علی‌محمد نمازی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
نمازی گفت: حتی جهانگیری یا شخصیتی همانند او هم کاندیدای حداکثری ما اصلاح‌طلبان نیست. کاندیدای حداکثری اصلاح‌طلبان زمانی بروز و ظهور می یابد که روش دموکراتیک در رسیدن به این کاندیدا حاکم باشد و تشکل‌ها نگران فیلتر بررسی صلاحیت نباشند.
  • ۱۳۹۹-۰۳-۲۰ - ۰۹:۵۷
  • 00
علی‌محمد نمازی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
جهانگیری کاندیدای حداکثری ما نیست
جهانگیری کاندیدای حداکثری ما نیست

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، استعفای چندی پیش موسوی‌لاری، نایب‌رئیس شورای‌عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان از شعسا موجی از کنش و واکنش‌های فعالان سیاسی اصلاح‌طلب را به‌همراه داشت؛ موجی که البته به مطالبه ایجاد تغییرات در شورای‌عالی محدود نماند و دامنه آن به آغاز زودهنگام بحث‌ها و بررسی‌ها درباره انتخابات ریاست‌جمهوری نیز کشیده شد. در این میان گروهی از لزوم اعمال پاره‌ای اصلاحات جزئی در ساختار شعسا می‌گویند و گروهی دیگر اصلاحات ساختاری و بنیادین را چاره فائق آمدن بر اشکالات شورای‌عالی می‌دانند. عده‌ای هم البته گویا معتقدند کار بیخ‌دار‌تر از اینهاست و حکم به انحلال شورای‌عالی سیاستگذاری می‌رانند و از لزوم جایگزینی آن با سازوکاری دیگر برای انسجام‌بخشی به کنش‌های سیاسی اصلاح‌طلبان سخن می‌گویند.

علی‌محمد نمازی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران اما نظری تقریبا متفاوت نسبت به بسیاری از اصلاح‌طلبان دارد. او در این باره اگرچه اصلاحات ساختاری را راه مناسب مدیریت چالش‌های موجود بر سر راه شورای‌عالی سیاستگذاری می‌داند و تاکید دارد ریاست و شورای مرکزی آن باید در فرآیندی انتخابی تعیین شوند، اما معتقد است تا احزاب فراگیر وجود نداشته باشند، جایگزینی شورای‌عالی با ساختارهایی چون پارلمان اصلاحات مشکلی را حل نمی‌کند، چراکه درصورت تحقق این ایده، سهمیه هریک از احزاب در آن بار دیگر به چالشی اساسی تبدیل می‌شود و باز روز از نو روزی از نو! چالشی که تنها با شکل‌گیری احزابی فراگیر قابل حل خواهد بود.

نمازی ریشه بخش‌هایی از اشکالات و ناکارآمدی‌ها را نیز در عملکرد ریاست شورا می‌داند. کسی که نه در فراکسیون امید و نه در شعسا نتوانست انتظارات را برآورده سازد و به وظایفش عمل کند. او معتقد است عارف اساسا پله‌های ترقی را به‌صورت طبیعی طی نکرده و از آنجا که زمانی معاون اول رئیس دولت اصلاحات بوده، باورش شده که اکنون می‌تواند نایب و قائم‌مقام او در عرصه سیاسی کشور باشد. درحالی که شاید بهتر بود جناب عارف در همان محیط آکادمیک به فعالیت خود ادامه می‌داد و اساسا وارد عرصه کنش‌گری سیاسی نمی‌شد.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب برخلاف دیگر‌ همفکرانش در شورای مرکزی حزب کارگزاران قائل به آن است که در انتخابات 1400 نیز باید با کاندیدایی حداکثری وارد میدان شد و برخلاف آنچه کرباسچی، قوچانی، عطریانفر و... می‌گویند به کنش‌ورزی در چارچوب مقدورات و واقعیت‌ها محدود نماند. او توجه به برنامه اصلاح‌طلبی به‌جای شناسنامه اصلاح‌طلبی و حمایت از کاندیدایی با برنامه برای حل مسائل کشور در مسیر توسعه فارغ از دسته‌بندی‌های سیاسی (آن‌گونه که کرباسچی می‌گوید) را نیز به‌کلی منتفی می‌داند و معتقد است تجربه ثابت کرده در انتخابات ریاست‌جمهوری اولا بیشتر شعارها مدنظر است و ثانیا رای‌ها بیشتر سلبی است تا ایجابی و اساسا برنامه در آن موضوعیت چندانی ندارد، لذا در این راستا باید از کاندیدایی قوی و حداکثری حمایت کرد. کاندیدایی که البته مصداق آن جهانگیری و شخصیتی مثل او نیست.

