به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، علی انتظاری، دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: نهاد دینی نهفقط در جامعه ما بلکه در همه جوامع، در تحرکات و جریانها، محوری بوده و در شکلگیری سایر نهادهای اجتماعی نقشی فعال دارد. نهاد حرم براساس یک نیاز اجتماعی و تاریخی شکل گرفته است. چون براساس این نیاز بهوجود آمده، قطعا ارتباط وثیقی با جریانهای اجتماعی دورههای مختلف پیدا میکند.
در طول تاریخ بسیاری از حرکتها ازجمله شکلگیری انقلاب اسلامی و همچنین حفظ ارزشهای دینی مردم وابسته به نهاد حرم بوده است. نظام شاهنشاهی شرایطی را برای نوسازی شبهغربی در ایران -از سینما و تئاتر گرفته تا وضع پوشش و...- بهوجود آورده بود و تمام توان و بودجه و رسانهها را در این مسیر بسیج کرده بود تا یک مدل غربی در ایران بسازد. با وجود همه این کارها که از دوره رضاخان آغاز شد و در دوره بعدی با شدت پیگیری شد، میبینیم که انقلاب با گرایش دینی شکل میگیرد و گرایش دینی مردم در قالب همین نهادهای دینی قوام میگیرد که مهمترین آنها همان مسجد و حرمهای مطهر بوده است.
بهخصوص درمورد حرم امامرضا(ع) مردم با هر گرایشی و با هر سلیقه فکری، هویت خود را با هویت امامرضا(ع) و حرم امامرضا(ع) همانندسازی میکردند و این نقش محوری در حفظ ارزشهای دینی مردم ایران داشته است.
در طول تاریخ میبینیم که حرم امامحسین(ع) هم چنین ظرفیتی داشته است. راهپیمایی اربعین یک حرکت سیاسی بوده که همیشه دولتها با آن مشکل داشتهاند. پیادهروی به این منظور بهوجود آمده بود که با اقداماتی که حکومتها برای تضعیف علاقه و ارادت مردم به امامحسین(ع) انجام میدادند، مقابله کند. در دوره صدام پیادهروی اربعین ممنوع میشود و این ممنوعیت، در مردم مقاومت ایجاد کرده و وقتی که صدام سقوط میکند این پیادهروی تدریجا رونق پیدا کرد که الان تبدیل به یک جریان خیلی مهم بشری شده که در تاریخ بشر سابقه نداشته است.
شبیه این اتفاق در طول تاریخ در ارتباطی که مردم با حرم داشتهاند، رخ داده است؛ مثلا وقتی مردم در حرمها تحصن میکنند یا رضاخان به مسجد گوهرشاد حمله میکند، نشان از این داشته که حرم پناهگاهی برای مردم جهت مقابله با جریان سیاسی حاکم بوده است که منجر به برخوردی میشود که حکومت با این نهاهای دینی میکند.
حرم میتواند منشأ ارادت مردم و مقاومت آنها دربرابر استبداد باشد و میتواند الهامبخش قوه نقاد مردم باشد، همچنین چارچوب اصل اساسی امر به معروف و نهی از منکر که بیشتر متوجه نقد قدرت است را فعال میکند. حرم ائمه چنین نقشی داشته است که مردم بهواسطه اتصال خود با حرم، هم هویتشان براساس حرم شکل میگیرد و هم نقش موثری در جریان امر به معروف و نهی از منکر مییابند که متوجه قدرت است.
لذا حکومتها همیشه نسبت به مساله حرم حساس بودهاند و تلاش میکردند بهوجوه مختلف با آن مقابله کنند؛ یا آن را از بین ببرند یا بهنوعی اهمیت آن را کم کنند و از میزان توجه مردم بکاهند. مثلا دولت عربستان با شعارهای وهابیت درحال از بین بردن همه نمادهای دینی است. نقش این نمادها در جامعه این است که بتوانند باورها و ارزشها را حفظ کنند. ما اگر بخواهیم جامعه را بشناسیم با اقوال افواهی ممکن نیست، بلکه جامعه را با مناسک و نمادهایی که در جامعه وجود دارد میتوان شناخت. آن نمادها، نمایشگر باورها و اعتقادات مردم هستند.
همه ادیان، مناسک دارند و اگر مناسک از بین برود هیچ دینی باقی نمیماند. رویکردهایی که وهابیت در تخریب مناسک دارد بهخاطر این است که آنها بهدنبال از بین بردن دین هستند. وهابیها خیلی از مظاهر تاریخی اطراف مسجدالنبی(ص) را از بین بردهاند. قصد آنها از بین بردن مناسک و نمادهای دینی است، با این هدف که اساسا دین از بین برود.
اگر دین باقی است بهواسطه مناسک باقی است. در مسیحیت هم کلیسا دین را حفظ کرده است ولو اینکه با تحریف مواجه شده باشد. جامعهشناسان وقتی میخواهند درمورد باورها و اعتقادات یک جامعه مطالعه کنند روی نمادها و مناسک مطالعه میکنند. مناسک و نمادها، باورها و اعتقادات را نمایندگی میکنند. اینها ظرف اعتقاداتند. مناسک و نمادها و حرمها درواقع ظرف دین هستند. برای تداوم هر اعتقادی حتما نیاز به آن ظرف وجود دارد. حرمها در طول تاریخ عملا این نقش را بر عهده داشتهاند. همین ظرف، ما را به تاریخ شیعه متصل کرده است. اگر این ظرف نبود این اتصال هم برقرار نبود. حیات دینی جامعه وابسته به ظرفی مانند حرمهاست.
همین که مردم بهصورت جمعی در حرمها ادای احترام میکنند، باعث اتصال آنها به دین میشود. اگر اینها نبود تفکر شیعی ادامه پیدا نمیکرد.
وقتی در شهری یک برج نماد مردم است بنابراین اعتقادات و باورهای مردم هم براساس همان برج شکل میگیرد، ولی وقتی یک مکان مذهبی مثل مسجد، حرم، کلیسا و... نماد اصلی آن شهر است، طبعا باورها و ارزشهای مردم حول همان نماد مذهبی تکوین و تداوم پیدا میکند.
لذا میتوان گفت نمادهای مذهبی در طول تاریخ همواره منشأ تحولات و جریانهای اجتماعی و پایگاهی علیه قدرتهای مستبدی بودند که در طول تاریخ یکهتازی میکردند. نهاد حرم و نهادهای دیگر مذهبی، پناهگاهی برای مردم بهمنظور این مواجهه بودهاند.