افاضلی در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان»
با اینکه تمامی ادله حقوقی علیه باشگاه استقلال است اما رای را علیه تیم پارس‌جنوبی صادر کردند و بعد از اینکه دیدم هیچ کمکی به تیم نمی‌شود احساس کردم در این تیم تنها هستم. چرا وقتی که هیچ کس نمی‌خواهد به تیم کمک کند من به تنهایی علیه یک جریان و تیمی سازمان یافته بجنگم و درنهایت پارس محکوم و بازنده شود؟
  • ۱۳۹۹-۰۴-۲۶ - ۱۰:۰۵
  • 00
افاضلی در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان»
همه ادله علیه استقلال بود اما علیه پارس رای دادند!
همه ادله علیه استقلال بود اما علیه پارس رای دادند!

به گزارش «فرهیختگان»، بعد از اینکه دیدار پارس جنوبی و استقلال به خاطر شیوع ویروس کرونا در اردوی آبی‌ها لغو شد هومن افاضلی سرمربی تیم جنوبی تلاش زیادی کرد تا نتیجه این دیدار به نفع پارس شود چرا که به عقیده او شواهد و مستندات درخصوص عدم حضور استقلال در جم به اندازه‌ای شفاف و محرز بوده که هر اتفاقی به‌جز نتیجه برتری برای تیم تحت هدایتش شاید به مسائل دیگری مرتبط بوده باشد. اما این اتفاق نیفتاد و درنهایت افاضلی به عقیده خودش خسته و مایوس از این باشگاه جدا شد و خیلی زود هم با ماشین‌سازی توافق کرد. او می‌گوید عدالت رعایت نشده و او نیز برای جنگیدن تنها مانده و ترجیح داده است برود. گفت‌و‌گوی «فرهیختگان» با هومن افاضلی، سرمربی ماشین‌سازی را در ادامه می‌خوانید.

چطور شد که یک شبه از پارس جنوبی به ماشین‌سازی رفتید؟

شرایط ما در پارس خیلی سخت بود و مشکلات زیادی داشتیم لزومی هم ندارد دوباره همه را از اول تعریف کنم. در همین مدتی که در این تیم بودم با همه ارکان باشگاه صحبت کردم تا برای بازی با استقلال بتوانیم یک حمایت سازمانی پشت تیم داشته باشیم نه اینکه من به تنهایی با همه طرف حساب شوم که متاسفانه این اتفاق نیفتاد و آن آدم‌هایی که باید به تیم کمک می‌کردند جلو نیامدند و در نتیجه تنها ماندم. در این دوره هم اگر تنها باشی خیلی راحت قربانی می‌شوی و این اتفاقی است که برای تیم پارس افتاد.

حکم صادر شده را اشتباه می‌دانید؟

بله، با اینکه تمامی ادله حقوقی علیه باشگاه استقلال است اما رای را علیه تیم پارس‌جنوبی صادر کردند و بعد از اینکه دیدم هیچ کمکی به تیم نمی‌شود احساس کردم در این تیم تنها هستم. چرا وقتی که هیچ کس نمی‌خواهد به تیم کمک کند من به تنهایی علیه یک جریان و تیمی سازمان یافته بجنگم و درنهایت پارس محکوم و بازنده شود؟ در همین دو هفته گذشته هم به اندازه‌ای هجمه روی من و خانواده‌ام بود که حد و حساب نداشت و درنهایت هم فکر کردم که دیگر فایده‌ای ندارد و برای همین دلسرد شدم چون نه حمایت مالی از تیم می‌شد نه حمایت معنوی. ضمن اینکه امکانات درست و حسابی هم نداشتیم. برای همین چنین تصمیمی گرفتم چون احساس تنهایی زیادی می‌کردم و واقعا خسته شده بودم به همین دلیل تصمیم گرفتم جدا شوم درنهایت هم بیانیه‌ای صادر کردم تا مردم و هواداران بفهمند که من برای این تیم کم نگذاشتم، اما بیشتر از این هم در توان من نیست.

درنهایت هم به تیم تبریزی پیوستید.

بعد از اینکه از این باشگاه جنوبی استعفا کردم حدود ساعت ۱۱، ۱۲ همان شب بود که از طرف باشگاه ماشین‌سازی با من تماس گرفتند و از من خواستند تا وضعیتم را اعلام کنم که من هم در پاسخ گفتم از پارس جنوبی جدا شده و دیگر قرارداد با این باشگاه ندارم و زمانی که در این خصوص به مسئولان باشگاه ماشین‌سازی اطمینان خاطر دادم، پیشنهاد مربیگری داده و اعلام کردند آقای مهاجری از این باشگاه جدا شده و ظاهراً می‌خواهد به گل‌گهر برود و در این زمینه بین دو باشگاه نیز مذاکرات انجام شده است. در ادامه نیز مقرر شد در جلسه حضوری با مسئولان این باشگاه صحبت کرده که با سفر به تبریز این امر انجام شد و درنهایت توافق کردیم.