نمازی شرکت در انتخابات اسفندماه 98 و کنش‌ورزی در چارچوب مقدورات را نیز امری خطا ارزیابی می‌کند و معتقد است بدنه اجتماعی اصلاحات در این انتخابات به احزابی که لیست معرفی کردند پاسخ منفی بدی داد. پاسخی که بخشی از آن ریشه در عملکرد نامطلوب دولت، مجلس و حتی شورای شهر برآمده از رای اصلاح‌طلبان داشته و بخش دیگرش به نارضایتی‌ها از ساختار انتخابات و نظارت استصوابی و عملکرد شورای نگهبان بازمی‌گشت.
 

محورهای مهم این گفت و گو به شرح ذیل است:

*  منتخبان اصلاح‌طلبان در مجلس دهم، شوراها و به‌خصوص در ریاست‌جمهوری موفق نبوده و به مطالبات مردم عمل نکردند
*   در انتخابات مجلس یازدهم جامعه پاسخ منفی بسیار بدی به لیست‌های احزاب اصلاح‌طلب داد
 *  مخاطب صحبت‌های کرباسچی، عارف بود، اما برداشت‌های دیگری از آن شد
 *  اشکالات شعسا جزئی نیست و باید اصلاحات ساختاری در آن انجام داد
 *   با احزاب فعلی ایده پارلمان اصلاحات هم مشکلی را حل نمی‌کند، چون معیار واقعی برای سهمیه هر تشکل در آن مشخص نیست
 *  برای پارلمان اصلاحات نیازمند احزاب فراگیر هستیم
 *  عارف پله‌های ترقی را به‌صورت طبیعی طی نکرده
 *   عارف چون زمانی معاون اول خاتمی بوده یکباره باورش می‌شود که می‌تواند در عرصه سیاسی کشور هم قائم‌مقام او باشد
 *   وارد شدن در عرصه ریاست‌جمهوری برای عارف زود بود
 *  برای عارف بهتر بود در همان فضای آکادمیک به فعالیت خود ادامه دهد تا اینکه وارد فضای سیاسی شود
 *   عارف نتوانست به وظیفه خود به‌عنوان چهره اول فراکسیون امید عمل کند
 *   باید شورای مرکزی و ریاست شورای‌عالی سیاستگذاری به‌صورت انتخابی تعیین شوند
 *  عارف از همان ابتدا تک‌روی خود را شروع کرد و گفت من می‌خواهم رئیس مجلس شوم
 *  یکی از عوامل عدم موفقیت فراکسیون امید در مجلس نحوه شکل‌گیری لیست انتخاباتی اصلاح‌طلبان بود
 *   انتظاراتی که از فراکسیون امید، دولت روحانی و شورای‌شهر پنجم وجود داشت، برآورده نشد
 *  باید با کاندیدای حداکثری وارد انتخابات 1400 شد
 *   باید به عقل تشکلی که کاندیدای حداکثری‌اش رای‌آور نباشد، خرده گرفت
 *   برخلاف دوستان کارگزاران که معتقدند باید در چارچوب وضع موجود عمل کرد، من معتقدم باید روی مطالبات حداکثری مردم پافشاری کنیم
 *   در انتخابات ایران اولا شعار مدنظر است و ثانیا رای‌ها بیشتر سلبی است تا اثباتی
 *   جهانگیری و شخصیتی مثل او کاندیدای حداکثری اصلاح‌طلبان نیست
 *   زمانی می‌توانیم ادعا کنیم نظام ما دموکراتیک است که چرخش قدرت از طریق احزاب قوی اتفاق افتد

 

متن کامل گفت‌وگوی محمد جعفری، روزنامه‌نگار با علی‌محمد نمازی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران را از اینجا بخوانید
مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