ذکر و یاد اباعبداللهالحسین(ع) میشناسند. در همین چند روز چقدر یاد و نام ارباب را میان رفقایش با شور و حرارت محرم زنده کرد این جوانمرد. بماند که چهلمین روز درگذشتش مصادف است با عاشورای حسینی(ع).
دوستان نزدیک روحالله به سبک خودش که همیشه همراه با طنز و مزاح بود بستریشدنش بهدلیل ابتلا به کرونا را جدی نمیگرفتند و ایمان داشتند او بیماری را شکست میدهد؛ مثل همه موفقیتهای بزرگی که در طول دوران فعالیتش رقم زد و موانع را با قدرت پشتسر گذاشت. او پیروز شد اما اینبار با تجدید حیات در جوار محبان اهلبیت(ع) و دوستان خدا انشاءالله.