به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، مهدی مطهرنیا، تحلیلگر مسائل بینالملل و آیندهپژوه سیاسی در یادداشتی شفاهی که دراختیار «فرهیختگان» قرار داد به بررسی رفتارهای ایالات متحده پس از اعزام نفتکشهای ایرانی به ونزوئلا و آخرین تلاشهای آمریکا برای فشار بر ایران در قالب تحریمها پرداخت.
مشروح این یاداشت در ادامه میآید:
آمریکا از زمان پایان دوره اوباما به سمت دکترین محدودسازی همکاریهای بینالمللی با ایران و محاصره منطقهای ایران است، اگرچه برجام با ایران امضا شد اما تفسیر موسع از برجام در تهران صورت پذیرفت و در واشنگتن تفسیر محدودتری از برجام انجام شد، لذا محدودسازی همکاری بینالمللی با ایران و محاصره منطقهای تهران در اواخر دوران اوباما آرامآرام چهره نشان داد.
تغییر دکترین آمریکا به «تبدیل ایران به دشمن امنیت بینالمللی» در زمان ترامپ
با روی کار آمدن ترامپ این دکترین بیشتر مورد توجه قرار گرفت، از طرف دیگر فشارهای ناشی از تحریمهای فلجکننده که به فشار حداکثری در دوران ترامپ منجر شد، درنهایت در سال 2018 دکترین آمریکا را از سمت «محدودسازی همکاریهای بینالمللی با ایران و محاصره منطقهای تهران» بهسوی دکترین «تبدیل چالش ایران به دشمن امنیت بینالمللی» ازسوی آمریکا تبدیل کرد.
از آنجا به بعد تحریمهای حداکثری آمریکا وارد میدان شد، بهگونهای که فروش نفت ایران به پایینترین حد ممکن رسید؛ اکنون نیز آمریکا بهرغم نشان دادن چراغ سبز ازجمله موافقت با تبادل زندانیان ایرانی و آمریکایی، در پی تحریم بیشتر ایران است و تحریمهای حداکثری تا زمانی که براساس درخواستهای ایالات متحده آمریکا ایران پای میز مذاکره بنشیند، ادامه خواهد یافت.
اکنون در وضعیت فعلی آمریکا گامبهگام این مساله را دنبال میکند و در پی ارائه پیشنویس قطعنامهای به شورای امنیت سازمانملل متحد برای محدودسازی دوباره فعالیتهای ایران در خرید تسلیحات است و از طرف دیگر سازمانها و نهادهای ایرانی را بیش از گذشته تحریم میکند.
پیشبینی رفتار اروپا درقبال ایران در شورای حکام
درباره رویکرد اروپا درقبال ایران معتقدم اروپا همکاری بیشتری را در زمان دموکراتها با واشنگتن با ایران دنبال میکرد اما با روی کار آمدن جمهوریخواهان و ترامپ و ادبیات مغرورانه و خودپسندانه ترامپی درمقابل کشورهای اروپایی، این وحدت عمل بین اروپا و آمریکا به ظاهر کمرنگ شده است.
ازسوی دیگر در عمل سود ارتباط با آمریکا برای اروپا بیش از حمایت از ایران در برابر آمریکا است و در بزنگاهها و پیچهای تاریخی این اتحادیه اروپا است که حتی از آمریکا شدیدتر و غلیظتر هجمههای خود را به طرف ایران نشانه میرود، لذا آمریکا تلاش دارد با فشار آوردن به اروپا درباره تحریمهای نفتی ایران و دیگر تحریمهای احتمالی، زمینه را برای همکاری بیشتر اروپا و آمریکا درقبال ایران فراهم کند.
مزید بر آن روابط ایران با اتحادیه اروپا هم همواره یک روابط لغزنده و پرتنش بوده است، چراکه گاه به فرانسه، گاه به آلمان و گاهی نیز به انگلیس نزدیک شده است ولی درمجموع هیچگاه نتوانسته از رابطه استراتژیک با پایتختهای کشورهای اروپایی برخوردار باشد.
اما درباره موضع احتمالی اروپا در شورای حکام علیه ایران و واکنش ایران باید گفت نقطهجوش ایران خروج از برجام و اعلام این است که ایران بهدنبال آزادسازی حرکت خود برای دستیابی به انرژی هستهای است.
البته این موضوع همان چیزی است که ایالات متحده آمریکا بهدنبال آن است، چراکه در همین زمان تحریمهای آمریکا علیه ایران بیش از گذشته در حالت اجماع میان اروپا و آمریکا قرار میگیرد و حتی روسها و چینیها احتمال عقبنشینی در این زمینه را تجربه خواهند کرد، همانگونه که در ارتباط با برجام شاهد بودیم.
قبل از پذیرفتن برجام و آنچه تحتعنوان نرمش قهرمانانه کدگذاری شد، ما شاهد ایجاد فضای معنادار در زمینههایی هستیم که ما را به سمتوسوی برجام سوق داد، در آن زمان هم ایران مدعی بود کشورهای اروپایی از ایران حمایت خواهند کرد و در عین حال هم به کشورهای غیرمتعهد بسیار امید داشت و هم به پکن و مسکو؛ اما در عمل دیدیم که آنها همکاری خود را با ایران همان اندازه عملیاتی کردند که منافع ملی آنها اقتضا میکرد و اگر منافع ملی آنها تحت فشار ایالات متحده آمریکا قرار میگرفت که گرفت، منافعشان را ترجیح میدهند.
به هر تقدیر ایران تلاش داشته است در عین حال که همواره گفته از برجام خارج میشوم و مهلتهای 60 روزهای را مشخص کرده، اکنون بالغ بر 120 روز از مهلت 60 روزه آخری که گام پنجم خروج از برجام را برداشت، میگذرد و ایران اساسا سخن از خروج پلکانی از برجام را کنار گذاشته است، درحالیکه برجام اثر عملیاتی چندانی ندارد.
با وجود این، ایران بهخوبی میداند اگر از برجام اعلام خروج داشته باشد که این احتمال نیز در مجلس یازدهم میرود، زمینههای ایجاد اجماع بیشتر میان اروپا و آمریکا علیه ایران فراهم خواهد شد.
درباره اسناد و مدارک مورد بررسی در آژانس معتقدم بسیاری از اسنادی که در حوزههای مسائل اتمی برای کشورها به دست میآید از طریق اسناد جاسوسی است، چراکه اینها اسناد آشکار ندارند و فعالیتهای بسیاری از کشورها در باب انرژی هستهای همواره جزء سریترین حرکتهای دولتها و کشورها محسوب شده است.
ادعاهایی که توسط رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورهای همپیمان آمریکا در جهان مطرح میشود، اساسا ازسوی سازمانهای بینالمللی بهدلیل پیوستگیای که این سازمانها به اصحاب قدرت دارند، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد، مزید بر اینکه شورای حکام با ریاستی روبهرو است که نزدیک به آمریکاییها و دارای نوع تفکر آمریکایی در باب پرونده هستهای ایران است.
اخبار مرتبط: