به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، حرمهای اهلبیت(ع) بهعنوان تعین تمدنی فرهنگ شیعی در طول تاریخ، میانه تحولات اجتماعی حضور داشته و گاهی بسیار نقشآفرین بودند بهطوری که بسیاری از وقایع تاریخی در حول سازمان اجتماعی حرم و نهاد زیارت شکل گرفتهاند.
یکی از این پدیدههایی که در تاریخ ما با نهاد حرم پیوند خورده، مساله بستنشینی بوده. مروری بر مساله مهاجرت کبری علما و روحانیون به قم، در نهضت مشروطه و بستنشینی آنها در حرم حضرت معصومه(س)، نشان میدهد این اقدام درنهایت به صدور فرمان مشروطیت انجامید. این امر حاکی از آن است که مساله بستنشینی بهعنوان یک پدیده اجتماعی حول حرم، نقشی اساسی در یکی از مهمترین اتفاقات تاریخی کشور یعنی انقلاب مشروطه داشته است.
ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که حرم باعث تشکیل نهادهای مختلفی ذیل خود بوده است که آنها نیز در تحولات سیاسی و اجتماعی مختلف در تاریخ اثرگذار بودهاند. یکی از نهادهایی که ذیل حرم در تاریخ تشیع تشکیل شده است، حوزههای علمیه است. این مدارس علمیه بهعنوان جایگاهی برای اشاعه فرهنگ شیعه و همچنین اقدام علیه سلاطین جبار بودهاند. سخنرانی امام خمینی(ره) در خرداد 42 در مدرسه فیضیه قم و دستگیری ایشان که منجر به قیام 15خرداد شد یکی از نقاط عطف تاریخ ایران و آغازگر مبارزه با نظام سلطنتی بوده است که مبدأ آن از یکی از نهادهای وابسته به حرم یعنی مدرسه فیضیه بوده است.
در بحث تاثیر حرم بر تحولات اجتماعی، حوادث دیگری را نیز میتوان نام برد. بهعنوان مثال کشتار متحصنین مسجد گوهرشاد در اعتراض به کشف حجاب رضاخانی، یا قیام 19 دی 56 مردم قم و تظاهرات مردم بهسمت حرم حضرت معصومه که در اعتراض به توهین روزنامه اطلاعات به امام(ره) شکل گرفت و سرکوب این قیام توسط رژیم باعث شد درنهایت باعث پایان سلطنت شد. اینهمه از نمونههای مرکزیت حرم در تحولات تاریخی است.
در حرم است که دیانت و مناسک با فرهنگ و سیاست و اقتصاد و آموزش متصل و مجموع شده است و اکنون نیز میتوان و باید حرم را مورد بازخوانی قرار داد. متن زیر مشروح گفتوگوی «فرهیختگان» با محمدهادی همایون، استاد دانشگاه امام صادق(ع) در موضوع یاد شده است که از نظر میگذرانید.
آیا اساسا حرم یک نهاد اجتماعی محسوب میشود؟ خصوصیات یک نهاد اجتماعی چیست و آیا حرم میتواند یک نهاد اجتماعی باشد یا فراتر از یک نهاد اجتماعی است؟
این ایده که حرم را بهعنوان یک نهاد اجتماعی ببینیم بهنظرم میتواند امکانهای جدیدی را در تحلیل و بهویژه سیاستگذاری پیشروی ما قرار دهد. اما اگر این امر به این معنا باشد که ما حرم را فقط و فقط بهعنوان یک نهاد اجتماعی ببینیم و فارغ از حقیقتی که در حرم وجود دارد، صرفا کارکرد اجتماعی آن را مورد اشاره قرار دهیم و بر این اساس برایش برنامهریزی داشته باشیم، فکر میکنم [در این صورت] بعدا یکسری نواقص در این نوع تحلیل ایجاد خواهد شد.
بله، حتما حرم یک نهاد اجتماعی است و باید آن را مانند یک نهاد اجتماعی در چرخه سیاستگذاری وارد کرد اما باید به این نکته توجه داشت که این نهاد اجتماعی دارای ریشههای معنوی و باطنی عمیقی است که این ریشهها به نوبه خود بر این کارکرد اجتماعی حرم تاثیر میگذارد.
