به گزارش «فرهیختگان»، متن مصاحبه زینب تقوایی، تهیهکننده سریالهای «دودکش» و «مدینه» شرح ذیل است:
عدهای اعتقاد دارند کیفیت بالای سریالهای شبکه خانگی باعث شده دیده شوند و عدهای دیگر میگویند محدودیتهای کمتر این حوزه دلیل اصلی است. آیا مسائلی مانند اینکه نقش حجاب در شبکه نمایش خانگی کمتر است یا ترنس در آن نمایش داده میشود و یا شوخی جنسی میکنند، باعث برجسته شدن جایگاه شبکه نمایش خانگی شده و یا ضعف صداوسیما موجب این مساله شده است؟
مجموعه عوامل در این زمینه موثر است. نمیتوان گفت یک عامل باعث شده رخدادی در این اندازه شکل گیرد. در بحث شبکه نمایش خانگی چند اتفاق رخ میدهد که همگی موثر هستند. یک عامل جلوههای بصری است. طبیعتا بخش مهم فیلمسازی جلوههای بصری است. جلوههای بصری شبکه نمایش خانگی به لحاظ فضاهایی که نمایش میدهند به حوزه مالی و اقتصادی آنها برمیگردد. عموما بودجههای آنها چندین برابر بودجههای سریالهای تلویزیونی است و از طرفی این توانایی را دارند ستارههای تلویزیون و سینما را بهراحتی جذب کنند که این اتفاق برای تلویزیون خیلی سخت رخ میدهد. فاصله برآوردها و بودجههای تلویزیون با شبکه نمایش خانگی بسیار زیاد است.
بهعنوان کسی که در این حوزه کار میکند باید بگویم با فاجعه روبهرو هستیم. نمیتوانم بهسمت این بروم که از سروته کار بزنم. نمیتوانم از لوکیشن، بخشهای ظاهری کار، بحثهای کارگردانی و فیلمنامهای بزنم. نمیتوانم از ظواهر کار، رنگ و لعاب، بازیگر، لباس، لوکیشن تا همه مواردی که در حوزه جلوههای بصری کار تلقی میشود، بگذرم. همه اینها مهم است و هزینه این موارد همانند گذشته نیست که با عدد کوچکی بتوانیم مدیریت کنیم. وضعیت اقتصاد کشور حدود یک سال است با سیر صعودی زیادی پیش میرود و طبیعتا فیلمسازی را سخت و گرانتر میکند. فیلمسازی کار پرخرجی است. در بخش برآورد مساله داریم. اختلاف برآورد با بخش خانگی داریم. این عنصر بسیار مهمی است.
یعنی فقط مسائل مالی مهم است؟
ببینید خیلی از کسانی که به تلویزیون میآیند، از تهیهکننده، نویسنده و کارگردان و خیلی از عوامل و بازیگران، علاقه دارند برای مردم کار کنند. این تعارف نیست. تلویزیون بههرحال یک سازمان عمومی است که در خانههای مردم جا دارد. همین الان با این مساله مواجه هستم. وقتی کار شبکه نمایش خانگی ساخته میشود طبیعتا چند درصد محدودی از جامعه ما میتوانند ببینند ولی کاری که در تلویزیون و رسانه ساخته میشود همه کشور میتواند با ضریب بالا ببیند. ضریب مخاطب تلویزیون قابلمقایسه با شبکه نمایش خانگی نیست. به همین دلیل کسی که علاقهمند به کار خود و وفادار به این حوزه است، دوست دارد برای مردم کار کند و تلویزیون جای جذابی برای او است. یک خلاء بزرگ اقتصادی داریم که هرجا بخواهیم جبران کنیم یکسری موارد و تصمیمات از حوزه کار ما خارج میشود و نمیتوانیم مدیریت کنیم. مثلا من از بازیگر بتوانم خواهش کنم که کمتر پول بگیرد و او هم دوست داشته باشد کار کند، کارگردان و نویسنده و بقیه عوامل هم همینطور است ولی یک جاهایی مثل غذا و تدارکات و... با شبکه نمایش خانگی تفاوتی ندارد. پس یک بحث بودجه است که بسیار اهمیت دارد.
بسیاری اعتقاد دارند صداوسیما اتفاقا مشکل مالی ندارد و فقط مشکلش مدیریت ضعیف مالی است. یعنی هدرریز پول در صداوسیما زیاد است. مثلا یکی از سریالهای نوروز 25 میلیارد بودجه داشته است و اگر صداوسیما بخواهد میتواند تامین بودجه کند.
