به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، یکی دو ماه بیشتر از نوروز ۱۳۹۹ نگذشته بود که اتحادیه پخشکنندگان با رئیس سازمان سینمایی جلسهای گذاشتند و قرار شد سامانه جامعی برای فروش بلیت سینمای ایران راهاندازی شود تا همزمان با بازگشایی مجدد سالنها، شروع به کار کند. نام این سامانه سمفا بود و اولین امتیازی که به پخشکنندهها میداد، تقسیم خودکار پول بلیت بین سالندار و پخشکننده در همان لحظه خرید اینترنتی بلیتها محسوب میشد. پخشکنندگان از مدتها پیش اعتراض میکردند که چرا سالنداران سهم آنها از فروش بلیت را دیر میپردازند و این سامانه، مساله را برایشان حل میکرد. پس از آن، مساله به چهارگانه شدن مراجع فروش اینترنتی بلیت در سینمای ایران برمیگشت.
سرتیپی، رئیس اتحادیه صنفی پخشکنندگان، در توضیح این مورد میگوید: «سمفا درواقع یک ترمینال است که مدیریت آن در دست وزارت ارشاد قرار دارد و بهجای یک شرکت، درحال حاضر ۴ شرکت در این سامانه برای فروش بلیتها فعال میشوند. هرکدام از این ۴ شرکت میتوانند به سینماداران وصل شوند و هرکدام که بتوانند خدمات بهتری را به سینماداران و صاحبان فیلمها ارائه دهند، بهتر میتوانند در این زمینه کار کنند.»سمفا به معنای سامانه مدیریت فروش و اکران فیلمهاست. از چند سال پیش تا بهحال، فروش اینترنتی بلیت در سینمای ایران توسط سایت سینماتیکت انجام میشد
مسعود نجفی، مدیر روابطعمومی سازمان سینمایی، درباره این سامانه جدید میگوید: «این سامانه دو کار انجام میدهد یعنی هم فروشنده بلیت را به چهار شرکت رسانده که زمینه رقابت ایجاد شود و بخش دیگر این سامانه مدیریت اکران است. یک پرده سینما بنا به قراردادش که در سمفا ثبت میشود، میتواند دو فیلم یا یک فیلم داشته باشد و اگر دو فیلم داشته باشد، باید یکی در میان فیلم را اکران کند و سیستم، اجازه جابهجایی نمیدهد.»
محمدرضا فرجی، مدیرکل نظارت بر عرضه و نمایش فیلم در سازمان سینمایی هم در ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ اعلام کرد تاکنون ٢٠١ سینما با ٤٦٤ سالن به سمفا متصل شدهاند. او گفت در سال گذشته این سینماها 92درصد از فروش سینمای ایران را داشتهاند و پیشبینی کرد سایر سینماها و سالنهای نمایش فعال هم در چند روز آینده به ترتیب درخواستشان به سامانه فروش سمفا متصل شوند.
سمفا و اکران نوپدید دیجیتال
«بهنظرم این سامانه میتواند اکران آنلاین را هم در اختیار بگیرد و تمام نظارت لازم بر این حوزه را خودش انجام دهد؛ درواقع سمفا میتواند مثل یک دفتر پخش عمل کند تا همه فیلمها را برای اکران آنلاین در اختیار VODها قراردهد.» اگر به اینکه گوینده این جملات چه کسی است توجه کنیم و حرفهای او را در کنار ذوق و اشتیاقی قرار بدهیم که بین سینماگران ایرانی نسبت به راهافتادن خودجوش اکران دیجیتال و احتمال برچیده شدن مافیای اکران ایجاد شد، خیلی راحتتر میتوانیم بفهمیم که راهاندازی سامانهای بهنام سمفا چرا اینقدر جنجالی میشود. اینها را علی سرتیپی گفته است؛ رئیس انجمن صنفی پخشکنندگان، مدیرعامل موسسه پخش فیلمیران، مدیر پردیس سینمایی کوروش و تهیهکننده سینما. یعنی کسی که هم پخشکننده فیلم و البته رئیس صنف پخشکنندگان است، هم سالندار سینماست؛ آن هم مهمترین سالن حال حاضر و قطب تعیینکننده اکران کشور و هم تهیهکننده سینما. او از «رسوایی» و «معراجیها» مسعود دهنمکی تا «گذشته» اصغر فرهادی، در تولید و پخش فیلمهای بسیاری در سالهای اخیر فعالیت داشته است.
