به گزارش «فرهیختگان»، یکی از مسائل مهم حوزه فلسفی بحث درباره کرونا ویروس، ارتباط آن با مقوله رنج است. همانسان که روشن است رنج چیزی است که در زندگی تمامی انسانها با شدت و ضعف اتفاق افتاده، لذا فهم ماهیت آن برای هیچ انسانی نیاز به توضیح ندارد. رنجی که انسانها در زندگی خود متحمل میشوند، در پارهای موارد حتی آنها را بر آن داشته است که درجهت تقلیل و حذف آن چارهاندیشیهای فلسفی و الهیاتی داشته باشند. مکاتبی چون بودیسم یا اپیکورها و مکاتب لذتگرای مدرن، غالبا دغدغه اصلیشان همین مساله رنج بوده است. قبل از هر بحثی درخصوص ارتباط دو مقوله رنج و بیماری کرونا باید گفت بسیاری از راهکارهایی که در برخی مکاتب فلسفی و دینی برای تقلیل یا تحملپذیر کردن رنج ارائه شده است، درخصوص بیماری کرونا کارآمدی لازم را ندارد. منظور راهکارهایی است که بیشتر در دوران معاصر برای منشأ رنج و رفع و تقلیل علت آن بیان شده است. البته بهنظر میرسد برخی راهکارهای سنتی نیز درخصوص این مساله نمیتوانند بهصورت شایسته راهگشا باشند.
در حوزه تفکر اسلامی، خاصه فلسفه اسلامی، حکمای بزرگ مسلمان درمورد رنج بحثهای مختلف و متفاوتی داشتهاند.
بهصورت کلی بهنظر میرسد کرونا شر وجودی از قسم بالعرض و نسبی است و ذاتا شر نیست. اما بهجهت بحث رنج، قطعا این بیماری رنج زیادی را باواسطه یا بیواسطه به جهانیان تحمیل کرده است. اما بحث مهم این است که آیا رنج ناشی از کرونا شر وجودی محسوب میشود یا اینکه میتوان با تحلیلهای فلسفی رنج ناشی از آن را از حوزه شرور خارج کرد و حتی در زمره امور خیر داخل دانست.
خود این بیماری بهلحاظ وجودی شر نیست، حداقل این مساله را درمورد طبیعت و آلودگی کمتر آن در مدت شیوعش در آب، هوا، دریا و زمین میتوان مشاهده کرد، نهتنها برای گیاهان پیامدهای آسیبزایی نداشته، بلکه گیاهان از پیامدهای این بحران بهرهمند هم شدهاند. علاوهبر این شاید حیوانات ساکن در اطراف ما از این بیماری خرسند هم باشند، زیرا کمتر شکار میشوند و آزار میبینند، حتی در برخی کشورها جای زندگی فراختری یافتهاند.
اما این تاثیرات کرونا در مقایسه با حیات انسان پیچیدگی بیشتری دارد. ظاهرا انسانها تنها موجوداتی هستند که از این بیماری آسیب فراوان دیدهاند؛ هم بهلحاظ جسمی و هم روحی و حتی در حوزههای اقتصادی این آسیبها جدیتر نیز هست؛ بحران بیکاری و فقر تنها بخشی از این بحران است. اما آیا این ویروس صرفا در مقایسه با حیات انسان، شر ایجاد کرده است یا خیر؟ بهنظر میرسد پاسخ منفی باشد، زیرا فارغ از شرور و آسیبهای ذکرشده دو نوع خیریت برای انسان بهدنبال دارد:
1- خیرات مستقیم: اینگونه خیرات مستقیما و بیواسطه به حیات انسان ارتباط دارند. خیرات مستقیم کرونا در حوزههای مختلف قابل پیگیری است:
الف- مهمترین خیر مستقیم آن در حوزه اخلاق است. کرونا به انسانها نشان داد تنها دارایی ماندگار انسان حسنات و خیرات اخلاقی هستند و در مواقع بحرانی هیچتمایزی غیر از تمایزات اخلاقی بین انسانها وجود نخواهد داشت. بحران کرونا بین انسانهای سیاه و سفید یا ثروتمند و فقیر تمایزی قائل نمیشود.
