به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، محمد رضایتی، عضو شورای سردبیری طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: حسن روحانی روز گذشته ریشه مشکلات کشور را در دو موضوع کرونا و تحریمها خلاصه کرد، گو اینکه او بهعنوان شخص اول اجرایی کشور هیچ سهمی در این وانفسای مشکلات ندارد. از نظر او این مشکلات عادی نیست و به یک فرد و قوه خاصی مرتبط نمیشود و این شرایط مربوط به ویروس کرونا و تحریمهاست!
تحریمهای ظالمانه از مدتها قبل میهمان ناخوانده کشورمان بوده و ویروس کرونا هم از اواخر سال گذشته مشکلاتی را برای کشور ایجاد کرده است، اما کرونا هرچه بدی داشته لااقل برای برخی مسئولان راه فراری باز کرده تا سوءمدیریتهای خود را گردن این ویروس بیندازند! از خوشاقبالی آنها هم همین اندازه بس که هیچ سنجه و شاقولی هم نیست که مشخص شود، سهم اینها چقدر است؟! با این حال در هفتههای اخیر که دلار و سکه و مسکن شانهبهشانه هم در ماراتن رشد قیمت از هم پیشی میگیرند، حسن روحانی با دستاویز کرونا و تحریم، از سوءمدیریت خود عبور میکند.
هرچند برای سهم کرونا در نابسامانیهای امروز سنجهای نداریم، اما همینکه دوره ۷ ساله روحانی را صرفا در ذهنمان مرور میکنیم، بیشمار فکت و گزاره در سوءمدیریتهای روحانی به یاد میآوریم؛ بگذریم از اینکه پیشتر و زمانی که روحانی سکاندار قوه مجریه نبود اما تحریمها بود، او سوءمدیریت و نابلدی را مشکل اصلی کشور بیان میکرد و میگفت: «همه ضعفها و ناکارآمدیها را نمیتوان پای تحریم نوشت.» اما حالا گویا ورق برگشته و دلار 20 هزار تومانی، سکه هشت میلیونی و فاصله 80 ساله تا خانهدار شدن یک ایرانی هم به کرونا مربوط است. برای روشن شدن موضوع نیازی نیست راه دوری برویم؛ اظهارات قبلی روحانی خود بیانکننده سوءمدیریت امروز اوست.
«تورم و تحریم با هم در ارتباطند، اما اگر تحریم هم نمیبود ما تورم را داشتیم. الان دولت نقدینگی را افزایش داده است. وقتی نقدینگی زیاد باشد، گرانی هم خواهد بود. این کاهش ارزش پول ملی هم بهمعنای تورم جدید است.» این سخنان برای حالا نیست؛ روحانی در اردیبهشت 92 افزایش بیسابقه نقدینگی را نتیجه سوءمدیریت میدانست و حتی در آذر ۹۲ هنگام ارائه گزارش عملکرد ۱۰۰ روزه، اولین عامل بزرگ تورم را رشد نقدینگی معرفی کرد. پس به استناد همین سخنان میشود مدیریت روحانی را داوری کرد. در یک بررسی آماری از ابتدای دولت یازدهم تا پایان سال 98 میزان نقدینگی حدود چهار برابر افزایش داشته و نرخ رشد نقدینگی بیش از 286درصد شده است.
روحانی هنگامی که دولت اول خود را تحویل گرفت، میزان نقدینگی 640 هزار میلیارد بود و تا پایان سال 96، نقدینگی به 1529 هزار میلیارد و تا سال 98، این رقم به 2472 هزار میلیارد رسید. به فرض اینکه روزگار خوش برجام با خروج آمریکا از برجام به پایان رسیده و حالا در سال 99 مشکلات عدیدهای ایجاد شده است، اما در همان دولت اول نیز رشد نقدینگی تقریبا سه برابر دولت دهم و هفت برابر دولت نهم و همواره تا سال 96 صعودی بوده است.