مدت زیادی از قرنطینه سراسری در کشور که باعث شد حتی اکران نوروز ۱۳۹۹ ملغی شود، نگذشته بود که عوامل فیلم «خروج» اعلام کردند آن را بهصورت دیجیتال اکران میکنند. این اتفاق موجی از خوشبینی را بین عوامل سینمای ایران به راه انداخت و حتی خیلیها گفتند که با سینمای این فیلمساز همدلی ندارند، اما از شهامت او و سایر عوامل خروج در گشودن راهی پیش پای سینمای ایران که بتواند سد انحصار را بشکند، استقبال میکنند. آنها امیدوار بودند که شاید این روش بتواند سینمای ایران را از دست گروهی بهخصوص که همهکاره اکران شدهاند، نجات دهد. اکران دیجیتال افت و خیزهای فراوانی در همین مدتکوتاه داشت؛ همانطورکه سالها پیش در خارج از کشور همچنین پستی و بلندیهایی را طی کرده بود؛ اما آیا این فرآیند جدید، در کل میتوانست برای اتحادیه پخشکنندگان سینمای ایران چیز خوشایندی باشد؟اما اعضای اتحادیه پخشکنندگان سینمای ایران و رئیس آنها علی سرتیپی، با اینکه بهنظر میرسید نوک پیکان این کنایهها به سمت آنهاست، در تمام این مدت سکوت کرده بودند و نه به اظهارنظرها درباره خودشان پاسخ میداند، نه اظهارنظری درباره اکران دیجیتال میکردند. اگر به اتفاقات جدیدی که مدتی بعد افتاد و رسانهای شد نگاهی بیندازیم، شاید بشود نتیجه گرفت که پخشکنندگان، طی این مدت درحال برنامهریزی برای عبور از شرایط جدید و در دست گرفتن مجدد سیستم پخش و نمایش فیلم در سینمای ایران بودهاند و سکوتشان از این جهت بوده است. چکیده این برنامهریزیها و اقدامات، سامانه جامعی برای فروش بلیت در سینمای ایران بود که سمفا نام گرفت. آیا اکران دیجیتال هم چنان که سرتیپی میگوید قرار است در اختیار سمفا قرار بگیرد؟ محمدمهدی طباطبایینژاد، رئیس شورای عالی اکران، در گفتوگو با «فرهیختگان» از عدم امکان اکرانهای دیجیتال در سامانه سمفا میگوید.
آفتابه لگن هفت دست
آیا میتوان گفت که همه چیز اکران سینمای ایران باید به سیستم آزاد عرضه و تقاضا پیوند بخورد؟ بهنظر نمیرسد چیزی که از آن با عنوان سیستم آزاد عرضه و تقاضا نام برده میشود، به شکل طبیعی و خودجوش ایجاد شده باشد و روی همین حساب تلاش برای جلوگیری از مهندسی اکران، هرچند نیروها و ابزار لازم را نداشته، اما سالهاست که از طرف سینماگران ایرانی انجام میشود.
امروز بیش از ۷۰درصد مخاطبان سینما، تهرانی هستند و از طرفی در سالی که گذشت، حدود ۹۵درصد از مردم حتی یکبار هم به سالن سینما نرفتند. نبود عدالت اکران و محدود کردن دسترسی آسان به سالنهای نمایش فیلم برای بافتهای اجتماعی بهخصوصی از ایران، یعنی مناطق مرفهتر شهرهای بزرگ، باعث شده که نوع خاصی از فیلمها بتوانند برای جداول فروش آمارسازی کنند. اگر ٩۵درصدی که سال گذشته حتی یکبار هم به سالن سینما نرفتند، به سالن سینما میرفتند، رتبهبندی جداول فروش کاملا بههم میریخت اما سینمای ایران درحال حاضر صرفا برای همان ۵درصد فیلم میسازد و بین همان فیلمها رتبهبندی فروش را انجام میدهد. چنان که میبینیم، انحصار جریانی که علی سرتیپی در راس آن دیده میشود، سینمای ایران را بهشدت دچار آسیب کرده و ضربات ساختاری هولناکی به آن میزند. پس عجیب نیست اگر میبینیم با باز شدن روزنهای مثل اکران دیجیتال، همه به امید خلاصی از مافیای اکران ذوقزده میشوند. این سینماگران مشتاق فکر میکنند اگر چنین جریانی متوقف نشود، دیری نخواهد گذشت که چیزی از سینمای ایران باقی نماند؛ همچنانکه سینمای باشکوهی مثل ایتالیا، بر اثر موج ابتذال و سودهای موقت برای عدهای خاص و ضرر عمدهتر و ساختاریتر برای کل سینمای آن کشور، کمکم نابود شد.