ب- دومین خیر مستقیم آن در حوزههای اجتماعی حیات انسان بروز میکند. انسان قبل از کرونا بهمعنای واقعی اجتماعی نبود و نهایتا زندگی اجتماعی را درحد برطرف کردن و نیل به اهداف اقتصادی خود میدید یا حتی جماعت را جایی برای بِرند و بُلد کردن خود و ویژگیهای ناپایدارش میدید. انسان پس از کرونا میداند که زندگی اجتماعی، همانسان که فلاسفهای چون ارسطو و ابنسینا گفتهاند کارکردی متعالیتر از رفع حوائج اقتصادی و رخنههای شخصیتی دارد. انسان بدون جماعت ذاتیاتی از وجودش را از دست میدهد و ناچار در مسیر نقص حرکت میکند.
ج- سومین خیر مستقیم آن در ابعاد فردی حیات بشری بهوجود میآید. انسان پیش از کرونا از تنهایی گریزان بود؛ تنهایی انسان پیش از کرونا بهمعنای مواجهه با خویش است و خویش چیزی است که انسان مدرن بسیار از آن هراسناک است و در رنگولعاب مدرنیسم خود را از مواجهه با خویش منحرف میکند. انسان پس از کرونا بنابر اجبار و اضطرار با خویش ترسناکش مواجه شده و تاحدودی هراس کاذبش از خودشناسی فروریخته است. انسان پس از کرونا تاحدودی بهلحاظ ایجاد اعتدال بین توجه به ابعاد فردی و اجتماعیاش به تعادل رسیده است.
د- چهارمین خیر مستقیم آن را میتوان در ایجاد تواضع انسان مدرن دانست. انسان مدرن بهواسطه پیشرفتهای علمی و تکنولوژیاش دچار مغالطه شده و چون در حوزه علوم تجربی و طبیعی به قدرت و حکومت رسیده، خیال برش داشته که حاکم علیاطلاق طبیعت است. کرونا سیلی بسیار نوازشگونهای بود که طبیعت برصورت نحیف انسان مغرور مدرن نواخت و به او یادآوری کرد رئیس کیست و در برابر مادر طبیعت باید متواضع بود.
ذ- پنجمین خیر مستقیم آن در مواجهه انسان با مفاهیم الهی و فلسفی بوده است. انسان پیش از کرونا نهتنها از روی جهل، قدرت علیاطلاقش را بر کره زمین تسری داده بود، بلکه در مواجهه با خالق هستی نیز دچار غرور کاذب شده است. کیست که اومانیسم را فهم کرده و غرور کاذب انسان در آن را ندیده باشد. کرونا را میتوان بهنوعی کسادی دیدگاههایی چون اومانیسم دانست که تا قبل از کرونا سیطره جهانی داشتهاند؛ مفاهیمی چون تجربهگرایی یا سکولاریسم نیز به همین سرنوشت دچار میشوند.
2- خیرات غیرمستقیم: منظور از خیرات غیرمستقیم درواقع خیراتی است که با واسطه دیگری به انسان مترتب میشود. انسان پیش از کرونا بهواسطه ایجاد آلودگیهای زیستمحیطی آسیب فراوانی را بر طبیعت تحمیل کرده است. آلودگی آبها بهواسطه پسماندهای صنعتی و تجاری انسان، حیات تمام موجودات کره زمین را بهمخاطره انداخته است. همچنین آلودگی بیش از حد هوا چنین عملکردی درقبال موجودات کره زمین دارد.
انسان بهواسطه کرونا بهاجبار از ایجاد آلودگی در طبیعت و آسیب به آن منع شد و بهنوعی این منع برای او توفیقی اجباری بود. نقلقولی از متخصصان هواشناسی ذکر شده که اگر تا دو ماه آینده وضعیت کرونا پایدار باشد، هوای کره زمین به پاکی 800سال قبل بازمیگردد. همانسان که امروزه اکثر رنجها و بیماریهای انسانها محصول آلودگیهای مذکور است، طبیعی خواهد بود که پاک و طیب شدن طبیعت با واسطه باعث از بین رفتن بسیاری از شرور نسبی خواهد شد و انسان پس از کرونا با رعایت پروتکلهای دوره کرونا بهنحو اختیاری میتواند از خیرات آن تا مدت مدیدی بهرهمند شود.
*نویسنده : یاسر سالاری، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان / * نویسنده : محمد نجاتی،عضو هیاتعلمی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان