«فرهیختگان» گزارش می‌دهد
ترامپ طی روزهای اخیر به کرات با توئیت‌‌‌ها و ریتوئیت‌های خود فضای داخلی ایالات متحده را ملتهب‌‌‌تر کرده و تلاش کرده معترضان را افرادی غارتگر معرفی کند تا از این طریق بتواند برخورد پلیس آمریکا با آنها را قانونی و مجاز جلوه دهد. این رویکرد از همان توئیت اول او که در بالا ذکر شد، دنبال شده است.
  • ۱۳۹۹-۰۳-۱۸ - ۱۲:۰۲
  • 00
«فرهیختگان» گزارش می‌دهد
رسانه‌‌‌های اجتماعی در آمریکا؛ مصونیت یا محدودیت قانونی
رسانه‌‌‌های اجتماعی در آمریکا؛ مصونیت یا محدودیت قانونی

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، در روزهایی که ایالات متحده درگیر بزرگ‌ترین و فراگیرترین اعتراضات حامیان ضدنژادپرستی طی دهه‌های اخیر است و اکثر کشورهای همسو و غیرهمسو با این کشور را وادار به‌حمایت از معترضان و محکوم کردن حاکمیت آمریکا کرده است، به‌نظر می‌رسد «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور‌ آمریکا با اقدامات خود و بدون توجه به محکومیت‌‌‌های صورت گرفته، مواضع دیگری را دنبال می‌‌‌کند. تحلیل اینکه چرا رئیس‌جمهور‌ آمریکا، هیزم بر آتش این اعتراضات ریخته و با مواضع خود، فضای کشور را به‌سمت نظامی‌‌‌گری برده است و اینکه این مواضع از روی ترس و احساس تهدید است یا خصلت قلدرمأبانه وی، بحث مفصلی می‌‌‌طلبد که در این مجال نمی‌‌‌گنجد. در این نوشتار به یکی از جنجال‌‌‌آفرینی‌‌‌های ترامپ در روزهای پرالتهاب آمریکا پرداخته خواهد شد که طی مدت‌زمان ریاست‌‌‌جمهوری او نیز مسبوق به سابقه است.

تعارض و جدال دونالد ترامپ با دو نهاد مهم در ایالات متحده، از زمان روی کارآمدن وی، مورد توجه جدی بوده است و اخبار و گزارش‌های بسیاری از شیوه رفتار این رئیس‌جمهور با دو نهاد مذکور و دلیل این تقابل‌‌‌ها منتشر شده است. جامعه اطلاعاتی آمریکا و رسانه‌‌‌های این کشور طی چند سال گذشته از گزند انتقاد‌های رئیس‌جمهور این کشور در امان نبوده‌‌‌اند. اولی بارها و بارها با تغییر مدیران و عدم توجه ترامپ به نقش اصلی آنها در سیاست داخلی و خارجی کشور مواجه بوده و دومی، خصوصا رسانه‌‌‌های دموکرات -‌چه در حساب شخصی ترامپ در توئیتر و چه در سخنرانی‌‌‌های او- مورد انتقاد تند و گزنده وی بوده‌‌‌اند که انتقادهای دائمی به شبکه CNN را می‌‌‌توان از نمونه‌‌‌های مهم آن برشمرد.

با این وجود به‌نظر نمی‌‌‌رسید ترامپ تمایلی برای اعتراض به رسانه‌‌‌های اجتماعی داشته باشد، رسانه‌‌‌هایی که از مهم‌ترین جایگاه‌‌‌ها برای بیان دیدگاه‌‌‌های او هستند و ترامپ جزو اولین روسای‌جمهور در جهان است که بسیاری از حرف‌‌‌های موثر خود را از این پلتفرم بیان می‌‌‌کند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان نیز ترامپ قدرت سیاسی خود را تا حد زیادی مدیون توئیتر است و یکی از عوامل اقبال نشان دادن مردم آمریکا به این نامزد حزب جمهوری‌خواه در سال 2016 فعالیت او در توئیتر بود.

با این حال در هفته‌های اخیر درگیری ترامپ با رسانه اجتماعی محبوب خود یعنی توئیتر بالا گرفته است. دعوا از آنجا شدت گرفت که توئیتر در بیست‌ونهم ماه می 2020 (9 خرداد) برچسب‌‌‌های هشداردهنده‌‌‌ای را به توئیت حساب دونالد ترامپ و حساب رسمی کاخ‌سفید اضافه کرد. در این توئیت‌‌‌های ترامپ، او به‌طور ضمنی جواز تیراندازی به معترضان در شهر مینیاپولیس ایالت مینه‌سوتا را صادر کرده بود. ترامپ در میانه ناآرامی‌‌‌ها در روز جمعه این پیام را توئیت کرد: «هنگامی که غارت شروع شود، تیراندازی شروع می‌‌‌شود.» عبارتی که در درگیری‌‌‌های نژادی دهه 1960 از سوی روسای پلیس جنوبی و سیاستمدارانی مانند «جورج والاس»، نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری که طرفدار جدایی سیاهان از سفیدپوست‌‌‌ها بود، استفاده می‌‌‌شد. توئیتر از دیدن این توئیت از سوی کاربران ممانعت کرد. همچنین واکنش مشابهی به همین پیام که از سوی حساب رسمی کاخ‌سفید، ریتوئیت شده بود، نشان داد.