احتمالا منظورشان پایتخت است. برای کسی که میگوید صداوسیما پول دارد، عرض میکنم چیزی که من میبینم این است که در سال یکی دو پروژه شبیه پایتخت را میتواند جلو ببرد. برای بقیه پروژهها نمیتوان این میزان هزینه کرد. اتفاقا صداوسیما مشکل بودجه دارد. به نظر من مدیر شبکه یا مدیر سیما دلشان نمیخواهد کار بد پخش شود. او هم دوست دارد همه پروژهها به آن حد از استاندارد برسد ولی این کشش را از نظر مالی ندارد.
چیزی که امروز من از صداوسیما میبینم، این است که دوستان در صداوسیما در وضعیت کرونا و مشکلات اقتصادی درگیر کار هستند و تلاش میکنند. مدیریتهایی که در ردههای پایین هستند تلاش خود را میکنند و قطرهچکانی میتوانند پول برای پروژهها بیاورند. عنادی ندارند بگویند به پروژه تقوایی پول ندهید و به پروژه دیگری پول بدهید؛ اتفاقا اصلا چنین نیست. چیزی که من شاهدم این است که عنادی با کسی وجود ندارد. در پروژههایی چون پایتخت جذب اسپانسر هم البته میشود. اتفاقا از نظر من تلویزیون بهشدت مشکل بودجه دارد.
الان مدتهاست بخش زیادی از بودجه تلویزیون که قرار بود از طریق سرمایههایی همچون بانکها تامین شود، با دستور ریاستجمهوری متوقف شده است. مدتهاست در تلویزیون تبلیغات بانکی نداریم. یک بخش درآمد تلویزیون از بیمه و بانکها بود که حذف شد. بخشی برای ایرانسل و همراه اول و رایتل بود که اینها در بخشهای دیگر وارد شدند همانند شبکه نمایش خانگی تبلیغات میکنند. اینها هم حذف شدهاند.
بنابراین بودجه زیادی که تلویزیون خود باید کسب درآمد میکرد، حذف شده است و اتفاقا تلویزیون بهشدت مشکل اقتصادی دارد و هر کسی میگوید مدیران نمیخواهند هزینه کنند، دلیل بیان کند. چرا نباید مدیر تلویزیون بخواهد کار باکیفیت پخش کند؟
بحث نخواستن نیست، بحث مدیریت منابع است.
وقتی پولی نیست، چه چیزی را میتوان مدیریت کرد. 50 میلیارد بودجه میآید و مدیر تلویزیون باید سالانه 500 میلیارد سریال تولید کند. چطور این میزان را مدیریت کند؟
پس یکی از مواردی که شبکه نمایش خانگی جلوتر است و کار باکیفیت میسازند، بحث مالی است.
بله، به نظر من مهمترین مورد است و حتی میتوان گفت صددرصد این بحث مالی موثر است. این که الان بسیاری از کارگردانها و نویسندگان و تیمهای خوب میخواهند در تلویزیون با نصف قیمت شبکه نمایش خانگی کار کنند یعنی دوست دارند در تلویزیون کار کنند. آقای حسن فتحی، آقای میرباقری و خیلی از جوانان ما چنین هستند. اگر بستر اقتصادی تلویزیون فراهم باشد، فکر میکنید برای شبکه نمایش خانگی کار میکنند؟ تلویزیون را رها نخواهند کرد و برای حوزه شبکه نمایش خانگی برای بیرون آوردن موی زن و خط قرمزهای اروتیک کار نمیکنند. من فکر نمیکنم این موارد دلیل بر این باشد که بهسمت شبکه نمایش خانگی بروند. اعتقاد دارم 99درصد این مساله به بحث اقتصادی برمیگردد و همان مشکلات اقتصادی سبب میشود مسائل دیگری نیز رقم بخورد.
در حوزه محتوا چه اتفاقی رخ میدهد؟
بحث محتوا مرحله بعدی است. برای بیان یکسری محتواها آزادی وجود دارد، البته کنترل روی شبکه نمایش خانگی هم میشود. یکسری از محتواها خیلی جذاب نیست. من کاری به آزادی بیان ندارم اما برخی از این کارها، چرک و کثیف است. کارهای چرک و کثیف را حتی در سریالهای خارجی هم شاهد نیستید. این که نویسندهای میخواهد توانمندی خود را بهوسیله کارهای چرک به رخ بکشد که کار او دیده شود، هنری نکرده است. اگر میتواند برای مردم ایران بنویسد که با فرهنگ مردم ایران همخوانی داشته باشد و از جذابیت لازم هم برخوردار باشد.
