شمار تولد نوزادان در ژاپن در سال 2019 حدود5.9 درصد کاهش یافت و برای اولینبار از سال 1899 تاکنون به کمتر از 900هزار تولد رسید. البته ژاپن تنها کشور آسیایی نیست که درسالهای اخیر با مشکل کاهش موالید روبهرو بوده و کشورهای دیگری بهویژه در آسیایشرقی با این معضل دست به گریبان هستند. تعداد موالید در سنگاپور بهازای هر هزار نفر تنها 8.9 تولد است که جزء کشورهای کم تولد در جهان است. از طرف دیگر، میزان تولد نوزادان در کرهجنوبی در اکتبر سال گذشته به کمترین نرخ یعنی به 3.1 درصد رسید. چین هم ازجمله کشورهای آسیایشرقی است که بعد از یک دوره رشد موالید در سال 2016، در سالهای بعد دچار کاهش نرخ تولد شد، بهطوری که از 17.9میلیون به 17.2میلیون تولد در سال 2017 رسید. این روند نزولی همچنان ادامه یافت، بهطوری که نرخ تولد در سال 2018 در چین به کمترین میزان خود طی 50 سال گذشته رسید و آمار 15.2 میلیون تولد را از آن خود کرد.
کمترین رشد جمعیت در جهان
هنگکنگ با کمترین میزان تولد در دنیا که رشد نرخ جمعیت آن تنها یکدرصد است، شباهت زیادی به نرخ رشد جمعیت در کشورهای شرق آسیا شامل ژاپن، کرهجنوبی، تایوان و سنگاپور دارد. تمام این کشورها بهویژه در سالهای اخیر وارد فاز بحران جمعیتی شدهاند، بهطوریکه بررسیها نشان داده ادامه این روند سیستم آموزش عالی آسیایشرقی را در شمار دانشجویان بومی دچار مشکل میکند. بخش توسعه اجتماعی و اقتصادی هنگکنگ با توجه به رشد جمعیتی و باروری کمی که دارد، بهشدت تحتتاثیر قرار گرفته و بهدنبال این کاهش جمعیت، دانشگاه علوم و فناوری هنگکنگ هم بهعنوان یکی از جوانترین موسسات آموزشی و آکادمیک دنیا با این معضل دستبهگریبان است. سیاست تکفرزندی سالها پیش در چین، با هدف کنترل فقر در مناطق روستایی و بهدنبال آن بالا بردن سطح آموزش و رونق و توسعه بخش اقتصادی اعمال شد.
پاشنهآشیل آسیا
«استوارت گیتل باستن» بهعنوان یک جمعیتشناس که در دانشگاه هنگکنگ مشغول تدریس است، در کتابی که در سال 2019 نوشت، با اشاره به مساله جمعیت در آسیا، هشدار داد مهندسی اجتماعی جمعیتها که با هدف افزایش یا کاهش نرخ موالید صورت میگیرد، برای پرکردن صندلیهای خالی دانشگاهها کفایت نمیکند. او در کتاب خود به این نکته اشاره کرده است که مشکل جمعیت، پاشنهآشیل آسیاست، بهویژه در مناطقی که با کاهش جمعیت و افزایش سن مواجه هستند. در این بحبوحه، واکنش ملی دولتها از چند حالت خارج نیست؛ یا اینکه مردم را به داشتن فرزند بیشتر تشویق میکنند یا بدتر از آن، زنان را مقصر کاهش رشد جمعیت میدانند. اما واقعیت اینجاست که این سیاستهای دولتی در تایوان، کرهجنوبی و سنگاپور موثر واقع نمیشوند و حتی اگر نرخ تولد افزایش یابد، دانشگاهها بعد از دو دهه از فواید این افزایش جمعیت سود میبرند.
محققان براین باورند که واقعیت سیاست تکفرزندی عملا در چین اجرا نشد بلکه این توسعه و رشد اقتصادی بود که منجر به کاهش جمعیت در این کشور شد. درنهایت اینگونه میتوان نتیجهگیری کرد که با برداشتن سیاست تکفرزندی در سالهای اخیر تغییری در روند نرخ موالید ایجاد نشد و میزان باروری رشد نکرد. جف کینگستون، مدیر مطالعات آسیایی دانشگاه تمپل ژاپن نیز در گفتههای خود به مشکلات مشابه جمعیتی در ملتهای پیشرفته به لحاظ بینالمللی اشاره کرده است. بهطور کلی، شمار جمعیت جهان در سنین دانشگاهی روبه کاهش است و این مشکل تنها گریبانگیر دانشگاههای آسیایی نیست.
بهگفته یکی از اقتصاددانان سیاسی که در دانشگاه ویرجینیا و هنگکنگ تدریس میکند، سیاستهای تشویقی زایمان و افزایش جمعیت چند دهه زمان میبرد تا تحقق پیدا کند، بنابراین نمیتوان روی آن بهعنوان یک راهکار سریع در کشورهای آسیایی حساب کرد.
بهگفته او، تعداد دانشگاهها در آسیایشرقی بسیار بالاست و از طرف دیگر، تعداد دانشجو کافی نیست با وجود این، دانشگاهها از نظر کیفیت و تخصص متنوع هستند. موسساتی که نسبت به بقیه دانشگاهها برتری خاصی نداشته یا در حوزههای ویژهای بهصورت تخصصی فعالیت میکنند، با کاهش جمعیت در خطر حذف قرار میگیرند و دانشجویان از بازارهای درحال ظهور به سمت بازارهای توسعهیافته میروند.
این استاد دانشگاه میافزاید: «هنگکنگ در گذشته از این روند سود میبرد، درحالی که ژاپن بهعنوان محبوبترین مقصد دانشجویان خارجی در آسیا محسوب میشد.»
رشد آموزش عالی همراه با رشد اقتصادی کشورهای آسیای شرقی
رونق اقتصاد در آسیایشرقی بعد از جنگ جهانی دوم و با معجزه ژاپنی آغاز شد و با رشد اقتصاد در چهار غول آسیایی ازجمله کرهجنوبی، هنگکنگ، تایوان و سنگاپور از دهه 1960 تا 1990 میلادی همراه شد. ظهور چین بهعنوان ابرقدرت جهانی کمی بعد از این دهه صورت گرفت. طی این دوران، بخش آموزش عالی هم از نظر کیفیت و هم کمیت رشد بسیار خوبی پیدا کرد. نتایج رشد سریع این نقاط را میتوان به وضوح در رتبهبندی برترین دانشگاههای جهان در سال 2020 مشاهده کرد که بهتازگی از سوی پایگاه رتبهبندی تایم منتشر شده است. موسسات و مراکز آموزشی 6 ابرقدرت اقتصادی در این ردهبندی، 24 جایگاه نخست را از آن خود کردهاند. دراین میان ژاپن با 110 موسسه و دانشگاه و چین با 81 مرکز بالاترین شمار دانشگاههای برتر را به خود اختصاص دادهاند.
تا دهه 1990، همچنان جمعیت دانشگاهی در آسیای شرقی بهشدت رو به کاهش بود. یکی از استادان حوزه مطالعات آسیایی در دانشکده ولزلی معتقد است که کاهش سریع تعداد جوانان در ژاپن و کرهجنوبی تا سال 2025 در مقایسه با اواسط دهه 1990، خسارتهای چندمیلیونی بهدنبال خواهد داشت. در هر دو کشور، دانشگاهها و دانشکدههای زیادی ورشکسته شدند و درهای خود را بستند یا در ادغام با یکدیگر آنها را بازسازی کردند. یکی از دلایل این مشکل در بخش آموزش عالی، افزایش موسسات آموزشی منطقهای است. بهعنوان مثال، در کرهجنوبی، آموزش عالی به بخشی از صنعت رونق تبدیل شد و حتی کلاسهای تدریس انگلیسی با محبوبیت فوقالعادهای مواجه شد. در سال 1960، تنها یک موسسه آموزش عالی اصلی در هنگکنگ وجود داشت اما امروز، علاوهبر چند مدرسه خصوصی اعطاکننده مدرک، هشت دانشگاه دولتی هم در هنگکنگ وجود دارند که بیشتر آنها در دهه 1990 آغاز به کار کردند.
