به گزارش «فرهیختگان»، سال 97 زمزمههای بسترسازی برای ورود شرکتهای دانشبنیان به بازار سرمایه مطرح شد و براساس اعلام معاون علمیوفناوری رئیسجمهور و رئیس سازمان بورس قرار شد موج عرضه سهام شرکتهای دانشبنیان در بورس آغاز شده و طیف وسیعی از شرکتهای دانشبنیان وارد بازار سهام شوند. طبق قرار، مقرر شد در گام نخست سهام بزرگترین استارتاپ ایرانی به ارزش یک میلیارد دلار در بورس عرضه شود. ورود دانشبنیانها به بورس زمانی اتفاق افتاد که طبق اعلام معاونت علمی و فناوری، درآمد شرکتهای دانشبنیان به 60 هزار میلیارد تومان رسیده بود. بر این اساس، معاونت علمی و فناوری 260 شرکت دانشبنیان را برای پذیرش و عرضه سهام خود در فرابورس معرفی کرد و قرار شد سهام این شرکتها در بازار شرکتهای کوچک که به «SME» معرف است، پذیرفته شود. در ایران، SMEها عبارتند از تشکیلات اقتصادی، خدماتی و صنعتی منطقهای با کمتر از ۵۰ نفر کارمند، بانک مرکزی ایران فقط مؤسسات دارای کمتر از ۱۰ نفر کارمند را بهعنوان SME تعریف میکند، اداره آمار ایران فقط بنگاههای با کمتر از ۱۰ نفر کارمند را بهعنوان SME منظور میکند و تمام انواع دیگر بنگاهها را بهعنوان مؤسسات تولیدی بزرگ میشناسد. اما در طبقهبندی دیگر، بنگاههای صنعتی ایران برحسب اندازه بنگاه به چهار گروه 10 تا 49 نفر پرسنل، 50 تا 99 نفر پرسنل، 100 تا 149 نفر پرسنل و بیشتر از ۱۵۰ نفر تفکیک شدهاند که از این میان، سه گروه نخست در زمره بنگاههای کوچک و متوسط محسوب میشوند. بنگاههای کوچک و متوسط محرک اصلی تحقق کارآفرینی هستند، کارکنانشان از انگیزه بالایی برخوردارند و فعالیتها و ابتکار عمل افراد در این بنگاهها در کمترین زمان به نتیجه میرسد. بنگاههای کوچک و متوسط سهم بسزایی در تبدیل اقتصاد به اقتصادی رقابتی، پویا، مبتنیبر دانش و نیز توانایی رشد مداوم، ایجاد شغل و تحکیم انسجام اجتماعی دارند.
بههرحال در همان سال، بورس تهران اعلام کرد که یکی از اهداف اصلی بورس در سال97 پذیرش شرکتهای سبز و دانشبنیان است. از سوی دیگر سازمان بورس نیز اظهار امیدواری کرد که بازار سرمایه نقش گستردهای در توسعه شرکتهای دانشبنیان ایفا کند. به این ترتیب در سال 97 اولین شرکت دانشبنیانی که سهام خود را در بازار سرمایه عرضه کرد، یک استارتاپ فعال در حوزه حملونقل بود که به گفته سورنا ستاری، ارزش این استارتاپ یک میلیارد دلار برآورد شده بود.
