به گزارش «فرهیختگان»، همهمان میدانیم که دانشجو باید کتاب بخواند. یعنی همه باید بخوانند اما اگر قرار باشد قشری را مشخص کنیم که برای اینها کتاب خواندن از اوجب واجبات است، قطعا قشر جوان را نام میبریم و اگر بخواهیم از بین گروههای مختلف جوانان از صنوف و دستههای مختلف، یک دسته را متمایز کنیم که کتابخوانی برایشان ضروری است، جز قشر دانشجو کس دیگری نمیماند. اینکه چرا باید دانشجو کتاب بخواند محل بحث ما نیست، چراکه کسی که اهمیت دانستن را هنوز نمیداند یعنی ترکیب «دانشجو» را نفهمیده. اما اگر میدانید باید کتاب بخوانید ولی نمیدانید چرا نمیخوانید، آنوقت میتوانیم باهم جدیتر صحبت کنیم. اول باید دلایلش را کشف و بعد بهسمت شروع مطالعه یا افزایش میزان آن حرکت کنیم. در این صفحه برآنیم درباره جزئیات و نکات قابلتامل کتابخوانی چیزهایی را بیان کنیم. در کنار این تصمیم داریم که هرهفته آثار به دردبخوری از نظم و نثر کهن گرفته تا داستان و رمان ایرانی و خارجی را به شما معرفی کنیم. آثاری که یا آنقدر بد معرفی شدهاند که کسی سمتشان نمیرود و یا اصلا معرفی نشدهاند و ناگزیر بهکلی فراموش شدهاند. اسم این صفحه «دانشکده کتاب» است.
خستهمان کردی، چقدر میخوانی؟!
شاید شما هم بین دوستانتان کسی یا کسانی را داشته باشید که بهطور عجیب و غریبی کتاب میخوانند. مثلا با یکی از اینها به یک فروشگاه بزرگ کتاب میروید و میبینید درحالیکه شما یک دفترچه یا نهایتا یک کتاب کمحجم برای خودتان خریدهاید، آن فرد 15-10 رمان با اسمهای عجیب و غریب روی پیشخوان گذاشته و چشمانش هم برق میزند. عجیب اینکه فردای آن روز سر کلاس دانشگاه به شما میگوید که از فلان اثر داستایفسکی که دیروز با شما در کتابفروشی خرید (و به چشم شما حداقل 400-300 صفحه را داشت) تنها 20 صفحه مانده است! اینطور وقتها آدم دو جور فکر میکند؛ یا اینکه گمان میکند طرف مقابل دروغ میگوید (آخر مگر میشود 200 و خردهای صفحه را یکشبه خواند؟!) و یا احساس میکند که خودش خیلی از مرحله پرت است و دوستانش از او جلوترند.
واقعیت این است که به احتمال زیاد آن دوست دروغ نمیگوید. اینکه کسی در یک روز 300-200 و یا حتی 500 صفحه کتاب بخواند، اصلا هم چیز بعید و دور از ذهنی نیست. خیلی هم شدنی است؛ چطور؟
باید بدانید که کتاب خواندن امری استمراری است، یعنی نیازمند استمرار است و اینکه در کنار استمراری بودن، امری تصاعدی است یعنی بهمرور میزان کمی آن افزایش مییابد. برای مثال در شروع امتحانات یک ترم دانشگاه، میبینید که درس خواندن چقدر سخت و طاقتفرساست و یک کتاب 100 صفحهای به اندازه هشت جلد شاهنامه از آدم انرژی میگیرد. اما هرچه به پایان امتحانها میرسیم، شاید به علت خستگی ناشی از امتحانهای مداوم درس خواندن بیکیفیت باشد اما کمیت و سرعت بالاتری دارد. یعنی خواندن همان کتاب 100 صفحهای در پایان امتحانات، بهمراتب کمتر خستهمان میکند. این معجزه استمرار است. بعد از مطالعه چندکتاب ذهن انسان اصطلاحا «روی دور» مطالعه میافتد و دیگر چشمها و دستها با رابطه فیزیکی با کتاب و ذهن با رابطه معنوی با آن بیگانه نیست. روند فهم موضوع در چنین شرایطی بسیار تسهیل میشود و همین مساله سبب میشود که کتابخوانی برای مخاطب بسیار آسان خواهد شد. بنابراین میتوان گفت که با استمرار در مطالعه میتوان شرایطی را به وجود آورد که کتابخوانی به امری آسان، مفید و قابلاستناد تبدیل شود. پس آنها که یکشبه صدها صفحه کتاب میخوانند، تفاوت چندانی با ما ندارند جز اینکه در مطالعه استمرار داشته و ثابتقدم بودهاند.
عطف
منبرهای مولوی!