زمانی که سنگاپور در سال 1965 به دولتی مستقل تبدیل شد، تنها یک موسسه آموزش عالی به نام دانشگاه سنگاپور داشت. بهدنبال آن در دهه 1990، دانشگاه فناوری نانیانگ در سنگاپور تاسیس شد و چهار موسسه آموزشی دیگر هم در دهه 2000 میلادی آغاز به کار کردند. این شهر تنها کمتر از چند دهه از سطح اقتصادی مشابه کشورهای آفریقایی به سطحی قابلقبول با بهترین کشورهای سازمانهای همکاری و توسعه اقتصادی رسید و رشد کرد.
رشد آموزش عالی تایوان هم در این برهه زمانی قابلملاحظه بود. یکی از استادان دانشگاه ملی چنگچی میگوید: «تنها هفتموسسه آموزش عالی در سال 1950 در تایوان وجود داشت و تعداد دانشجویان به بیش از هفتهزار نفر هم نمیرسید. تا سال 2012، تعداد موسسات آموزش عالی در این کشور 20 برابر شد و به حدود 163 موسسه رسید و حدود یکمیلیونو250هزار دانشجو در این دانشگاهها مشغول تدریس بودند. حفظ دانشجو در این دانشگاهها چالش بزرگی به شمار میرود. دولت تایوان بهتازگی اعلام کرده که 132 گروه دانشگاهی و موسسه در سال گذشته در ثبتنام دانشجوی بومی در مقاطع کارشناسیارشد و دکتری ناکام بودهاند.»
گزارشها حکایت از آن دارد که بین کشورهای آسیایی، چین با بیشترین رشد آموزش عالی مواجه بوده است. درحال حاضر، چین در نقطه حساس جمعیتی برای انتقال از کشوری درحال توسعه به توسعهیافته قرار دارد و بهنوعی، درحال گذر از مشکلات کشورهایی مانند هندوستان است که جوانان زیادی دارد اما از فقر روستایی و کمبود بودجه برای تامین زیرساختها و تبدیلشدن به دانشگاههای برتر رنج میبرد. دراین هنگام، چین برخلاف هنگکنگ و سنگاپور، از کاهش روند نزولی نرخ موالید رنج نمیبرد و این مساله تاثیر بسزایی روی کیفیت سیستم آموزش عالی آن نداشته است و در نقطه مقابل، از جایگاه والاتری نسبت به دیگری کشورهای آسیایی برخوردار شده است. ژاپن، سنگاپور، کرهجنوبی و تایوان در دو دهه گذشته در زمینه پایین بودن نرخ موالید در صدر کشورهای جهان قرار داشتهاند. اما چین تازه چند سالی است به این گردونه پیوسته است. بسیاری از موسسات و دانشگاههای خصوصی آموزش عالی برای ادامه حیات خود تلاش میکنند، درحالی که دانشگاههای ملی و دولتی با پذیرش دانشجویان بیشتر از مناطق روستایی به جای پذیرش دانشجو از مناطق شهری و ساحلی میتوانند به فعالیت خود ادامه دهند.
راهی برای جبران نبود دانشجو
دانشگاهها کنترل کمی روی سیاستهای جمعیتی یا نرخ موالید وضعشده از سوی دولت دارند، بنابراین با این اوصاف راهحل پرکردن خلأ ذهنهای جوان و جمعیت دانشجویان تازهنفس در موسسات آموزشی چه میتواند باشد؟ متخصصان براین باورند که سیاستهایی که مشوق تنوع فرهنگی، تعادل جنسیتی و پذیرش دانشجویان در هر سنی هستند، قادرند درهای دانشگاهها را روی دانشجویان باز کنند. بهطورکلی، زنان بهویژه در سالهای اخیر جایگاه قابلتوجهی در آموزش عالی در سطح جهانی داشتهاند و سهم زیادی از دانشگاهها را به خود اختصاص دادهاند، بهطوری که بسیاری از موسسات آموزشی آسیا بهویژه دانشگاههای جامع و هنرهای لیبرال، از سالمترین نسبت جنسیتی برخوردار هستند. با وجود این، دانشگاههای برتر آسیایشرقی بیشتر در حوزههای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات فعالیت میکردند و بسیاری از آنها اساسا دانشکدههای پلیتکنیک یا فنی بودند که بعد از مدتی به دانشگاه تبدیل شدند و بیشترین دانشجویان آنها را نیز مردان تشکیل میدادند.