هدف از ورود دانشبنیانها به بورس چیست؟
با ظهور شرکتهای دانشمحور در کشور و جایگاهی که رفتهرفته در اقتصاد ایران بهدست آوردند، موضوع تامین مالی به یکی از مهمترین چالشهای پیشروی این شرکتها مطرح شد. از آنجایی که موسسان شرکتهای دانشبنیان عموما نخبگان و فارغالتحصیلان دانشگاهی هستند، عموما سرمایه کافی برای تاسیس یا فعالیت خود در اختیار ندارند. اگرچه به مدد همکاریها و حمایتهای معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری، صندوق شکوفایی و نوآوری و سایر حامیان زیستبوم فناوری، این شرکتها توانستهاند بخشی از مشکلات پیش پای خود را بردارند، اما درواقع با رشد روزافزون تعداد شرکتهای دانشبنیان، طبیعتا حمایتهای حامیان این شرکتها، پاسخگوی نیازهای مالی آنها بهطور کامل نیست بهویژه اینکه، پیش از این تأمین مالی این شرکتها صرفا بر تسهیلات بانکی متمرکز بود و مشکلات عدیدهای که در روند دریافت تسهیلات بانکی در ایران وجود دارد، عملکرد و فعالیت شرکتهای دانشبنیان را تحتالشعاع قرار داده بود. لذا این موضوع که تامین مالی شرکتهای دانشمحور از طریق ورود آنها به بازار سرمایه و فروش سهام، انجام شود، مورد توجه قرار گرفت. در ایران و البته در تمام دنیا تأمین مالی به دو صورت انجام میشود؛ یا از طریق تسهیلات بانکی یا تأمین مالی سرمایهای. نگاهی به فرایند تامین مالی شرکتهای دانشبنیان از طریق بازار سرمایه نشان میدهد این روش سریعتر از روش تسهیلات بانکی میتواند به شرکتهای دانشبنیان کمک کند. از طرف دیگر ورود به بازار بورس باعث نظمدهی به سازوکار مالی شرکتهای دانشبنیان هم میشود. چراکه شرکتهای دانشبنیان معمولا شرکتهای نوپایی هستند و ممکن است ساختار سازماندهی شدهای بهلحاظ مالی نداشته باشند. این شرکتهای استارتاپی جزء شرکتهای بزرگ و متوسط دانشبنیان محسوب میشوند که اغلب آنها هم در حوزه فناوری اطلاعات فعالیت میکنند. درنتیجه با تسهیل ورود شرکتها به بورس، متقاضیان بیشتری به این عرصه ورود پیدا خواهند کرد.
رشد 22 برابری در بورس
به اعتقاد کارشناسان بازار سرمایه و همچنین فعالان زیستبوم فناوری، ورود شرکتهای دانشبنیان به بازار سرمایه موجب افزایش شاخص بورس میشود. براساس آمار بهدست آمده درحالحاضر سهم شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها از کل بازار سرمایه 7 درصد است و درحال حاضر ۳۵ شرکت در بورس حاضر هستند. طبق اعلام معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری، قرار است شرایط ورود پنج شرکت دیگر به بورس نیز فراهم شود.
از آنجایی که تابلوهای بورس یک محل تأمین مالی خوب برای شرکتهای دانشبنیان محسوب میشود، ورود هرچه بیشتر این شرکتها به بازار سرمایه میتواند تحولی را در کشور و به ویژه در اقتصاد دانشبنیان ایجاد کند. در واقع با توجه به اینکه تاسیس و راهاندازی شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها درحال افزایش است، این امر میتواند در رشد سرمایه ورودی به بورس و همچنین در رشد شاخص بورس تاثیرگذار باشد. آمارها حاکی از آن است که از ابتدای ورود دانشبنیانها به بورس تاکنون، بعضی از این شرکتها ۲۲ برابر رشد پیدا کردهاند. تا حدی که ارزش ۳۵ شرکت دانشبنیان حاضر در بورس، در ابتدای سال ۹۸ برابر با ۲۸ هزار میلیارد تومان بود، اما با رشد صورت گرفته در اردیبهشت ۹۹ ارزش آنها به ۱۵۰ هزار میلیارد تومان رسید.
تامین سرمایه؛ مهمترین مزیت ورود به بورس
علی حیدری، کارشناس و مدرس بازار سرمایه در گفتوگو با «فرهیختگان» میگوید: «ورود شرکتهای دانشبنیان به بازار بورس چه بهصورت مستقل و چه بهصورت همکاری مشترک با شرکتهای دیگر مزایای متعددی بهویژه برای فعالان زیستبوم فناوری دارد. با توجه به اینکه فعالیت شرکتهای دانشبنیان براساس فناوریهای نوین است لذا ورود به بازار سرمایه، بیشک موجب کاهش هزینههای شرکتها میشود. مخصوصا با توجه به اینکه ایران با تحریمهای اقتصادی روبهرو است، در بخش تامین سرمایه و نقدینگی لازم، مسیر برای حیات شرکتهای دانشبنیان هموار میشود. مضاف بر این، ورود به بورس حتی در بخش فروش و تولید شرکتهای دانشبنیان نیز تاثیرگذار است چراکه شرکتهای دانشبنیان میتوانند بازوی قدرتمندی برای شرکتهایی باشند که در بازار بورس حضور ندارند.»
