منصور نصرتنظامی متولد سال ۱۳۳۳ در تهران نقاش و هنرمند معاصر و دانشآموخته آکادمی هنرهای زیبای شهر نورنبرگ آلمان است. نظامی هنر را در عرصههای گوناگون از جمله نقاشی و حجم و طراحی پارچه و مد تجربه کرده است. او در عرصه نقاشی با گذراندن تجارب مختلف هنری سرانجام به سبک اختصاصی خو دست یافت. او تاکنون در نمایشگاههای انفرادی و گروهی متعددی در داخل و خارج از ایران شرکت کرده است. البته خبری از او در سالهای گذشته نبوده است تا اینکه در روزهای بهاری بعد از تعطیلات نوروزی که اغلب گالریها هنوز در تعطیلات به سر میبرند، گالری سیحون میزبان 12 تابلو از این هنرمند بر دیوارهایش شد.
عنوان نمایشگاه شما قابلتامل به نظر میرسد، موقعیتها /دومین حیات هنر. امکان دارد در مورد ارتباط این نام با نمایشگاه توضیح دهید؟
بعد از 40 سال در ایران نمایشگاه گذاشتهام. در این مدت ایران نبودم ولی در سالهای پیش از آن در ایران مرتب نمایشگاه داشتم. نقاشیهایی که در گالری سیحون به نمایش گذاشته شده است مقداری مینیمالیست و نقاشی ساده است. ولی در مجموع هدف من از این نمایشگاه نشان دادن زندگی دومی که در طبیعت و هنر وجود دارد است. یعنی من خواستم به وسیله این کارها از سطح بوم خارج شوم و یک حالت دو بعدی و سه بعدی را به تماشاگر برسانم.
از چه ابزاری برای انجام این کار استفاده کردید؟
اکثرا با جنسها و متریالهایی انجام دادهام که طبیعی هستند. یعنی در مقابل این جنسهای طبیعی بهعنوان کنتراست جنسهایی که به روش شیمیایی تهیه شدهاند قرار میدهم که تماشاگر بتواند کنتراست بین جنس طبیعی مثل بامبو که ارزانترین چوب طبیعی در دنیاست را در کنار پارچهای که از پلیاستر درست شده است ببیند. اکثر کانسپت کارهای من در این جهت است.
بهطور مثال، در یکی از عکسهای نمایشگاه که دریافت کردهایم از رنگ قرمز و مشکی استفاده شده است. وجود این دو رنگ در کنار هم و ارتباط این تابلو با طبیعت چیست؟
سیاهها زغال هستند و زغال هم یک متریال و جنسی است که جالب است، زمانی که به زغال نگاه میکنیم میبینیم که یک موقعی چوب بوده و سوخته شده و عمر اولش را کرده و به این حالت رسیده است اما زمانی که زغال را روشن میکنیم و استفاده میکنیم میبینیم که چقدر انرژی در آن بوده و چقدر دوباره داغ میشود و زنده است. قرمزها پشم بافته شده است. این کنتراست رنگی برایم در مقابل زغال است.
آیا تکنیک خاصی است و پیرو کار شخصی هستید؟
تکنیکی است که خودم سعی کردم روی آن کار کنم. تکنیکی نیست که بخواهم بگویم مخصوص کسی بوده. تکنیکی است که من خودم آن را پیشرفت دادهام و روی آن کار کردهام.
در واقع میتوانیم بگوییم سبکی است که مختص خودتان است؟
بله دقیقا.
چطور بعد از 40 سال آثارتان را در گالری سیحون2 به نمایش گذاشتید؟
به خاطر علاقهای که به خانواده سیحون دارم و خانم سیحون را از جوانی میشناختم این کار را انجام دادم. البته سال گذشته سفری به ایران داشتم و در مراسم پنجاهمین تاسیس گالری سیحون طبق صحبتهای کوتاهی که با آقای سیحون داشتم، برای این هفته ما قرار داشتیم که من یک نمایشگاه در گالریشان داشته باشم.
شما در خارج از کشور نمایشگاههای زیادی داشتید میخواهم بدانم هدف از برگزاری این نمایشگاه در ایران چیست؟
دوست داشتم در ایران هم کارهایم دیده شود. مساله اقتصادی دغدغه من نبوده و نیست. یعنی این دغدغه من نبود که بیایم ایران و از طریق گالری سیحون پول دربیاورم تنها چیزی که برایم جالب بود این است که هنرمندان و هنردوستان سبکی که من سالیان سال رویش کار کردهام و سبک خاص خودم شده است را ببینند. البته نمیدانم چه عکسالعملی نشان میدهند اما همین که ببینند و آشنا شوند و مخصوصا عکسالعملهایشان برایم جالب است.
در نمایشگاههای خارج از ایران استقبال از آثار هنرمندان ایرانی چطور است؟
در مورد کارهای خودم بگویم، خیلی خوب بود. البته من سعی نکردم که در جهت اورینت کار کنم. من سبک خودم را دارم و این سبک به کشور یا ملیتی وابستگی ندارد. برای همین در المان هم خیلی جالب بود به خاطر تیمهای اولیهای که گفتم همان کارکردن با طبیعت و زندگی دوم با طبیعت و هنر، استقبال خوبی از کارها صورت میگرفت.
نویسنده: مهربانو ابدیدوست خبر نگار ادب و هنر