به گزارش «تایم»، نسبت دانشجویان زن به مرد در موسسه پیشرفته علوم و فناوری کرهجنوبی 20 به 80 است، درحالی که این نسبت در دانشگاه علوم و فناوری پوهانگ 23 به 77 است. در دانشگاه توکیو که رده هفتم آسیا را دراختیار دارد، از هر پنج دانشجو، یک نفر زن است؛ در دانشگاه کیوتو که در رده دوازدهم آسیا قرار دارد هم نسبت دانشجویان زن به مرد 24 به 76 است. این نوع تعصبات جنسیتی مانعی برای بالا رفتن تعداد دانشجویان زن در رشتههای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات به شمار میرود.
به نظر میرسد ترغیب بیشتر جوانان به حضور در دانشگاه راه موثری برای پرکردن صندلیهای خالی دانشگاهها نیست. حدود 70درصد شهروندان تایوانی که در آموزش عالی مشغول تحصیل هستند، بین 18 تا 22 سال سن دارند؛ این آمار سنی، بعد از کرهجنوبی، دومین نرخ بالا را در دنیا به خود اختصاص داده است و محققان مشکل اصلی را نه در تعداد پذیرشها، بلکه کیفیت آموزشی میدانند. محققان براین باورند که برای حفظ رقابت بین دانشگاههای آموزش عالی، موسسات کرهای و ژاپنی باید کیفیت زندگی دانشجویان بینالمللی خود را بالا ببرند؛ ازجمله در زمینه حساسیت به فرهنگهای خارجی، آگاهی نسبت به فرهنگهای چندگانه دانشجویان بومی و ارتباطات متقابل فرهنگی. کارشناسان معتقدند دولتهای کشورهای آسیایی باید راه را برای استخدام فارغالتحصیلان جدید بینالمللی باز بگذارند تا از این طریق بتوانند کاهش جمعیت خود را با تعامل با دیگر کشورها جبران کنند.
بسیاری از دانشجویان بهطور طبیعی بهدنبال شغل در کشورهای میزبان هستند تا از این طریق بتوانند با استانداردهای آموزشی و اجتماعات در دانشگاههای میزبان خو بگیرند. اما شناختهشدن از سوی کارفرمایان بهطور قانونی برای فارغالتحصیلان بینالمللی که دارای مدرک دانشگاهی هستند، دشوار است. دانشگاهها تقریبا از سیستم پذیرش سنتی دانشجو پیروی میکنند که افراد معمولا از دبیرستان و با قبولی در امتحان ورودی جذب دانشگاه میشوند. این دقیقا مسالهای است که با توجه به کاهش جمعیت در کشورهای آسیایی قابلفکر است و باید تجدیدنظر در آن صورت گیرد. این کشورها به اندازه کافی جمعیت حدود 18 سال ندارند و دانشگاهها نیز با کاهش شمار دانشجو به سمت ورشکستگی و تعطیلی سوق پیدا میکنند اما اگر سطح مهارت و توانایی دانشگاهها در پرداخت هزینههای این گروه جوان افزایش یابد، میتوان پایان خوبی را برای آن درنظر گرفت. در غیراینصورت، چنین شرایطی به این معناست که دانشگاهها تنها درصورتی میتوانند از این استعدادها بهرهمند شوند که در شیوه پذیرش خود تنوع ایجاد کنند. بهطور طبیعی، تعداد افراد سنین مختلف ازجمله افراد سالمندی که تمایل به تحصیل در دانشگاه پیدا میکنند، درحال افزایش است و دیگر سن ورود به دانشگاه منحصر به سنین جوانی نمیشود.
* مترجم: ندا اظهری