به گفته وی یکی دیگر از مزایای حضور شرکتهای دانشبنیان در بازار سرمایه این است که بهتبع کاهش هزینهها، سودآوری آنها افزایش چشمگیری خواهد داشت. درواقع تمرکز شرکتها بر ارتقای محصولات خود و کسب سود بیشتر خواهد بود تا تامین نقدینگی برای ادامه فعالیت. مزیت سوم حضور فعالان زیستبوم فناوری در بازار سرمایه، تزریق دلگرمی و امیدواری به شرکتهای قدیمی حاضر در این بازار است. بهعبارت دیگر با ملحق شدن فناوریهای جدید به بورس، سهامداران برای توسعه و رشد بیشتر سهام خود امیدوار میشوند.
حرکت دانشبنیانها در جهت اهداف حاکمیتی
حیدری در ادامه با اشاره به تبعاتی که حضور دانشبنیانها در بورس میتواند بههمراه داشته باشد، میگوید: «بخش عمدهای از شرکتهای دانشبنیان مجبورند که دستاوردهای خلاقانه و فناورانه خود را در جهت اهداف فعلی حاکمیتی مورد استفاده قرار دهند. بهعبارت دیگر در انتخاب نوع پروسه و فناوری مورد استفاده خود در بازار سرمایه حق انتخاب چندانی ندارند. چراکه هدف اصلی این شرکتها رسیدن به بازارهای مالی و تامین منابع مالی و نقدینگی است. درنتیجه جنبه خلاقیت و نوآوری در این شرکتها تا حد زیادی کاهش مییابد.»
وی در توضیح این امر ادامه میدهد: «اینکه چرا شرکتهای دانشبنیان مجبور هستند طبق خواسته دولت در بازار بورس حرکت کنند، بهدلیل سیاستهای اقتصاد کلانی است که در بطن جامعه و اقتصاد کشور وجود دارد. لذا شرکتهای دانشبنیان خواسته یا ناخواسته در همان جهت باید حرکت کنند. درواقع از آنجایی که ساختار کلی اقتصاد ایران دستوری و مبهم و غیرشفاف است، درنتیجه در چنین محیطی تنها دو راه پیش روی شرکتهای دانشبنیان قرار دارد؛ یا آنکه این شرکتها باید در راستای سیاستهایی که دولت اتخاذ میکند، حرکت کنند تا بتوانند خودشان را به بازار نقدینگی و ثبات موقت برسانند. یا بدون ورود به بازار سرمایه و طبق قاعده قبلی، سرمایه مورد نیاز خود را تامین کنند.»
مرگ خلاقیت در بازار سرمایه
این کارشناس بازار سرمایه معتقد است درحال حاضر بیشتر شرکتهای دانشبنیان بهدلیل تحریمهای خودساختهای که در کشور وجود دارد، معمولا با الگوبرداری از نمونه فعالیت دانشبنیانهای خارجی تحتعنوان یک نرمافزار یا استارتاپ، محصولی را به جامعه ارائه میدهند. این شرکتها با هدف کسب سود بیشتر وارد بورس میشوند و در کنار تامین منابع مالی خود، سودهای کلانی کسب میکنند. درواقع این شرکتها با کپیبرداری از نمونههای خارجی برای مثال یک استارتاپ، هدف دیگری را دنبال میکنند که در آن، سهم خلاقیت و نوآوری بسیار ناچیز است و خلاقیت معنای واقعی ندارد. بنابراین کمرنگ شدن نوآوری و خلاقیت دانشبنیانها میتواند یکی از معایب ورود این شرکتها به بورس باشد که نه اکنون، بلکه در طولانیمدت آثار آن بروز پیدا میکند.