قباله سمفا به نام چه کسی خورد؟
یکی از عمدهترین بحثهایی که راجعبه سمفا مطرح شده و حتی موضوع آن به رسانهها کشیده است، احتمال بالا رفتن نفوذ علی سرتیپی در سیستم اکران کشور، پس از راهاندازی این سیستم است. سرتیپی، مدیر پردیس سینمایی کوروش است که بهعنوان تابعی از شرکت گلرنگ رسانه، تقریبا کنترل اکران سینمای ایران در سالهای اخیر را بهدست گرفته و آن را ریلگذاری میکند. بحث درباره نوع نفوذ علی سرتیپی در سیستم تولید و توزیع سینمای ایران، میزان احتمالی چنین نفوذی و همچنین تاثیرات آن، بحث جداگانهای میطلبد اما اگرچه شیوع کرونا و ناگزیر کردن بحثی مثل اکران دیجیتال برای سینمای ایران، چشماندازی درخصوص کم شدن چنین نفوذی ایجاد کرد، با راهاندازی سمفا نگرانیهای جدیدی در این خصوص ایجاد شد و حتی عدهای راهاندازی این سامانه را طرحی برای ادامهدار شدن نفوذ این جریان بر سینمای ایران حتی پس از تغییر مدیریت اجرایی فرهنگ کشور و در دستور کار قرار گرفتن احتمالی برنامههایی جدید برای تولید و پخش در سینمای ایران دانستند. در واکنش به چنین زمزمههایی، علی سرتیپی میگوید هیچ سهامی در سمفا ندارد و این سامانه صددرصد متعلق به وزارت ارشاد است. اولین سوالی که این صحبتهای او به وجود میآورد این است که اگر یک سامانه کاملا به وزارت ارشاد تعلق دارد، چرا مراجع آن چهارگانه هستند. آیا رقابتی که از آن صحبت میشود بین چهار بخش مختلف از وزارت ارشاد است؟ سامانه سمفا به وزارت ارشاد تعلق دارد اما شرکتهای چهارگانه فعال در آن جزء بدنه وزارت ارشاد نیستند. این شرکتها عبارتند از آپ، ایرانتیک، سینما بلیت و سینماتیکت. ایرانتیک متعلق به پردیس کوروش است، یعنی جایی که سرتیپی مدیریت آن را برعهده دارد.
بهعلاوه با بررسی اطلاعات ثبت دامنه سمفا، میشود به نام احسان شاکریپور رسید. بهعبارتی نشانی اینترنتی این سامانه دولتی، به نام شخص احسان شاکریپور ثبت شده است و احسان شاکریپور مدیر ارشد فناوری (CTO) سایت ایرانتیک هم هست. پرسش دیگر درباره جامع بودن این سامانه است. هر فیلمی میتواند با یکی از این مراجع چهارگانه برای فروش بلیتهایش قرارداد ببندد و مخاطب سینما وقتی به سامانه ورود کرد، ممکن است با عدمحضور فیلم مورد نظرش در پنل مورد مراجعه، مواجه شود. این شبیه اتفاقی خواهد شد که شرکتهای بیمه درمانی رقم زدهاند و شخص بیمهشده، اول باید ببیند که مطب، درمانگاه، کلینیک، بیمارستان یا هر مرکز درمانی دیگری که به آن مراجعه میکند، با بیمهای که عضو آن است طرف قرارداد هست یا نه. ابتدا ممکن بود به نظر برسد این سوالات به دلیل عدم آگاهی کامل از سازوکار این سیستم ایجاد شدهاند اما چند روز بعد از مطرح شدن این پرسشها، مسعود نجفی مدیرکل روابطعمومی سازمان سینمایی در پاسخ به تسنیم درباره اینکه آیا مخاطب هنگام خرید بلیت از سایت سمفا میتواند سینمای خود را انتخاب کند یا نه، گفت: «سامانه مدیریت فروش و اکران (سمفا) نقش یک ترمینال را دارد. مخاطب با مراجعه به هر یک از چهار فروشنده برخط و بر حسب تخفیفات رقابتی که هر یک از آنان میدهند، بلیت خود را بر حسب فیلم، سینما، سالن و سانس مورد نظر از آنان خریداری میکند؛ نه از سمفا، اما سمفا بر صحت عملکرد آنان نظارت دارد.»