هنوز میزان نقدینگی در سال 99 بهصورت رسمی اعلام نشده است اما اوضاع آشفته بازار سکه و ارز بهخوبی نشان میدهد که باید منتظر رشد ناگوارانه نقدینگی تا سال 1400 هم باشیم. کرونا امروز در سرتاسر جهان قربانی میگیرد و بر تعداد مبتلایانش میافزاید، اما اگر کرونا زبان داشت حتما از اینکه تقصیرهای نداشتهاش را هم باید تقبل کند، گلایه میکرد. لازم نیست دور برویم، اما آیا اجرای عجیب و غریب اعتمادسوز بنزینی هم تقصیر کرونا بود؟ آیا جمله روی اعصاب «من هم صبح جمعه فهمیدم بنزین گران شده» هم تقصیر کرونا بود؟ آیا عاجز ماندن دولت از اجرای درست و بیدردسر واریز یارانه بنزینی هم تقصیر کرونا بود؟ پیشتر از ماجرای بنزین، آیا دلار جهانگیری هم تقصیر کرونا بود؟ آیا افتخار وزیر مسکن سابق به نساختن حتی یک متر خانه هم تقصیر کرونا بود؟ آیا پراید هم تقصیر کرونا بود؟ و برای این میتوان باز هم شمارش کرد...
کرونا بلای جهانی و خانمانسوزاست، قبول! اما آقای روحانی لااقل بگذارید کمی زمان بگذرد و سوءمدیریتها در ایام کرونایی یادمان برود! بگذارید یادمان برود که عدمتصمیم بهنگام در قرنطینه شهرها، چگونه آمار مبتلایان را صعودی کرده بود! بگذارید فراموش کنیم که بیتدبیری در اداره سفرهای نوروزی چگونه اشک کادر درمان کشور را درآورده بود، بعد بگویید همه مشکلات کشور ناشی از کرونا و تحریم است. رئیس دولت دوازدهم طوری این روزها از تحریمها و عهدشکنی اروپاییها میگوید گویا او در انجام یک توافق ضعیف سهم و شتابی نداشته است. آنهم وقتی معلوم بود که دولت هیچ ایدهای برای حکمرانی جز توسعه از طریق روابط خارجی ندارد و ناباورانه اینکه حسن روحانی همهچیز را به برجام گره زد و قول داد اوضاع را 100 روزه بسامان میکند! انجام توافق ضعیف برای افکار عمومی در روزهای نخست بزم امضای برجام روشن نبود بهخصوص آنکه چنان تصویر آفتاب تابانی از آن ساخته شده بود که کسی گمان نمیکرد با عوض شدن رئیسجمهور یکی از کشورها ورق برگردد. البته در همان روزها دقیقا این سوال از ژنرالهای مذاکرهکننده پرسیده شد، اما دولت بیایده، قرص و محکم میگفت که آمریکا «نمیتواند» از برجام خارج شود و اگر خارج شود مقبولیت خود را از دست خواهد داد. حالا اما از برجام تنها برای ما هزینههایش مانده و تحریمهای تمدیدی و جدید و البته اظهار شرمندگی طرف اروپایی!
روحانی دیروز گفت که «اروپاییها به وظایف خود عمل نکردند اما شرمنده ما هستند و تلفنی و حضوری از ما عذرخواهی میکنند!»
توصیفی از این گویاتر برای شرح حال برجام نیست؛ آمریکا برخلاف ادعای روحانی و ظریف، توانسته از یک توافق خارج شود؛ ایران عایدی تقریبا هیچ از آن دارد؛ اروپاییها هم که فقط اظهار شرمندگی میکنند!
واقعیت این است که از هر طرف به این ماجرا نگاه میکنیم جای پای سوءمدیریت به روشنی قابل دیدن است و امکان پاک کردن و فرار روبهجلو نیست. اگر سخاوتمندانه اظهار شرمندگی و عذرخواهی اروپاییها را بپذیریم روی دیگر ماجرا این است که آقای روحانی هم برای این همه سوءمدیریت از مردم عذرخواهی کند!