حیدری میافزاید: «حرکت بهسمتی که بعد خلاقیت شرکتهای دانشبنیان کاهش پیدا کند، یک پیشبینی یا چشمانداز نیست، بلکه یک واقعیت است که درحال حاضر نیز با بررسی وضعیت حضور شرکتهای دانشبنیان در بورس میتوان بهخوبی مشاهده کرد. بهواقع در گذر زمان، کسانی که صاحبان فکر و ایده یا حامی رشد و پرورش شرکتهای دانشبنیان هستند ممکن است همان آقازادههایی باشند که با اطلاع از آنچه در اقتصاد کشور میگذرد، براساس آنچه در بطن جامعه میگذرد وارد بورس میشوند. نکته قابل توجه این است که حامیان و یا بهاصطلاح ارگانهای بالادستی این اقشار، همان آقایان قانونگذارانی هستند که در راستای تسهیل فعالیت فرزندان خود قوانین عجیب و غریبی را تصویب میکنند. لذا اینکه بتوان چشمانداز دقیق و روشنی از آینده حضور دانشبنیانها در بورس ارائه داد، چندان دقیق و درست نخواهد بود.»
وی درمورد راهکار حل این معضل و جلوگیری از انحراف مسیر شرکتهای دانشبنیان میگوید: «راهکار اصلی این است که نخبگان حاکمیتی تصمیم درستی درمورد ساختار اقتصاد ایران که از سال 1350 یک اقتصاد دستوری را شکل داده، بگیرد و مردم را مالک واقعی شرکتها و بنگاههای اقتصادی بداند. متاسفانه دولتها طی سالهای گذشته، مانع اصلی حق مالکیت مردم از بنگاهها بودهاند و هیچگاه بخش خصوصی جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است. درنتیجه اکنون دولت باید در یک حرکت خیرخواهانه و جسورانه، مالکیت بخش خصوصی را به رسمیت بشناسد. در این صورت است که بعد خلاقیت شرکتهای دانشبنیان نیز تقویت و رقابت برای دستیابی به فناوریهای بهروزتر و خلاقانهتر بیشتر میشود. شرکتها میتوانند در جهت ارتقای عملکرد خود با شرکتهای بینالمللی فعالیت و رشد کنند.»
شرکتهای آیتی؛ پیشتاز در بورس
با وجود آنکه به اعتقاد کارشناسان اقتصادی درحال حاضر بازار سرمایه حباب دارد، اما بهگفته معاون توسعه مدیریت و جذب سرمایه معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری، از آنجاکه رشد شرکتهای دانشبنیان براساس تحقیق و توسعه اتفاق میافتد، از اینرو رشد این شرکتها در بورس واقعی است.
این نوع رشد در بازار سرمایه بسیاری از کشورهای توسعهیافته محقق شده است. درواقع در بسیاری از کشورهای توسعهیافته رشد و توسعه اقتصاد برپایه ICT (فناوری اطلاعات) تعریف شده و در این میان، شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها پیشتاز و طلایهدار هستند. در ایران نیز بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند آینده بازار سرمایه در دست شرکتهای دانشبنیان است و ورود شرکتهای دانشبنیان به بورس که با نوآوری و دانشهای نوین همراه است، در کنار بازیگران قدیمی این بازار میتواند اتفاقات خوشایندی را رقم بزند. حتی میتوان این چشمانداز را درنظر داشت که شرکتهای دانشبنیان با تغییر شاخص بورس کشور بتوانند بورس هایتک برای کشور بسازند. درحال حاضر حوزه فعالیت عمده شرکتهای دانشبنیان واردشده در بورس آیتی است، اما علاوهبر شرکتهای حوزه فناوری اطلاعات، شرکتهایی در حوزههای پزشکی، دارویی و لیزر نیز وارد بورس شدهاند.