نجفی سپس درباره اینکه گفته میشد سینماداران باید حداقل 2 سایت را انتخاب کنند و بنابراین آیا بهتر نیست ضرورتی ایجاد شود که با هر 4 سایت قرارداد بسته شود تا انحصار ایجاد نشود، اظهار کرد: «قانونا نمیتوانیم فروشنده را به سینما تحمیل کنیم؛ این رویکرد مغایر فلسفه انتخاب است. البته برای رفع انحصار موجود، انتخاب حداقل 2 فروشنده برای فعال شدن در سامانه فروش، ضروری است؛ اما به انتخاب خود سینما. ضمنا مطابق اطلاعاتی که داریم اکثر سینماها با هدف افزایش فروش با هر 4 فروشنده قرارداد میبندند و برای این سینماها مشوقهایی درنظر گرفتهایم.»چنان که از صحبتهای نجفی برمیآید، مشکل سرگردانی مخاطبان بین مراجع چهارگانه خرید بلیت، به هرحال وجود خواهد داشت.
اینها اما ایرادات تکنیکی کار هستند و سوالات دیگری هم در مورد چنین سامانهای وجود دارد که جنبههای عمیقتری پیدا میکنند.
محمدجواد شکوریمقدم، مدیرعامل هلدینگ صبا ایده که صاحب آپارات و فیلیمو است، بهعنوان مالک «سینما تیکت» و یکی از منتقدان سمفا، در رابطه با اتفاقات اخیر و اخبار منتشر شده درخصوص این سامانه، میگوید: «این سامانه با تصمیم مدیران سازمان سینمایی و با شعار پایان انحصار آغاز به کار کرد؛ اما متاسفانه سازمان سینمایی با تصمیمات اخیر، گویی از چالهای خارج و به چاهی وارد شده است. میفرمایند: (در گذشته یک پلتفرم فروش وجود داشته است و امروز چهار تا؛ پس خدا را شکر که دیگر انحصاری نیست!) ما خودمان را که نباید گول بزنیم. اول آنکه یکی از همین چهار پلتفرم، هسته مرکزی بلیتفروشی یعنی (سمفا) را مدیریت میکند و ضمنا در ارتباط با یکی از سینماداران بزرگ است؛ پس اطلاعات فروش تکتک سینماها به دست یکی از بزرگترین رقبایشان میافتد. دوم و مهمتر آنکه با این تصمیم عجیب، سینماها میتوانند با هر کدام از این چهار پلتفرم توافق فروش بلیت داشته باشند یا نداشته باشند؛ این اقدام درحالی است که مردم برای خرید بلیت یک سینما باید به سراغ چهار پلتفرم بروند تا ببینند کدامیک با سینمای مورد نظرشان قرارداد دارد و این یعنی یک فاجعه ملی در خرید بلیت سینما که ریشه در همان نگاه اتفاقا انحصاری و کنترل بازار دارد که باعث نابودی تجربه خرید بلیت توسط مردم است.»اگر تعارف را کنار بگذاریم، در این مورد بهخصوص هم همه میدانند منظور شکوریمقدم وقتی میگوید «یکی از سینماداران بزرگ که پس از راهاندازی سمفا اطلاعات فروش تکتک سینماها به دستش میافتد»، کسی جز علی سرتیپی نیست؛ و همین چیزهاست که پیچیدگی قضایا را بیشتر میکند.
* نویسنده: میلاد جلیلزاده، روزنامهنگار