درباره محتوای برخی سریالها با شما موافق هستم. اما سوالم اینجاست که مثلا سریالهایی چون کرگدن و همگناه یا دل یا مانکن و... میتوانند در تلویزیون پخش شوند؟
خیر، من با توجه به اینکه الان اینجا کار میکنم، میدانم امکان این وجود ندارد و اگر بخواهد انجام شود باید با روتوشهای اساسی باشد. نکات محتوایی هم داریم مثلا موضوعاتی در جلسات در تلویزیون مطرح میشود که واقعا حساسیتهای بیش از اندازه است. یکسری از این حساسیتها و نظرات در شوراها توسط افراد باتجربه کمککننده است. ولیکن در جاهایی حساسیت قدری زیاد میشود. آنجاها لبه تیغ است و باید بتوانیم مدیریت کنیم که از سوی دیگر بام نیفتیم. این حساسیتها هم جاهایی در تلویزیون وجود دارد و تصور من این است که در آینده اوضاع بهتر شود. برای تلویزیون ظرفیت مخاطب 20 میلیونی امر عادی است. در سیستان و بلوچستان در مرز کشور، شرایط دیدن کار شبکه نمایش خانگی را ندارند ولی تلویزیون تماشا میکنند.
اگر شما این بخش را بهنحوی فلج کنید و افراد را بهسمتی ببرید که شبکه نمایش خانگی کار کنند، این حوزه ظرفیت ندارد و نمیتواند. نگاه حاکم برای آن آدمی که در شهرهای مرزی کشور زندگی میکند، چیست؟ برای پیرزنی که نمیتواند فیلیمو و نماوا را نصب کند، چه برنامهای دارید؟ تلویزیون رایگان در دست مردم است.
به نظر من شبکه نمایش خانگی مرحلهای از نظام سرمایهداری است. برای من الان انتخاب بازیگر امکانپذیر نیست، چون همه سر کارهای شبکه نمایش خانگی هستند. بازیگر باید معرفی کنم و یکی از کارهای ما این است که از بین بچههای بااستعداد و تئاتری بازیگر انتخاب کنیم. همین افراد را به تلویزیون میآوریم و در حجم بالا دیده میشوند و فردا در حوزه شبکه نمایش خانگی فعالیت میکنند.
ممکن است در شبکه نمایش خانگی کار کنید؟
احتمال این وجود دارد کمااینکه خیلی از بخشها آمدهاند و صحبت هم کردهایم. دفاتر ما همانند کمپانی میشود. وقتی سریال میسازیم این دفتر باید بچرخد. شاید یکسری تیم باشند که بهسمت شبکه نمایش خانگی بروند. در روابط بین سینما، تلویزیون و نمایش خانگی اتفاق بدی نیست. ما سعی میکنیم خوبها را جدا و در تلویزیون کار کنیم، سعی داریم همدیگر را همپوشانی کنند. یکسری از چیزها را از آنطرف برمیداریم و اینجا میآوریم ولی الان واقعا اگر در تلویزیون دغدغهمند هستند، کمک شود، فکر میکنم نهتنها من بلکه خیلی از آدمهای دیگر تمایل دارند در تلویزیون کار کنند.
وقتی بازیگری در شبکه نمایش خانگی ماهی 200 میلیون دریافت میکند، میتوانم به او بگویم در تلویزیون با 150 میلیون کار کند، نهاینکه با ماهی 50 میلیون کار کند! باید واقعیت را بپذیریم ولی بخش خانگی بسیاری از تعادلها را به هم زده است. کسانی در آن کار کردند که خیلی درست به کار مسلط نبودند و پولهایی دادند که خوب نبوده و طرف معادلات کاری را به هم زده است و دستمزدهایی پرداخت شده که در سینما و تلویزیون مرسوم نبوده است. الان تلویزیون دچار چالش شده ولی سینمای ما هم دچار چالش میشود. بازیگر نداریم که فیلم سینمایی کار کنیم.
* نویسنده : خدیجه معینی