قابل ذکر است که ترامپ طی روزهای اخیر به کرات با توئیت‌‌‌ها و ریتوئیت‌های خود فضای داخلی ایالات متحده را ملتهب‌‌‌تر کرده و تلاش کرده معترضان را افرادی غارتگر معرفی کند تا از این طریق بتواند برخورد پلیس آمریکا با آنها را قانونی و مجاز جلوه دهد. این رویکرد از همان توئیت اول او که در بالا ذکر شد، دنبال شده است.

پس از این اقدام توئیتر، ترامپ این شرکت را متهم به نقض آزادی‌بیان کرده و گفته بود اجازه فعالیت بدون محدودیت را به رسانه‌‌‌های اجتماعی نمی‌‌‌دهد.

نباید تصور کرد اقدام صورت گرفته از سوی توئیتر صرفا به‌دلیل حمایت از معترضان سیاه‌‌‌پوست بوده و در واقع بیشتر به‌دلیل امضای فرمان اجرایی از سوی ترامپ در روز 28 ماه می (8 خرداد) صورت گرفت که در آن رئیس‌جمهور آمریکا، خواستار بازنگری در حمایت قانونی از شبکه‌های اجتماعی و لغو مصونیت آنها در قبال محتواهای منتشر شده توسط کاربران روی این شبکه‌ها شده بود. دلیل این فرمان، اقدام توئیتر در افزودن یک برچسب «راستی‌آزمایی» به توئیت‌های ترامپ درباره رای‌گیری پستی در انتخابات بود.

بنا‌بر‌ این فرمان اجرایی، مکانیسم‌‌‌های محافظتی پلتفرم‌‌‌های آنلاین که براساس بند 230 از قانون شایستگی ارتباطات آمریکا برای رسانه‌‌‌های اجتماعی فراهم شده بود، به‌طور محسوسی کاهش خواهد یافت.
بند 230، یک بند 26 کلمه‌‌‌ای که طبق آن «هیچ ارائه‌‌‌دهنده یا کاربر خدمات تعاملی رایانه نباید به‌عنوان ناشر یا گوینده هر نوع اطلاعات دیگر ارائه‌‌‌دهندگان اطلاعات درنظر گرفته شود.» این بند به این معنا است که بازنشر اطلاعات در شبکه‌‌‌های اجتماعی مسئولیتی را متوجه رسانه‌‌‌های اجتماعی که صرفا نقش توزیع‌‌‌کننده دارند، نمی‌‌‌کند. همچنین این بند به پلتفرم‌‌‌های اجتماعی اجازه می‌دهد محتواهایی با مضمون خشونت‌‌‌آمیز، مستهجن یا آسیب‌‌‌رسان را از سرویس‌‌‌های خود حذف یا دسترسی به آنها را محدود کنند. ترامپ و حامیان او معتقدند این بند باعث سوءاستفاده شرکت‌های رسانه‌‌‌های اجتماعی شده و باید محدود شود.

با این حال، با وجود اقدامات توئیتر در اضافه کردن برچسب‌‌‌های هشدار، ترامپ کماکان از این رسانه بهره می‌‌‌برد و در روزهای بعد نیز از همین سرویس برای حمله به توئیتر استفاده کرد. وی در یکی از توئیت‌‌‌های خود گفته بود: «توئیتر هیچ‌‌‌کاری برای همه دروغ‌‌‌ها و پروپاگاندایی که چین یا حزب دموکرات چپ رادیکال به‌راه انداخته‌‌‌اند، نکرده است. آنها جمهوری‌‌‌خواهان، محافظه‌‌‌کاران و رئیس‌جمهور ایالات متحده را هدف قرار داده‌‌‌اند. بخش 230 باید از سوی کنگره ابطال شود.»

با توجه به فرمان اجرایی جدید «جمیل جعفر»، مدیر اجرایی «موسسه متمم اول نایت» در دانشگاه کلمبیا گفته بود: «اساسا اختلاف در این باره است که آیا توئیتر حق دارد با رئیس‌جمهور مخالفت کند، به او انتقاد کند و واکنش نشان دهد. بدیهی است که می‌‌‌تواند. جالب توجه و البته مایه دلسردی است که به‌نظر می‌‌‌رسد رئیس‌جمهور و مشاورانش اعتقاد دیگری دارند.»

از سویی دیگر فسخ بخش حمایت‌های 230، توئیتر و پلتفرم‌‌‌های آنلاین دیگر را در معرض آسیب‌‌‌پذیری‌‌‌های قانونی بالقوه و گسترده‌‌‌ای قرار می‌‌‌دهد که می‌تواند بنیان‌‌‌های تجارت آنها را تضعیف کند. شاید از همین رو است که «مارک زاکربرگ»، مدیرعامل فیسبوک موضع متفاوتی اتخاذ کرده و با وجود خواست کارمندانش و اعتصاب مجازی آنها مبنی‌بر تحت‌فشار قرار دادن رئیس‌جمهور ایالات متحده به‌دلیل مواضع نژادپرستانه وی، موضعی مانند توئیتر اتخاذ نکرده است.