تاثیر سود و زیان دانشبنیانها بر شاخص بورس
کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی بر این باورند که با پذیرش شرکتها و بنگاههای اقتصادی جدید در بازار سرمایه میتوانیم بازار بزرگتر اما متعادل داشته باشیم. قاسم محسنی، عضو شورایعالی بورس در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به ورود شرکتهای دانشبنیان به بازار سرمایه میگوید: «این اتفاق میتواند زمینه رشد شرکتهای دانشبنیان را بهدلیل تامین نقدینگی فراهم کند. درواقع ورود این شرکتها به بازار سرمایه بهمعنای آن است که امکان دسترسی افرادی که تمایل دارند منابع خود را دراختیار شرکتهای دانشبنیان قرار دهند، فراهم شده است. در این صورت ایدههای خلاقانه امکان اجرایی شدن دارند و جامعه نیز میتواند از منافع آنها سود ببرد.»
به گفته وی، شرکتهای دانشبنیان در بدو ورود و پذیرش در بازار سرمایه هیچ تاثیری بر کاهش یا افزایش شاخص بورس نمیگذارند و اصلا در محاسبه شاخص بورس دخالت داده نمیشوند، مگر تا زمانی که شرکت مذکور به ایدهای قابلاجرا تبدیل شده و به سودآوری دست پیدا کند. در این صورت به بازارهای دیگر منتقل میشود و باتوجه به افزایش و کاهش قیمت سهام آن شرکت، شاخص بورس نیز تغییر پیدا میکند.
تسهیل ورود استارتاپها و دانشبنیانها به بورس
همانطور که عنوان شد، شرکتهای دانشبنیان، فناور و استارتاپها برای تامین نقدینگی ازطریق اخذ تسهیلات بعضا با مشکلاتی نظیر تامین وثیقه و مدارک موردنیاز مواجه میشوند. بازار سرمایه و عرضه اولیه سهام، روش بهینهای است که درصورت ورود صحیح و اصولی میتواند به یک ابزار مالی کارآمد برای شرکتهای دانشبنیان و فناور تبدیل شود. ورود شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها به بورس اگر با درنظر گرفتن تمام موازین قانونی و مالی همراه باشد و براساس اصول درست و تحلیلهای مرسوم بورسی صورت گیرد، میتواند روشی موثر جهت تامین نقدینگی موردنیاز این شرکتها باشد. علاوهبر تامین نقدینگی، ورود به بورس میتواند گامی باشد درجهت نظمدهی بیشتر به امور مالی، دفاتر و امور اجرایی شرکتهای دانشبنیان و فناور. یکی از صندوقهای همکار با معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری (صندوق نوآوری و شکوفایی) در این بین، سه مدل حمایتی را برای پشتیبانی از ورود شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها به بورس طراحی کرده است. سه مدل مشارکت در تشکیل صندوقهای جسورانه بورسی، همسرمایهگذاری و مشارکت در ایجاد صندوقهای پژوهش و فناوری در استانهای کشور ازجمله مدلهای طراحیشدهای است که میتواند تسهیلگر دسترسی بهتر این شرکتها به ابزارهای مالی نوین باشد.
بورس و صندوقهای جسورانه
کسبوکارهای نوپا و جدید برای شروعبهکار و تامین هزینه فعالیتهای خود نمیتوانند از تسهیلات بانکها و نهادهای مالی استفاده کنند، چون هنوز به اندازه کافی اعتبار و سرمایه ندارند و برای پیشبرد فعالیتهای خود نیاز به سرمایه دارند. برای حل این مشکل صندوق جسورانه وارد عمل میشود. صندوق جسورانه نوعی صندوق سرمایهگذاری است که درباره کسبوکارهای جدید و نوپا تحقیق میکند و بعد از ارزیابی شرایط و موقعیت این کسبوکارها، سرمایه موردنیاز کسبوکارها یا استارتاپها را در اختیارشان قرار میدهد. درواقع صندوق جسورانه نوعی صندوق سرمایهگذاری مشترک است که پول را از سرمایهگذارانی که قصد مشارکت در کسبوکارهای نوپا دارند جمعآوری کرده و با سرمایهگذاری در کسبوکارهای نوپای کوچک و متوسط که پتانسیل رشد بالایی دارند، با ایجاد پرتفوی مدیریت میکند.
