

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، محمد زعیمزاده، جانشین سردبیر «فرهیختگان» در سرمقاله امروز روزنامه نوشت: گفتوگوی اینستاگرامی حجتالاسلام رفیعی و جناب حسن آقامیری در روز پنجشنبه که فقط در یکی از صفحات بهطور زنده 50 هزار بیننده داشت، یک اتفاق فکری و فرهنگی مهم است. آغازی خوب برای گفتوگو و البته ناکافی و ناتمام.
فارغ از محتوای ردوبدلشده دینی در گفتوگو که بنده تخصص کافی برای قضاوت آن را ندارم، این رویداد از جنبه ارتباطی و فرهنگی نکات قابلتاملی داشت.
1 گفتوگوی دوساعته روز پنجشنبه فقط یک مکالمه ساده بین دو نفر نبود، با همه انتقاداتی که میتوان به این گفتوگو داشت ولی میشود امیدوار بود به بستری برای اعمال برخی تغییرات در دستگاه تبلیغی کشور تبدیل شود. رفیعی بهعنوان نمادی از رسمیترین شکل پیامرسانی مذهبی و حسن آقامیری بهعنوان صورتی حداکثری از ساحت غیررسمی تبلیغ روبهروی هم نشستند و در کمال ادب حتی شاید با عدول از برخی مواضع برای نزدیکشدن به دیدگاهی مشترک حرفهایشان را زدند و این ماجرا تا همین جای کار اتفاق مهمی است.
2 نگارنده بهعنوان یکی از منتقدان حسن آقامیری که از سر کنجکاوی برخی از کلیپهای سخنرانی او را دیده و شنیدهام باید بگویم بعد از این گفتوگو تغییری در میزان انتقادم به ایشان رخ نداد، اشکال اصلی که به دال مرکزی سخنرانیهای قبلی او یعنی ارائه تصویری ناقص و غیردقیق از دین وارد بود، همچنان وارد است. آقامیری سالهاست نبض مخاطبی را که دوست دارد فقط از رحمانیت دین بشنود و دین را در سطح مدلهای سکولار ترکیهای قبول داشته باشد، در دست دارد.
به تعبیر بسیاری از علما این شناخت متقن و کاملی از دین نیست، رفیعی در این جلسه سعی کرد با بیانی ساده این ایراد را گوشزد کند و البته آقامیری در جلسه چیزی از عیوب قبلی را عملا نپذیرفت. اینکه او بعدا چه میگوید و آیا مطالب طرحشده در این گفتوگو بر سیاق فکری آقامیری تاثیری خواهد داشت یا نه بر ما پوشیده است؛ اما تحلیلم بهعنوان یک کارشناس رسانه این است که این گفتوگو در فضای اینستاگرام و در صفحه آقامیری که مخاطبان خاص و متفاوتی دارد که معمولا کمتر پای منبر امثال رفیعی مینشینند بر مخاطبان او موثر خواهد بود، اینستاگرام و فضای غیررسمی بیشتر زمین بازی آقامیری است و شبکههای سیما و منابر رسمی زمین بازی رفیعی، لذا بهلحاظ اثرگذاری بعید میدانم تصویر منتقدان آقامیری بعد از این گفتوگو تغییر چندانی نسبت به او داشته باشد، ولی احتمال میدهم بخشی از مدافعانش نسبت به صحت آن سخنان اندکی تشکیک کنند.
3 یک جنبه مثبت رویداد پنجشنبه این بود که رفیعی بهرغم فاصله سنی و اختلاف معنادار در سطح تحصیلات حوزوی و... حاضر به حضور در این گفتوگو شد، این حضور آنجایی اهمیت پیدا میکند که به رفتار برخی حضرات همسلک و همرتبه ایشان نگاهی بیندازیم، بزرگوارانی که عموما دون شأن خود میدانند در فضاهایی اینچنینی که ممکن است پرتنش باشد، حضور پیدا کنند. آنها ترجیح میدهند بیشتر در اتاقفکرها یا جلسات تخصصی یا سخنرانیهای یکطرفه خاص که بهسختی با عموم مردم ارتباط میگیرد، شرکت کنند و ساحت عمومی تبلیغ را به دست آقامیریها یا نمونههای سیاسی آنها که از هر دری سخن میگویند و اقیانوسی پرتلاطم از ضدونقیضها با عمق یک وجب هستند، بسپارند.
مستوری و پردهنشینی علمای اهل تحقیق و دقت سبب رونق بازار چنین افرادی شده، افرادی که ممکن است با انگیزههای خیر وارد صحنه شده باشند اما خروجی کار آنها در این سالها ساختن نیروهایی کمعمق و بعضا پرخاشگر بوده است. قبلتر درباره برخی خطاهای تحلیلی چنین افرادی که حسن آقامیری روی دیگر سکه آنهاست به تفصیل در «فرهیختگان» نوشتهایم -البته آقامیری در این فقره کمی از آن دوستان عالمانهتر رفتار کرد و بالاخره حضور در یک گفتوگوی انتقادی را پذیرفت- اما حالا باید بگوییم همه اشکال به آنها وارد نیست، بخشی از ایراد به سازوکار تبلیغ دینی و سیاسی ما و البته گوشهنشینی و وسط صحنه گفتوگو نبودن برخی بزرگان برمیگردد، حافظه تاریخی گواه این مساله است که در سالهای نخست انقلاب سطح گفتوگوها و مناظرهها در سطح روسای قوا بود اما حالا بسیاری از آقایان با مشغلههای پایینتر اساسا چنین رویکردی را خطا میدانند.
4 رسانههای رسمی که صداوسیما هم جزئی از آنها و البته مهمترین آنهاست همچنان در دوراهی بهرسمیت شناختن فضای غیررسمی یا پاککردن صورتمساله گرفتارند، اینکه بگوییم سیما از چنین وقایعی جامانده است خیلی حرف جدیدی نیست، اما هرچقدر بر سر این دوراهی بیشتر بماند، فقط شدت عقبماندگیاش از مسائل بیشتر میشود.