در این رابطه «مایکل پتریکون»، معاون ارشد انجمن فناوری‌های مصرف‌کنندگان آمریکا نیز در گفت‌وگو با سایت دیجیتال ترندز گفته بود این اقدام ترامپ علاوه‌بر اینکه شرکت‌های فناوری را مجبور به فعالیت برای پیشبرد یک دستور سیاسی خاص می‌‌‌کند «باعث می‌شود مردم آمریکا و دیگر نقاط جهان به‌علت نگرانی از سانسور و پیگرد قانونی، تمایلی به استفاده از شبکه‌های اجتماعی ایالات متحده نداشته باشند و این مساله نیز به‌ضرر شرکت‌های فناوری این کشور تمام می‌شود.»

البته طی روزهای گذشته اهالی رسانه‌‌‌های موسوم به سنتی نیز جان سالم به‌در نبرده‌‌‌اند و ترامپ آنها را متهم به نشر اخبار دروغ از صحنه‌‌‌های اعتراضات مردم کرد. وی در توئیتی ادعا کرده بود رسانه‌‌‌های داخلی در آمریکا بیشتر از رسانه‌های خارجی اخبار دروغ و گمراه‌‌‌کننده منتشر می‌‌‌کنند. همچنین نیروهای انتظامی آمریکا به تعداد زیادی از خبرنگاران آمریکایی حمله کرده و آنها را زخمی و بازداشت کرده‌‌‌اند.

در راستای وقایعی که این روزها در سطح حاکمیت آمریکا رخ می‌‌‌دهد، باید تاکید کرد که ایالات متحده بر چهار پایه حیاتی اقتصاد، قدرت نظامی، فناوری و رسانه استوار است که درصورت تضعیف یکی از آنها، حیات آمریکا رو به افول خواهد گذارد. این چهار پایه، شبکه‌‌‌ای به‌هم پیوسته را شکل می‌‌‌دهند که تضعیف یکی به تضعیف سایر حوزه‌‌‌ها منجر خواهد شد. با این حال دو پایه محوری‌‌‌تر در آمریکا اقتصاد و رسانه هستند که در‌هم‌تنیدگی بیشتری با یکدیگر دارند و در شرایطی که اقتصاد در این کشور دچار ضعف شود، وقتی این کشور در معرض تهدید جدی‌‌‌تری قرار گیرد، چاره‌‌‌ای جز محدود کردن رسانه‌‌‌ها نخواهد بود. به‌نظر می‌‌‌رسد اوضاع نامساعد اقتصادی آمریکا در نتیجه بحران ویروس کرونا -‌آن‌هم در شرایطی که اقتصاد، برگ برنده ترامپ در انتخابات 6 ماه آینده بود- و همچنین ناآرامی‌‌‌های گسترده روزهای اخیر و حمایت ضمنی رئیس‌جمهور از نژادپرستی در این کشور، دولت آمریکا را دچار نگرانی از تهدید کرده و آنها را وادار به محدود کردن محیط اطلاعاتی و رسانه‌ای این کشور کرده است. از این رو در شرایطی که در روزهای اخیر، دنیا بخش زیادی از اخبار اعتراضات مردم آمریکا را از طریق همین رسانه‌‌‌های اجتماعی دنبال می‌‌‌کند، ترامپ تلاش می‌‌‌کند با محدود کردن آنها تهدید ایجاد شده برای این کشور را رفع کند.

مردم ایالات متحده از زمان تشکیل این کشور با تبعیض نژادی مواجه بوده‌‌‌اند و قتل جورج فلوید 45‌ساله اتفاق جدیدی نیست و بارها اتفاق افتاده است. به احتمال زیاد اعتراضات به قتل فلوید نیز مانند اعتراضات به قتل مایکل براون، جوان سیاه‌‌‌پوست 18‌ساله آمریکایی در شهر فرگوسن ایالت میسوری در سال 2014 که چند ماه به‌طول انجامید و درنهایت نیز قاتل او تبرئه شد، سرکوب خواهد شد. اما اگر روزی تصویری که از آمریکا از طریق رسانه‌‌‌های این کشور شکل گرفته بود نماد توسعه اقتصادی، حقوق‌بشر و آزادی بود، پس از پایان یافتن ویروس کرونا که با مدیریت ضعیف این کشور همراه بود و سرکوب اعتراضات حامیان ضدنژادپرستی، تصویری که از ایالات متحده برجای خواهد ماند، کشوری است که دیگر احتمالا مرکز توسعه و رشد اقتصادی و مهد حقوق‌بشر و آزادی نخواهد بود.

 * نویسنده: فاطمه طهماسبی‌دم‌او، روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