پدیدهای بهنام زیارت، حقیقتی دارد که آن حقیقت به محضر امام رسیدن، امام را شفیع قرار دادن و به امام پیوستن و یکی شدن با امام است. وقتی روی این زیارت، یک ساختار و ساختمان و سازمان بنا میشود و یک محیط جغرافیایی از این منسکی که وجود دارد حمایت میکند، درواقع جنبههای اجتماعی را برای ما تامین میکند وگرنه هر کسی میتواند زیارت را در گوشه خانه خود هم انجام دهد. اما وقتی ما حرمی داریم که مراقد شریف ائمه معصومین و اولیای الهی است، جایی را بهلحاظ ساختار و سازههای تمدنی تعبیه کردهایم که انسانها بتوانند دور هم جمع شوند. باید گفت همه آنچه ما از یک منسک اجتماعی و یک نهاد اجتماعی نیاز داریم، همه اینها در حرم جمع شده است که حتی کارکردی فوق مسجد دارد. اتفاق بزرگی در حرم میافتد و این نشان میدهد که یک حقیقت و باطن عظیمی کاملا به شکل اجتماعی رشد میکند و تبدیل به یک نهاد اجتماعی بسیار بزرگ میشود که در طول تاریخ برای ما برکات اجتماعی و تمدنسازانه بسیار بزرگی داشته است.
اگر بخواهیم یک بررسی تاریخی صورت دهیم، حرم تاکنون چه کارکردهای اجتماعیای داشته است؟ تاثیر حرم را در تحولات فرهنگی و اجتماعی چگونه ازریابی میکنید؟
اگر [در حرم] اتفاقی تاریخی رخ داده، این مساله مربوط به موقعی است که ما توانستهایم این ظرفیت عظیم را شناسایی کرده و از آن برای پیشبرد امر تاریخی استفاده کنیم. بهنظر من [عمده] نقش حرم در موضوع تمدنسازی است با همان رویکردی که شیعه بهسمت آخر زمان و زمینهسازی برای ظهور حرکت میکند. شاید یکی از مهمترین دستگاهها و نهادهایی که از این لحاظ برای زمینهسازی ظهور و تمدنسازی در اختیار ماست، حرم باشد. بزرگترین مصداق آن هم حرم سیدالشهداست به این دلیل که واقعهای که به آن متصل است یک واقعه همیشگیِ تاریخی و جهانی است.
شما اربعین را میبینید که حرم چگونه مانند یک مغناطیسی همه را به خود جذب میکند. حزب شیطان در دورههای مختلف مانند دوره متوکل یا دوره وهابیون درصدد تخریب این فضا بودهاند. محل مقابله حزب شیطان با جریان زمینهساز ظهور همین حرم بوده است مانند حملهای که در دوران صدام به قیام شعبانیه شد و این نشان میدهد که حرم چه ظرفیت ویژهای دارد. روح بزرگ امام آنجا حاضر است و امام محور وحدت است. خیلی عجیب نیست که جریان عظیم اربعین بهسمت حرم سیدالشهدا شکل میگیرد. در طول تاریخ علما و بزرگان ما این ظرفیت را کشف کردند و اتفاقاتی مانند بستنشینی یا مهاجرت صغری و کبری با محوریت حرم شکل گرفت. بهطور کلی بزنگاههای تاریخی مختلفی را برای تایید این مساله میتوان نام برد.
امروز با بروز بحران کرونا میبینیم که موضوع حرم مورد بیمهری واقع میشود. البته به اعتبار اینکه متخصصان دولتی الزام به قانون میکنند، باید به این مساله تن داد، ولی باید این را هم درنظر داشت که محروم کردن جریان تمدنی کشور از ظرفیت حرم خسارت بسیار بزرگی است.