صندوقهای جسورانه بازدهی بالایی دارند، چون بهعنوان مثلا یک کسبوکار آنلاین نوپا درصورتیکه راه درستی را انتخاب کرده باشد، سریع رشد میکند و طبیعی است که سرمایهگذار را هم به سود خوبی میرساند. اما در نقطه مقابل، این سرمایهگذاری میتواند ریسک بالایی داشته باشد، چون به همان نسبت ممکن است پروژه شکست بخورد و سرمایهگذار هم ضرر کند. معاون توسعه مدیریت و جذب سرمایه معاونت علمی درخصوص فعالیت شرکتهای دانشبنیان در بورس، سرمایهگذاری در شرکتهای دانشبنیان و راهاندازی صندوقهای جسورانه میگوید: «با فعالیت شرکتهای دانشبنیان در بورس، بستری برای رشد این شرکتها فراهم میشود.»
علیرضا دلیری درمورد صندوقهای جسورانه میگوید: «هدف این است که ازطریق فعالیت این صندوقها بستری برای سرمایهگذاری در شرکتهای دانشبنیان ازطریق بورس ایجاد شود، چراکه با فعالیت شرکتها در بورس شرایط برای ارتقای معقول و منطقی آنها فراهم خواهد شد.»
به گفته وی، با پیگیریهای جدی در چند سال اخیر برای تحقق اجزای زیستبوم کارآفرینی و نوآوری، ایجاد و پذیرهنویسی صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه با همکاری سازمان بورس و اوراق بهادار عملیاتی شده و تاکنون ۱۵صندوق مجوز دریافت و در صندوق هم پذیرهنویسی کردهاند، که این روند قطعا نشاندهنده اقبال سرمایهگذاران و صاحبان سرمایه برای حضور در حوزه سرمایهگذاری خطرپذیر است. باوجود این، پیشرفت کار نیازمند سرعت بیشتری از باب راهاندازی صندوقهای جسورانه است، لذا نیازمند تعریف مسیر جدیدی در حوزه فعالیت شرکتهای دانشبنیان هستیم تا با بررسی حل مشکلات شرکتهای دانشبنیان فرآیند ثبت صندوقهای جسورانه سرعت گیرد.
صندوقهای جسورانه و ریسک سرمایهگذاری
در همین راستا نیز محسن نوتاش، مدیر ارتباط با مشتری صندوق نوآوری و شکوفایی، یکی از مسیرهای جذب سرمایه برای شرکتهای دانشبنیان در بازار سرمایه را صندوقهای جسورانه بورسی میداند و میگوید: «این صندوقها نوعی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک هستند که پول را از سرمایهگذارانی که قصد دارند سرمایه خود را در حوزههای کسبوکارهای نوپا، شرکتهای دانشبنیان یا استارتاپها سرمایهگذاری کنند، جمع کرده و در پروژههای استارتاپی سرمایهگذاری میکنند.»
نوتاش با بیان اینکه این صندوقها تحتنظر بورس میتوانند داخل شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها سرمایهگذاری کنند، ادامه میدهد: «درصد بالایی از سرمایههای این صندوقها به سرمایهگذاری روی سهام پروژههای نوپا اختصاص داده میشود. سرمایه این صندوقها برای افرادی است که ریسکپذیری بالایی را قبول کنند، درقبال اینکه امید داشته باشند در آینده بازگشت سرمایه خوبی خواهند داشت، ضمن آنکه به سرمایهگذاری در کسبوکارهای فناورانه نوپا نیز علاقه داشته باشند.»
به گفته وی، سرمایهگذاران علاوهبر آنکه ریسک بالایی را باید قبول کنند، از آنجاکه سرمایهگذاری روی فناوری است، قطعا بازدهی بالایی برای فرد سرمایهگذار نیز دارد و ریسکهایی که این صندوقها قبول میکنند، علاوهبر ریسکهای سیستماتیک داخل بورس، ریسکهای مرتبط به هریک از پروژهها نیز هست. البته این صندوقها تحت نظر بورس و طبق قوانین بورس راهاندازی میشوند و دارای شورای سرمایهگذاری هستند. این شورا طرحهای فناورانه را موردبررسی قرار میدهند و هر طرحی که از نظر آنها مناسب باشد، اقدام به سرمایهگذاری روی آنها خواهند کرد.
* نویسنده: زهرا فریدزادگان، روزنامهنگار