مولوی را همهمان به شعر میشناسیم. خالق بزرگ مثنوی معنوی را باید هم به شعر شناخت. اما او کتابی دارد با عنوان «فیه ما فیه» که به نثر است و صورت ویراسته و تثبیتشده بیانات شفاهی اوست. بهنوعی میتوان «فیه ما فیه» را کتابی دانست که پیادهسازی جلسات سخنرانی مولوی است و از این حیث کتابی است که زبان آن بین زبان گفتار و نوشتار است. محمدعلی موحد از بزرگترین و برجستهترین مولویشناسان زنده ایران، گزیدهای از «فیه ما فیه» را انتخاب و تصحیح کرده و در قالب کتابی با عنوان «اسطرلاب حق» توسط انتشارات ماهی منتشر کرده است. کتاب، برای ما که شاید حال و حوصله مطالعه متون کهن منثور فارسی را بهطور تمام و کمال نداریم و خیلی وقتها دنبال یک گزیده جمعوجور و خوشخوان از آن میگردیم، عالی است!
گلچین
قهرمانبازیهای صائب
مرحوم محمد قهرمان از شیفتگان سبک هندی بود و ازجمله شاعرانی بود که رهبر معظم انقلاب در سوگ درگذشت ایشان پیام تسلیتی روانه کردند. قهرمان علاوهبر اینکه شاعر بسیار برجستهای بود، در حوزه پژوهش نیز محقق و ادیب بزرگی به شمار میآمد. کتاب مهم «صیادان معنی» که گزیده تکبیتهای درخشان سبک هندی است نیز اثر اوست.
مجموعه «رنگینگل» یکی از یادگاریهای قهرمان برای دوستداران شعر فارسی است. قهرمان در این کتاب گزیدهای از غزلیات صائب تبریزی را با نگاهی بسیار نکتهسنج و دقیق گلچین کرده و نشر سخن این اثر را به چاپ رسانیده است.
قصهخوانی
فیل شاهقاسم!
قاسم هاشمینژاد در سالهای اخیر نسبتا نام ناآشنایی نیست. از او هم کتاب شعر چاپ شده و هم کتابهای عرفانی. در حوزههای مختلف فعال بوده و آثار ماندگاری از خود برجای گذاشته است. البته این آثار با مرگ هاشمینژاد بهتر و بیشتر دیده شدند و البته این هم حکایتی است. هاشمینژاد رمانی دارد به نام «فیل در تاریکی» که مدتها از چاپ اول آن میگذشت و آن چاپ هم که به اتمام رسید، تجدید چاپ نشد. همین مساله باعث شد که سالهای سال «فیل هاشمینژاد» نایاب باشد. سال گذشته نشر هرمس «فیل در تاریکی» را تجدیدچاپ و فرصت خواندن یک اثر یگانه در ژانر جنایی را بار دیگر برای مخاطبان رمان فارسی مهیا کرد. بخوانید و کیف کنید!
راستی یوسفعلی میرشکاک به هاشمینژاد میگفت: «شاهقاسم!» تیتر را از این تعبیر برداشتهام.
گلاب و گل
سوسن در نیستان
در شعر امروز فارسی، هیاهو بیشتر از اثر نقش ایفا میکند و به همین دلیل شاعران خوب اما بیسروصدا غالبا کمتر شناخته میشوند. یکی از این شاعران فاطمه سالاروند است. بانوی غزلسرایی با سابقه بیش از 15 سال حضور در مجامع ادبی، اما گزیدهکار و حساس در انتخاب واژگان و انتشار اشعار. انتشارات نیستان در سکوت کامل ماه رمضان سال قبل یک مجموعه غزل درجه یک از این بانوی شاعر منتشر کرد اما دریغ و درد که آنطور که شایسته سالاروند و شعر اوست، این مجموعه و شاعرش گرامی داشته نشد. اما طبق بررسیهایی که من کردهام تهیه مجموعه آنقدر سخت نیست و با یک تلفن یا از طریق اینترنت میشود خیلی راحت این کتاب خوب را خرید و شعرهایش را یک نفس خواند.
معرفت
آخر اما دل یکیست...
«دفتر دل» نام اولین رساله از مجموعه 6 جلدی رسائل بندگی است که به موضوع «قلب» در معارف اسلامی پرداخته و با نگاهی بدیع و جامع مسائل مرتبط با این مبحث را بررسی کرده است. این اثر متن پیادهشده 29 جلسه سخنرانی آیتالله مجتبی تهرانی (رحمتالله علیه) در ماه مبارک رمضان سال 1375 است که خود ایشان در زمان حیات تاکید بسیاری بر انتشار آن داشته است.
«حب به دنیا»، «حب به خدا»، «شوق و انس به خدا»، «شهود و لقای خدا» و «آداب خلوت با خدا» دفاتر بعدی این مجموعهاند.
از هر دری
کتاب مستطاب نجف
خدا نجف دریابندری را رحمت کند. خیلی چیزها برای ما به یادگار گذاشت این آقای نجف. یکیشان «کتاب مستطاب آشپزی» است که با همراهی همسرش فهیمه راستکار منتشر شد. اصلا همین که مترجمی با قدمت و شهرت و توانایی و قلم دریابندری زمانی که به کوهی از تجارب رسیده، برود سراغ چنین موضوع جالبتوجهی و کتاب آشپزی بنویسد برای همه، عجیب و خواندنی است.
اگر با یکی از ترجمههای دریابندری هم خاطرهسازی کردهاید، کتاب آموزش آشپزیاش را از دست ندهید، چون این مرد بزرگ طعمها و رنگها را خوش میشناخت.
* نویسنده: پیمان طالبی، روزنامهنگار