صحبت از تنهایی و دلسردی در پارس‌جنوبی کردید. آیا بهتر نبود که بعد از اینکه حکم استیناف درخصوص دیدار با استقلال صادر می‌شد، پارس را رها می‌کردید؟

خیر، مطمئن باشید حکم استیناف هم تغییری نمی‌کند برای اینکه اصلا آرا این شکلی نیستند. اگر رأی‌ها به‌صورت حقوقی باشد که نباید اینگونه صادر شوند. وقتی که یک رای حقوقی نیست شما نیاز دارید همان‌طور که طرف مقابل عمل می‌کند شما هم به همین شکل عمل کنید که ما نمی‌توانیم مثل طرف مقابل باشیم. بنابراین حتی شانسی هم برای تغییر رای کمیته استیناف نیست.

با این صحبت‌ها به سیستم حاکم بر فوتبال انتقاد می‌کنید یا اعتقاد دارید استقلالی‌ها راستش را نگفتند؟

من حرفم را زدم؛ اگر تیمی بخواهد رای بگیرد باید یک ساختار و سازمان مناسبی پشتش باشد باید همان‌طور که طرف مقابل عمل می‌کند، تو هم بتوانی عمل کنی که ما آن را نداشتیم و این خیلی واضح هست. نمی‌خواهم بیشتر از این در خصوص توضیح بدهم.

یعنی بازی با استقلال برای شما یا همه چیز بود یا هیچ چیز که درنهایت این اتفاقات پیش آمد و منجر به جدایی شما شد؟

خیر، این‌طور نیست. تنها چیزی که برای من همه چیز یا هیچ چیز است، فقط حق است. اینکه یک سری آدم زحمت می‌کشند حق آنهاست که مطابق قانون با آنها رفتار شود، اما متاسفانه اینجا طبق شرایط قانون خم می‌شود!

یعنی به‌دنبال اثبات خود در بازی با استقلال نبودید؟

خیر، این‌طور نیست چون من با استقلال پدرکشتگی ندارم.

استقلالی‌ها گفتند اگر به جم می‌رفتند حتی بدون چهار پنج بازیکن کرونایی هم می‌توانستند پارس را شکست بدهند.

به نظر من یک نامه‌ای را سازمان لیگ ابلاغ کرده که آن نامه هم رسانه‌ای شده و از این شفاف‌تر هم نمی‌شود که در آن شرایط را توضیح داده است و دیگر بیشتر از این حرفی برای گفتن نیست. حالا چطور می‌شود که اتفاقات دیگری می‌افتد و رای دیگری صادر می‌شود اینها مسائلی است که من را ناراحت می‌کند.

از بی‌امکاناتی و شرایط باشگاه پارس گلایه کردید، از روز اول نمی‌دانستید این باشگاه چنین مشکلاتی دارد؟

می‌دانستم شرایط پارس خوب نیست، البته می‌دانستم هم یک سری آدم هستند که می‌توانم وقتی کار به مشکل می‌خورد به آنها رجوع کنم. منطقه آزاد، وقتی که من به آنجا رفتم یک مدیر به اسم آقای موسوی داشت که خودش فوتبالیست بوده و دوست داشت علی‌رغم موانع قانونی که وجود داشت به این تیم کمک کند و همیشه راهکارهایی هم پیدا می‌کرد و اینگونه تیم را جلو می‌برد، اما تغییر و تحولاتی به‌وجود آمد و مدیر جدید می‌خواست ببیند چطور باید عمل کند و کجای داستان است و تا می‌خواست این کارها را بکند فصل به پایان نزدیک شد. فوتبال هم بخش کوچکی از دریای پارس‌جنوبی است که در آن پالایشگاه و پتروشیمی و... وجود دارد و طبیعتا شاید برای مدیران، ما آخرین چیزی بودیم که آنها بخواهند در سیستم کاری‌شان به ما فکر کنند. از سوی دیگر ما هم وقت نداشتیم و نمی‌توانستیم صبر کنیم چون لیگ، یک ماه دیگر به پایان می‌رسد، از زمانی هم که آقای موسوی رفت من اینجا هم مدیرعامل بودم هم هیات مدیره و هم سرمربی!

در این مدت هم هجمه‌های زیادی به شما وارد شد و حتی طنزهای زیادی هم ساخته شد و به‌نوعی عده‌ای خواستند شما را تخریب کنند.