انقلاب اسلامی چه نوع مواجههای با مساله حرم پیدا کرده و حرم چه جایگاهی در این 40 سال در انقلاب اسلامی داشته است؟
ما درمورد معماری و شهرسازی از قدیم قاعده و قانون مشهوری داریم که متاسفانه امروز این قواعد را بههم زدهایم و آن این بود که شهر پیرامون یک مسجد یا یک حرم یا مکان مقدس شکل میگرفته و بازار به همین امر متصل میشده و این مساله تا حد زیادی سلامت معنوی شهر، بازار یا محله را تأمین میکرده است. حرم یک ساختار مهم تمدنی است که حتی مسجد و حوزه علمیه را هم ذیل خود میگیرد. در زمان هجرت فرزندان موسیبن جعفر(ع) به ایران -که [آن مقطع،] مقطع مهم تمدنسازی است- شیعیان تلاش کردند که این پایگاهها با همین عنوان مراقد امامزادگان در ایران ملجأ و مرکز باشند، که نظم جغرافیایی مهمی به کشور داد. به تعبیر رهبر انقلاب هرکدام از این مراقد یک پایگاه فرهنگی هستند. اگر شهر پیرامون اینها شکل گرفته باشد شما با یک نظام منسجم جدی تمدنساز مواجه میشوید. حرم حضرت معصومه(س) در قم یکی از محوریترین حرمهایی بود که در ایران منشأ تحولات بزرگ بود. این حرم در کنار حرم امامرضا(ع) و حضرت شاهچراغ بهعنوان 3 نقطه مهم در ایران قلمداد شده که روایات متعددی درمورد اهمیت آنها وجود دارد. مثلا ما ویژگیهای زیادی در روایات درمورد قم و نقش آن در آخرالزمان داریم، همه اینها یک پدیده منسجم تاریخی و برنامهریزی شده است. بر همین اساس اقدام جدی حضرت امام(ره) و قیام ایشان از حرم قم شروع شد. هنوز هم به هر نحوی که فکر کنیم میتوان انقلاب را انقلاب قم نامید. این ظرفیت بسیار بزرگ حرم است که باید متوجه آن باشیم. در جریان کرونا شما دیدید که چه جریان تبلیغاتی سنگینی توسط رسانههای دشمن ایجاد شد که محور حمله را قم قرار دادند و تلاش کردند یک چهره منفی از قم ایجاد کنند. این بهدلیل اهمیت و نقشی است که قم در تحولات طول تاریخ داشته است.
نقش حرم و مساله زیارت را در تحولات آینده چگونه میبینید؟
حرمهای اهلبیت و امامزادگان یک شبکه گسترده و مجموعه منسجم از مراکز فرهنگی برای ما ایجاد کرده و بهنظر میرسد که ما هنوز از این شبکه غافل هستیم. اگر به آینده فکر میکنیم بهنظر میرسد باید مرکزیت را حرم امامرضا(ع)، حضرت معصومه(س) و حضرت شاهچراغ(ع) قرار دهیم و بقیه حرمها را بهصورت شبکهای به این مجموعهها متصل کنیم. ما در این مورد کوتاهی کردهایم و ارتباط اینها باهم خیلی مهم است. پهنه فواصل حرمها از حرم امامرضا(ع) گرفته تا قدس شریف و مکه و مدینه یک پهنه جغرافیایی پدید میآورد که هرکدام از این فواصل ماجرایی پر از تاریخ دارد. معمولا ما به این مسائل دقت نکردهایم. ارتباط بین حرمهای اهلبیت یک شبکه کاملا منسجم و جدی و موثر جغرافیایی فرهنگی و تاریخی بهوجود میآورد که میشود از آن استفاده کرد.
مشاهد مشرفه در مساله تمدنسازی چه نقشی میتوانند داشته باشند؟
اگر ما بهسمت تمدنسازی میرویم اساسا مسیر دیگری غیر از همین شبکه حرمهایی که دراختیار ما قرار داده شده، نداریم. اینها ظرفیتهای بسیار مهی هستند که چینش کاملا دقیق و تمدنساز دارند.
تمدنها موقعی رشد کردهاند که بدهبستان تمدنی رخ داده و هجرت و رفتوآمد اتفاق افتاده است، طبیعتا ظرفیت حرم غیر از منبع غنی معرفتی که در اختیار ما قرار میدهد و غیر از اینکه ما را به سرچشمه وحدت که امام معصوم است متصل میکند از لحاظ فیزیکی و جغرافیایی هم این تحرک اجتماعی را سبب میشود. مثلا روابط ما با سوریه بهدلیل وجود حرمی که آنجا بود شکل گرفت و این کمک کرد که در روابط تمدنسازانه خود با منطقه شام و دمشق ارتباط وثیقی شکل گیرد. عراق بهدلیل وجود حرمها توانسته این ظرفیت پیوند میان ایران و عراق را فراهم کند. این مساله بهنظر من کلید اصلی تمدنسازی است.
* نویسنده: عباس بنشاسته، روزنامهنگار