اینها همه برای این بود که می‌خواستم حق تیم را بگیرم. در این مدت مجیدی چند مصاحبه انجام داد؟ برای چه من باید با همه طرف شوم تا حق تیم را بگیرم درحالی که اصلا این کارها را من نباید انجام بدهم. در استقلال همه تلاش کردند، از هوادار گرفته تا وزارت ورزش که مالک این تیم است تا همه چیز به نفع این تیم شود. اما اینجا من یک نفری همه کار می‌کردم مثلا با وکیلم در خارج از کشور صحبت کردم که با هزینه شخصی برای پیگیری به فیفا نامه بزند که باز هم من باید هزینه می‌کردم آن هم هزینه‌ای حدود یک و نیم تا ۲ میلیارد که درنهایت مثلاً کار به دادگاه کاس کشیده شود. یعنی این همه هزینه کنم تا حق تیم را بگیرم. کدام مربی این کار را می‌کند؟ اصلاً این موارد به مربی مربوط نیست و باشگاه باید قسمت حقوقی و بین‌الملل داشته باشد تا دنبال این مسائل بروند. مجموعه حتی حاضر نیست پول بچه‌ها را بدهد. در لیگ برتر کمترین دریافتی را تیم ما داشت. این طنزهایی که از آن صحبت می‌کنید اصلا برای من مهم نیست برای اینکه وقتی شما بخواهید یک کار درست را انجام داده و به‌دنبال حق باشید طبیعتاً یک عده ناراحت می‌شوند چون این مسائل برخلاف منافع آنهاست. حالا این منفعت می‌تواند مالی یا منفعت احساسی باشد و برای آنها این موضوع ناراحت کننده است و سعی می‌کنند شما را تخریب کنند. این مسائل و نظراتی که دارند اصلا برای من مهم نیست مهم این است که به کاری که می‌کنم ایمان دارم، اما واقعیت این است که به تنهایی آدم نمی‌تواند همه کار را انجام دهد.

این شایعه به وجود آمده بود که از همسرتان یعنی دکتر هراتیان رئیس ایفمارک ناراحتید چون در ماجرای پارس و استقلال توقع حمایت داشتید!

من توقع نداشتم که او از من دفاع کند و حتی خواهش کردم ورود نکند و او هم مسئولیت این پرونده را به شخص دیگری واگذار کرد. می‌دانستند که کوتاه نمی‌آیم و حق تیمم را تا آخر پیگیری می‌کنم به همین دلیل این قضیه را وسط می‌کشند چون متاسفانه بی‌اخلاقی باب شده است. اتفاقاً دکتر هراتیان کارش را حرفه‌ای انجام داد و طرف هیچ کس را نگرفت و نشان داد که در کارش خیلی حرفه‌ای است. من هم هیچ توقعی نداشتم که او به این مساله ورود کند.

هفته گذشته هم با سرمربی تیم ملی دیدار کردید. در این جلسه چه گذشت؟

اسکوچیچ روی جزئیات تمرکز زیادی کرده و همه بازیکنان را می‌شناسند و به دنبال این بود که یک اطلاعاتی از بازیکنان تیم بگیرد و اطلاعاتی که داشت را با من در میان گذاشت و در ادامه درخصوص مسائل تاکتیکی صحبت کردیم البته او مثل این جلسه را با یکی دو مربی دیگر هم برگزار کرده است و در ادامه نیز با بقیه خواهد داشت.

دوست نداشتید یک هفته زودتر این اتفاقات رخ می‌داد تا جلوی پرسپولیس روی نیمکت ماشین‌سازی می‌نشستید؟

مربیگری اصلا این‌طوری نیست، من به اندازه کافی در عمرم بازی دیدم و در جاهایی نشستم که شاید خیلی‌ها تا آخر عمر این شانس نصیب‌شان نشود. از جام جهانی گرفته تا سرمربیگری تیم ملی المپیک. من آرزو ندارم که یک جا بنشینم تا مردم بگویند به‌به یا اه‌اه. اینها برای دوره جوانی است من الان ۵۰ ساله‌ام و دوست دارم کارم را به‌درستی و صادقانه انجام بدهم و همان چیزی که دارم را با صداقت عرضه کنم و هرچه در توانم هست را انجام بدهم و به جایی که می‌روم تاثیرگذار باشم. اگر احساس کنم نمی‌توانم چنین کاری بکنم خودم کنار می‌روم کما اینکه در پارس‌جنوبی هم همین کار را کردم.

 * نویسنده: محمدرضا حاجی‌عبدالرزاق، روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